eitaa logo
♡☆دختران مهدوی☆♡
240 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
116 فایل
﷽ محتوای کانال دختران مهدوی❤️ ترک گناه✨ فیلم های آموزنده🌸 چالش های مذهبی🍃 متن های مختلف برای پیدا کردن راه درست🙂 باهم شروع میکنیم و تا پای آخر برای ظهور امام مون قدم برمیداریم🤲🏻 کپی= حلالیت رفیق⁦⁦⁦☺ همسایه کانال دختران مهدوی @Azkodamso
مشاهده در ایتا
دانلود
حس کردم یک نفر توی اتاق است. می خواستم همان جا سکته کنم؛ از بس که ترسیده بودم. با خودم فکر کردم: «حتماً خیالاتی شده ام.» چادرشب را برداشتم که صدای حرکتی را شنیدم. قلبم می خواست بایستد. گفتم: «کیه؟!» اتاق تاریک بود و هر چه می گشتم، چیزی نمی دیدم. ـ منم. نترس، بگیر بنشین، می خواهم باهات حرف بزنم. صمد بود. می خواستم دوباره دربروم که با عصبانیت گفت: «باز می خواهی فرار کنی، گفتم بنشین.» اولین باری بود که عصبانیتش را می دیدم. گفتم: «تو را به خدا برو. خوب نیست. الان آبرویم می رود.» می خواستم گریه کنم. بگو من را دوست داری یا نه؟!» از خجالت داشتم می مردم. آخر این چه سؤالی بود. توی دلم خدا را شکر می کردم. توی آن تاریکی درست و حسابی نمی دیدمش. جواب ندادم. دوباره پرسید: «قدم! گفتم مرا دوست داری یا نه؟! اینکه نشد. هر وقت مرا می بینی، فرار کنی. بگو ببینم کس دیگری را دوست داری؟!» ادامه دارد...🖊 میخوای اول قصه رو بدونی تو کانال سنجاقه نبود لف بده این قسمتی که الان خوندی از اواخر و اوایل هست https://eitaa.com/joinchat/2972909694C5565cee74e