eitaa logo
قران پویان
438 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
659 ویدیو
602 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌿اسرار در نگاه مولانا مصطفی دلشاد تهرانی قسمت سوم شرمندگی بنده در برابر حضرت حق چنان است که از شدّت شرمندگی توان ایستادن را از دست می دهد ، پس در پیشگاه الهی به رکوع می رود و تسبیح می کند و می گوید : سبحان ربّی العظیم و بحمده . در قیام ، این گفت ها دارد رجوع وز خجالت شد دو تا او در رکوع قوّتِ استادن از خجلت نماند در رکوع از شرم ، تسبیحی بخوان در این هنگام ، از پیشگاه الهی فرمان می رسد که سر از رکوع بلند کن و جواب حضرت حق را بده . آن بندۀ شرمسار ، با ذکر سمع الله لمن حمده سر از رکوع بر می دارد ، امّا بار شرمندگی چنان است که تاب نمی آورد و بار دیگر آن نا آزمودۀ خام اندیش فرو می افتد و به سجده می رود و می گوید : سبحان ربّی الأعلی و بحمده . باز فرمان می رسد : بردار سر از رکوع و ، پاسخ حق بر شمر سر بر آرد از رکوع آن شرمسار باز اندر رو فتد آن خام کار دوباره از پیشگاه الهی فرمان می رسد که سر از سجده بردار و از اعمال و کرده های خود سخن بگو . آن بنده یک بار دیگر با شرمساری سر از سجده بر می دارد ، ولی از شدّت بار شرمندگی ، مجدّد مانند مار به رو می افتد و در سجده قرار می گیرد . باز فرمان آیدش : بردار سر از سجود و ، وا ده از کرده خبر سر برآرد او دگر ره شرمسار اندر افتد باز در رو همچو مار حضرت حق در این هنگام ، بار دیگر به آن بنده گوید : سرت را از سجده بردار و اعمال و کرده های خود را بیان کن و توضیح بده که از ریز به ریز آن ها پرسش خواهم کرد . باز گوید : سر بر آر و باز گو که بخواهم جُست از تو مو به مو ادامه دارد.. ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💐💐💐نسخه جديد برنامه كاربردي قراني ارايه شد.👏👏 مژده به قران دوستان و قرآن‌پژوهان عزيز با توسعه امكانات و قابليتها در اپليكيشن تنزيل،شما از بسياري برنامه هاي مشابه بي نياز خواهيد شد ✅در نسخه جديد تنزيل،امكان ايجاد هاي مختلف با موضوعات مورد علاقه كاربر و قراردادن آيات مورد علاقه در هريك از دسته بندي هاست. ترتيب نمايش ايات هر يك از دسته ها نيز به ترتيب نزول سوره ها خواهد بود و امكان كپي و اشتراك گذاري انها از طريق نرم افزارهاي مرتبط از قبيل پيام رسانها و ايميل و ..فراهم ميباشد. ✅✅بنا به پيشنها كاربران،در نسخه جديد دو عربي قراني (مقاييس اللغه و المفردات في القران) و دو عربي به فارسي (جامع و ابجد) در برنامه گنجانده شده است كه امكان جستجو و نمايش ترجمه عربي و فارسي تعداد زيادي از لغات و عبارات عربي و قراني را فراهم كرده است. تنزيل را ميتوانيد از لينك زير از كافه بازار دانلود نماييد. https://cafebazaar.ir/app/araapp.ir.quran/ براي مشاهده ساير امكانات برنامه و تصاويري از آن،به كانال زير مراجعه نماييد. https://t.me/tanzilapp
💐💐💐در راستای تقدیر از علاقه‌مندانی که برنامه تنزیل را در روزهای نخست، خریداری می‌کنند 👈👈از امروز 9مهر به مدت 5 روز، برنامه با همان قیمت قبلی ارایه می‌شود کاربرانی که نسخه‌های قبلی تنزیل را خریداری کرده بودند، به طور رایگان می‌توانند به‌روزرسانی را انجام دهند.
💐💐💐نسخه جديد برنامه كاربردي قراني ارايه شد.👏👏 مژده به قران دوستان و قرآن‌پژوهان عزيز با توسعه امكانات و قابليتها در اپليكيشن تنزيل،شما از بسياري برنامه هاي مشابه بي نياز خواهيد شد ✅در نسخه جديد تنزيل،امكان ايجاد هاي مختلف با موضوعات مورد علاقه كاربر و قراردادن آيات مورد علاقه در هريك از دسته بندي هاست. ترتيب نمايش ايات هر يك از دسته ها نيز به ترتيب نزول سوره ها خواهد بود و امكان كپي و اشتراك گذاري انها از طريق نرم افزارهاي مرتبط از قبيل پيام رسانها و ايميل و ..فراهم ميباشد. ✅✅بنا به پيشنها كاربران،در نسخه جديد دو عربي قراني (مقاييس اللغه و المفردات في القران) و دو عربي به فارسي (جامع و ابجد) در برنامه گنجانده شده است كه امكان جستجو و نمايش ترجمه عربي و فارسي تعداد زيادي از لغات و عبارات عربي و قراني را فراهم كرده است. تنزيل را ميتوانيد از لينك زير از كافه بازار دانلود نماييد. https://cafebazaar.ir/app/araapp.ir.quran/ براي مشاهده ساير امكانات برنامه و تصاويري از آن،به كانال زير مراجعه نماييد. https://t.me/tanzilapp
