eitaa logo
قرآن ودعا
329 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
9هزار ویدیو
131 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 هم اکنون در محور های زیر درگیری وجود دارد. 🔹 سویدا: درگیری 🔹 درعا: درگیری 🔹 دیرالزور: به PKK/YPG تحویل داده شد 🔹 پالمیرا: درگیری 🔹 حمص: درگیری 🇮🇷 کانال رسمی 👇🏻 @antarnational کانال رسمی محسن ریاضی 👇 @mohsenriazi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍این حکایت زیبارا لطفا با دقت بخوانید 🔹روزی زنی به شوهرش گفت: امروز مقاله‌ای خواندم در یک مجله برای بهبود رابطه‌مان. حاضری امتحانش کنیم؟! 🔸مرد گفت: بله حتما 🔹زن گفت: در مقاله نوشته بود که هر کدام از ما یک لیست جداگانه از چیزهایی که دوست نداریم طرف مقابل انجام دهد یا تغییراتی که دوست داریم در همسرمان رخ دهد، تهیه کنیم و بعد از یک روز فکرکردن و اصلاح آن، روز بعد آن را به همسرمان بدهیم. 🔸شوهرش با لبخند پاسخ مثبت داد و کاغذی برداشت و به اتاق‌نشیمن رفت و زن هم به اتاق‌خواب رفت و شروع به نوشتن کرد. 🔹صبح روز بعد هنگام خوردن صبحانه زن به همسرش گفت: حاضری شروع کنیم؟ من اول شروع کنم؟ 🔸شوهرش گفت: باشه شما شروع کن 🔹زن چند ورق کاغذ درآورد که لیست بلندبالایی در آن‌ها نوشته بود و شروع به خواندن کرد: عزیزم، من دوست ندارم شما... 🔸و همینطور ادامه داد. از کارهای کوچک و بزرگی که همسرش انجام می‌دهد و او را اذیت می‌کند. 🔹مرد سکوت کرده بود و همسرش همچنان لیستی از تغییراتی که باید شوهرش در خود ایجاد می‌کرد را می‌خواند. تا اینکه زن احساس کرد همسرش ناراحت شده است. 🔸پرسید: عزیزم دوست داری ادامه بدم؟ 🔹مرد گفت: اشکالی نداره عزیزم، شما ادامه بده! 🔸بالاخره لیست زن تمام شد و به شوهرش گفت: حالا تو شروع کن 🔹مرد کاغذی از جیبش درآورد و گفت: دیروز خیلی فکر کردم و از خودم پرسیدم که دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم حتی یک چیز هم به ذهنم نرسید چون تو رو همین‌جور که هستی قبول کرده‌ام! 🔸سپس کاغذ را که سفید سفید بود به زنش نشان داد و ادامه داد: از نظر من، تو در نقص‌هایت کاملا بی‌نقصی! 🔹زن بغض کرده بود و شوهرش ادامه داد: من تو را با تمام نقاط مثبت و منفی‌ای که داری، قبول کرده‌ام. من کل این مجموعه را دوست دارم و من واقعا عاشقتم، همین. 🔸زن پس از شنیدن حرف‌های همسرش، کاغذهایی که نوشته بود را مچاله کرد. 🕊به یاد بیاورید چگونه عاشق همسرتان شدید. اگر او را به‌خاطر اینکه شوخی می‌کرد و آدم پرحرف و شادی بود، دوست داشتید، پس چرا حالا دوست دارید او زیپ دهانش را بکشد؟ 🔸اگر آدم قوی و جدی و ساکتی بود و به‌خاطر این موضوع عاشقش شدید، چرا حالا می‌خواهید او پرحرف و شوخ‌طبع باشد؟ 🔹اگر به‌خاطر گذشت و مهربانی‌اش عاشق او شدید پس چگونه اکنون او را به‌خاطر دل‌رحمی‌اش سرزنش می‌کنید؟ 🔸دست از مقایسه بردارید. هيچ‌کدام از آن‌هايی که همسرت را با آن‌ها مقايسه می‌کنی، هنوز با تو زندگی نکرده‌اند تا نقاط ضعفشان را هم ببینی! https://eitaa.com/quranvdoaa/31274
