9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻چطور در زندگی روز مَره مون یاد امام زمان باشیم؟!
🔺راه های جلب رضایت #امام_زمان
👤 #دارستانی
17.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ برای ظهور امام زمان بیاید مضطر بشیم وگرنه خدا مضطرمون میکنه
👤 استاد #رائفی_پور
میزان علاقہام بہاو سقف ندارد💙
قصہایناستچہاندازهڪبوترباشے
#امام_زمان
🎨🎲🎯
#قصه_آخرین_جشن_تولد_خانوادگی_و_ابتکاری_دختری_فاطمی_و_پسری_علوی
همسر شهید بابائے، ملیحه حکمت، مے گوید: تولد من اول خرداد است.آخرین هدیہ تولد عباس براے من خیلی خنده دار و ابتکارے بود. در آن روز سلما،حسین و محمد خیلے خوشحال بودند.کیک تولدے گرفته بودند. پیشخودم مےگفتم:آفتاب از کدوم طرف درآمده پنج نفره جشن گرفتیم.کیک تولد این گونہ بود: عباس دور تا دور یک سیب به اندازه سن من چوب کبریت گذاشتہ بود و آن سیب مثل جوجه تیغے شده بود. عباس کبریت هارا روشن کردو گفت حالا فوت کن براے من خیلے عجیب و جذاب بود کہ عباس چنین ابتکارے بہ خرج داده است.
#شهید_عباس_بابائے
#روایتےازتو
💌
🙂😉🙃💙🎭
ﭘﺴﺮﻩ ﺍﺳﻢ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ
Ali Ali Ali Ali Ali
ﺑﻬﺶ ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺍﺳﻤﺖ ﺍﮐﻮ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺷﺪﻩ !؟؟؟
ﮔﻔﺖ نه....ﺍﺳﻤﻢ ” ﭘﻨﺠﻌﻠﯽ ” ﮐﻨﺎﺭﻫﻢ ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﻋﻠﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ😐
ﻣﻤﻠﮑﺖ که ﻧﯿﺴﺖ به ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﻐﺰﻫﺎﺳﺖ
😂😂😊😊😂😂
#خنده_حلال
🎨🎲🎯
کسی که بینایی راخلق کرده است یقینا بینا است..
یک کور نمیتواند بینایی را خلق کند..
پس او تو را میبیند،،
از او کمک بخواه...
#الهی_قمشه_ای
💌
🎨🎲🎯
#پیرو_امامی_هستیم_که_فرزند_شش_ماهه_خود_را_طرف_دشمن_گرفت_تا_دینمان_زنده_بماند
شهید احمد اصغری سوار اتوبوس میشود. همسرش چند بار از کنار خیابان پسر چهار ماههاش را به او نشان میدهد.
هر بار پیاده میشود و بچه را میبوسد و دوباره سوار میشود!
...اگر فکر کردی عشق بچه مانع رفتنم میشود، اشتباه میکنی! من پیرو کسی هستم که بچهاش را روی دست، طرف دشمن گرفت تا دین بماند!...
#کتاب_ما_آگاهانه_و_عاشقانه_رفتیم_صفحه_۹۱
💌
🙂😉🙃💙🎭
دختر همسایمون اسمش سوسن هستِ، ولی انقدر چاق و تپله که بهش میگیم سوسنگرد
😌😂😂😂😂😎😜
#خنده_حلال
🎨🎲🎯
#دعای_قنوت_نمازهای_شهید_علی_صیاد_شیرازی
سوار بر هلی کوپتر در آسمان کردستان بودیم. دیدم شهید صیاد شیرازی مدام به ساعتش نگاه میکنه وقتی علت کارشو پرسیدم گفت: الان موقع نمازه
بعدش هم به خلبان اشاره کرد که همینجا فرود بیا، خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگه اجازه بدین تا مقصد صبر کنیم.
گفت: اشکالی نداره، ما باید همینجا نماز بخونیم! هلی کوپتر نشست، صیاد با آب قمقه ای که داشت وضو گرفت و به نماز ایستاد، ما هم به او اقتدا کردیم.
دوستش می گفت:
صیاد در قنوتش هیـــچ چیزی برای خودش نمی خواست، بارها می شنیدم که می گفت:
#اللهم_احفظ_قائدنا_الخامنه_ای
بلند هم می گفت، از ته دل.
#شهید_صیاد_شیرازی
💌
🎨🎲🎯
#علامه_طباطبائی_و_شعر_ایرج_میرزا_در_رثای_شهدای_دشت_کربلا
من به مرحوم علامه طباطبایی اشکال کردم که آیا ایرج میرزا را میشناسید؟ او هجو سرا است.
