📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_181
🔰#ترجمه_خطبه_192 (این خطبه را «قاصعه» یعنی تحقیرکننده نامیدند، که در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرد و از طولانیترین سخنرانیهای امام است که در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بود، ایراد فرمود.)
1⃣ والایی پروردگار
✍ستایش خداوندی را سزاست که لباس عزت و بزرگی پوشید، و آن دو را برای خود انتخاب، و از دیگر پديدهها باز داشت. آن دو را مرز میان خود و دیگران قرار داد، و آن دو را برای بزرگی و عظمت خویش برگزید و لعنت کرد آن کس را که در آرزوی عزت و بزرگی با خدا به ستیزه برخیزد، از این رو فرشتگان مقرّب خود را آزمود، و فروتنان را از گردنکشان جدا فرمود. با آنکه از آنچه در دلهاست، و از اسرار نهان آگاه است، به فرشتگان فرمود: «من بشری را از گل و خاک میآفرینم، آنگاه که آفرینش او به اتمام رسید، و روح در او دمیدم، برای او سجده کنید، فرشتگان همه سجده کردند مگر ابلیس» که حسادت او را فرا گرفت.
2⃣ نکوهش تکبّر و خودپسندی شیطان
✍شیطان بر آدم عليهالسّلام به جهت خلقت او از خاک، فخر فروخت، و با تکیه به اصل خود که از آتش است، دچار تعصب و غرور شد. پس شیطان دشمن خدا و پیشوای متعصّب ها و سر سلسله متکبّران است، که اساس عصبیّت را بنا نهاد، و بر لباس کبریایی و عظمت با خدا در افتاد، لباس بزرگی را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنی را از تن در آورد. آیا نمینگرید که خدا به خاطر خود بزرگ بینی، او را کوچک ساخت؟ و به جهت بلند پروازی او را پَست و خوار گردانید، پس او را در دنیا طرد شده قرار داد و آتش جهنّم را در قیامت برای او مهیّا فرمود؟.
3⃣ آزمایشها درمان تکبّر
✍خداوند اگر اراده میکرد، آدم عليهالسّلام را از نوری که چشمها را خیره کند، و زیباییش عقلها را مبهوت سازد، و عطر و پاکیزگی اش حس بویایی را تسخیر کند، میآفرید، که اگر چنین میکرد، گردن ها در برابر آدم فروتنی میکردند، و آزمایش فرشتگان برای سجده آدم عليهالسّلام آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با اموری که آگاهی ندارند آزمایش میکند، تا بد و خوب تمیز داده شود، و تکبر و خودپسندی را از آنها بزداید، و خود بزرگ بینی را از آنان دور کند.
پس، از آنچه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد عبرت گیرید، زیرا خداوند اعمال فراوان و کوششهای مداوم او را با تکبر از بین برد. او شش هزار سال عبادت کرد که مشخّص میباشد از سالهای دنیا یا آخرت است، امّا با ساعتی تکبّر همه را نابود کرد، چگونه ممکن است پس از ابلیس، فرد دیگری همان اشتباه را تکرار کند و سالم بماند؟.
نه، هرگز! خداوند هیچ گاه انسانی را برای عملی وارد بهشت نمیکند که برای همان عمل فرشتهای را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمین یکسان است، و بین خدا و خلق، دوستی خاصّی وجود ندارد که به خاطر آن، حرامی را که بر جهانیان ابلاغ فرموده، حلال بدارد.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_182
🔰#ترجمه_خطبه_192 (این خطبه را «قاصعه» یعنی تحقیرکننده نامیدند، که در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرد و از طولانیترین سخنرانیهای امام است که در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بود، ایراد فرمود.)
4⃣ هشدار از دشمنیهای شیطان
✍ای بندگان خدا! از دشمن خدا پرهیز کنید، مبادا شما را به بیماری خود مبتلا سازد، و با ندای خود شما را به حرکت در آورد، و با لشکرهای پیاده و سواره خود بر شما بتازد! به جانم سوگند! شیطان تیر خطرناکی برای شکار شما بر چلّه کمان گذارده، و تا حد توان کشیده، و از نزدیکترین مکان شما را هدف قرار داده است، و خطاب به خدا گفت: «پروردگارا! به سبب آنکه مرا دور کردی، دنیا را در چشمهایشان جلوه میدهم، و همه را گمراه خواهم کرد.»
امّا تیری در تاریکیها، و سنگی بدون نشانه روی رها ساخت، گرچه فرزندان خودپسندی، و برادران تعصّب و خودخواهی، و سواران مرکب جهالت و خود پرستی، او را تصدیق کردند.