بچه های بنیاد مخالفت می کنند و می گویند:«چند دقیقه دیگر مراسم وداع شروع می شود. سریع تابوت را ببندید!». اما عشق به یافتن نشانی از برادر این حرف ها را نمی شناسد. از لبه ی پوتین به بالا فقط استخوان ساق پا مانده است، اما درون پوتین انگار خبرهایی هست. علی بندهای پوتین را باز می کند و لبه های پوتین کمی شل می شود. از لبه ی پوتین نیم نگاهی می کند. جوراب شهید کاملا سالم است. در نور آفتاب چیزی توجهش را جلب می کند. انگار روی جوراب خاکستری رنگ شهید، چیزی نوشته شده است. کجنکاوی اش بیشتر می شود. سعی می کند پای شهید را از پوتین خارج کند، اما پای شهید بدجوری به پوتین چسبیده است. صدایش بلند می شود : «روی جورابش انگار چیزی نوشته شده!» صدای علی، توجه همه را به خود جلب می کند و همه ی بچه های بنیاد می ریزند دور تابوت. دیگر کسی مانع نمی شود. همه ی چشم ها خیره می شوند به دستهای علی که دارد سعی می کند پای شهید را از پوتین بیرون بیاورد. سرهنگ قنبری در حال جستجوی نشانه ای از شهید به هر زحمتی که هست پای شهید را از پوتین خارج می کند. فریاد تکبیر بلند می شود. پای شهید کاملاً سالم است و پوسیده نشده است. حتی اثر چندین ترکش به وضوح روی پا دیده می شود. شهید دو جوراب به پا دارد، یکی جوراب خاکستری و زیر آن هم یک جوراب پشمی سیاه رنگ که تا بالای ساق پایش کشیده شده است. روی جوراب خاکستری رنگ شهید، با خودکار آبی، دو عدد سه رقمی نوشته شده است: ۲۶۱ـ۱۸۱ پاهای سالم شهید که اثر ترکش در پاهایش مشخص است صدای تکبیر بلند می شود. علی می گوید: حتما شماره ی پلاک شهید است. همه ی سرها کج شده است توی تابوت و همه ی چشم ها گره خورده است به دست علی. مدام پوتین را بالا و پایین می کند و تمام زوایایش را نگاه می کند.انگار روی لبه ی داخلی پوتین چیزی نوشته شده است. علی تند و تند با دست هایش گل و خاک روی آن را پاک می کند و فریاد می زند: «نیلساز!» اینجا نوشته شده است نیلساز. حال و هوای بچه های بنیاد عوض می شود. همه مراسم وداع را فراموش کرده اند. تازه علی یادش می آید که بی خیال بهرامعلی برادرش شده است و همه ی حواسش سرگرم شهیدی است که ممکن بود برادرش باشد ، اما اینک کم کم دارد نشانه هایی از نام و نشانش رو می کند. جوراب شهید و شماره پلاک شهید روی جوراب پای دوم هم از پوتین خارج می شود و باز هم پا کاملا سالم است و قصه اش شبیه قصه ی پای اول. همان دو عدد سه رقمی روی جوراب خاکستری تکرار شده است و در لبه ی داخلی پوتین نوشته شده است : «نیلساز» همه دارند اشک می ریزند. یکی از ۵ شهید گمنام نام و نشانش را رو کرده است و نباید گمنام دفن شود. نام «نیلساز» در پشت پوتین شهید حالا بجز دست های علی، دست های دیگری هم درون تابوت و بین لوازم شهید دارند دنبال نشانه می گردند. لباس های شهید را یکی یکی می تکانند و لابلای خاک های مانده در زیر استخوانهای شهید جستجو می کنند شاید نشانه ای دیگر هم پیدا شود. مهرنماز شهید پیدا می شود. یکی یکی آن را می بوسند و کناری می گذارند. لابلای تمام خاک هایی که روی کفن باقی مانده است هنوز دست ها دارند دنبال نشانه می گردند، اما چیزی پیدا نمی شود. در انعکاس نور آفتاب چیزی مانند شیشه کف تابوت و لابلای خاک ها چشمک می زند. علی آن را بر می دارد. خاک های چسبیده به آن را کنار می زند و چیزی می بیند که اصلاً انتظارش را ندارد. فریاد تکبیر علی همراه با گریه می رود آسمان. «پلاک! پلاک!» نیمی