eitaa logo
مصباح قرآنیان ۳
2هزار دنبال‌کننده
26.7هزار عکس
6.4هزار ویدیو
539 فایل
با سلام اطلاع رسانی کلیه برنامه های قرآنی مرکز قرآن ، عترت و نماز اع س نهاجا به متسابقین و فعالان قرآنی در سطح کل‌ کشور وآموزش قرآن کریم (از مبتدی تاپیشرفته ) با مسابقات جذاب
مشاهده در ایتا
دانلود
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز منتظرتونه! بیاید پنج دقیقه وقت بذاریم و با هم آیه ۱۷۴ سوره نساء رو بخونیم و تکرار کنیم و به خاطر بسپاریم. ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید. @quranekarim1398
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کدوم چراغه که حتی توی تاریک‌ترین روزهای زندگیت هم خاموش نمیشه؟ 🔆 بشنویم صحبتهای حاج آقا حاج ابوالقاسم رو درباره آیه ۱۷۴ سوره نساء. شما چی فکر می‌کنید؟ به نظرتون چه برداشتهای دیگه‌ای میشه از این آیه داشت؟ ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید. @quranekarim1398
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت ششم کتاب صوتی مسطورا با صدای خانم فضه سادات حسینی ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید. @quranekarim1398
18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆 قرآن، نوری است که مسیر را برای ما روشن می کند 💢 صحبت های حجت الاسلام قاسمیان پیرامون آیه روز ششم از پویش زندگی با آیه ها @Nehzatmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توی تاریکی، بطری‌های کنار سینک آشپزخونه رو همینطوری سر نکش که بد می‌بینی، از ما گفتن بود😂 🔹تبیین آیه روز ششم با نگاهی متفاوت 💠يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا مردم! دلیلی بسیار روشن، یعنی قرآن، برایتان آمده است. بله، نور روشنگر قرآن را بر شما تابانده‌ایم. @quranekarim1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 ای در دام عنکبوت 🎬 خیلی پست ورذل بودند,میخوان همه ی مردم دنیا را قربانی کنند تا ظهور اقا رابه تعویق بیاندازند وحاکمیت خودشان را با سروری شیطان مستحکم کنند. انور به سوله ای دیگر اشاره کرد وگفت:هانیه الکمال,توبرو اون قسمت هم ببین,حتما برات جالب خواهد بود ومنم باید یه کار مهم دارم انجام بدهم. من به طرف سوله ای که اشاره کرده بود رفتم وزیرچشمی اسحاق انور را زیرنظر داشتم ببینم کجا میرود ودیدم به طرف سوله ای که کمی دورتر بود میرفت,باید سرازکارش درمیاوردم....ومیدونم که درمیارم. داخل سوله شدم ,یه اقاهه اومد جلو وگفت:شما با دکترانور تشریف اوردید؟ من:بله باایشونم. اقاهه:بفرماییدازاینطرف وشروع به توضیح دادن کرد:اینجا کارخانه ی تولید سیگار هست که به دوقسمت تقسیم میشه,وبه طرف راست اشاره کرد وگفت:قسمت اعظمش اینجاست که برای صادرات هست وقسمت کوچکترش این قسمت هست که برای مصرف یهودیها وکلا خودمون است ,این قسمت کوچکتر,مرغوب ترین توتون ها را دربرمیگیره که بعداز جدا کردن قسمت مخرب وکم کردن درصد نیکوتین ان به سیگاری مرغوب کم ضرر تبدیل میشه،البته سیگار همه نوعش ضررداره اما بالاخره درهرجامعه ای هستند کسانی که عادت دارند به این ماده، وما تاحد توان کاری کردیم تا این سیگارها درصد ضررشون خیلی ناچیز باشه . اما قسمت اعظم کارخانه,تمام نخاله های توتون وتوتون های نامرغوب بانیکوتین بالا وبه شدت مضر وکشنده