افراد سرکش شما تسلیم شیطان شدند، و طمع ورزی او در شما کارگر افتاد، و این حقیقت بر همه آشکار گردید، و حکومت شیطان بر شما استوار شد، و با لشکر خویش به شما یورش برد، و شما را به ذلت سقوط کشانید، و شما را به مرز کشتار و خونریزی کشاند، و شما را با فروکردن نیزه در چشمها، بریدن گلوها، کوبیدن مغزها پایمال کرد، تا شما را به سوی آتشی بکشاند که از پیش مهیا گردید.
پس شیطان، بزرگ ترین مانع برای دینداری و زیانبارترین و آتش افروزترین فرد برای دنیای شماست!. شیطان از کسانی که دشمن سرسخت شما هستند و برای درهم شکستن شان کمر بستهاید، خطرناکتر است.
مردم! آتش خشم خود را بر ضد شیطان به کار گیرید، و ارتباط خود را با او قطع کنید. به خدا سوگند! شیطان بر اصل و ریشه شما فخر فروخت، و بر حَسَب و نَسَب شما طعنه زد و عیب گرفت، و با سپاهیان سواره خود به شما هجوم آورد، و با لشکر پیاده راه شما را بست، که هر کجا شما را بیابند شکار میکنند، و دست و پای شما را قطع میکنند. نه میتوانید با حیله و نقشه آنها را بپراکنید، و نه با سوگندها قادرید از سر راهتان دور کنید.
زیرا کمین گاه شیطان ذلّت آور، تنگ و تاریک، مرگآور، و جولانگاه بلا و سختیهاست، پس شرارههای تعصّب و کینههای جاهلی را در قلب خود خاموش سازید، که تکبر و خودپرستی در دل مسلمان از آفتهای شیطان، غرورها، و کشش ها و وسوسههای اوست.
تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهید، و تکبّر و خودپسندی را زیر پا بگذارید، و حلقههای زنجیر خود بزرگ بینی را از گردن باز کنید، و تواضع و فروتنی را سنگر میان خود و شیطان و لشکریانش قرار دهید، زیرا شیطان از هر گروهی لشکریان و یارانی سواره و پیاده دارد. و شما همانند قابیل نباشید که بر برادرش تکبر کرد، خدا او را برتری نداد، خویشتن را بزرگ میپنداشت، و حسادت او را به دشمنی واداشت، تعصّب، آتش کینه را در دلش شعلهور کرد، و شیطان باد کِبر و غرور در دماغش دمید، و سرانجام پشیمان شد، و خداوند گناه قاتلان را تا روز قیامت بر گردن او نهاد.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_183
🔰#ترجمه_خطبه_192 (این خطبه را «قاصعه» یعنی تحقیرکننده نامیدند، که در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرد و از طولانیترین سخنرانیهای امام است که در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بود، ایراد فرمود.)
5⃣ پرهیز از تکبّر و اخلاق جاهلی
✍آگاه باشید! در سرکشی و ستم زیادهروی کردید، و در زمین در دشمنی با خداوند فساد به راه انداختید، و آشکارا با بندگان خدا به نبرد پرداختید. خدا را! خدا را! از تکبر و خودپسندی، و از تفاخر جاهلی بر حذر باشید، که جایگاه بغض و کینه و رشد وسوسههای شیطانی است، که ملتهای گذشته، و امتهای پیشین را فریب داده است، تا آنجا که در تاریکیهای جهالت فرو رفتند، و در پرتگاه هلاکت سقوط کردند، و به آسانی به همان جایی که شیطان میخواست کشانده شدند. کبر و خودپسندی چیزی است که قلبهای متکبران را همانند کرده تا قرنها به تضاد و خونریزی گذراندند، و سینهها از کینهها تنگی گرفت.
6⃣ پرهیز از سران متکبّر و خودپسند
✍آگاه باشید! زنهار! زنهار! از پیروی و فرمانبری سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و حسب خود مینازند، و خود را بالاتر از آنچه که هستند میپندارند، و کارهای نادرست را به خدا نسبت میدهند، و نعمتهای گسترده خدا را انکار میکنند، تا با خواستههای پروردگاری مبارزه کنند، و نعمتهای او را نادیده انگارند. آنان شالوده تعصب جاهلی، و ستونهای فتنه، و شمشیرهای تفاخر جاهلیّت هستند.
پس، از خدا پروا کنید، و با نعمتهای خدادادی درگیر نشوید، و به فضل و بخشش او حسادت نورزید، و از فرومایگان اطاعت نکنید، آنان که تیرگی شان را با صفای خود نوشیدید، و بیماریشان را با سلامت خود درهم آمیخته اید، و باطل آنان را با حق خویش مخلوط کردهاید، در حالی که آنان ریشه همه فسق ها و انحرافات و همراه انواع گناهانند.