از پلاک ترکش خورده ی شهید در دست های علی خودنمایی می کند و دور تابوت قیامتی شده است، بیا و ببین. عددش به راحتی قابل خواندن است. «۲۶۱g » عدد پلاک با عدد نوشته شده روی جوراب کاملاً یکسان است و دیگر آنجا کسی نیست که قرار داشته باشد و گریه نکند. بله. این شهید گمنام نیست و همه ی نشانه ها با هم همخوانی دارد. باید کفن دوباره بسته شود و شهید منتقل شود تهران برای شناسایی. هیچ کس نمی تواند از تصویر پیش رو دل بکند، اما چاره ای نیست.کفن بسته می شود، اما اینجا اتفاق غریب تری رخ می دهد. روی کفن شهید اطلاعات دیگری نوشته شده است: «والفجر مقدماتی ـ فکه ـ ۲۵ ساله ». علی می گوید: مگر نگفتید این شهید ۲۳ ساله و مربوط به عملیات بدر است؟ چشمان همه روی تابوت را نظاره می کند. اطلاعات روی تابوت با اطلاعات شهید درون تابوت همخوانی ندارد و تازه متوجه می شوند که پلاکارد روی تابوت اشتباه نصب شده است.
و اینجاست که دیگر گریه ی افرادی که شاهد این معجره ی الهی هستند، تا آسمان اوج می گیرد. همه خوب می دانند اگر این پلاکارد روی تابوت نصب نمی شد، هیچ وقت علی قنبری به خیال پیدا کردن نشانه ای از برادر شهیدش «بهرامعلی قنبری» تابوت را باز نمی کرد و پیکر شهید را وارسی نمی کرد و وقتی تقدیر جور دیگری رقم خورده باشد، همه چیز دست به دست هم می دهد تا آن بشود که باید بشود. علی درست است که نشانی از برادر گم شده اش پیدا نمی کند، اما دلخوش است که مادری را از انتظار در خواهد آورد. مراسم تشییع شهدای گمنام روستای الستان پیکر شهید، دفن نمی شود و منتقل می شود به تهران برای مراحل تکمیلی شناسایی و آن روز فقط چهار شهید روی شانه های مردم تشییع می شود. پرده ی آخر : « سال ۱۳۹۰ـ منزل شهید محمد حسین شیرزاد نیلساز» سرهنگ پاسدار علی قنبری که تا آن روز از سرنوشت پیکری که شناسایی کرده است، بی خبر است، پس از پیگیری های فراوان متوجه می شود که آن شهید عزیز «شهید محمد حسین شیرزاد نیلساز » و اهل دزفول است و در ۱۷ آبان ماه همان سال ( سال ۸۳) در گلزار شهدای بهشت علی دزفول به خاک سپرده شده است. علی قنبری دارد ماجرای شناسایی محمد حسین را برای خانواده ی شهید شرح می دهد که بی خبر از این اتفاق هستند. مادر شهید با واژه واژه ی حرف های سرهنگ قنبری اشک می ریزد و یاد رویایی می افتد که سال قبل در کربلا و در کنار ضریح شش گوشه دید. صدای آن آقای بزرگوار دوباره در گوشش می پیچد: « می خواستیم صبرت را بیازماییم! همین! محمدحسینت همین جاست » مزار شهید شیرزاد نیلساز در گلزار شهدای بهشت علی دزفول شهید محمد حسین شیرزاد نیلساز متولد ۱۳۳۶ در مورخ ۲۱/۱۱/۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی جاویدالاثر می شود و پیکر پاک و مطهرش پس از روایت ذکر شده شناسایی و پس ۲۲ سال به شهر و دیارش رجعت کرده و در ۱۷ آبان ۸۳ در گلزار شهدای بهشت علی دزفول به خاک سپرده می شود. شادی روحش صلوات و فاتحه ای قرائت فرمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز دانشجو به تمام والدین عزیزی که در حال ادامه تحصیل هستن و فرزندان دانشجوی شما خوبان تبریک عرض میکنم ان شاالله شما و فرزندان ارزشمندتان در تمام مراحل زندگی شاد و پیروز باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
