علاوه بر مسلم بن عقیل آیا امام حسین علیه السلام #سفیران دیگری هم داشت ؟
سفیران در میان یاران و نزدیکان امین امام بودند که نقش سفیرسیدالشهدارا ایفا نمودند که از ایشان یاد می شود:
🔶 #حنظله_بن_اسعد_شبامی
او یک شیعی دلیر و سخن وری فصیح بود. در حماسه کربلا نقش پیک و سفیر امام را ایفا کرد و پیش از شروع جنگ، نامه های ایشان را به ابن سعد می رساند. او روز عاشورا از امام اجازه خواست و به میدان رفت و به شهادت رسید.
🔶 #سلیمان_بن_رزین
سلیمان از خدمت گزاران امام بود. امام به هنگام اقامت در مکه بدو ماموریت داد تا نامه های خویش را به روسای بصره و برخی از بزرگان شهر برساند. امام در این در این نامه ها ایشان را به بیعت خویش خوانده بود. اشراف بصره نامه امام را پنهان کردند؛ جز منذر بن جارود که ابن زیاد داماد او بود و منذر از او سخت می ترسید. از این روز نامه خویش را به ابن زیاد داد. حاکم بصره در خشم شد و سفیر امام را طلبید و دستور داد تا او را گردن زده، بر دار کردند.
🔶 #عبدالله_بن_یقطر_حمیری
ابن یقطر، برادر رضاعی امام بود و نقش سفیر را در حماسه عاشورا ایفا کرد. چون مسلم از مردم کوفه بیعت گرفت، نامه ای به امام فرستاد و امام نیز در مکه پاسخی به نامه مسلم نوشت و آن را به عبدالله یقطر سپرد. او در قادسیه توسط حصین بن تمیم بازداشت شد و به نزد عبیدالله بن زیاد فرستاده شد. ابن زیاد از او درخواست کرد که بالای قصر رود و امام را دشنام دهد اما عبدالله از این فرصت بهره جست و در بالای قصر از مردم خواست به یاری امام بشتابند. در آن حال ابن زیاد دستور داد او را از بالای قصر به زیر انداختند.
🔶 #عمرو_بن_قرظه_انصاری
عمرو پیش از شعله ور شدن جنگ به خدمت امام رسید. پیغام های امام را نزد ابن سعد می برد و پاسخ را دریافت می کرد. قرظه در روز عاشورا به میدان رفت و بعد از مدتی جنگیدن برگشت. آن گاه نزد امام آمد تا از وی محافظت کند، تیرهای دشمن به صورت و سنیه او اصابت کرد و امام آسیبی ندید. او به علت جراحات بسیار بر بدنش بر زمین افتاد و به شهادت رسید.
🔶 #قیس_بن_مسهر_صیداوی
او مردی شریف و دلیر بود. او به همراه #مسلم بن عقیل و #عبدالرحمن ارحبی در پی نامه های کوفیان از طرف امام به کوفه فرستاده شدند. سپس مسلم از قیس خواست تا ماجرای اشتیاق کوفیان را به امام برساند و پس از رساندن این موضوع، امام نیز نامه ای به مسلم و شیعیان کوفه نوشت و به قیس سپرد تا آن را به کوفه برساند. قیس پیش از رسیدن به شهر تحت تعقیب قرار گرفت و دستگیر شد. عبیدالله از او خواست تا بالای منبر بود و به علی و فرزندانش دشنام دهد ولی او بالای منبر رفت و بر عبیدالله و پدرش لعنت گفت.
@qurankhan