شیطان آنها را برای گمراه کردن مردم، مرکب های رام قرار داد، و از آنان لشکری برای هجوم به مردم ساخت، و برای دزدیدن عقلها و داخل شدن در چشمها و گوشهای شما، آنان را سخنگوی خود برگزید، که شما را هدف تیرهای خویش، و پایمال قدمهای خود، و دستاویز وسوسههای خود گردانید.
7⃣ ضرورت عبرت از گذشتگان
✍مردم! از آنچه که بر ملّتهای متکبّر گذشته، از کیفرها و عقوبت ها و سختگیریها، و ذلت و خواری فرود آمده، عبرت گیرید و از قبرها و خاکی که بر آنچه ره نهادند، و زمینهایی که با پهلوها بر آن افتادند پند پذیرید، و از آثار زشتی که کبر و غرور در دلها میگذارد، به خدا پناه ببرید، همانگونه که از حوادث سخت به او پناه میبرید!.
اگر خدا تکبر ورزیدن را اجازه میفرمود، حتما به بندگان مخصوص خود از پیامبران و امامان علیهمالسّلام اجازه میداد، در صورتی که خدای سبحان تکبر و خودپسندی را نسبت به آنان ناپسند، و تواضع و فروتنی را برای آنان پسندید، که چهره بر زمین میگذارند و صورتها بر خاک میمالند، و در برابر مؤمنان فروتنی میکنند، و خود از قشر مستضعف جامعه میباشند که خدا آنها را با گرسنگی آزمود، و به سختی و بلا گرفتارشان کرد، و با ترس و بیم امتحانشان فرمود، و با مشکلات فراوان، خالصشان گردانید. پس مال و فرزند را دلیل خشنودی یا خشم خدا ندانید، که نشانه ناآگاهی به موارد آزمایش، و امتحان در بینیازی و قدرت است، زیرا خداوند سبحان فرمود: «آیا گمان میکنند مال و فرزندانی که به آنها عطا کردیم، به سرعت نیکیها را برای آنان فراهم میکنیم؟ نه آنان آگاهی ندارند».
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_184
🔰#ترجمه_خطبه_192 (این خطبه را «قاصعه» یعنی تحقیرکننده نامیدند، که در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرد و از طولانیترین سخنرانیهای امام است که در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بود، ایراد فرمود.)
8⃣ فلسفه آزمایشها
✍پس همانا خداوند سبحان بندگان متکبر را با دوستان خود که در چشم آنها ناتوانند، میآزماید؛ وقتی که موسی بن عمران و برادرش هارون علیهماالسّلام بر فرعون وارد شدند، و جامههای پشمین به تن، و چوب دستی در دست داشتند، و با فرعون شرط کردند که اگر تسلیم پروردگار شود، حکومت و مُلکش جاودانه بماند و عزتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آیا از این دو نفر تعجب نمیکنید که دوام عزت و جاودانگی حکومتم را به خواستههای خود ربط میدهند، در حالی که در فقر و بیچارگی به سر می برند؟ اگر چنین است چرا دستبندهای طلا به همراه ندارند؟». این سخن را فرعون برای بزرگ شمردن طلا و تحقیر پوشش لباسی از پشم گفت، در حالی که اگر خدای سبحان اراده میفرمود، هنگام بعثت پیامبران علیهمالسّلام، درهای گنجها، و معدن های جواهرات، و باغهای سرسبز را به روی پیامبران میگشود، و پرندگان آسمان و حیوانات وحشی زمین را همراه آنان به حرکت در میآورد. اما اگر این کار را میکرد، آزمایش از میان میرفت، و پاداش و عذاب بیاثر میشد، و بشارت ها و هشدارهای الهی بی فایده میبود، و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمیشد، و ایمان آورندگان ثواب نیکوکاران را نمییافتند، و واژهها، معانی خود را از دست میدادند. در صورتی که خداوند پیامبران علیهمالسّلام را با عزم و اراده قوی، گرچه با ظاهری ساده و فقیر مبعوث کرد، با قناعتی که دلها و چشمها را پر سازد، هر چند فقر و نداریِ ظاهریِ آنان، چشم و گوشها را خیره سازد.
اگر پیامبران الهی، دارای چنان قدرتی بودند که مخالفت با آنان امکان نمیداشت، و توانایی و عزتی میداشتند که هرگز مغلوب نمیشدند، و سلطنت و حکومتی میداشتند که همه چشمها به سوی آنان بود، از راهای دور بار سفر به سوی آنان میبستند، اعتبار و ارزششان در میان مردم اندک بود، و متکبران در برابرشان سر فرود میآوردند، و تظاهر به ایمان میکردند، از روی ترس یا علاقهای که به مادّیات داشتند.