1_1755026130.mp3
7.58M
💥متن حدیث کساء باصدای:علی فانی چله حدیث کساء اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم
1_1089487242.mp3
8.6M
زیارت امین الله را برای شادی دل زهرای مطهره سلام الله علیها می خوانیم وثواب آن را به حضرت علی علیه السلام هدیه می کنیم وبه فرزندشان امام زمان علیه السلام بخوانیم @quranvdoaa
4345900607.mp3
11.65M
زیارت عاشورا با نوای علی فانی @quranvdoaa
16-zizarataashoora.mp3
15.43M
زیارت عاشورا اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ. 🎙حاج میثم مطیعی ♻️https://eitaa.com/quranvdoaa/26896
AUD-20221007-WA0007.mp3
1.78M
💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای استاد فرهمند هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹 https://eitaa.com/quranvdoaa/30927 🔸
روزتون عالی و بی نظیر و پر از افکار مثبت لحظه هاتون قشنگ زندگیتون پر برکت عاقبتتون تابناک دستاتون سرشار از نعمت و روزگارتون پر از مؤفقیت باشه روزتـون زیبـا و در پنـاه خـدا🌷 💐💐💐💐💐💐💐💐🌸🌸🌸🌸🌸
34.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨تأکید استاد برای آگاهی عموم مردم به ویژه و نسبت به استفتائات 🚨 به دقت گوش بدید،... https://eitaa.com/quranvdoaa/31286
. ✅ نشست مجازی تبیین مفاد «قانون حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» ⏰ شنبه ۹/۱۷ ، ساعت ۱۹ ✅ ✅ ✅ همه را دعوت کنید... 🎙ویرآوا شبکه اجتماعی ویراستی https://virasty.com/m_karbasi/1733425254770688231 📹 پخش زنده پیام‌رسان ایتا https://eitaa.com/joinchat/3069379539C268a435227
🌹امام صادق علیه السلام: 🔹إنَّ مِنْ أَعْظَمِ اَلنَّاسِ حَسْرَةً يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلاً ثُمَّ خَالَفَهُ إِلَى غَيْرِهِ 🔸 بيشترين افسوس را قيامت كسى مى‌خورد كه سخن از عدالت بگويد اما خود با ديگران به عدالت رفتار نكند. 📚الکافی ج۲ ص۳٠٠ 🌸https://eitaa.com/quranvdoaa/31290
⭕️ تعلل تا کی ؟! 🔺آنقدر در اجرای وعده صادق دو تعلل صورت گرفت تا رژیم صهیونسیتی ، سیدحسن نصرالله و اعضای فرماندهی حزب‌الله لبنان را به شهادت رساند . 🔺در اجرای وعده صادق سه نیز آنقدر تعلل شد تا رژیم صهیونسیتی با همکاری ترکیه و آمریکا ، حکومت سوریه را در آستانه سقوط قرار داده‌اند. 🔺عوامل این تعلل ها باید در پیشگاه ملت بزرگ ایران پاسخگو باشند. ✍ دکتر کامران غضنفری نماینده انقلابی مردم قم در مجلس شورای اسلامی @kamranghazanfari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابو محمد جولانی : قصد داریم دست های ایران را قطع کنیم و جنگ را به داخل ایران بکشیم. طرف رسما داره میگه بعد از سوریه و عراق که بازوان‌ ایران‌ هستند، میخوایم وارد ایران بشیم. بعد یه عده میگن نگران‌ نباشید!! خب داداش اگر با همین سرعتی که سوره رو گرفتن بیان‌جلو که یک هفته دیگه توی اصفهان و شیراز و تهران و تبریز و مشهد و قم و ... سرازیر میشن!
👆منتظر چه دستوری بالاتر از اینها هستید⁉️ ❗برخی همچنان ادعا می‌کنند که منتظر دستور رهبرند... در حالی که ایشان قبلا حجت را تمام کرده اند و دستورات حضرت آقا همچنان برزمین مانده است...