eitaa logo
مصباح قرآنیان ۳
1.9هزار دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
517 فایل
با سلام اطلاع رسانی کلیه برنامه های قرآنی مرکز قرآن ، عترت و نماز اع س نهاجا به متسابقین و فعالان قرآنی در سطح کل‌ کشور وآموزش قرآن کریم (از مبتدی تاپیشرفته ) با مسابقه جذاب آیدی رئیس مرکز قرآن، عترت و نماز ا.ع.س نهاجا: @smmostafavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺بر چهره پر ز نور مهدي صلوات 💫بر جان و دل صبور مهدي صلوات 🌺تا امر فرج شود مهيا بفرست 💫بهر فرج و ظهور مهدي صلوات ✨❣️ (عج)✨❣️ بر عاشقان آن حضرت مبارکباد✨❣️ @quranekarim1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20200407-WA0009.opus
1.02M
@quranekarim1398 لطفا وویس رو گوش کنین باچیزایی که تا حالا شنیدیم فرق داره حداقل یه کم خیالتون راحت میشه.... موادضدعفونی نیازاست؟ سه حالت ورود ویرووس دربدن... @quranekarim1398
🌹🍃 ✍🏻 💠 🌱 وقتی به ما می گویند منتظر فرج باشید، معنایش این است که هر بن بستی قابل گشوده شدن است... ۸۴/۰۶/۲۹ 🌸🍃 @quranekarim1398
🌸ازتوصیه هاى امام زمان به آیةالله مرعشی نجفی: 🌸تاكیدبر خواندن قرآن وهدیه كردن ثوابش، برای شیعیانی است كه وارثی ندارندیا دارند ولكن یادی ازآنها نمیكنند شیفتگان ح مهدی،ج۱،ص۱۳۰ 🌸🍃 @quranekarim1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اعمال شب نیمه شعبان ➡️ @quranekarim1398
اعمال مهم شب نیمه شعبان.mp3
2.2M
🎙 کلیپ صوتی : اعمال مهم شب نیمه شعبان 👤 ⏱ زمان : ۴:۲۸ 🗂 حجم : ۲.۱ مگابایت 💠@quranekarim1398
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت حجت الاسلام والمسلمین بنیادی @quranekarim1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🖌فرازی از بیانیه گام دوم انقلاب بمناسبت نیمه شعبان. @quranekarim1398
🔻 ✖️رهبرانقلاب اسلامی: ملت ایران این پرچم را تسلیم امام زمان (عج) خواهد کرد..☝️ 💎 حضرت امام خامنه اے: هرگاه مشکلاتی در سطح جامعه وجود داشته باشد، دشمن سعی میکند اینها را به پای انقلاب بگذارد. ✖️سهل‌انگاریها و کوتاهیهایی که ممکن است بعضی از مسؤولان در هر بخشی داشته باشند، به انقلاب ربطی ندارد. ❌ ملت ایران این پرچم را در دست استوار خود محكم نگه خواهد داشت و تسلیم امام زمان خواهد کرد. 📆 ۱۳۸۱/۱۱/۲۸ «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» ❤️ خجسته میلاد قلب جهان هستی یگانه مصلح جهان بشریت حضرت مهدی(ع) بر شما مبارک ،ب کوشیم از زمینه سازان عصر ظهور باشیم... امام موسی کاظم(ع) فرمود: خوشا بحال شیعیان ما که در غیبت قائم ما بریسمان دوستی ما چنگ میزنند وبر دوستی ما ثابت قدم میمانند واز دشمنان ما بیزاری می جویند.انها از ما هستند وما از انها هستیم.انان از امامت ما راضی ومانیز ازانها خشنود هستیم.خوشا بحال انان!بخدا سوگند روزقیامت دردرجه ما خواهند بود.بحار ج 51 @quranekarim1398
🌹 امام صادق (ع): ‌ 🌹 إِذَا أَحْبَبْتَ رَجُلًا فَأَخْبِرْهُ بِذَلِکَ فَإِنَّهُ أَثْبَتُ لِلْمَوَدَّهِ بَیْنَکُمَا 🌹 هرگاه کسى را دوست داشتى او را از این محبت آگاه کن، زیرا این کار، دوستى میان شما را استوارتر مى‏‌سازد. ‌‌ 📗 کافى /ج ۲ /ص۶۴۴ @quranekarim1398
🇮🇷 شهید روز، غلامرضا فیضی دولت آبادی امروز 20 فروردین ماه سالروز ولادت 289 نفر از شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران می باشد، در چنین روزی 247 نفر به شهادت رسیدند. روحشان شاد و یادشان گرامی باد! @quranekarim1398
«عنایات امام عصر علیه‌السلام به شیعیان» 🔻 فرمایش حضرت آیت‌الله پیرامون حکایتی از تشرف به محضر امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف : 🔸 آن آقا ـ من عیناً خودم آن شخص را دیدم، خدا رحمتش کند، هفت‌هشت سال است کأنّه وفات کرده؛ نجار بوده ـ می‌گفت: دو ماه بوده است که ما دائماً قرض می‌کردیم [و] از این نجاری خودمان هیچ استفاده‌ای نمی‌کردیم [و درآمدی نداشتیم]. [یک روز] رفتم پشت بام، یک کتابی بود که در آن نوشته بود مثلاً در پشت بام، این دو رکعت نماز را بخوانید و فلان بکنید و حاجت خودتان را بخواهید. [آن دستورالعمل را انجام دادم.] فردا که خواستم بروم برای نجاری به دکان ـ خبری که نبود ـ توی این جیب من، یک پنج تومانی بود؛ چهار تومان را دادم به خانواده که این را یک ناهاری درست کند، یک تومان را هم گذاشتم که اگر سیگاری چیزی خودم محتاج بشوم [بخرم]. [خانواده گفت:] آخر چهار تومان که چیزی نمی‌شود! گفتم: حالا تا ظهر شاید چیزی بشود، ما چه می‌دانیم. او رفته بود از همان قوم و خویش‌هایش قرض کرده بود و [غذایی] شبیه اشکنه، چیزی درست کرده بود. من هم تا ظهر دیدم هیچ خبری نشد در دکان، آمدم دیدم بله، رفته از اینجا و آنجا قرض کرده است و یک [غذایی] شبیه اشکنه درست کرده. یک لقمه‌ای برداشتم از آن غذا، دیدم درِ خانه را زدند. [شخصی که جلوی در بود، به من گفت:] «فلان‌آقا (معروف بوده در آن زمان) شما را دعوت کرده به منزل خودش برای ناهار. فلان‌آقای زاهد هم آنجاست». همان یک لقمه را که خورده بودم، دیگر بیشتر نخوردم و رفتم خانۀ آن آقا ـ از آن آقا هم چیزهایی نقل می‌کرد ـ دیدم آن زاهد هم آنجا است. 🔸 آن زاهد این قضیه را نقل کرد (قضیه‌ای دقیقا مشابه همین مشکل نجار) که آن آقاسیدحسن، پسر آقاسیدحسین وقتی [توسل به حضرت ولیعصر ارواحنافداه کرد] شنید، دید او (به اینکه امام زمان علیه‌السلام) می‌گوید: «شما گمان می‌کنید ما مطلع نیستیم از حال شما؟» [نجار گفت:] همین کلمه را که شنیدم، کأنّه رفع حاجتم شد. کأنّه اصلاً محتاج نیستم به چیزی. [با خودم] گفتم شاید این قضیه من را دارد می‌گوید؛ من دیشب آنجا توسل کردم به خود حضرت، به‌حسب معنا این ارتباط دارد با خود حضرت. این کلمه را که گفت، کأنّه حال مرا دارد می‌گوید و من هم [مثل آن آقاسیدحسن] رفع حاجتم شد؛ به همین‌جا که رسید [آن زاهد]، دیگر حرف نزد. [و فقط فرمایش امام زمان علیه‌السلام را نقل کرد:] «شما خیال می‌کنید ما مطلع از حال شما نیستیم؟» دیدم من هم همانطور شدم؛ دیگر کأنّه احتیاجی به هیچ چیز ندارم، بعدش هم دیگر کار درست شد. 🔴 بالاخره، چه عرض کنیم؟! ما معرفتمان ناقص است. عینک ماست که یک تاری دارد، و الّا آنها (ائمه علیهم‌السلام) که ما را می‌بینند[ و مناجات و توسلات ما را می شنوند و پاسخ می دهند]. @quranekarim1398
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ ✨ داستان نجاری که فقط پل می ساخت...!✨ سال ها دو برادر با هم در مزرعه ای که از پدرشان به ارث رسیده بود ، زندگی می کردند . یک روز به خاطر یک سوء تفاهم کوچک ، با هم جرو بحث کردند . پس از چند هفته سکوت ، اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند . یک روز صبح در خانه برادر بزرگ تر به صدا درآمد . وقتی در را باز کرد ، مرد نجاری را دید . نجار گفت : « من چند روزی است که دنبال کار می گردم ، فکر کردم شاید شما کمی خرده کاری در خانه و مزرعه داشته باشید ، آیا امکان دارد که کمکتان کنم ؟ » برادر بزرگ تر جواب داد : « بله ، اتفاقاً من یک مقدار کار دارم . به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن ، آن همسایه در حقیقت برادر کوچک تر من است . او هفته گذشته چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد . او حتماً این کار را بخاطر کینه ای که از من به دل دارد ، انجام داده . » سپس به انبار مزرعه اشاره کرد و گفت : « در انبار مقداری الوار دارم ، از تو می خواهم تا بین مزرعه من و برادرم حصار بکشی تا دیگر او را نبینم . » نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه گیری و اره کردن الوار . برادر بزرگ تر به نجار گفت : « من برای خرید به شهر می روم ، اگر وسیله ای نیاز داری برایت بخرم ؟ » نجار در حالی که به شدت مشغول کار بود ، جواب داد : « نه ، چیزی لازم ندارم . » هنگام غروب وقتی برادر بزرگ تر به مزرعه برگشت ، چشمانش از تعجب گرد شد . حصاری در کار نبود . نجار به جای حصار یک پل روی نهر ساخته بود . برادر بزرگ تر با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت : « مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی ؟ » در همین لحظه برادر کوچک تر از راه رسید و با دیدن پل فکر کرد که برادرش دستور ساختن آن را داده ، از روی پل عبور کرد و برادر بزرگترش را در آغوش گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست . وقتی برادر بزرگ تر برگشت ، نجار را دید که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است . نزد او رفت و بعد از تشکر ، از او خواست تا چند روزی مهمان او و برادرش باشد . نجار گفت : دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم ... ✾📚 @quranekarim1398
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ✨کسی می گفت: در بیمارستان نوزاد مُرد و آن را به پدرش دادند که دفنش کند، من نیز همراه او سوار ماشین شدم و به سوی قبرستان حرکت کردیم .... 💫او نوزادش را در آغوش گرفته بود و نگاهش می کرد ..تا اینکه در راه رفتن به قبرستان، ماشین به خیابانی پیچید و نور آفتاب به داخل ماشین و روی نوزاد افتاد .. 💫پدر حرکت عجیبی از خود نشان داد ! سبحان الله، پارچه سفید روی سر خود را در آورد و با آن نوزادش را پوشاند تا آفتاب به او نخورد ! انگار فراموش کرده بود که فرزندش مرده است . 💫از عطوفت و رحمت پدر نسبت به فرزندش؛ بغضم ترکید و گریه کردم . و معنی این آیه را خوب فهمیدم و تکرارش می کردم ﴿.. و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا ﴾ بگو : پروردگارا ! به آنان رحمت آور، همانگونه که مرا در کودکی پرورش دادند 💫پدر و مادر می توانند همزمان ده کودکشان را دوست داشته باشند و به آنها توجه کنند اما ده پسر نمی توانند از یک پدر یا یک مادر مراقبت کنند @quranekarim1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ✅ نکات آموزنده اخلاقی با بیان 🎬 قسمت چهارم: وارثان فردا این مجموعه به همت مسجد مقدس جمکران تولید و منتشر می شود 💠 @quranekarim1398
(تقدیم حضرت صاحب( عج) بنویسید و بخوانید که سالار آمد ضامن مغفرت هرچه گنه کار آمد شکرلله حجج الله به بازار آمد دست و دل باز و با چشم خریدار آمد چه شد این بار که الساعه امانم دادند پس یقین آمده صاحب که زمانم دادند چه جلالی و کمالی و جمالی دارد حرف دل بود عجب عشق زلالی دارد فخر سادات جهان است چه شالی دارد هاشمی زاده مولاست چه خالی دارد مژده آمدن یار به جان می ارزد تاری از موی تو آقا به جهان می ارزد 🌺🌺🌺