✨به نام حضرت دوست ...
🍃تپش های#عشق لبریزند از عطر عطشی، که سالها گریبان گیر عمرمان شده. در این روزگار، بهار ها به زردی میگرایند و گرمی رنگ ها، آهسته آهسته یخ میزند.
🍃مژگان خورشید بی تاب شده اند و آهنگ اشتیاق، در التهاب تنیده است. چه توان گفت از دنیای بیحضورت، سرد و تاریک و در جستجوی کورسوی امید.👀
🍃چه بگویم که جهانی به بلندای جهان، تشنه توست. تویی که#تفسیر احساسی و کرانه کرامت. چه وصفیست وقتی #جمعه هامان لبریز#غزل نیمه تمامی از تو شدهاند، که قلب هایمان را هر لحظ به تمنای ظهورت پیوند میزند.♥️
🍃در دفتر زندگیمان، خط کشیدیم روی تمام دلخوشی ها و آرزوها، غافل از اینکه #امید و#انتظار ظهورت، خط اول هر صفحه شده و پیدرپی قافیه ثانیه ها تکرار میشود.
"صاحب غربت زمان، بیا و دلآشفتگیهای زمین را پایانی باش...♡
✍نویسنده: #مبرا_پورحسن
#جمعه_های_انتظار
┄┅┅═✧❅💞❅✧═┅┅┄
👉 @QURAN_SOUND114 👈
༻﷽༺
#سلام_امام_حسینم
حنجرم از ماجراے #عشق مےخواند حسین
غیرِ نامِ تو دلم ذڪرے نمےداند حسین
تا نفس دارم در این میخانہ هوهو میڪشم
پرچمٺ روے زمین هرگز نمےماند #حسین
#لبیڪ_یاحسین_ع❤️
#صبحم_بہ_نام_شما🍁
◣@QURAN_SOUND114◢
࿐❁▪️◌ ●○● ◌▪️❁࿐
#کلام_شهدا
🌹شهـــید سید محسن طباطبایی:
من به جبهه نیامدهام، تا کسی از من تعریف کند. من به جبهه نیامدهام، تا عکس مرا در مجلههای خبری بزنند. من به جبهه نیامدهام، تا کسی بگوید: «چرا درسش را رها کرده است؟» من به جبهه نیامدهام، برای ریا و خودپسندی؛ بلکه آمدن من به جبهه فقط و فقط به #عشق مولایم #حسین (ع) و به عشق نوجوانان عاشورا همچون #قاسم_بن_الحسن و #علی_اکبر و به عشق رهبر عزیزم، #امام_خمینی و فرمانده اصلیم، #امام_زمان (عج) بوده و نیز به جبهه آمدهام، تا بتوانم به جهانیان بفهمانم که ای دشمنان اسلام و حامیان زور و استکبار، ما «قاسم بن الحسن»ها و «علی اکبر»های این زمانیم و ما هرگز امام عزیزمان را تنها نخواهیم گذاشت.
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدانه
هرکس از توحرفے زد! از عشقت به #حضرت_مادر گفت.
نمے دانم در #جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود،
یکے بے سر، یکے با دستهاے قلم شده، یکے اربا اربا و یکے با پهلوے شکسته
و بازوے کبود همچون خودت😔...
اما میدانم این #عشق پایان ندارد....
سنگ مزارت و ذکر یا زهرایے که روے آن حڪ شده، نشانهاے است براے هر #زائر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحهاے براے تو بخواند و حاجت بگیرد..
.
آقا محمدرضا، سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن❤️.
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده 🌹
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️
༻﷽༺
#سلام_امام_حسینم 💞
حنجرم از ماجراے #عشق مےخواند حسین
غیرِ نامِ تو دلم ذڪرے نمےداند حسین
تا نفس دارم در این میخانہ هوهو میڪشم
پرچمٺ روے زمین هرگز نمےماند #حسین
#لبیڪ_یاحسین_ع❤️
#صبحم_بہ_نام_شما🍁
◣@QURAN_SOUND114◢
࿐❁▪️◌ ●○● ◌▪️❁࿐
#سلام_امام_زمانم💞
|صَباحاً أَتنفس بِحُبِّ الْمَهدی |
هر صبح به #عـشقِ
مهدی نفس میکشیم :)
وَ مـا هَــرچِـه داریـم
اَزْ تُـو داریم...🍃
#السلامعلیکیااباصالحمهدی
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️
※ "یا دَاحِيَ الْمَدْحُوَّات"
اى گستراننده هر گسترده
قسم به "وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا "
و به اولین نقطهی پیدایش خشکی از دل آبها،
※ قلبهایمان را به #عشق امامی وسعت بده،
که آنچه در دولت کریمهاش بکار میآید فقط قلب گسترده است و دیگر هیچ!