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ {8}پس چون در صور دميده شود فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ {9}آن روز [چه] روز ناگوار(سخت)ى است عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ {10}بر كافران آسان نيست ✳️عصاره دسته آیات( 8-10)قیامت بر کافران سخت و ناگوار است. 💢نکته: آیات (8-37) یک فراز را تشکیل می دهند. 🔺دسته آیات 8-10 حالت مقدمه و بیان حکم کلی کافران در قیامت است. 🔻در دسته ایات 11-31 بطور مشخص به توصیف رفتار و اعمال یکی از مخالفین شاخص پیامبر و وحی به عنوان یکی از مصادیق شاخص کافران و نقشه او برای سحر خواندن قران اشاره میکند. 🔺نهایتا در ایات 32-37 نیز با بیانی کلی و قاطع در حمایت از الهی بودن قران،پاسخ ادعای مطرح شده توسط فرد مذکور را بیان میکند. ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدًا {11}مرا با آنكه [او را] تنها آفريدم واگذار وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَّمْدُودًا {12}و دارايى بسيار به او بخشيدم وَبَنِينَ شُهُودًا {13}و پسرانى آماده [به خدمت دادم] وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِيدًا {14}و برايش [عيش خوش] آماده كردم ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ {15}باز [هم] طمع دارد كه بيفزايم كَلَّا إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيدًا {16}ولى نه زيرا او دشمن آيات ما بود سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا {17}به زودى او را به بالارفتن از گردنه [عذاب] وادار مىكنم إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ {18}آرى [آن دشمن حق] انديشيد و سنجيد فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ {19}كشته بادا چگونه [او] سنجيد ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ {20}[آرى] كشته بادا چگونه [او] سنجيد ثُمَّ نَظَرَ {21}آنگاه نظر انداخت ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ {22}سپس رو ترش نمود و چهره در هم كشيد ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ {23}آنگاه پشت گردانيد و تكبر ورزيد فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ {24}و گفت اين [قرآن] جز سحرى كه [به برخى] آموختهاند نيست إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ {25}اين غير از سخن بشر نيست سَأُصْلِيهِ سَقَرَ {26}زودا كه او را به سقر در آورم {وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ {27}و تو چه دانى كه آن سقر چيست لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ {28}نه باقى مىگذارد و نه رها مىكند لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ {29}پوستها را سياه مىگرداند عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ {30}[و] بر آن [دوزخ] نوزده [نگهبان] است {وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ {31} و ما کارگزاران آتش را جز فرشتگان نگردانيديم و شماره آنها را جز آزمايشى براى كسانى كه كافر شدهاند قرار نداديم تا آنان كه اهل كتابند يقين به هم رسانند و ايمان كسانى كه ايمان آورده اند افزون گردد و آنان كه كتاب به ايشان داده شده و [نيز] مؤمنان به شك نيفتند و(نیز) تا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و كافران بگويندخدا از اين وصف كردن چه چيزى را اراده كرده است. اين گونه خدا هر كه را بخواهد بيراه مىگذارد و هر كه را بخواهدهدايت مى كندو[کیفیت و کمیت]سپاهيان پروردگارت را جز او نمى داند}واين[آيات ما] جزتذكارى براى بشر نيست ✳️عصاره دسته آیات(11-31) ای پیامبرمخالفان عنودتوطئه گر و دروغپرداز علیه قران رابه من واگذارکه که عذاب سختی در جهنم خواهند داشت. سيدكاظم فرهنگ http://yon.ir/Qp8543 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✳️ یا با دشمن در (ع) 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✨✨ما به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا امام حسین(ع) غیر از جنگ به فکر دیگری هم بود یا نه؟ آیا حضرت راه مذاکره با دشمن را هم، باز می دید یا این راه از نظر امام حسین(ع) مسدود بود؟ ✅قسمت سوم ✴️گزارشات تاریخی اما به لحاظ تاریخی ای که ما در اختیار داریم؛ تاریخهای عمومی ای که درباره تاریخ اسلام نوشته شده مانند تاریخ طبری، گزارشاتی درمورد این ملاقاتها آورده اند. حالا من از طبری شروع می کنم چون آنچه را که طبری در این زمینه آورده، عموما مورخان دیگر هم همین را آورده اند یعنی در کامل ابن اثیر هم همینطور است، در تاریخ اسلام ذهبی هم همینطور هست و در منابع دیگر تا عصر و زمان ما تغییری در این مساله نیست. «بعث الحسین بن علی إلى عمر بن سعد، عمرو بن قرظه بن کعب الأنصاری»، امام حسین(ع) نماینده ای به نام عمرو بن قرظه را به سوی عمر بن سعد فرستاد. این را داخل پرانتز اینجا اضافه می کنم که همه این منابع اتفاق نظر دارند که در این یا در این مذاکره