📔#نهجالبلاغه_خوانی
📜مطالعه #خطبههای_نهجالبلاغه در ۲۲۶ روز
🗓#سهم_روز_213
🔰#ترجمه_خطبه_216 (از سخنرانیهای امام عليهالسّلام در صحرای صفّین است.)
3⃣ روابط سالم و متقابل رهبر و مردم
✍مردم! از پستترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند، آنها دوستدار ستایش اند، و کشورداریِ آنان بر کبر و خودپسندی استوار باشد، و خوش ندارم در خاطر شما بگذرد که من ستایش را دوست دارم، و خواهان شنیدن آن میباشم. سپاس خدا را که چنین نبودم و اگر ستایش را دوست میداشتم، آن را رها میکردم، به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان، و بزرگی و بزرگواری که تنها خدا سزاوار آن است.
گاهی مردم، ستودن افرادی را برای کار و تلاش روا میدانند. امّا من از شما میخواهم که مرا با سخنان زیبای خود مَسِتایید، تا از عهده وظایفی که نسبت به خدا و شما دارم بر آیم، و حقوقی که مانده است بپردازم، و واجباتی که بر عهده من است و باید انجام گیرد اداء کنم. پس با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن میگويند، حرف نزنید، و چنانکه از آدمهای خشمگین کناره میگیرند، دوری نجویید و با ظاهر سازی با من رفتار نکنید، و گمان مبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید، یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم؛ زیرا کسی که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن برای او دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خودداری نکنید، زیرا خود را برتر از آنکه اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمیدانم، مگر آنکه خداوند مرا حفظ فرماید. پس همانا من و شما بندگان و مملوک پروردگاریم که جز او پروردگاری نیست.
او مالک ما، و ما را بر نفس خود اختیاری نیست. ما را از آنچه بودیم، خارج و بدانچه صلاح ما بود درآورد. به جای گمراهی، هدایت، و به جای کوری، بینایی به ما عطا فرمود.
🔰#ترجمه_خطبه_217
🔵 شِکوه از قريش
✍خدایا برای پیروزی بر قریش و یارانشان از تو کمک میخواهم، که پیوند خویشاوندی مرا بریدند و کار مرا دگرگون کردند، و همگی برای مبارزه با من، در حقی که از همه آنان سزاوارترم، متحد گردیدند و گفتند: «حق را اگر توانی بگیر، و یا اگر تو را از حق محروم دارند، یا با غم و اندوه صبر کن، و یا با حسرت بمیر!».
به اطرافم نگریستم، دیدم که نه یاوری دارم و نه کسی از من دفاع و حمایت میکند، جز خانوادهام که مایل نبودم جانشان به خطر افتد. پس خار در چشم فرو رفته، دیده بر هم نهادم و با گلوی که استخوان در آن گیر کرده بود، جام تلخ را جرعه جرعه نوشیدم، و در فرو خوردن خشم، در امری که تلخ تر از گیاه حَنظَل، و دردناکتر از فرورفتن تیزی شمشیر در دل بود، شکیبایی کردم!.
💠منبع: نرمافزار نهجالبلاغه نوین
🆔 @Quranvahlebeyt