علامه میفرماید بله میشناسم و کتاب شعر او را هم دارم. سپس علامه میفرماید: ای کاش ایرج میرزا این بیت شعرش را به من میداد و من المیزان را به او میدادم و ادامه میدهد: من گمان ندارم کسی که چنین بیتی را راجع به حضرت علی اکبر امام حسین سروده است، در روز قیامت حضرت سید الشهدا نسبت به این فرد بی تفاوت باشد.
یکی از شعرای مشهور عصر مشروطه، ایرج میرزا است. وی در نقد روابط اجتماعی و اوضاع سیاسی زمانه، اشعاری محکم و فاخر دارد اما بیشتر به عنوان یک شاعر هزلسرا شناخته میشود. با این همه، به خاطر سرودههایی چند در ذکر مناقب و مراثی اهل بیت، نام وی در دیوان شعرای آئینی نیز به چشم میخورد. او شعری راجع به حضرت علی اکبر دارد که با این مطلع شروع میشود:
#رسم_است_هر_که_داغ_جوان_دیده
#دوستان_رأفت_برند_حالت_آن_داغ_دیده_را
#یک_دوست_زیر_بازوی_او_گیرد_از_وفا
#وان_یک_ز_چهره_پاک_کند_اشک_دیده_را
#آن_دیگری_بر_او_بفشاند_گلاب_قند
#تا_تقویت_شود_دل_محنت_کشیده_را
مرحوم علامه آقای طباطبایی فرمودند: من حاضر بودم تمام کتاب المیزانم را بدهم به ایرج میرزا و این بیت شعرش را بگیرم:
#بعد_از_پسر_دل_پدر_آماج_تیر_شد
#آتش_زدند_لانه_مرغ_پریده_را
💌
🙂😉🙃💙🎭
گیاه خوارا وقتی میخوان به یه دختر تیکه بندازن میگن:جوووون چه قارچی
☺️
#خنده_حلال
🎨🎲🎯
##قصهٔ_اولین_ملاقات_امام_خمینی_و_آیت_الله_کشمیری
حاج احمد آقا خمینی که از حالات عرفانی آیت الله کشمیری شنیده بود خیلی مشتاق بود که بین ایشان و حضرت امام رابطه ای برقرار سازند و بارها این مطلب را با حضرت امام در جریان گذاشتند ولی ایشان نمی پذیرفتند.در یکی از مواردی که حاج احمد آقا اصرار می کردند ،امام فرمودند من دیشب یک خوابی دیدم و اگر آقای کشمیری بگوید من چه خوابی دیدم و آنرا تعبیر کند حاضرم با ایشان دیداری داشته باشم.حاج احمد آقا پیش آقای کشمیری می روند و داستان را نقل می کنند و آیت الله کشمیری می فرمایند بعد از سحر بیا و پاسخ خود را بگیر.حاج احمد آقا نیز طبق دستور بعد از سحر می روند خدمت آقای کشمیری و ایشان خواب حضرت امام و تعبیرش را میگوید.آیت الله کشمیری فرمودند: پدر شما خواب دید که داخل قبری است و سنگی در پهلوی ایشان است که پهلویشان را به سختی آزار می دهد.در همین هنگام امام می بینند که امیر المومنین علیه السلام از کنار قبر در حال عبور بودند و به امام می فرمایند حاجتی نداری ، امام نیز می فرمایند اگر این سنگ را از اینجا بردارید سپاس گزار می شوم و حضرت نیز با اشاره انگشت سنگ را بر میدارند.اما تعبیرش این است که حضرت امام از نجف به ایران می روند و با شاه می جنگد و شاه ایشان را اذیت میکند که به عنایت امیر المومنین، حکومت شاه در ایران سرنگون می شود و پدرتان نیز در ایران فوت می کنند و در همانجا به خاک سپرده می شوند.بعد از این تعبیر احمد آقا خدمت امام می روند و داستان را شرح می دهند و بعد از آن اولین دیدار بین امام و آیت الله کشمیری روی می دهد. دیدار حضرت امام با آیت الله کشمیری تا اواخر عمر امام در جماران ادامه داشت و هر وقت که شرایط سیاسی و اجتماعی بر امام فشار وارد می ساخت ایشان دستور می دادند که آیت الله کشمیری را نزد من بیاورید تا دیداری با ایشان داشته باشم و از این نگرانی و فشار خارج شوم.
💌