#دحوالاض
#امام_زمان
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️
14.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چندخط روضه🌿
جز راه حسین نیست راهی بخدا؛
در #عشق اگر چه منزل آخر شهادت است
تکلیف اول است شهیدانه زیستن
«شهیدا رو کجا ما میشناسیم؟.
شهیدا رو شهیدا میشناسن...
🎙•| حاج مهدی رسولی
اردیبهشت ۱۴۰۲ کرمانشاه
#حسینجانم❤️
#محرم
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️
❁قـ📖ـرآن کریـم(تفسیر نور)❁
☘ #سلام_بر_ابراهیم ۱ ☘ 💥قسمت شانزدهم : پيوند الهي ✔️راوی : رضا هادي 🔸عصر يکي از روزها بود. #ابراه
☘ #سلام_بر_ابراهیم ۱ ☘
💥 قسمت هفدهم : ایام انقلاب
✔️راوی : امير ربيعي
🔸ابراهيم از دوران کودکي #عشق و ارادت خاصي به امام خميني داشت.
هر چه بزرگتر ميشد اين علاقه نيز بيشتر ميشد. تا اينکه در سالهاي قبل از #انقلاب به اوج خود رسيد. در سال 1356 بود. هنوز خبري از درگيريها و مسائل انقلاب نبود. صبح جمعه از جلسه اي #مذهبي در ميدان ژاله (شهدا) به سمت خانه برميگشتيم.
🔸از ميدان دور نشده بوديم که چند نفر از دوستان به ما ملحق شدند. #ابراهيم شروع کرد براي ما از امام خميني تعريف کردن.
بعد هم با صداي بلند فرياد زد: «درود بر خميني »
ما هم به دنبال او ادامه داديم. چند نفر ديگر نيز با ما همراهي کردند. تا نزديک چهارراه شمس شعار داديم وحركت كرديم. دقايقي بعد چندين ماشين #پليس به سمت ما آمد. ابراهيم سريع بچه ها را متفرق کرد. در کوچه ها پخش شديم.
🔸دو هفته گذشت. از همان جلسه صبح جمعه بيرون آمديم. ابراهيم درگوشه ميدان جلوي #سينما ايستاد. بعد فرياد زد: درود بر خميني و ما ادامه داديم. جمعيت که از جلسه خارج ميشد همراه ما تکرار ميکرد. صحنه جالبي ايجاد شده بود.
🔸دقايقي بعد، قبل از اينکه مأمورها برسند ابراهيم #جمعيت را متفرق کرد. بعد با هم سوار تاکسي شديم و به سمت ميدان خراسان حرکت کرديم.
دو تا چهار راه جلوتر يکدفعه متوجه شدم جلوي ماشينها را ميگيرند و مسافران را تک تک بررسي ميکنند. چندين ماشين #ساواک و حدود 10 مأمور در اطراف خيابان ايستاده بودند. چهره مأموري که داخل ماشينها را نگاه ميکرد آشنا بود. او در ميدان همراه مردم بود!
🔸به ابراهيم اشاره کردم. متوجه ماجرا شد. قبل از اينکه به تاکسي ما برسند در را باز کرد و سريع به سمت پياده رو دويد. مأمور وسط #خيابان يكدفعه سرش را بالا گرفت. ابراهيم را ديد و فرياد زد: خودشه خودشه، بگيرش...
🔸مأمورها دنبال ابراهيم دويدند. ابراهيم رفت داخل کوچه، آ نها هم به دنبالش بودند. حواس مأمورها که حسابي پرت شد کرايه را دادم. از ماشين خارج شدم. به آن سوي خيابان رفتم و راهم رو ادامه دادم...