را دربر میگیرد وتولیدسیگار بابسته های شکیل میکنیم ,بااینکار با یک تیر دونشان میزنیم ,یکی اینکه سیل پول است که به جیب ما سرازیرمیشه ویکی اینکه مصرف کننده های جهان سومی وبعضا اسلامی با دست خودشون حکم مرگشان را امضا میکنند. دیگه چیزی از حرفهای اون مرد کثیف یهودی که تمام هنرشان وافتخارشان کشتن ملتهای دیگراست,نمیفهمیدم. بدون هیچ حرفی سوله را ترک کردم ,هنوز کنجکاو بودم انور کجا رفته,بی شک جنایتی دیگر دران سوله ی دورتر درحال وقوع بود وما نمیدانستیم ولی باید سرازکارشان دراورم. نیم ساعتی حیاط را گز کردم که سرتاس انور با شکم چاقش از دور پدیدارشد ,بااشاره به طرف ماشین متوجه شدم که باید برگردیم. اما تمام ذهنم دوروبران سوله پرسه میزد... دارد... 💦🌧💦🌧💦🌧
🦋 ای در دام عنکبوت 🎬 سوار ماشین شدیم،چون میخواستم غیرمستقیم از زیر زبان انور ,راجب اون جایی که رفته بود بکشم پس شروع کردم به صحبت کردن:وای استاد عجب فکر بکری کردند این یهودیهای نابغه,یعنی احسنت,از آشغال وزباله ,توتونهای دور ریختنی هم پول میسازند ,انهم چه پولی... انور همانطور که با لبخند حرف مرا تأیید میکرد گفت:بله بله,اینها طرح من نیست اما هرکس طرحش را داده فوق العاده باهوش بوده ولی بهت اطمینان میدهم دراینده اسم من هم جز همین طراحان نابغه درج خواهد شد. من:اونکه صدالبته,بااین چیزهایی که تاالان ازتون دیدم ,من مطمینم با خلاقیت شما با خلق موجودات توسط خدا برابری میکند. انور که از تعریف من سرذوقم آمده بود گفت:هانیه....هانیه الکمال نمیدانی چه کاری کردم,کاری کردم کارستان,اون سوله که رفتم داخلش ,اول باری که راهش انداختم یک آزمایشگاه ساده بود اما الان تبدیل شده به مجهز ترین کارگاه تولید اکستازی که یک دانه ازاین کارگاه ها درامدش برابراست با درامد ده تا ازاون کارخانه نوشابه وسیگار.... خدای من این شیطان مجسم چی چی میگفت اکستازی؟؟یعنی اینا توکار مواد روانگردان هم هستند؟ من:عه استاد واقعا؟؟یعنی فرمول اکستازی,راشما دادین؟اخه ازکجا به فکرتان رسید؟ انور:چقدر ساده ای تو دختر,مافیای مواد مخدر را در دنیا ,اسراییل راهبری میکنه وموادمخدر را از افغانستان تولید وبه اقصا نقاط دنیا صادرمیکنیم ویک پول هنگفت به جیب میزنیم ومن تواین بحبوحه به فکر افتادم چرا با موادی که مصرفشان ساده تر وتولیدشان انبوه تر وکشندگیشان سریع تر است ,تجارت نکنیم؟بنابراین اولین کارگاه اکستازی وفرمول ان را ما یعنی یهودیان اسراییل ساختیم ووارد دنیا کردیم،الانم رفتم فرمول یک روان گردان جدید را درقالب وشکلی دیگه به مهندسین اکستازی دادم ودراینجا زد زیرخنده وگفت:مثل اینکه اکستازی شناسایی شده ومردم هوشیار شدند وکمتر استفاده میکنند اما محصولی که من طرحش را دادم تا بیاد شناسایی بشه کلی درامد به جیب ما روانه کرده وکلی از مردم دنیا ,خصوصا مسلمانهای خاورمیانه راکشته.... بله...ما تا دنیا را به تسخیرخودمان درنیاوریم,از پا نمی نشینیم. داشتم فکر میکردم ,درسته,شما خیلی مارموزید اما نمیدانید همین الان با یه ساعت مچی وردیابه فسقلی، جایگاه این کارگاه های فسادشما لو رفته وبه زودی نابود میشه اما نمیدونستم این لو رفتن به قیمت جان من وعلی تمام میشه... دارد... 💦🌧💦🌧💦🌧
🦋 ای در دام عنکبوت 🎬 دوهفته ای از اون موقعی که باانور رفتیم سمت کارخانه های تولید سیگارو...میگذرد وتواین مدت من با انور خیلی صمیمی تر شدم,انور به من اطمینان کامل پیدا کرده,وقتی توحال خودش هست من را دانشجوی مستعدی میبینه که داره باتعلیمات انور راه کمال راطی میکنه ودراینده جانشینش میشود اما وقتی ازحال خودش خارج میشود ,مثل بچه های کوچک انگشت شصتش رامیمکد ومرا درقالب مادرش میبیند,امشب خیلی سرذوق بود بنابراین ,من وعلی یعنی هارون وهانیه را دعوت کرده وبه گفته ی خودش میخواهد بهترین خوراک دنیا را بخوردمان دهد. علی خیلی خوشحال است,نه به خاطر اینکه بعداز مدتها به مهمانی دعوت شده(تواین مدت کلی میهمانی به خاطراستنداپ های زیباش رفتیم)بلکه به خاطراینکه برای اولین بار میخواد ازنزدیک بااین شیطان مجسم یعنی انور ,اونم درخانه ی خودش دیدارکند. علی:هانیه....بدو بریم که خیلی دلم میخوادببینم این ابلیسک کجا لونه کرده؟چی چی هم تدارک دیده ... جلوی خانه پیاده شدیم,علی کلی به خودش رسیده بود ,یک دست کت وشلوار خوش دوخت مشکی با کرواتی خط خطی وسیاه وسفید,با پیراهن سفید وصدالبته یک کلاه کوچک یهودی هم زینت بخش فرق کله اش شده بود خخخخ به محض اینکه اولین زنگ را زدیم,در بازشد . علی اهسته طوری من بشنوم گفت:انگاری پشت در بود وانتظار مارامیکشید خخخ وقتی وارد شدیم ,علی را زیرنظر داشتم ومیدیدم با دیدن گلها ودرختچه ها و...دقیقا حال من راشد زمانی که برای اولین بار به اینجا امدم. من:سلام استاد... علی:سلام بر استاد بزرگ کالج تل اویو,سلام بردکتر حاذق وچیره دست,عجب بهشت زیبایی برای خودتان ساخته اید استاد!!!کاش زودتر مراهم بااین فضا اشنا میکردید.... خوب میدونستم که علی توحرف زدن خیلی چیره دسته واونقدر حرف وتمجید و..میزنه که طرف به آسمان هفتم پرواز میکنه وبه قول علی یکدفعه باکله میادپایین خخخخ اما خداییش,توزدن مخ وبه دست اوردن اعتماد طرف برای خودش استادی هست هاااا.. انور که از تعاریف علی درپوست خود نمیگنجید با علی دست داد وروبه من کردوگفت:هانیه ,چه شوهر خوش مشرب,شیک پوش وزیبا وبادرک وشعوری داری,کاش زودتر باهم اشنا شده بودیم ودرهمین حین اشاره کرد که بنشینیم وخودش هم نشست روی مبل وشروع کردبه نطق کردن,تواین مدت متوجه شدم که انور به خاطر کمبود محبتی که دارد عاشق دیده شدن ومورد تعریف قرارگرفتنه واین مورد رابه علی گفته بودم والحق که علی هم خوب از پسش برامده بود. انوراشاره به میزکرد وگفت:طبق تعالیم اسلام ,هرکس میوه راقبل از شام میل کند ,سلامتش تضمین است,هانیه پاشو میوه تعارف کن ,تابعدش بریم سراغ غذای لذیذی که بسیار مفیداست. از آشپز خانه بوهای خوبی میامد اما نمیدانستم چیست. دارد.. 💦🌧💦🌧💦🌧
🦋 ای در دام عنکبوت 🎬 انور:طبق تعالیم اسلام ،شام راباید سرشب خورد اینجوری سلامتی مهمان تن وبدنت است واشاره کردتا باهم بریم طرف اشپز خانه. وارد اشپز خانه شدیم,میز با سه تا کاسه ویک سینی پراز نان ویک بشقاب میوه خوری پراز تکه های پیاز.... انور روبه علی:اقا هارون دستکشها رابکن دستت ودیگ را از داخل فر بگذار روی میز. علی خم شد ودیگ رابرداشت وگفت:وااای چه سنگینه ,مگه اندازه چندنفر غذا درست کردین؟ انور درحالی که مینشست اشاره به دیگ کرد وگفت:توایران به این میگن دیزی سنگی,ظرفش چون از سنگ هست سنگینه وگرنه غذاهای داخلش اندازه سه نفره ,یکی از لذیذترین ومقوی ترین ومفیدترین غذاهای دنیاست ,البته اگر تودیگ سنگی پخته بشه ,موادمعدنی سنگ وارد ابگوشت میشه وفوق العاده مفیده واگر داخل دیگ مسی پخته بشه ,اهن داخل الیاژ مسی ظرف وارد ابگوشت میشه وغذا سرشار از,اهن مفید میشه وبااین روش یعنی طبخ غذا داخل قابلمه مسی ,بدن مصرف کننده هیچ وقت دچار کمبود اهن نخواهد شد، اما با حیله ی ما یهودیا این دیز سنگی واون قابلمه مسی از زندگی ایرانیا حذف شده وجاش را انواع واقسام دیگها وقابلمه های تفلون وبعضا چدن که البته چدن واقعی نیست ویک نوع تفلون با لایه ی ضخیم تراست و..گرفته که باهربار پختن غذا داخل این قابلمه ها ,مواد سمی تفلون قاطی غذای طبخ شده میشه وکم کم به مرور زمان یه سرطان خوشگل از جان مصرف کننده درمیاد. علی لبخندی زد وباهمون شیوه ی استنداپش روبه انور گفت:ای شیطان خبیث ,اجازه میدی شروع کنیم؟ انور خنده ی بلندی کرد وگفت:صبر کن قبل از غذاوبعدازغذا ,خصوصا غذاهای چرب سفارش شده کمی نمک بخوریم. علی:احتمالا اینهم از سفارشات اسلام است ای یهودی خبیث خخخخ,بد نبود مسلمان میشدی استاد... انور دوباره زد زیرخنده وگفت:همه میدانند ما یهودیا به خاطرسلامتیمان در انجام توصیه های اسلام که حقیقتا کاملترین برنامه سلامت است ,از مسلمانها ,مسلمان تریم,حالا بزارید یه چی جالب تر براتون بگم.... دارد... 💦🌧💦🌧💦🌧
🦋 ای در دام عنکبوت 🎬 انور اشاره کردبه من وگفت:اون نمک پاش رابیار. نمک پاش را اوردم ,کمی ریختم کف دستم تاقبل ازغذابخورم ودرهمین حین سوال کردم:استاد چرا این نمکها اینقدر دانه درشتند؟مگر شما فن تولید نمک یددار راندارید ,نمکی که باعث جلوگیری از خیلی بیماریها مثل نرمی استخوان وکمبود ید و...میشه؟ انور که انگار لذت بخش ترین جوک دنیا رابراش تعریف کرده ام ,خندید وگفت:ما فن تولید نمک یددار رانداریم؟؟ما خودمان یکی از تولیدکنندگان بزرگ نمک یددارهستیم اما چیزی که بقیه نمیدانند ,الان براتون میگم,میدونید این نمک دانه درشتی که میبینید نمک دریا هست بدون هیچ افزودنی,این نمک غذای اصلی کلیه است ازخیلی بیماریها جلوگیری میکند واصلا انطورکه ما جاانداختیم باعث فشارخون بالا نمیشودبه شرطی که نمک دریا باشد ,اما اون نمک یدداری که درکشورهای درحال توسعه واسلامی مصرف میشود باترکیب نمک با عنصرید یک سم سفید وشوری تولید میکنیم که بیماریهای کلیوی ,فشارخون بالا,انواع سرطان سینه درزنان وپروستات درمردان وخیلی از,بیماریهای دیگه محصول استفاده از همین نمک ید دار هستند ,ما تولیدکننده عمده نمک ید داریم که مصرف این نمک را درکشور خودمان ممنوع کردیم خخخخخ علی نگاهی به انور انداخت وگفت:عجب ناکس هایی هستیم هااا,دیگه چه جنایتی کردید,بفرماییدتا لااقل ما از انها خبرداشته وبه طرفشان نرویم. انور درحالی که سردیگ رابرمیداشت واز رنگ ولعاب غذا تعریف میکرد که واقعا تعریفی هم بود گفت:همه چیز,هرچیز سالمی که در جوامع اسلامی وجود داشته ما به نوعی تبدیل به موادمضرشان کردیم,برای مثال همین روغن,به جای روغن پرخاصیت کنجد وروغن گاو وگوسفند وزیتون وپسته کوهی...روغن پالم را درقالب روغنهای گیاهی وافتاب گردان به خورد ملت میدهیم,اب اشامیدنی گوارا را با کلردار کردنش مضرکردیم واین یعنی حمله ی همه جانبه ی انواع سرطانها به,این کشورهای بیچاره ونا آگاه.... بااین حرفهای انور ,غذای خوش رنگ ولعابش ,نخورده به جانمان زهر شد,اما نمیدانستم این یک چشمه از جنایات این رژیم منحوس است ودراینده چیزهای بیشتر وبی رحمانه تری میبینم. دارد.... 💦🌧💦🌧💦🌧