eitaa logo
Bilingual verses
2 دنبال‌کننده
666 عکس
466 ویدیو
0 فایل
The great expectation
مشاهده در ایتا
دانلود
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻چطور در زندگی روز مَره مون یاد امام زمان باشیم؟! 🔺راه های جلب رضایت 👤
17.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ برای ظهور امام زمان بیاید مضطر بشیم وگرنه خدا مضطرمون میکنه 👤 استاد
میزان علاقہ‌ام بہ‌او سقف ندارد💙 قصہ‌این‌است‌چہ‌اندازه‌ڪبوترباشے
🎨🎲🎯 همسر شهید بابائے، ملیحه حکمت، مے گوید: تولد من اول خرداد است.آخرین هدیہ تولد عباس براے من خیلی خنده دار و ابتکارے بود. در آن روز سلما،حسین و محمد خیلے خوشحال بودند.کیک تولدے گرفته بودند. پیش‌خودم مےگفتم:آفتاب از کدوم طرف درآمده پنج نفره جشن گرفتیم.کیک تولد این گونہ بود: عباس دور تا دور یک سیب به اندازه سن من چوب کبریت گذاشتہ بود و آن سیب مثل جوجه تیغے شده بود. عباس کبریت هارا روشن کردو گفت حالا فوت کن براے من خیلے عجیب و جذاب بود کہ عباس چنین ابتکارے بہ خرج داده است. 💌
🙂😉🙃💙🎭 ﭘﺴﺮﻩ ﺍﺳﻢ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ Ali Ali Ali Ali Ali ﺑﻬﺶ ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺍﺳﻤﺖ ﺍﮐﻮ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺷﺪﻩ !؟؟؟ ﮔﻔﺖ نه....ﺍﺳﻤﻢ ” ﭘﻨﺠﻌﻠﯽ ” ﮐﻨﺎﺭﻫﻢ ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﻋﻠﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ😐 ﻣﻤﻠﮑﺖ که ﻧﯿﺴﺖ به ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﻐﺰﻫﺎﺳﺖ 😂😂😊😊😂😂
🎨🎲🎯 کسی که بینایی راخلق کرده است یقینا بینا است.. یک کور نمیتواند بینایی را خلق کند.. پس او تو را میبیند،، از او کمک بخواه... 💌
🎨🎲🎯 _زنده_بماند شهید احمد اصغری سوار اتوبوس می‌شود. همسرش چند بار از کنار خیابان پسر چهار ماهه‌اش را به او نشان می‌دهد. هر بار پیاده می‌شود و بچه را می‌بوسد و دوباره سوار می‌شود! ...اگر فکر کردی عشق بچه مانع رفتنم می‌شود، اشتباه می‌کنی! من پیرو کسی هستم که بچه‌اش را روی دست، طرف دشمن گرفت تا دین بماند!... ۹۱ 💌
🙂😉🙃💙🎭 ‏دختر همسایمون اسمش سوسن هستِ، ولی انقدر چاق و تپله که بهش میگیم سوسنگرد 😌😂😂😂😂😎😜‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🎨🎲🎯 سوار بر هلی کوپتر در آسمان کردستان بودیم. دیدم شهید صیاد شیرازی مدام به ساعتش نگاه میکنه وقتی علت کارشو پرسیدم گفت: الان موقع نمازه بعدش هم به خلبان اشاره کرد که همینجا فرود بیا، خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگه اجازه بدین تا مقصد صبر کنیم. گفت: اشکالی نداره، ما باید همینجا نماز بخونیم! هلی کوپتر نشست، صیاد با آب قمقه ای که داشت وضو گرفت و به نماز ایستاد، ما هم به او اقتدا کردیم. دوستش می گفت: صیاد در قنوتش هیـــچ چیزی برای خودش نمی خواست، بارها می شنیدم که می گفت: بلند هم می گفت، از ته دل. 💌