در آن صورت، نیّتهای خالص یافت نمیشد، و اهداف غیر الهی در ایمانشان راه مییافت، و با انگیزههای گوناگون به سوی نیکیها می شتافتند. اما خدای سبحان اراده فرمود که پیروی از پیامبران، و تصدیق کتب آسمانی، و فروتنی در عبادت، و تسلیم در برابر فرمان خدا، و اطاعت محض فرمانبرداری، با نیت خالص، تنها برای خدا صورت پذیرد، و اهداف غیر خدایی در آن راه نیابد، که هر مقدار آزمایش و مشکلات بزرگتر باشد، ثواب و پاداش نیز بزرگتر خواهد بود.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_185
🔰#ترجمه_خطبه_192 (این خطبه را «قاصعه» یعنی تحقیرکننده نامیدند، که در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرد و از طولانیترین سخنرانیهای امام است که در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بود، ایراد فرمود.)
9⃣ فلسفه حجّ
✍آیا مشاهده نمیکنید که همانا خداوند سبحان، انسانهای پیشین از آدم عليهالسّلام تا آیندگان این جهان را با سنگ هایی در مکه آزمایش کرد که نه زیان میرسانند، و نه نفعی دارند، نه میبینند، و نه میشنوند؟ این سنگ ها را خانه محترم خود قرار داده و «آن را عامل پایداری مردم گردانید.» سپس کعبه را در سنگلاخ ترین مکانها، بیگیاه ترین زمینها، و کم فاصله ترین درّهها، در میان کوههای خشن، سنگریزه های فراوان، و چشمههای کم آب، و آبادیهای از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچ کدام در آن سرزمین آسایش ندارند.
سپس آدم عليهالسّلام و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از میان فلات و دشتهای دور، و از درون شهرها، روستاها، درّههای عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکّه روی آورند، شانه های خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الا الله بر زبان جاری سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهای آشفته، و بدنهای پر گرد و غبار در حرکت باشند. لباسهای خود را که نشانه شخصیت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نکردن موهای سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونی بزرگ، و امتحانی سخت، و آزمایشی آشکار است برای پاکسازی و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.
اگر خداوند خانه محترمش و مکانهای انجام مراسم حج را، در میان باغ ها و نهرها، و سرزمینهای سبز و هموار، و پر درخت و میوه، مناطقی آباد و دارای خانهها و کاخ های بسیار، و آبادیهای به هم پیوسته، در میان گندم زارها و باغهای خرم و پر از گل و گیاه، دارای مناظری زیبا و پر آب، در وسط باغستانی شادی آفرین، و جادّههای آباد قرار میداد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبکتر میشد. اگر پایه ها و بنیان کعبه، و سنگ هایی که در ساختمان آن به کار رفته، از زُمُرّد سبز و یاقوت سرخ، و دارای نور و روشنایی بود، دلها دیرتر به شک و تردید میرسیدند، و تلاش شیطان بر قلبها کمتر اثر میگذاشت، و وسوسههای پنهانی او در مردم کارگر نبود.
در صورتی که خداوند بندگان خود را با انواع سختیها میآزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت میخواند، و به اقسام گرفتاریها مبتلا میسازد، تا کبر و خودپسندی، را از دلهایشان خارج کند، و به جای آن فروتنی آورد، و درهای فضل و رحمتش را به روی شان بگشاید، و وسایل عفو و بخشش را به آسانی در اختیارشان گذارد.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_186
🔰#ترجمه_خطبه_192 (این خطبه را «قاصعه» یعنی تحقیرکننده نامیدند، که در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرد و از طولانیترین سخنرانیهای امام است که در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بود، ایراد فرمود.)
0⃣1⃣ پرهيز از ستمکاری
✍پس، خدا را! خدا را! از تعجیل در عقوبت، و کیفر سرکشی و ستم بر حذر باشید، و از آینده دردناک ظلم، و سرانجام زشت تکبّر و خودپسندی که کمین گاه ابلیس است، و جایگاه حیله و نیرنگ اوست، بترسید، حیله و نیرنگی که با دلهای انسانها، چون زهر کشنده میآمیزد، و هرگز بیاثر نخواهد بود، و کسی از هلاکتش جان سالم نخواهد برد. نه دانشمند به خاطر دانشش، و نه فقیر به جهت لباس کهنه اش، در امان میباشد.