ظهر بود که آمدم خانه. از ابراهيم خبري نداشتم. تا شب هم هيچ خبري از ابراهيم نبود. به چند نفر از رفقا هم زنگ زدم. آ نها هم خبري نداشتند.
خيلي نگران بودم. ساعت حدود يازده شب بود. داخل حياط نشسته بودم.
🔸يکدفعه صدائي از توي کوچه شنيدم . دويدم دم در، باتعجب ديدم ابراهيم با همان چهره و #لبخند هميشگي پشتِ در ايستاده. من هم پريدم تو بغلش. خيلي خوشحال بودم. نميدانستم
خوشحاليام را چطور ابراز کنم. گفتم: داش ابرام چطوري؟
نفس عميقي کشيد و گفت: خدا رو شکر، ميبيني که سالم و سر حال در خدمتيم.
گفتم: شام خوردي؟ گفت: نه، مهم نيست.
سريع رفتم توي خانه، سفره نان و مقداري از غذاي شام را برايش آوردم.
🔸رفتيم داخل ميدان غياثي(شهيد سعيدي)بعد از خوردن چند لقمه گفت: بدن قوي همين جاها به درد ميخوره. خدا كمك كرد.
با اينکه آنها چند نفر بودند اما از دستشون فرار کردم. آن شب خيلي صحبت کرديم. از انقلاب، از امام و... بعد هم قرار گذاشتيم شبها با هم برويم #مسجد لرزاده پاي صحبت حاج آقا چاووشي. شب بود که با ابراهيم و سه نفراز رفقا رفتيم مسجد لرزاده. حاج آقا چاووشي خيلي نترس بود. حرفهائي روي منبر ميزد که خيليها جرأت گفتنش را نداشتند.
🔸حديث امام موسي کاظم که ميفرمايد: «مردي از #قم مردم را به حق فرا ميخواند. گروهي استوار چون پاره هاي آهن پيرامون او جمع ميشوند »
خيلي براي مردم عجيب بود. صحبتهاي انقلابي ايشان همينطور ادامه داشت.
🔸ناگهان از سمت درب مسجد سر و صدايي شنيدم. برگشتم عقب، ديدم نيروهاي ساواک با چوب و چماق ريختند جلوي درب مسجد و همه را ميزنند.
جمعيت براي خروج از مسجد هجوم آورد. مأمورها، هر کسي را که رد ميشد با ضربات محکم باتوم ميزدند. آنها حتي به زن و بچه ها رحم نميکردند.
🔸ابراهيم خيلي #عصباني شده بود. دويد به سمت در، با چند نفر از مأمورها درگير شد. نامردها چند نفري ابراهيم را ميزدند. توي اين فاصله راه باز شد.
خيلي از زن و بچه ها از مسجد خارج شدند. ابراهيم با #شجاعت با آنها درگير شده بود. يکدفعه چند نفراز مأمورها را زد و بعد هم فرار کرد. ما هم به دنبال او از مسجد دور شديم. بعدها فهميديم که درآن شب حاج آقا راگرفتند. چندين نفر هم #شهيد و مجروح شدند.
🔸ضرباتي که آن شب به کمر ابراهيم خورده بود، #کمردرد شديدي براي او ايجاد کرد که تا پايان عمر همراهش بود. حتي در کشتي گرفتن او تأثير بسياري داشت.
با شروع حوادث سال 57 همه ذهن و فکر ابراهيم به مسئله انقلاب و امام معطوف بود. پخش نوارها، اعلامي هها و... او خيلي شجاعانه کار خود را انجام ميداد.
شهید #ابراهیم_هادی🕊🌹
وجـــودتـان را ...
با #عشق سرشته بودند
و سرنوشت تـــان را با #شهادت ...
گـــــم نخواهیـــم کــــرد ردّ قــــدمهایتان را !
#هستیم_بر_آن_عهد_که_بستیم
📎پ ن : ۳۱ شهـریور
آغاز هفته دفاع مقدس گرامیباد🌷
#شهیدانه
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️
💕⃟⃟🌱
بيـمآرےِ لاعـلاج
فقـط #عـشـق بـہ حُـسیـن🙃✨
خـوشآ عآشِقآنـِـ حُـسیـن رآ...
#حسینجانم
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️