ها (تا ببینیم که ماهیتش چیست؟) پیش دستی با امام حسین(ع) بوده است. این مورد اتفاق نظر همه مورخان هست که حضرت ابتدا نماینده ای فرستادند. پیشنهاد حضرت توسط این پیک این بود: «أن القنی اللیل بین عسکری وعسکرک» که یک ملاقاتی داشته باشیم در منطقه ای که بین دو سپاه قرار دارد. یعنی حضرت نفرمودند بیا اینجا کارِت دارم و من حاضر نیستم از خیمه خودم بیرون بیایم و نفرمودند که من می خواهم بیایم پیش تو. بلکه در منطقه ای که منطقه مشترک است(نه جزء قلمرو سپاه ما است و نه جزء قلمرو سپاه شما)، این ملاقات صورت گیرد. عمر بن سعد پذیرفت. «فخرج عمر بن سعد فی نحو عشرین فارسًا» عمر بن سعد حرکت کرد و با بیست سواره آمد. «و أقبل حسین فی مثل ذلک» امام حسین(ع) هم با بیست نفر آمد. «فلما التقوا، أمر حسین أصحابه أن یتنحوا عنه» وقتی که به هم رسیدند، امام حسین(ع) به آن همراهان خودشان و محافظان خودشان فرمودند که شما کناره گیری کنید و مرا با عمر بن سعد تنها بگذارید. وقتی که امام حسین(ع) این مطلب را فرمودند، عمر بن سعد هم به همراهیان خودش و نیروهای مسلحی که همراه خودش آورده بود، همین را گفت «و أمر عمر بن سعد أصحابه بمثل ذلک». «فانکشفنا عنهما» همه این محافظان و همراهان فاصله گرفتند «بحیث لانسمع أصواتهما ولا کلامهما» اینقدر فاصله گرفتند که این دو گروه همراهان و محافظان، نه کلام امام حسین(ع) و عمر بن سعد را می شنیدند و نه صدای آنها را می شنیدند، یعنی حتی در حد همهمه هم چیزی نمی شنیدند. نه کلام که قابل درک و فهم باشد و نه صدا؛ اصلا! اینها را کنار زدند. «فتکلما» آن دو با یکدیگر سخن گفتند. «فأطالا» این سخن به درازا کشید و طول کشید جلسه. ادامه دارد... 🔹🔸سخرانی حجت الاسلام سروش محلاتی ( دانشگاه علامه طباطبایی) ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
سلام بر مخاطبان گرامي 💢💢در چند روز گذشته،در جستجوي كانال ،گروه يا سايتهايي بوديم كه را اطلاع رساني كرده باشند. در رشته قرائت قرآن و زمينه هاي مرتبط با ان،گروهها و كانالهاي متعددي وجود دارد اما در زمينه هاي مفاهيم،تدبر و تفسير قران،چنين رسانه اي نيافتيم. يعني گروه يا كانالي كه فقط اطلاع رساني رويداد هاي قراني (بجز رشته قرايت و زمينه هاي مرتبط آن) باشد بدون بحثهاي قراني يا بحثهاي متفرقه. ✅اين رويدادها شامل موارد زير ميتوانند باشند كلاسها و دوره هاي آموزشي جلسات سخنراني نشستها يا سمينارها يا كارگاهها يا وبينارها ✅مخاطبان و ذينفعان اين گروه افراد زير هستند: اساتيد و سخنرانان دانشجويان و قران اموزان و علاقه مندان به اموزش هاي قراني موسسات و افراد برگزار كننده هاي اين رويدادها اعم از مجازي و حضوري در كل كشور 👈👈لذا در صدد تشكيل چنين گروهي در تلگرام هستيم.بنابراين: 1-اگر ايده ها يا پيشنهاداتي براي اصل تشكيل اين گروه و نيز روال اداره و شرايط و محدوديتهاي ان ،داريد،بسيار خوشحال ميشويم مطرح نماييد 2- از مشاركت دوستاني كه تمايل به همكاري در راه اندازي و اداره اين گروه دارند،استقبال ميكنيم. لطفا به نام كاربري زير پيام دهند. @farpuy باتشكر
در نسخه جدید ،میتوانید مختلف مورد علاقه خود را ایجاد نموده و آیات مرتبط را در دسته متناسب،ثبت کنید و خروجی را به مشاهده نمایید.اطلاعات بيشتر در https://t.me/tanzilapp
📖 چه می گوید؟ قرآن و 🍃🍃زندگی اصیل قسمت آخر 🔻مورد دیگری که می خواهم از قرآن نقل کنم شامل همه آیاتی می شود که با عباراتی چون «اَکْثَرُهُمْ لایعْقِلُون» و «اَکْثَرُهُمْ لایشْعُرُون» می آید که باز هم به نظر می رسد برای نفی زندگی عاریتی است. «اَکْثرُهُمْ لایعْقِلُون» یعنی نگو اکثریت این را می گویند و من هم می پذیرم، چون اکثریت لایعقلون و لایفقهون هستند. اگر اینطوری بگویی، در واقع یعنی تو هم یک بیشعوری و از بیشعورهای دیگر تبعیت می کنی و این دقیقاً زندگی عاریتی است. 👈پس تبعیت از قواعد و هنجارهای اجتماعی تنها زمانی قابل دفاع منطقی است که خودم به حقانیت آنها وقوف داشته باشم؛ وگرنه تبعیت از آنها مساوی تبعیت از جهل عمومی و ندانسته های همه خواهد بود. 🔻 بنابر آنچه گفته شد انسان اصیل فقط به یافته های خود اعتنا می کند و از چیزی تبعیت می کند که با مجموع نیروهای ادراکی خودش به وضوح یافته باشد؛ و از این لحاظ انسان اصیل و معنوی هیچ وقت بر اساس حدس و امثال آن سخن نمی گوید. هایدگر در این باره می گوید: "یکی از ویژگیهای انسانهای عاریتی این است که چون هیچ چیزی در آنها ریشه ندارد، همه چیزشان بر اساس حدس و گمان است." 👈من در اینجا به یاد این آیه قرآن میافتم که می فرماید: «إِنْ هُمْ اِلاَّ یخْرُصُونَ »[انعام: ۱۱۶] یعنی فقط حدس می زنند؛‌ یا در جایی دیگر می فرماید: «إِنْ هُمْ اِلاَّ یظُنُّونَ» [بقره: ۷۸]، «إِنَّ الظَّنَّ لایغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیئاً »[یونس: ۳۶] یعنی اینها گمانی اند. (گمان آن است که از درون‌ شما نجوشد). ✳️ استاد ، زندگی اصیل و مطالبه دلیل ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🌷🌷با توسعه امکانات و قابلیت‌ها در اپلیکیشن ، علاقه‌مندان به یادگیری قرآن از بسیاری برنامه‌های مشابه بی‌نیاز خواهند شد. ✅در نسخه جدید تنزیل، امکان ایجاد دسته بندی‌های مختلف با موضوعات مورد علاقه کاربر و قراردادن آیات مورد علاقه در هریک از دسته بندی‌ها فراهم شده است. ترتیب نمایش آیات هر یک از دسته‌ها نیز به ترتیب نزول سوره‌ها خواهد بود و امکان کپی و اشتراک گذاری آنها از طریق نرم‌افزارهای مرتبط از قبیل پیام رسان‌ها و ایمیل و ... فراهم شده است. ✅✅هم چنین بنا به پیشنها کاربران، در نسخه جدید دو معجم عربی قرآنی (مقاییس اللغه و المفردات فی القران) و دو فرهنگ لغت عربی به فارسی (جامع و ابجد) در برنامه گنجانده شده است که امکان جستجو و نمایش ترجمه عربی و فارسی تعداد زیادی از لغات و عبارات عربی و قرآنی را فراهم کرده است. شایان ذکر است تنزیل، اولین و تنها برنامه قرآنی است که بر مبنای روش فهم ساده قرآن یعنی تقسیم‌بندی سوره به تعدادی فراز، استخراج عصاره آن فراز و نهایتا ارایه درس سوره تهیه شده است. در این برنامه فهرست سوره‌ها به ترتیب نزول، ارایه شده است اما امکان استفاده از فهرست سوره‌ها مطابق قرآن‌های موجود نیز وجود دارد. 💢💢سایر امکانات و قابلیت‌های تنزیل نیز عبارتند از: - نمایش شماره فراز هر آیه به همراه آیات ابتدا و انتهای آن فراز - نمایش سال نزول و هر سوره -نمایش عصاره مفهوم هر فراز -ارایه (محور) هر سوره - قابلیت جستجو در عنوان سوره‌ها، متن عربی آیات و ترجمه فارسی (ترجمه استاد فولادوند) - قابلیت پخش ترتیل سوره‌ها با صدای استاد پرهیزگار و نیز ترجمه فارسی سوره‌ها - قابلیت کپی کردن متن همه اطلاعات نشان داده شده و به اشتراک گذاری آنها - قابلیت ایجاد لیست آیات مورد علاقه با دسته بندی‌های مختلف - ارایه نتایج کلمات به ترتیب نزول سوره‌ها (امکانی منحصربه‌فرد که در دیگر برنامه‌ها موجود نیست) به این ترتیب علاوه بر مشخص شدن کاربرد یک کلمه در سوره‌های مختلف، فراوانی هر کلمه در مراحل مختلف نزول، زمان شروع، پایان و اوج استفاده از برخی الفاظ نیز قابل استخراج است جهت توضيحات بيشتر به لينكهاي زير مراجعه نماييد: https://t.me/tanzilapp http://yon.ir/qp3910 ⬅️⬅️اين برنامه فعلا فقط نسخه داشته و نسخه ios آن بعدا توليد ميشود. جهت خريد و نصب نسخه جديد تنزيل از لينكهاي زير ميتوانيد استفاده كرده يا در كافه بازار، را سرچ نماييد. https://idpay.ir/quranpuyan3/file/12740 https://cafebazaar.ir/app/araapp.ir.quran/?l=fav 🔻🔻در راستای تقدیر از علاقه‌مندانی که برنامه تنزیل را در روزهای نخست، خریداری می‌کنند از روز دوشنبه 9مهر به مدت 5 روز ، برنامه با همان قیمت قبلی ارایه می‌شود. کاربرانی که نسخه‌های قبلی تنزیل را خریداری کرده بودند، به طور می‌توانند به‌روزرسانی را انجام دهند.
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلا مَلائِکَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلا هُوَ وَمَا هِیَ إِلا ذِکْرَى لِلْبَشَرِ ﴿٣١﴾ وقرار ندادیم جهنمیان را مگر فرشتگانی وقرار ندادیم تعداد آنها را مگر آزمایشی برای کسانیکه کفرورزیدند ، تا یقین کنند کسانیکه داده شدند این کتاب وزیاد گردانند کسانیکه ایمان اوردند ایمانی را وشک نکنند کسانیکه داده شدند این کتاب را و مومنان .وتا بگویند کسانیکه در قلبهایشان بیماری هست وکافران چه چیز اراده کرد خدا به این مثل .اینچنین ، گمراه می کند خدا کسی را که بخواهد وهدایت کند کسی را که بخواهد ونمی دانند (تعدادو چگونگی) سپاهیان خدا را مگر او (خدا) ونیست آن مگر یاداوری برای بشر. 👈👈ذکر تعداد برای ملائکه موکل بر «سقر» دو خاصیت دارد: 1- ازدیاد ایمان. 2- ظاهر کردن کفر و نفاق قلبی. این دستاورد ما است که با آن پرانتز هم همخوانی دارد، همان پرانتزی که می-گوید (کذلک یضل الله من یشاء ویهدی من یشاء) چنانکه دیدیم خداوند یکی از موارد «کذلک» را برای ما بیان کرده که همان ذکر تعداد برای موکلین جهنم باشد. حالا این ذکر تعداد موکلین جهنم چیست که این خاصیت را دارد؟ عرض می کنیم که خداوند دو نوع علم دارد: یک نوع علمی که امکان دسترسی بشر به آن هست ، و یک نوع علمی که امکان دسترسی بشر به آن نیست. یک مثال برای نوع اول این است که خداوند فرموده «... و یعلم ما فی الارحام...» این علم یک نوع علمی است که بشر می تواند به آن دسترسی پیدا کند، مثلاً امروز با کمک سونوگرافی می توان قبل از تولد جنسیت جنین را و بعضی چیزهای دیگر را فهمید. یک مثال برای علم نوع دوم همین آیه است ، ما نمی توانیم به چیزهائی مانند قیامت و بهشت و جهنم و جن و ملائکه و عرش و کرسی و لوح و قلم و امثال آن علم پیدا کنیم ، همانطور که جنین نمی تواند راجع به این جهان علم پیدا کند. بنابراین یکی از راه های اِعمال مکانیزم «یضل من یشاء ویهدی من یشاء» این است که خداوند گوشه ای از علم نوع دوم خود را ذکر می کند، و همان هم سبب می شود عدّه ای در ایمان خویش راسخ تر شوند و کفر و نفاق بقیه هم ظاهر شود. لذا خود عدد 19 در اینجا اصلا اهمیتی ندارد ولی ما عدد 19 را می پذیریم فقط به این علت که قول خداوند است و هیچ راهی برای درک آن و اینکه چرا 18و یا 20 نیست نداریم ولی کفار و منافقان چون و چرا میکنند که چرا 19 تا و ... از تفسير اقاي جمال گنجه اي http://yon.ir/Qp8543 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✳️ یا با دشمن در (ع) 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✨✨ما به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا امام حسین(ع) غیر از جنگ به فکر دیگری هم بود یا نه؟ آیا حضرت راه مذاکره با دشمن را هم، باز می دید یا این راه از نظر امام حسین(ع) مسدود بود؟ ✅قسمت چهارم ✴️گزارشات تاریخی در این تعبیراتی که باز طبری و همه مورخان دیگر دارند و اینها جزء مشترکاتی است که مورد تردید نیست که هم دعوت از سوی امام حسین بوده است، هم جلسه به شکل محرمانه برگزار شده و هیچ کس از طرفین (از سپاه دو طرف)، در این جلسه و در این و گفتگو، اصلا حضور نداشتند. تعبیر دیگری هم که اینها دارند، این است که، «طرفین» با هم صحبت کردند و گفتگو بوده: «فتکلما». سخن یک طرفه نبوده است که امام حسین(ع) می خواستند مطلبی را به ابن سعد ابلاغ کنند، این طور نبود. معمولا اگر پیامی بود که یک طرفه انجام می گرفت، احتیاجی به تشکیل یک جلسه نبود. امام یک پیک را می فرستادند و پیام خودشان را منتقل می کردند. اما اینجا این طور نبوده بلکه «فتکلما فأطالا» صحبت به طول انجامید «حتى ذهب من اللیل هزیعٌ» ساعتهایی از شب گذشت. که این قرائن و شواهد نشان می دهد که مطلب و بحث و گفتگو جدی بوده است. اینکه یکی دو کلمه ای مطرح شود و تمام شود، این طور نبود. مسائلی که ساده هستند، یک وجه، دو وجه دارند، زود به پایان می رسند. معلوم می شود که ابعاد و جوانب مختلف این مساله مورد صحبت قرار گرفته و بحث به طول انجامیده است.  «ثم انصرف کل واحد منهما إلى عسکره بأصحابه» سپس بعد از پایان این گفتگو، هر یک به سپاه خودشان برگشتند با همراهی کسانی که همراه داشتند. «وتحدث الناس فیما بینهما؛ ظنًا یظنونه» طبری بعدا از این مطالبی که نقل می کند می گوید: کسی نمی دانست در این گفتگوهای محرمانه چه مطلبی مطرح شده است، ولی گمانه زنی هایی پس از آن می کردند و حدسهایی می زدند. چه حدسی می زدند؟ حدسی که می زدند این بود که امام حسین(ع) «قال لعمر بن سعد:» امام حسین به عمربن سعد فرموده اند که بیا با هم برویم پیش یزید بن معاویه «اخرج معی إلى یزید بن معاویه»سپاه را رها کن و بیا با هم برویم «وندع العسکرین» هردو با هم می رویم، سپاهیان خود را هم همین جا می گذاریم و می رویم و مشکلمان را در حضور یزید بن معاویه حل می کنیم. چرا با هم بجنگیم؟ کأنّ حضرت می خواهند بفرمایند که (حالا روی این احتمال و حدس البته) تو که اختیارات کافی برای تصمیم گیری در مورد این موضوع نداری، پس بیا با همدیگر برویم، آنجا مشکل را حل کنیم. من هم فرار نمی کنم و با هم هستیم.  «قال عمر» اما عمربن سعد گفت که اگر من سپاه را رها کنم و بروم، خانه و زندگی من را در کوفه خراب می کنند و از بین می برند، عبیدالله آنجا است و او حاکم است. من چنین اجازه و اختیاری از طرف عبیدالله ندارم. حضرت به او فرمودند که نگران خانه و زندگیت نباش. همه اینها را من تامین می کنم و هر خسارتی که اتفاق افتاد، به عهده می گیرم. بعد در ادامه این نقل هست که«وشاع فیهم» این مطالب بود که در مردم وجود داشت «من غیر أن یکونوا سمعوا من ذلک شیئًا» بدون اینکه کسی چیزی شنیده باشد. مثل همین زمان ما که گفته می شود: «گفته می شود»، حالا چه کسی می گوید؟ از کجا می گوید؟ منبع خبر چیست؟ در تاریخ طبری هست که اینها را گفتند. یعنی مردم می گفتند. بدون اینکه کسی خودش واقعا چیزی شنیده باشد. ادامه دارد... 🔹🔸سخرانی حجت الاسلام سروش محلاتی ( دانشگاه علامه طباطبایی) ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🌸🌿اسرار در نگاه مولانا مصطفی دلشاد تهرانی قسمت آخر آن بندۀ شرمسار توان ایستادن ندارد ، که خطابِ پر هیبتِ حضرت حق بر جانش اثر کرده و جانی برایش نگذاشته است . ولی بالاخره به سختی از بارِ گرانِ آن خطاب ، ناچار می نشیند ، و حضرت حق به او می گوید : اکنون خوب توضیح بده . به تو آن همه نعمت دادم ، بگو ببینم چگونه شکر آن نعمت ها را به جا آوردی ؟ و به تو آن همه سرمایه و امکانات دادم ، سودش را نشانم بده . قوّتِ پا ایستادن نبودش که خطابِ هیبتی بر جان زدش پس نشیند قعده زان بارِ گران حضرتش گوید : سخن گو با بیان نعمتت دادم ، بگو شکرت چه بود ؟ دادمت سرمایه ، هین بنمای سود بندۀ بیچاره به هنگام سلام نماز ، به سمت راست رو می کند و می نگرد ، یعنی روی خود را به سوی ارواح پاک پیامبران و گرانمایگانِ الهی می کند . بدین معنا که با زبان حال می گوید : شما شفاعتم کنید که این بندۀ فرومایه در گِل و لای گناهان خود ، فرومانده است . پیامبران به آن بندۀ گنهکار گویند : روز چاره جویی سپری شده و چاره و وسیلۀ بزرگ و نیرومند و پر قوّت فقط در دنیا بود . آن جا باید کاری می نمودی . آن جا باید عمل صالح و اخلاق نیکو توشه می کردی . این جا کاری نمی شود کرد . این جا موقع حساب پس دادن و دیدن نتایج اعمال و کرده هاست . در این هنگام ، آن بندۀ گنهکار به سمت چپ رو می کند و می نگرد ، یعنی به سوی اقوام و کسان خویش متوجّه می شود . ولی همین که آن ها نیاز او را در می یابند ، وی را پس می زنند و می گویند : خفه شو ! پاسخ آفریدگار را بده ! ای آقا ! ما دیگر چکاره ایم ؟ دست از سرِ ما بردار ! بندۀ درمانده ، نه از این طرف چاره ای می یابد ، و نه از آن طرف . جانِ آن بیچاره پاره پاره و صد تکّه می شود . وقتی از همه طرف نومید و مأیوس می گردد ، دو دستش را به دعا بلند می کند و می گوید : خداوندا ! از همگان نومید و مأیوس شدم ؛ اوّل و آخر و مرجع و پناهگاهِ همه تویی . رو به دستِ راست آرد در سلام سوی جانِ انبیا و آن کرام یعنی : ای شاهان ، شفاعت کین لئیم سخت در گِل ماندش پای و گلیم انبیا گویند : روزِ چاره رفت چاره آن جا بود و ، دست افزارِ زفت رو بگرداند به سوی دستِ چپ در تبار و خویش ، گویندش که خَپ هین جوابِ خویش گو با کردگار ما که ایم ؟ ای خواجه دست از ما بدار نی ازین سو ، نی از آن سو چاره شد جانِ آن بیچاره دل ، صد پاره شد از همه نومید شد مسکین کیا پس بر آرد هر دو دست اندر دعا کز همه نومید گشتم ای خدا اوّل و آخر تویی و منتها نماز چنین اسراری دارد ، و نمازگزاران باید به این اشارت ها و رموزِ لطیف توجّه کنند تا بدانند که همۀ این ها به یقین ، در روز قیامت واقع خواهد شد . در نماز این خوش اشارت ها ببین تا بدانی کین بخواهد شد یقین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : ادامه تدبر در ايه 31 مدثر نکته دیگری که هست که نمی توان از آن چشم پوشید این است که مکانیزم های درونی این گروه بندی های انسانی، نیز، بر حسب اقتضائات خویش، کنش و واکنش دارند. مثلاً وقتی که کافران و منافقان می گویند منظور خدا از این مثل چه بود، خود این موضع گیری ، اهل کتاب و مومنان را به طرف تقویت ایمان سوق می دهد. بنابراین استیقان اهل کتاب و ازدیاد ایمانِ مومنان را باید عکس العمل نوع برخورد کافر و منافق دانست، که هر یک به مقتضای شاکله خویش عکس العمل متفاوت بروز می دهد، یعنی اهل کتاب استیقان می کنند و مسلمانان ازدیاد ایمان. حالا اگر فرموده بود 18 یا 20، بازهم همینطور بود، کما اینکه درباره آفرینش که فرموده «...فی سته ایام...» اگر می فرمود «...فی سبعه ایام...» چه اتفاقی می افتاد؟ هیچکس راهی برای استعلام حقیقت و واقعیت آن ندارد. مومن هر چه از سوی خداوند بیاید رایکجا ودربست قبول می کند و کافر راجع به آن چون وچرا می کند. لذا همین موضوع راجع به «سته ایام» و «سبع سماوات» و غیره و غیره هم هست. ما راهی برای علم به این مفاهیم نداریم، چنانکه جنین هیچ راهی برای درک این جهان ندارد، اما می دانیم خداوندی هست که حق مطلق است و حقایقی را از طریق وحی به ما رسانده و قسمتی از علوم او قابل دسترسی است و قسمتی از علوم او غیر قابل دسترسی است،و ما راجع به علوم غیر قابل دسترسی یکجا ایمان می آوریم و کافر و منافق چون وچرا می کنند. 19نفر در آیه 30 فرموده «اصحاب آن آتش» 19 تا هستند. سوال: این نوزده تا، چه کاره¬اند؟آیا «هیئت مدیره» «اداره جهنم» اند؟ آیا «اعضاءستاد مرکزی مدیریت جهنم»اند؟ آیا کارگران جهنم اند؟ اینها را مشخص نفرموده و دلیلش را هم در ذیل تیتر «دقت روی آیه 31» دیدیم، و این را هم عرض کنیم که هیچ راهی برای درک این نوع موضوعات وجود ندارد. (مثال «جنین» و «این جهان» را مجددا یادآوری میکنیم!) ❓چرا نوزده؟ البته معقول نیست که تصور کنیم جهنم با آن خصوصیاتی که تا کنون در سوره های قبلی دیدیم فقط نوزده نفر کارگر داشته باشد. قبلا هم عرایضی کرده ایم که این نوزده نفر شاید تعداد اعضاءهیئت مدیره یاتعداد ستاد مرکزی مدیریت آن بوده باشند و غیره و غیره. از تفسير استاد گنجه اي http://yon.ir/Qp8543 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
با ترتيل و ترجمه گوياو لغت‌نامه،مناسب براي هرفارسي زبان علاقه‌مند به قران،امكانات بينظير: سوره،عصاره فرازها،تشريح نزول،نمايش سوره‌ها و نتايج جستجو به سوره‌ها @tanzilapp
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : ادامه تدبر در ايه 31 مدثر نکته دیگری که هست که نمی توان از آن چشم پوشید این است که مکانیزم های درونی این گروه بندی های انسانی، نیز، بر حسب اقتضائات خویش، کنش و واکنش دارند. مثلاً وقتی که کافران و منافقان می گویند منظور خدا از این مثل چه بود، خود این موضع گیری ، اهل کتاب و مومنان را به طرف تقویت ایمان سوق می دهد. بنابراین استیقان اهل کتاب و ازدیاد ایمانِ مومنان را باید عکس العمل نوع برخورد کافر و منافق دانست، که هر یک به مقتضای شاکله خویش عکس العمل متفاوت بروز می دهد، یعنی اهل کتاب استیقان می کنند و مسلمانان ازدیاد ایمان. حالا اگر فرموده بود 18 یا 20، بازهم همینطور بود، کما اینکه درباره آفرینش که فرموده «...فی سته ایام...» اگر می فرمود «...فی سبعه ایام...» چه اتفاقی می افتاد؟ هیچکس راهی برای استعلام حقیقت و واقعیت آن ندارد. مومن هر چه از سوی خداوند بیاید رایکجا ودربست قبول می کند و کافر راجع به آن چون وچرا می کند. لذا همین موضوع راجع به «سته ایام» و «سبع سماوات» و غیره و غیره هم هست. ما راهی برای علم به این مفاهیم نداریم، چنانکه جنین هیچ راهی برای درک این جهان ندارد، اما می دانیم خداوندی هست که حق مطلق است و حقایقی را از طریق وحی به ما رسانده و قسمتی از علوم او قابل دسترسی است و قسمتی از علوم او غیر قابل دسترسی است،و ما راجع به علوم غیر قابل دسترسی یکجا ایمان می آوریم و کافر و منافق چون وچرا می کنند. 19نفر در آیه 30 فرموده «اصحاب آن آتش» 19 تا هستند. سوال: این نوزده تا، چه کاره¬اند؟آیا «هیئت مدیره» «اداره جهنم» اند؟ آیا «اعضاءستاد مرکزی مدیریت جهنم»اند؟ آیا کارگران جهنم اند؟ اینها را مشخص نفرموده و دلیلش را هم در ذیل تیتر «دقت روی آیه 31» دیدیم، و این را هم عرض کنیم که هیچ راهی برای درک این نوع موضوعات وجود ندارد. (مثال «جنین» و «این جهان» را مجددا یادآوری میکنیم!) ❓چرا نوزده؟ البته معقول نیست که تصور کنیم جهنم با آن خصوصیاتی که تا کنون در سوره های قبلی دیدیم فقط نوزده نفر کارگر داشته باشد. قبلا هم عرایضی کرده ایم که این نوزده نفر شاید تعداد اعضاءهیئت مدیره یاتعداد ستاد مرکزی مدیریت آن بوده باشند و غیره و غیره. از تفسير استاد گنجه اي http://yon.ir/Qp8543 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
با دنبال كردن(follow) صفحه در اينستاگرام در انتشار مفاهيم و پيامهاي قرآنی در فضای مجازی سهيم شويد.🙏 https://www.instagram.com/p/BhLGgliHXyo/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=bqhapztmc9ys
:گروه اطلاع رساني حضوري و مجازي سراسر كشور در زمينه هاي مفاهيم،تفسير و تدبر قران.حضور همه علاقه مندان آزاد است. https://t.me/joinchat/Ap5cqRKliahlY0SgPomysw
✳️ یا با دشمن در (ع) 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✨✨ما به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا امام حسین(ع) غیر از جنگ به فکر دیگری هم بود یا نه؟ آیا حضرت راه مذاکره با دشمن را هم، باز می دید یا این راه از نظر امام حسین(ع) مسدود بود؟ ✅قسمت پنجم ✴️گزارشات تاریخی می دانید که یکی از اقدم منابع تاریخ کربلا، همان مقتل ابی مخنف هست. که خب این شخص حدود 60-70 سال بعد از کربلا بوده و گاهی قضایایی را با یک واسطه نقل می کند. متاسفانه این تاریخ ابی مخنف و مقتل ابی مخنف، در دست ما نیست و از آثاری است که از بین رفته است. فقط آنچه را که ما از این تاریخ داریم، نقلهایی است که برخی از مورخین از این منبع کرده اند مثلا طبری از ابی مخنف مطالبی را نقل می کند. حالا در زمان ما هم آمده اند این کتاب را بازسازی کرده اند، یعنی این نقلهای مختلف را جمع آوری کرده اند که تا حدودی نشان می دهد که در مقتل ابی مخنف چه بوده است. به هر حال یکی از بهترین منابعی است که کم و بیش در قصه کربلا ما داریم که خیلی نزدیک به عصر خود حادثه است. از ابی مخنف نقل کرده است که «انهما کانا التقیا مرارًا ثلاثًا أو أربعًا» امام حسین(ع) و عمربن سعد بارها با یکدیگر کردند. او می گوید سه یا چهار بار با یکدیگر ملاقات کردند. بعد ابی مخنف اضافه می کند(دقت کنید): «فکتب عمر ابن سعد إلى عبید الله بن زیاد...». «فکتب» این عبارت معنایش این است که پس از این ملاقاتها نتیجه آن شد که عمر بن سعد به عبیدالله نامه ای نوشت و مطالبی را مطرح کرد که از مضمون این نامه که عمر بن سعد به عبدالله نوشته، می شود حدس زد که محورهای آن گفتگوها چه بوده است. چون این نامه به عنوان نتیجه ای از آن جلسات و ملاقاتها و تلقی شده است.  «فکتب عمر ابن سعد إلى عبید الله بن زیاد» اینطور نوشت «أما بعد، فإن الله قد أطفأ النائرة» گفت خب الحمدلله خداوند آتش جنگ را فروخواباند و خاموش کرد «و جمع الکلمة» و اتفاق نظری به وجود آمد و آن اختلاف از بین رفت «و أصلح أمر الأمه» خداوند با لطف خودش کار امت را سامان داد و اصلاح کرد «هذا حسین قد أعطانی أن یرجع إلى المکان الذی منه أتى» حسین بن علی پذیرفته است که یکی از این چند کار را انجام بدهد: 🔰🔰🔰 ✔️اول: برگردد به همان جایی که از آنجا آمده بود. ✔️دوم: حسین بن علی را بفرستیم به یکی از نقاط مرزی. که تفاوت این پیشنهاد با پیشنهاد قبلی روشن است. اگر برمی گشت به مکه و یا مدینه، یعنی بر می گشت به اجتماع اصلی مسلمانها که کانون اصلی ارتباط و توجه بوده و اما پیشنهاد دوم این است که نه، یکی از نقاط سرحد که ارتباط با مردم هم کمتر باشد و حضرت به زندگی شخصی خودش بپردازد. این هم پیشنهاد دوم. ✔️و پیشنهاد سوم هم این هست که برود در شام و مستقیما با یزید بن معاویه آنجا ملاقات بکند. این سه تا پیشنهاد که برای توقف جنگ و درگیری مطرح شده است ادامه دارد... 🔹🔸سخرانی حجت الاسلام سروش محلاتی ( دانشگاه علامه طباطبایی) ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
📖 ؟ از قرآن وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا ۚ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ و هر آنچه به شما داده شده است، كالاى زندگى دنيا و زيور آن است، و[لى‌] آنچه پيش خداست بهتر و پايدارتر است؛ مگر نمى‌انديشيد؟ دنیا اهل دنیا را غرور اندر غرور است؛ و آخرت اهل آخرت را سرور اندر سرور است؛ و دوستی حق اهل معرفت را نور اندر نور. «(تذکرة الاولیا عطار) بایزید بسطامی ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : ❓❓پرسش از سوره مدثر: در ايه 31 و ماهي الاذكري للبشر ضمير هي به چي برميگردد؟ در ايه 35 نيز انها لاحدي الكبر، مرجع ضمير ها چيست؟ 👈پاسخ 1: و ما هي الا ذکري للبشر - ضمير هي به جمله عليها تسعة عشر بر ميگردد ، و اگر آن را مؤنث آورد و نفرمود هو براي اين بود که خبر مؤنث است . و معناي جمله : اين است که بشر هيچ راهي به علم و آگهي از جنود پروردگار تو ندارد ، و اگر ما خود خبر داديم که خازنان دوزخ نوزده نفرند ، براي اين بود که مايه تذکر آنان شود ، و از آن انذار گيرند . بعضي گفته اند : ضمير هي به کلمه جنود و بعضي ديگر گفتهاند : به کلمه سقر و بعضي گفته اند : به سوره ، و بعضي گفته اند : به آتش دنيا ، بر ميگردد ، که وجه آخري از همه بيپايهتر است . و بعيد نيست وجه سومي در بين باشد ، و آن اين است که کلمه کلا رد گفتار وليد در باره قرآن باشد ، که گفت : ان هذا الا سحر يؤثر ان هذا الا قول البشر و ضمير انها به قرآن برگردد ، بدان جهت که قرآن آيات است و گر نه ميبايد فرموده باشد انه و يا از باب مطابقت اسم ان با خبر آن باشد به اين معنا که چون خبر ان يعني کلمه احدي مؤنث است ضمير هم که اسم آن است مؤنث آورده شده . و معناي آيه اين است که : نه ، آنطور که وليد گفت نيست ، من به قمر و شب و صبح سوگند ميخورم که قرآن - البته يعني آياتش - از نظر انذار يکي از آيات کبراي الهي است 📌 نظر المیزان 👈پاسخ 2: از آیه 27 تا آیه 30 توضیحات بیشتری در خصوص سقر و ایه 31 (بجز "وماهی الا ذکری للبشر")توضیح بیشتری از علیها تسعه عشر است و میتوان آنها را آیات فرعی نسبت به ایات قبل و بعد بحساب اورد. لذا ضمیر هی در انتهای ایه 31 و نیز ضمیر ها در آیه 35 (انها لاحدی الکبر)به "ایاتنا "در آیه 16 برمیگردد.یعنی این ایات ما که ان فرد نسبت به انها عنود و کافر است،چیزی جز مایه تذکر و هشدار انسانها نیست. سيدكاظم فرهنگ http://yon.ir/Qp8543 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
افزدون دو معجم عربي و دو فرهنگ لغت عربي به فارسي در ،و امكان جستجوي و عبارات از منوي برنامه
با لمس هر آیه در ،مربعی باز میشود که شامل اطلاعات محتلف است: و سال نزول،ایات ابتدا و انتهای فراز،عصاره فراز و سوره https://t.me/tanzilapp
با لمس هر آیه در ،مربعی باز میشود که شامل اطلاعات محتلف است: و سال نزول،ایات ابتدا و انتهای فراز،عصاره فراز و سوره .https:yon.ir/qp3910