1⃣1⃣ فلسفه عبادات اسلامی
✍خداوند بندگانش را با نماز و زکات و تلاش در روزهداری در روزهایی که واجب شده است، حفظ کرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام، و دیدگانشان خاشع، و جان و روانشان فروتن، و دلهایشان متواضع باشد، کبر و خودپسندی از آنان رخت بربندد، چرا که در سجده، بهترین جای صورت را به خاک مالیدن، فروتنی آورد، و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمین، اظهار کوچکی کردن است. و روزه گرفتن، و چسبیدن شکم به پشت، عامل فروتنی است؛ و پرداخت زکات، برای مصرف شدن میوهجات زمین و غیر آن، در جهت نیازمندیهای فقرا و مستمندان است.
به آثار عبادات بنگرید که چگونه شاخههای درخت تکبّر را دَرهم میشکند و از روییدن کبر و خودپرستی جلوگیری می کند!.
2⃣1⃣ تعصّب ورزیدن زشت و زیبا
✍من در اعمال و رفتار جهانیان نظر دوختم، هیچ کس را نیافتم که بدون علت درباره چیزی تعصب ورزد، جز با دلیلی که با آن ناآگاهان را بفریبد، و یا برهانی آورد که در عقل سفیهان نفوذ کند، جز شما! زیرا درباره چیزی تعصب میورزید که نه علتی دارد و نه سببی، ولی شیطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم عليهالسّلام تعصب ورزید، و آفرینش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت: «مرا از آتش و تو را از گِل ساختهاند»؛ و سرمایهداران فساد زده امتها، برای داشتن نعمتهای فراوان تعصّب ورزیدند و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانیم و هرگز عذاب نخواهیم شد».
پس اگر در تعصّب ورزیدن ناچارید، برای اخلاق پسندیده، افعال نیکو، و کارهای خوب تعصّب داشته باشید، همان افعال و کرداری که انسانهای باشخصّیت، و شجاعان خاندان عرب، و سران قبایل در آنها از یکدیگر پیشی میگرفتند، یعنی اخلاق پسندیده، بردباری به هنگام خشم فراوان، و کردار و رفتار زیبا و درست، و خصلتهای نیکو! پس تعصّب ورزید در حمایت کردن از پناهندگان، و همسایگان، وفاداری به عهد و پیمان، اطاعت کردن از نیکیها، سرپیچی از تکبّر و خودپسندی ها، تلاش در جود و بخشش، خودداری از ستمکاری، بزرگ شمردن خونریزی، انصاف داشتن با مردم، فرو خوردن خشم، پرهیز از فساد در زمین؛ تا رستگار شوید.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_187
🔰#ترجمه_خطبه_192 (این خطبه را «قاصعه» یعنی تحقیرکننده نامیدند، که در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرد و از طولانیترین سخنرانیهای امام است که در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بود، ایراد فرمود.)
3⃣1⃣ علل پیروزی و شکست ملّتها
✍از کیفرهایی که بر اثر کردار بد و کارهای ناپسند بر امتهای پیشین فرود آمد، خود را حفظ کنید، و حالات گذشتگان را در خوبیها و سختیها به یاد آورید، و بترسید که همانند آنها باشید! پس آنگاه که در زندگی گذشتگان مطالعه و اندیشه میکنید، عهدهدار چیزی باشید که عامل عزت آنان بود، و دشمنان را از سر راهشان برداشت، و سلامت و عافیت زندگی آنان را فراهم کرد، و نعمتهای فراوان را در اختیارشان گذاشت، و کرامت و شخصیت به آنان بخشید، که از تفرقه و جدایی اجتناب کردند، و بر وحدت و همدلی همت گماشتند، و یکدیگر را به وحدت واداشته، به آن سفارش کردند. و از کارهایی که پشت آنها را شکست، و قدرت آنها را درهم کوبید، چون کینهتوزی با یکدیگر، پرکردن دلها از بُخل و حسد، به یکدیگر پشت کردن و از هم بریدن، و دست از یاری هم کشیدن، بپرهیزید.