🎨🎲🎯 من به مرحوم علامه طباطبایی اشکال کردم که آیا ایرج میرزا را می‌شناسید؟ او هجو سرا است. علامه می‌فرماید بله می‌شناسم و کتاب شعر او را هم دارم. سپس علامه می‌فرماید: ای کاش ایرج میرزا این بیت شعرش را به من می‌داد و من المیزان را به او  می‌دادم و ادامه می‌دهد: من گمان ندارم کسی که چنین بیتی را راجع به حضرت علی اکبر امام حسین سروده است، در روز قیامت حضرت سید الشهدا نسبت به این فرد بی تفاوت باشد. یکی از شعرای مشهور عصر مشروطه، ایرج میرزا است. وی در نقد روابط اجتماعی و اوضاع سیاسی زمانه، اشعاری محکم و فاخر دارد اما بیشتر به عنوان یک شاعر هزل‌سرا شناخته می‌شود. با این همه، به خاطر سروده‌هایی چند در ذکر مناقب و مراثی اهل بیت، نام وی در دیوان شعرای آئینی نیز به چشم می‌خورد. او شعری راجع به حضرت علی اکبر دارد که با این مطلع شروع می‌شود: مرحوم علامه آقای طباطبایی فرمودند: من حاضر بودم تمام کتاب المیزانم را بدهم به ایرج میرزا و این بیت شعرش را بگیرم: 💌
🙂😉🙃💙🎭 ‏گیاه خوارا وقتی میخوان به یه دختر تیکه بندازن میگن:جوووون چه قارچی ☺️
🎨🎲🎯 # حاج احمد آقا خمینی که از حالات عرفانی آیت الله کشمیری شنیده بود خیلی مشتاق بود که بین ایشان و حضرت امام رابطه ای برقرار سازند و بارها این مطلب را با حضرت امام در جریان گذاشتند ولی ایشان نمی پذیرفتند.در یکی از مواردی که حاج احمد آقا اصرار می کردند ،امام فرمودند من دیشب یک خوابی دیدم و اگر آقای کشمیری بگوید من چه خوابی دیدم و آنرا تعبیر کند حاضرم با ایشان دیداری داشته باشم.حاج احمد آقا پیش آقای کشمیری می روند و داستان را نقل می کنند و آیت الله کشمیری می فرمایند بعد از سحر بیا و پاسخ خود را بگیر.حاج احمد آقا نیز طبق دستور بعد از سحر می روند خدمت آقای کشمیری و ایشان خواب حضرت امام و تعبیرش را میگوید.آیت الله کشمیری فرمودند: پدر شما خواب دید که داخل قبری است و سنگی در پهلوی ایشان است که پهلویشان را به سختی آزار می دهد.در همین هنگام امام می بینند که امیر المومنین علیه السلام از کنار قبر در حال عبور بودند و به امام می فرمایند حاجتی نداری ، امام نیز می فرمایند اگر این سنگ را از اینجا بردارید سپاس گزار می شوم و حضرت نیز با اشاره انگشت سنگ را بر میدارند.اما تعبیرش این است که حضرت امام از نجف به ایران می روند و با شاه می جنگد و شاه ایشان را اذیت میکند که به عنایت امیر المومنین، حکومت شاه در ایران سرنگون می شود و پدرتان نیز در ایران فوت می کنند و در همانجا به خاک سپرده می شوند.بعد از این تعبیر احمد آقا خدمت امام می روند و داستان را شرح می دهند و بعد از آن اولین دیدار بین امام و آیت الله کشمیری روی می دهد. دیدار حضرت امام با آیت الله کشمیری تا اواخر عمر امام در جماران ادامه داشت و هر وقت که شرایط سیاسی و اجتماعی بر امام فشار وارد می ساخت ایشان دستور می دادند که آیت الله کشمیری را نزد من بیاورید تا دیداری با ایشان داشته باشم و از این نگرانی و فشار خارج شوم. 💌