eitaa logo
مصباح قرآنیان ۳
2هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
555 فایل
با سلام اطلاع رسانی کلیه برنامه های قرآنی مرکز قرآن ، عترت و نماز اع س نهاجا به متسابقین و فعالان قرآنی در سطح کل‌ کشور وآموزش قرآن کریم (از مبتدی تاپیشرفته ) با مسابقات جذاب
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
21.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥آنها در تلاشند که شما رای ندهید اما ما رای می دهیم🇮🇷 @quranekarim1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌹🌷🌹🌷 🌷🌹🌷🌹 🌷🌹🌷 🌷🌹 🌷 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین🌸 و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین🌸 بـه هر طرف نگری جلوه ي جمال خداست ادب کنید کـه میلاد سید الشهداست...🌹 سوم شعبان، ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت و آموزگار شهادت حضرت حسین بن علی (ع) و روز پاسدار مبارک و خجسته باد. ا🌷 ا🌷🌹 ا🌷🌹🌷 ا🌷🌹🌷🌹 ا🌷🌹🌷🌹🌷 ╭┈───── 🌸🍃 ╰─┈┈┈➤ @qurabekarim1398
🔰اعلام بسته تخفیفی ایرانسل برای اعیاد شعبانیه 🔸اولین و بزرگترین اپراتور دیجیتال ایران، به مناسبت گرامی‌داشت اعیاد شعبانیه و ولادت حضرت امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل (ع)، حضرت امام سجاد (ع) و نیمه شعبان، سالروز میلاد حضرت مهدی (عج)، بسته مکالمه ایرانسلی را با قیمت تخفیفی، به مشترکان خود ارائه کرده است. 🔸این بسته تخفیفی، از روز ۲۴ بهمن تا ۶ اسفند ۱۴۰۲ در دسترس و فعال‌سازی آن به دفعات امکان‌پذیر است. 🔰ارائه بسته ویژه اعیاد شعبانیه توسط همراه اول 🔹همراه اول به‌مناسبت فرارسیدن ماه شعبان و ولادت‌های پرنور حضرت امام حسین(ع)، حضرت ابوالفضل العباس(ع)، حضرت زین‌العابدین(ع) و حضرت مهدی(عج) بسته ویژه‌ای را برای تمامی مشترکان دائمی، اعتباری و همچنین انارستان تدارک دیده است. 🔹بسته اعیاد شعبانیه ویژه مشترکان دائمی و اعتباری همراه اول شامل «سه گیگابایت اینترنت و سه ساعت مکالمه درون شبکه و تلفن ثابت» می‌شود که متقاضیان می‌توانند این بسته سه روزه را با ۶۰ درصد تخفیف، به قیمت ۱۲ هزار تومان تهیه کنند. 🔹مشترکان انارستان نیز می‌توانند بسته سه روزه ویژه اعیاد شعبانیه شامل «یک گیگابایت اینترنت و سه ساعت مکالمه درون شبکه و تلفن ثابت» را به قیمت سه هزار تومان خریداری کنند. 🔹فرصت فعالسازی مرحله اول این طرح از امروز سه‌شنبه ۲۴ تا پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ است و مرحله دوم نیز همزمان با نیمه شعبان و از شنبه ۵ اسفند تا دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲ خواهد بود. @quranekarim1398
امام صادق (علیه السلام): 🔹كلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ إِلاَّ ثَلاَثَةً عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اَللَّهِ وَ عَيْنٌ سَهِرَتْ فِي طَاعَةِ اَللَّهِ وَ عَيْنٌ بَكَتْ فِي جَوْفِ اَللَّيْلِ مِنْ خَشْيَةِ اَللَّهِ. 🔸همه چشم ها در روز قیامت گریانند جز سه چشم: چشمی که بر حرام‌های الهی بسته باشد. چشمی که برای طاعت خدا بیدار مانده باشد و چشمی که در دل شب از ترس خداوند گریسته باشد. 📚 وسائل الشیعه (باب جهاد النفس) جلد ۱۵ صفحه ۲۲۸ @quranekarim1398
ای در دام عنکبوت خانم ط_حسینی ۵۰ 🎬 کنارپسر بچه نشستم وگفتم:چی شده عزیزم؟چرا گریه میکنی؟اسمت چیه عزیزم؟؟ پسرک:ف ف فیصل هستم....خرگوشم رامیخوام,مادرم رامیخوام... بغلش کردم وگفتم:خوب گریه نکن الان باهم میگردیم وخرگوش ومادرت راباهم پیدا میکنیم. فیصل کوچک انگار که من معجزه گر قهاری هستم ,محکم گردنم راچسپید وگفت:باشه گریه نمیکنم حالا بریم پیداشون کنیم من:خوب حالا بگو خونه تان کدوم طرفه؟ فیصل:نمیدونم.... من:خوب بگو از کدوم طرف اومدی؟ فیصل قسمت بالای خیابان را نشان داد وما حرکت کردیم. هرکوچه ای که رد میشدیم ,میبردمش سرکوچه وخوب همه جا رانشانش میدادم ومیگفتم :هیچ کدام خونه شما نیست؟؟ وهمه اش جواب فیصل نه ...بود. کم کم سروکله ماشینها ومغازه دارها هم پیدا میشد ومن مجبور میشدم بااحتیاط بیشتری حرکت کنم,همینجور که میرفتم گردن فیصل روی شانه ام افتاد ,متوجه شدم بچه خواب افتاده. حیران وسرگردان ماندم که چه کنم که ناگهان یک تویوتای دوکابین که پشتش یک تیر بار بود جلوی من به شدددت ترمز کرد...فهمیدم ماشین مجاهدان داعشی هست. رنگ از رخم پرید ومحکم فیصل راچسپیدم.. که ناگهان راننده تویوتا... .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ 💦⛈💦⛈💦⛈
ای در دام عنکبوت خانم ط_حسینی قسمت۵۱ 🎬 راننده ماشین یه زن بانقاب ویک کارت که روی سینه اش چسپانده, بود.کارتی که مخصوص اعضای داعش بود وزمانی که داخل سوله ها بودیم,زنان داعشی که مسولیت داشتند ازاین کارتها به سینه شان میچسپاندند. زن داعشی امد جلو ومن عقب عقب رفتم تا خوردم به دیوار.... زن دستش رااورد طرف فیصل وپسرک را از بغلم محکم کشید بیرون وگفت:با پسر من چکارداشتی هااا؟چرا دزدیدیش؟؟ من:نه ....نه....من دزد نیستم به خدااا...بچه داشت گریه میکرد ,خواستم بهش کمک کنم...دنبال خرگوش وشما بود,اگر فکر میکنی دروغ میگم بیدارش کنید وازش بپرسید... در ماشین راپارک کرد ودرهمین حین گفت:ببخشید ,اشتباه کردم,فیصل پسرشیطانی هست حتما دنبال خرگوشش راه افتاده وگم شده.من امده بودم مسجد برای نماز, فیصل بیدارشد وخواست همراهم باشه وبعدازنماز متوجه شدم نیست ,الان بیشتراز دوساعته کوچه های شهررا دنبالش میگردم....خداراشکر سالم هست ,من چون خیلی عصبانی بود به شما پرخاش کردم,ببخشید خواهر,شما این وقت صبح بدون مردی همراهت ,اینجا چه میکنی؟ سرم راانداختم پایین وگفتم:مردمن,مجاهد داعشی بود که شهید شده وپسری داشتم هم قدوبالای پسرشما که گمش کردم ,چندین روزه هرجا را میگردم اثری ازش نمیبینم. زن داعشی سرش راتکان دادوگفت:هیچ دردی بدتر از گم کردن اولاد نیست,خدا رحمت کند شوهرت را,من درکت میکنم,بیا بشو سوارماشین ,تا جایی بتونم کمکت میکنم تا پسرت راپیدا کنی,اخه منم مثل تو شوهرم شهید شده واشاره کرد سوارشوم.... خوشحال ازاینکه بالاخره خدا یک راهی برام بازکرده وتوکل کردم به خدا وسوارشدم. دارد... 💦⛈💦⛈💦⛈
در دام عنکبوت خانم ط_حسینی قسمت۵۲ 🎬 ام فیصل ,پسرش را کابین عقب خوابانید واشاره به من کرد که جلوسوار شوم. سوارشدم وحرکت کردیم. ام فیصل:اسم من ناریه است ونگاهی به فیصل کردولبخندی زد وادامه داد,خداراشکر پیدایش کردم,داشتم سکته میکردم,راستی اسمت چیست؟پسرت چندسال دارد وکی گم شده؟ من:سلما هستم ,اسم پسرم عماداست وتازه وارد چهارسالگی شده الان چندین روز است که گمش کردم,متاسفانه پسرم لال است به اینجای حرفم که رسیدم با به یاداوری چهره ی عماد واخرین تلاشش برای حرف زدن وکمک خواستن هق,هقم بلندشد واشک کل صورتم را پوشانید. ناریه با یک دستش فرمان راگرفته بود وبادست دیگرش دستم رانوازش کرد وگفت:نگران نباش ام عماد...من امروز تمام وقتم را برای پیدا کردن پسر تومیگذارم,نمیدانم چرا مهرت به دلم نشسته شایدچون مثل خودم شوهرت کشته شده وپسرت گم شده وشاید ...نمیدانم چرا ,فقط میدانم که میخواهم کمکت کنم,من تمام مراکز داعش دراین شهر را مثل کف دستم میشناسم,درست است که سعودی هستم ,مال این کشور نیستم اما اززمان برپایی حکومت اسلامی دراین شهر به حکومت خدمت میکنم ولبخندی زد وگفت:به قول شوهرشهیدم,آچارفرانسه هستم گاهی به زنان اموزش نظامی ,گاهی اموزش دینی وخیلی وقتها هم درسطح شهر جزء گروه امر به معروف هستم...خلاصه هرجا حکومت نیازمند کمک باشد من هم هستم..... باخودم فکر میکردم که ایا این زن هم درجنایات دیگرداعش سهیم است؟ایا دستش به خون کسی الوده شده؟ که با حرف ناریه به خودامدم:ببین خواهر,نمیخواهم ناامیدت کنم اما اگر پسرت زنده باشد وبه دست نیروهای حکومت افتاده باشد ,فقط دوجا میتوان ان را جستجو کرد,یکی پایگاه جنب مسجدجامع است ودیگری اردوگاه تموز که بیرون شهر موصل بنا کردیم.. از خوشحالی درپوست خود نمیگنجیدم....قلبم به شدت میتپید ,اصلا به این فکرنمیکردم که بعداز پیداکردن عماد چگونه ازچنگ داعش بگریزم,فقط میخواستم عماد راپیداکنم. بااین حرفهای ناریه,دستش رامحکم فشاردادم وگفتم:اگر پسرم راپیدا کنی تا ابد کنیزیت رامیکنم. ناریه لبخندی زد وگفت:چون مثل خودت مادرم,درکت میکنم,زنی که شوهرش شهید شده لایق کنیزی نیست,دوست داشتی باهم همکارمیشویم..... همینجور که حرکت میکردیم متوجه شدم مسیرمنتهی به مسجدجامع رامیرود.... یعنی عمادرا پیدا میکنم؟؟.... خدایا توکل کردم به تو... دارد.... 💦⛈💦⛈💦⛈