و در احوالات مؤمنان پیشین اندیشه کنید، که چگونه در حال آزمایش و امتحان به سر بردند. آیا بیش از همه مشکلات بر دوش آنها نبود؟ و آیا بیش از همه مردم در سختی و زحمت نبودند؟ و آیا از همه مردم جهان بیشتر در تنگنا قرار نداشتند؟ فرعون های زمان، آنها را به بردگی کشاندند، و همواره بدترین شکنجهها را بر آنان وارد کردند، و انواع تلخیها را به کامشان ریختند، که این دوران ذلت و هلاکت و مغلوب بودن، تداوم یافت. نه راهی وجود داشت که سرپیچی کنند، و نه چارهای که از خود دفاع نمایند، تا آنکه خداوند، تلاش و استقامت و بردباری در برابر ناملایمات آنها را، در راه دوستی خود، و قدرت تحمل ناراحتیها را برای ترس از خویش، مشاهده فرمود. آنان را از تنگناهای بلا و سختیها نجات داد، و ذلت آنان را به عزت و بزرگواری، و ترس آنها را به امنیت تبدیل فرمود، و آنها را حاکم و زمامدار و پیشوای انسانها قرار داد، و آن قدر کرامت و بزرگی از طرف خدا به آنها رسید که خیال آن را نیز در سر نمی پروراندند.
پس اندیشه کنید که چگونه بودند آنگاه که وحدت اجتماعی داشتند، خواستههای آنان یکی، قلبهای آنان یکسان، و دستهای آنان مدد کار یکدیگر، شمشیرها یاری کننده، نگاهها به یک سو دوخته، و ارادهها واحد و همسو بود! آیا در آن حال مالک و سرپرست سراسر زمین نبودند و رهبر و پیشوای همه دنیا نشدند؟ پس به پایان کار آنها نیز بنگرید! در آن هنگام که به تفرقه و پراکندگی روی آوردند، و مهربانی و دوستی آنان از بین رفت، و سخنها و دلهایشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزبها و گروهها پیوستند، خداوند لباس کرامت خود را از تنشان بیرون آورد، و نعمتهای فراوان شیرین را از آنها گرفت، و داستان آنها در میان شما عبرت انگیز باقی ماند. از حالات زندگی فرزندان اسماعیل پیامبر، و فرزندان اسحاق پیامبر، فرزندان اسرائیل «یعقوب» (که درود بر آنان باد) عبرت گیرید. راستی چقدر حالات ملّتها با هم یکسان، و در صفات و رفتارشان با یکدیگر همانند است!. در احوالات آنها روزگاری که از هم جدا و پراکنده بودند، اندیشه کنید، زمانی که پادشاهان کسری و قیصر بر آنان حکومت میکردند، و آنها را از سرزمینهای آباد، از کنارههای دجله و فرات، و از محیطهای سرسبز و خرم دور کردند، و به صحراهای کم گیاه، و بیآب و علف، محل وزش بادها، و سرزمینهایی که زندگی در آنجاها مشکل بود، تبعید کردند. آنان را در مکانهای نامناسب، مسکین و فقیر، همنشین شتران ساختند، خانههاشان پستترین خانه ملّتها، و سرزمین زندگیشان خشک ترین بیابانها بود، نه دعوت حقی وجود داشت که به آن روی آورند و پناهنده شوند، و نه سایه محبتی وجود داشت که در عزت آن زندگی کنند. حالات آنان دگرگون، و قدرت آنان پراکنده، و جمعیت انبوهشان متفرق بود. در بلایی سخت، و در جهالتی فراگیر فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور، و بتها را پرستش میکردند، و قطع رابطه با خویشاوندان، و غارتگریهای پیاپی در میانشان رواج یافته بود.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_188
🔰#ترجمه_خطبه_192 (این خطبه را «قاصعه» یعنی تحقیرکننده نامیدند، که در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرد و از طولانیترین سخنرانیهای امام است که در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بود، ایراد فرمود.)
4⃣1⃣ رهآورد بعثت پیامبر اکرم صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ
✍حال به نعمتهای بزرگ الهی که به هنگامه بعثت پیامبر اسلام صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ بر آنان فروریخت بنگرید، که چگونه اطاعت آنان را با دین خود پیوند داد و با دعوتش آنها را به وحدت رساند!. چگونه نعمتهای الهی بالهای کرامت خود را بر آنان گستراند، و جویبارهای آسایش و رفاه برایشان روان ساخت! و تمام برکات آیین حق، آنها را در بر گرفت!. در میان نعمتها غرق گشتند، و در خرّمی زندگانی شادمان شدند، امور اجتماعی آنان در سایه قدرت حکومت اسلام استوار شد، و در پرتو عزّتی پایدار آرام گرفتند، و به حکومتی پایدار رسیدند. آنگاه آنان حاکم و زمامدار جهان شدند، و سلاطینِ روی زمین گردیدند، و فرمانروای کسانی شدند که در گذشته حاکم بودند، و قوانین الهی را بر کسانی اجراء میکردند که مجریان احکام بودند، و در گذشته کسی قدرت درهم شکستن نیروی آنان را نداشت، و هیچ کس خیال مبارزه با آنان را در سر نمی پروراند.
