eitaa logo
قرآن و احادیث
1.5هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
5هزار ویدیو
27 فایل
🌹﷽🌹 ☘روزانه چند حدیث از معصومین(ع)☘ 🍃و کلامی از قرآن کریم را مهمان ما باشید🍃 گروه ختم قرآن مشکات https://eitaa.com/joinchat/2018640097C295ba0b1a6 گروه ختم قرآن امام مهدی https://eitaa.com/joinchat/3985441143C9aa5c4f664 ادمین @khadem_ol_mahdi_yaghobi
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️✨هرشب وقتی میخوای بخوابی قبلش یه‌سلامۍ‌هم‌به‌امام‌زمانٺ‌بده ۵دقیقه‌باهاش‌‌حرف‌بزن چه‌میشودیه‌شبی‌به‌یاد‌کسی‌باشیم‌که هرشب‌به‌یادمان‌هست... قفل زبانمان رو بشکنیم و با امام زمان حرف بزنیم، با حضرت انس بگیریم ،خدا شاهد و ناظر است که این کار تاثیر داره فقط ناامید نشید و رها نکنید ، ادامه بدید بعد از مدتی قطعا الفت و دوستی ایجاد میشه و شاهد تغییرات در تمامی زمینه های زندگی دنیوی و متعاقب آن زندگی اخروی خواهید شد ♡اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنا به بحق سیدتنا زینب سلام الله علیها ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎙 استاد رائفی پور 👌«ویژگی خاص » امام زمان حتی در بین اهل بیت هم بی‌نهایت دوست‌داشتنی هستن... تعجیل در فرج مولا صلوات 💚💚💚 ♡اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنا به بحق سیدتنا زینب سلام الله علیها ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از آیت الله بهجت پرسیدند : چه ذکری بگوییم که به حضرت برسیم؟! آیت الله بهجت پاسخ دادند : بروید به سمت ذکر عملی . پرسیدند : ذکر عملی چیست که مهدی پسندباشد؟! پاسخ دادند : ترک گناه و معصیت .. ،،اگر بخواهیم (عج) را ببینیم ، باید دل مان را جارو بزنیم تا از آلودگی پاک شود .. تعجیل در فرج مولا صلوات 💚💚💚 ♡اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنا به بحق سیدتنا زینب سلام الله علیها ♡
🖌 عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) : ✍ قَالَ لَا تَدَعْ أَنْ تَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أَصْبَحْتَ وَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أَمْسَيْتَ- 🌷 امام صادق (عليه السلام) فرمودند : 🖌 از اين دعا دست برندار و سه مرتبه در صبح و سه مرتبه در شب آن را بخوان. 🤲 «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ». 🤲 «خداوندا! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى‏ كند ، قرار ده و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى ‏دهى». 📚 الكافي ، ج‏2 ، ص 534 ♡اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنا به بحق سیدتنا زینب سلام الله علیها ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 یه وقت فکر نکنی که «چون امام زمانت توی غیبته، همه حقوقِ امام، از گردنِ تو ساقطه!» نـــــــــــه ✋ ❇️ همین امروز راهی به سمتـــش باز کن: فردا خیـــلی دیــــــــره (عجل الله تعالی فرجه) تعجیل در فرج مولای غریبمون صلوات 💚💚💚 🔆به ما بپیوندید👇 ♡اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنا به بحق سیدتنا زینب سلام الله علیها ♡
📒 🌅امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: ابلیس را سپاهی نیرومند تر از زنان و خشم نیست. تحف‌العقول ص۳۶۳ سلامتی وتعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) صلوات 💚🌹🌹❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به شددددت توصیه میکنم این ویدئو رو ببینید... 🤲🏼دعایی که هفت امام معصوم تضمین کردند که با خواندن آن دعایتان مستجاب میشود.... زمان‌ انجام‌ این‌ عمل‌ تنها‌ در روز‌ عاشورا و تاسوعا ************************************* با ارسال این ویدئو برای دیگران در ثواب انجام کار مهدوی شریک باشید ************************************* 🔆به ما بپیوندید 👇 https://eitaa.com/montazeranzohoor14
🌹غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد. 🌷سردار مدافع حرم «حاج‌مهدی نیساری» که در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد!فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهیدحججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت. 🌷ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌ محسن‌ حججی👉 بعد از شهادت حججی تا مدت‌ها، پیکر مطهرش در دست داعشی‌ها بود تا اینکه قرار شد حزب‌الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند. بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب‌الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب‌الله را آزاد کند. به من گفتند: «می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟» می‌دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهم‌تر بود. قبول کردم. با یکی از بچه‌های سوری به‌نام حاج سعید از مقر حزب‌الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم. در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را می‌پایید. پیکری متلاشی و تکه‌تکه را نشانمان داد و گفت: «این همان جسدی است که دنبالش هستید!» میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: «من چه‌جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!» بی‌اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحه‌اش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم: «پست‌فطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست‌هاش؟!» حاج‌سعید حرف‌هایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، می‌گفت: «این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.» دوباره فریاد زدم: «کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را این‌جور قطعه قطعه کنید؟!» داعشی به زبان آمد و گفت: «تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام و نه حتی کوچک‌ترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می‌زد!» هرچه می‌کردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: «ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.» اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت: «فقط همین‌جا.» نمی‌دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش می‌خواست فریبمان بدهد. در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم: «بی‌بی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.» یک‌باره چشمم افتاد به تکه‌استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به‌هم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج‌سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حز‌الله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بی‌خبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب‌الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم. فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب‌الله، پیکر محسن را تحویل گرفته‌اند. به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی‌بی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد و گفت: «پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمده‌اند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.» من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن می‌دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت: «از محسن خبر آوردی.» نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ گفتم: «حاج‌آقا، پیکر محسن مقر حزب‌الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.» گفت: «قَسَمَت می‌دم به بی‌بی که بگو.» التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست. دستش را انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت: «من محسنم رو به این بی‌بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضی‌ام.» وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: «حاج‌آقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی‌اکبر علیه‌السلام اربا اربا کردن.» هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: «بی‌بی، این هدیه رو قبول کن.» ▫️هرگزشهدایی را که امنیت مان رامدیون شان هستیم،فراموش نکنیم.روحش شاد یادش گرامی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما ابد در پیش داریم.... بهش فکر کنید این دنیا مثل خانه ی اجاره ایی هست که دیر یا زود باید بریم یه جای دیگر(خانه ی ابدی) به ما بپیوندید 👇 https://eitaa.com/montazeranzohoor14