5⃣1⃣ علل نکوهش و سقوط کوفیان
✍آگاه باشید! که شما هم اکنون دست از رشته اطاعت کشیدید، و با زنده کردن ارزشهای جاهلیّت، دژ محکم الهی را درهم شکستید، در حالی که خداوند بر این امّت اسلامی بر «وحدت و برادری» منت گذارده بود، که در سایه آن زندگی کنند، و به کنف حمایت آن پناهنده شوند، نعمتی بود که هیچ ارزشی نمیتوان همانند آن تصور کرد، زیرا از هر ارزشی گران قدرتر، و از هر کرامتی والاتر بود. بدانید که پس از هجرت، دوباره چونان اعراب بادیه نشین شدهاید، و پس از وحدت و برادری، به احزاب گوناگون تبدیل گشته ايد، از اسلام تنها نام آن، و از ایمان جز نشانی را نمیشناسید! شعار میدهید: آتش آری، ننگ هرگز! گویا میخواهید اسلام را واژگون، و پرده حرمتش را پاره کنید و پیمانی را که خدا برای حفظ حرمت مسلمین در زمین، و عامل امنیت و آرامش مردم قرار داد بشکنید؟.
همانا، اگر شما به غیر اسلام پناه برید، کافران با شما نبرد خواهند کرد. آنگاه نه جبرئیل و نه میکائیل، نه مهاجر و نه انصار، وجود دارند که شما را یاری دهند، و چارهای جز نبرد با شمشیر ندارید، تا خدا در میان شما حُکم نماید. مردم! از مَثَل های قرآن درباره کسانی که عذاب و کیفر شدند، و روزهای سخت آنان، و آسیبهای شدیدی که دیدند آگاهید؛ پس وعده عذاب خدا را دور مپندارید، و به عذر اینکه آگاهی ندارید خود را گرفتار نسازید، و انتقام خدا را سبک، و خود را از کیفر الهی ایمن مپندارید، زیرا که خدای سبحان، مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت، مگر برای ترک امر به معروف، و نهی از منکر. پس خدا، بی خردان را برای نافرمانی، و خردمندان را برای ترکِ باز داشتنِ دیگران از گناه، لعنت کرد. آگاه باشید! شما رشته پیوند با اسلام را قطع، و اجرای حدود الهی را تعطیل، و احکام اسلام را به فراموشی سپردهاید!.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_189
🔰#ترجمه_خطبه_192 (این خطبه را «قاصعه» یعنی تحقیرکننده نامیدند، که در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرد و از طولانیترین سخنرانیهای امام است که در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بود، ایراد فرمود.)
6⃣1⃣ قاطعیّت امام در نبرد با منحرفان
✍آگاه باشید! خداوند مرا به جنگ با سرکشان تجاوز کار، پیمان شکنان و فساد کنندگان در زمین فرمان داد. با ناکثان پیمان شکن جنگیدم، و با قاسطین تجاوز کار جهاد کردم، و مارقین خارج شده از دین را خوار و زبون ساختم، و رهبر خوارج (شیطان ردهه) بانگ صاعقهای قلبش را به تپش آورد و سینهاش را لرزاند و کارش را ساخت. حال تنها اندکی از سرکشان و ستمگران باقی ماندند، که اگر خداوند مرا باقی گذارد، با حمله دیگری نابودشان خواهم کرد، و حکومت حق را در سراسر کشور اسلامی پایدار خواهم کرد، جز مناطق پراکنده و دور دست.
7⃣1⃣ سوابق درخشان شجاعت و فضایل امام عليهالسّلام
✍من در خردسالی، بزرگان عرب را به خاک افکندم، و شجاعان دو قبیله معروف «ربیعه» و «مُضر» را درهم شکستم! شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ در خویشاوندی نزدیک و در مقام و منزلت ویژه میدانید. پیامبر مرا در اتاق خویش مینشاند، در حالی که کودک بودم، مرا در آغوش خود میگرفت، و در بستر مخصوص خود می خواباند، بدنش را به بدن من میچسباند، و بوی پاکیزه او را استشمام میکردم، و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم میگذارد، هرگز دروغی در گفتار من، و اشتباهی در کردارم نیافت. از همان لحظهای که پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ را از شیر گرفتند، خداوند بزرگ ترین فرشته خود (جبرئیل) را مأمور تربیت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ کرد تا شب و روز، او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند، و من همواره با پیامبر بودم، چونان فرزند که همواره با مادر است.
پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ هر روز نشانه تازهای از اخلاق نیکو را برایم آشکار میفرمود، و به من فرمان میداد که به او اقتداء نمایم. پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ چند ماه از سال را در غار حراء میگذراند، تنها من او را مشاهده میکردم، و کسی جز من او را نمیدید. در آن روزها، در هیچ خانه اسلام راه نیافت، جز خانه رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ که خدیجه هم در آن بود و من سومین آنان بودم. من نور وحی و رسالت را میدیدم، و بوی نبوت را میبوییدم. من هنگامی که وحی بر پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فرود میآمد، ناله شیطان را شنیدم، گفتم: ای رسول خدا! این ناله کیست؟ گفت: شیطان است که از پرستش خویش مأیوس گردید و فرمود: «علی! تو آنچه را من میشنوم، میشنوی، و آنچه را که من میبینم، میبینی، جز اينکه تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر من بوده و به راه خیر میروی».
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt
📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_190
🔰#ترجمه_خطبه_192 (این خطبه را «قاصعه» یعنی تحقیرکننده نامیدند، که در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرد و از طولانیترین سخنرانیهای امام است که در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بود، ایراد فرمود.)
8⃣1⃣ خیره سری و دشمنی سران قریش
✍من با پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ بودم آنگاه که سران قریش نزد او آمدند و گفتند: «ای محمّد صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ! تو ادّعای بزرگی کردی، که هیچ یک از پدران و خاندانت نکردند، ما از تو معجزهای میخواهیم، اگر پاسخ مثبت داده، انجام دهی، میدانیم تو پیامبر و فرستاده خدایی، و اگر از انجام آن سرباز زنی، خواهیم دانست که ساحر و دروغگویی». پس پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فرمود: «شما چه می خواهید؟». گفتند: «این درخت را بخوان تا از ریشه کنده شده و در پیش تو بایستد». پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فرمود: خداوند بر همه چیز تواناست. حال اگر خداوند این کار را بکند، آیا ایمان میآورید و به حق شهادت می دهید؟. گفتند: آری. پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فرمود: من بزودی نشانتان میدهم آنچه را که درخواست کردید، و همانا بهتر از هر کس میدانم که شما به خیر و نیکی باز نخواهید گشت، زیرا در میان شما کسی است که کشته شده و در چاه «بَدر» دفن خواهد شد، و کسی است که جنگ احزاب را تدارک خواهد کرد. سپس به درخت اشاره کرد و فرمود: «ای درخت! اگر به خدا و روز قیامت ایمان داری، و میدانی من پیامبر خدایم، از زمین با ریشههایت در آی، و به فرمان خدا در پیش روی من قرار گیر».
سوگند به خدایی که پیامبر را به حق مبعوث کرد، درخت با ریشههایش از زمین کنده شده، و پیش آمد که با صدای شدید، چونان به هم خوردن بال پرندگان، یا به هم خوردن شاخههای درختان، جلو آمد و در پیش روی پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ایستاد که برخی از شاخههای بلند خود را بر روی پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ و بعضی دیگر را روی من انداخت و من در طرف راست پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ایستاده بودم، وقتی سران قریش این منظره را مشاهده کردند، با کبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده، نصفش جلوتر آید، و نصف دیگر در جای خود بماند» پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فرمان داد.
نیمی از درخت با وضعی شگفتآور و صدایی سخت به پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ نزدیک شد، گویا میخواست دور آن حضرت بپیچد، امّا سران قریش از روی کفر و سرکشی گفتند: «فرمان ده، این نصف باز گردد و به نیم دیگر ملحق شود، و به صورت اول در آید». پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ دستور داد و چنان شد. من گفتم: لا اله الا الله، ای رسول خدا! من نخستین کسی هستم که به تو ایمان آوردم، و نخستین فردی هستم که اقرار میکنم، درخت با فرمان خدا برای تصدیق نبوت، و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستی انجام داد. امّا سران قریش همگی گفتند: «او ساحری است دروغگو، که سحری شگفتآور دارد، و سخت با مهارت است». و خطاب به پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ گفتند: «آیا نبوت تو را کسی جز امثال علی عليهالسّلام باور میکند؟».
9⃣1⃣ الگوهای کامل ایمان
✍و همانا من، از کسانی هستم که در راه خدا از هیچ سرزنشی نمیترسند، کسانی که سیمای آنها سیمای صدّیقان، و سخنانشان، سخنان نیکان است، شب زنده داران و روشنی بخشان روزند، به دامن قرآن پناه برده، سنتهای خدا و رسولش را زنده میکنند، نه تکبّر و خودپسندی دارند، و نه بر کسی برتری میجویند، نه خیانتکارند و نه در زمین فساد میکنند، قلبهايشان در بهشت، و پیکرهایشان سرگرم اعمال پسندیده است.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt