#یادداشت | #محرم
🔰 کدام عاشورا؟ کدام مکتب؟!
✍️ مرحوم استاد محمدرضا حکیمی
📌 «#عاشورا بازخوانی رمز توحید و سکوی پرتاب #عدالت است. از این رو عاشورا را باید همواره با ادبیات ویژه خود در درون آبادیها و جامعهها و در دل عصرها و نسلها با تکرار فجر و شفق تکرار شود و فجرآفرین باشد. تنزل دادن «ادبیات عاشورا» تا حد ادبیات مرثیه و مداحی و تا سطح سکوت درباره #هدف_عاشورا، در مورد اجرای عدالت، ابطال ماهیت عاشورا و بازگشت به جاهلیت #سرمایهداری حکومت اموی دمشق است.»
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 historyonline.ir
#یادداشت
🔸خرید زمین کربلا
#دکتر مصطفی صادقی کاشانی
📡 گفته میشود امام حسین(ع) پس از ورود به کربلا، محدودهای را به 60 هزار درهم از اهالی آنجا خرید و به آنان شرط کرد وقتی زائرانش به #کربلا میآیند، از ایشان پذیرایی کنند.
↪️ منشأ این گزارش تنها یک کتاب کشکول از عالمی در عصر #صفوی است.
آن کتاب از #ابنطاووس و او از كتاب الزيارات ابنداوود قمى این خبر را نقل کرده است.
☹️ نه کتاب زیارات در دست است و نه خبر ابنطاووس در آثار فعلی وی وجود دارد پس کل مطلب به اعتماد شیخ بهایی است.
اما تحلیل تاریخی اجازه پذیرش این داستان را نمیدهد.
امام و یارانش با ورود به کربلا در محاصره شدید قرار گرفتند. با کسی ملاقات صورت نگرفت و #بنیاسد هیچ ملاقاتی با آن حضرت نداشتند.
گرچه در علم امام تردیدی نیست؛ اما اینکه #سیدالشهدا چنین مطالبی فرموده باشد در منابع نیست.
گویا بر اساس همین روایت است که قبیله بنیاسد طی نامهای به آیتالله سیستانی ادعای مالکیت زمین کربلا را کرده است.
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 historyonline.ir
#نکات_تاریخی
#یادداشت
🔸حرّ ریاحی: از سردار سپاه یزید تا سفیر امام حسینؑ
📎در برابر من، گزارش های شیخ صدوق، شیخ مفید، تاریخ طبری، دینوری، مناقب ابن شهرآشوب و سید ابن طاووس قرار دارند. همهٔ این منابع متفقاند که جناب حر، بهتنهایی و بدون همراه، به خدمت امام حسین علیهالسلام رسیدند و با اظهار ندامت، درخواست توبه کردند. سپس، وقتی امام حسین علیه السلام توبه اش را پذیرفت بیآنکه از اسب پیاده شود، مستقیماً روانهٔ میدان نبرد گشت.
تنها در مقتل خوارزمی اشارهای به همراهی یک غلام تُرک با حر آمده است (مقتل خوارزمی، ج۲، ص۱۰) و حتی در آنجا نیز نامی از پسر او، علی بن حر، برده نشده است. همچنین، در مناقب ابن شهرآشوب نیز بهصورت صیغهٔ مجهول، اشارهای گذرا به نبرد غلام تُرک حر دیده میشود.
بر پایهٔ روایات معتبر، جناب حر پیش از آغاز نبرد، روی به سپاه اشقیا کرد و نقش سفیر امام حسینؑ را ایفا نمود. او چنین گفت:
«ای کوفیان!
مادرهایتان بر عزای تان بنشیند!
آیا شما حسینؑ را دعوت کردید که او را تنها بگذارید؟
شما خود را فدایی او میخواندید، حال چه شده است که او را محاصره کردهاید؟
نهتنها راه بازگشت را بستهاید، بلکه اجازهٔ رفتن به سرزمینی دیگر را نیز نمیدهید!
آب را بر کودکان او بستهاید؛
همان آبی که یهود، مجوس و نصاری از آن مینوشند،
همان آبی که حیوانات دشتهای عراق از آن سیراب میشوند؛
اما شما آن را بر خاندان پیامبر ﷺ حرام کردهاید!»
این سخنان، چونان تازیانهای بر وجدان سپاه اشقیا فرود آمد؛ اما در پاسخ، تیرهایی به سوی او پرتاب شد. آنگاه حر به سوی امام حسینؑ بازگشت.
در میدان نبرد، ابتدا با مردی از قبیلهٔ بنی تمیم به نبرد تنبهتن پرداخت که نامش را یزید بن سفیان ذکر کردهاند. با وجود جراحات، حر او را به هلاکت رساند. سپس با مردی از تیرهٔ بنی زُبَید رویارو شد و او را نیز از پای درآورد.
زمان شهادت او اندکی پیش از نماز ظهر بود؛ هنگامی که حبیب بن مظاهر به شهادت رسیده بود. در آن لحظات، حر و زُهیر بن قین دوشادوش یکدیگر در برابر دشمن میجنگیدند تا آنکه سپاه اشقیا حر را در محاصره گرفت و به شهادت رساند.
امام حسینؑ بر بالین او حاضر شدند و با اندوه، این ابیات را تلاوت فرمودند:
> لَنِعْمَ الْحُرُّ حُرُّ بَنِی رِیَاحٍ
وَنِعْمَ الْحُرُّ عِندَ مُخْتَلَفِ الرِّمَاحِ
وَنِعْمَ الْحُرُّ إِذْ فَادَى حُسَیْناً
فَجَادَ بِنَفْسِهِ عِنْدَ الصِّیَاحِ
---
📚 برای مطالعهٔ بیشتر مراجعه فرمایید به:
مقتل جامع سید الشهداء، ج۱، ص۷۵۸–۷۸۵
مسند الإمام الشهید، تألیف عزیزالله عطاردی، ج۲، ص۴۵–۵۱
امالی شیخ صدوق، مجلس ۳۰
تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۷
الارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۹۹
✍️ نویسنده: محمد فرقان گوهر
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 historyonline.ir
#یادداشت
🔰 قرائتهای مدرن از عاشورا
✍️ حمید پارسانیا
🔸هر قوم هر گروه و هر فرهنگ در هر مقطع تاریخی و در هر موطن جغرافیایی با قرائت و تفسیری که از عاشورا ارائه میدهد افق نگاه و نحوه زیست و زندگی خود را به تصویر میکشاند و به همین دلیل تحولات تاریخی و فرهنگی در جهان اسلام با تغییر روایات و قرائات عاشورا همواره قرین و همراه بوده است.
🔹رویکردهای روشنفکری چپ در دهه پنجاه برای نخستین بار قرائت و تفسیر ایدئولوژیک انقلابی و در عین حال سکولار و مدرن خود را از عاشورا ارائه دادند و بدین ترتیب تصویر خود را در کنار تصاویر تاریخیای قرار دادند که سنت متکثر فرهنگی جهان اسلام در آینه عاشورا ترسیم کرده بود.
🔸افول روشنفکری چپ در سطح جهانی و منطقهای و غلبه لیبرالیسم متاخر ناگزیر قرائتها و روایتهای جدیدی از عاشورا را به دنبال آورده و میآورد.
🔹ویژگی مشترک قرائتهای مدرن حذف ابعاد قدسی و معنوی متعالی و آسمانی عاشورا و فروکاستن عاشورا به ابعاد تاریخی فرهنگی آن، به عنوان برساختی صرفاً بین الاذهانی است. در این قرائتها از همه ظرفیتهای منازعات تاریخی ظاهرگرایان و متکلمان اشعری برای تبدیل عنصر محوری عاشورا یعنی امام (علیه السلام) به انسانی صرفاً زمینی و دنیوی استفاده میشود و به موازات آن به گونهای شتابزده همه آنچه که در باب ابعاد ملکوتی و آسمانی مقام امام بیان میشود به عنوان غلو تاریخی دوران صفویه و مانند آن معرفی میگردد، بدون آنکه موازین اولیه مربوط به سنجش میراث مکتوب و یا آنکه قواعد و ضوابط علمی برای توصیف منازعات تاریخی کلامی شیعی رعایت شود.
#یادداشت
☑️ آگاهی امام حسین (علیه السلام) به شهادت
🔴 مثال «میدان مین»
این مثال را با سه فرض بررسی میکنیم:
فرض اول: فردي بياطلاع و در حال گشت و گذار و سیاحت وارد یک ميدان مين ميشود: «این فرد، کشته شده است»؛
فرض دوم: فردی در جهاد و در حين عمليات؛ البته بدون اطلاع روي مين ميرود: «این فرد، شهيد شده است»؛
فرض سوم: در جهاد و در حین عملیات، رزمندگان به میدان مین برخورد میکنند و فرصت برای گشودن معبر و خنثی سازی مینها ندارند؛ اینجا رزمنده ای داوطلبانه روی مینها میرود و مسیری را میگشاید و رزمندگان دیگر از آن مسیر عملیات را ادامه میدهند و به پیروزی میرسند: «این فرد نیز شهید شده است».
حال سؤال: اقدام امام حسین(ع) کدام یک از این سه فرض است؟
قطعا اقدام امام حسین(ع) فرض سوم است. امام حسین(ع) میدانست که در کربلا و روز عاشورا به شهادت میرسد و با شهادت خود دین خدا را زنده و راه هدایت انسانها را باز میکند (و باز نگاه میدارد).
توضیح بیشتر:
از سالها پیش، در مباحثات مرتبط با قیام امام حسین (ع) این مثال برای تقریب بحث به لطف الهی بیان میشد که برای مخاطبان قابل فهم بود و بازخوردِ مناسبی داشت. زیرا بر اساس ذهنیت عادی و دنیوی، اولا شهادت، مرگی معمولی و ثانیاً رفتن به سوی مرگ، قبیح و ناموجه (لاتلقوا بایدیکم الی التهلکۀ) است؛ لذا همین ذهنیت نوعا مانع مهمی برای درک این سخن است که امام حسین(ع) به شهادت خویش (در کربلا) آگاه بود و با این شهادت میخواست دین خدا را زنده کند. براین اساس، مثال میدان مین که مخاطبان (مستقیم و یا غیرمستقیم) شناخت روشنی از آن دارند، هم رفتن به سوی مرگ و هم سودمندی و پیامدهای ارزشمند آن را به خوبی موجّه و پذیرفتنی و به ذهن نزدیک میکند.
✍️ دکتر حامد منتظري مقدم
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 historyonline.ir
#یادداشت
✅ملت امام حسین (علیه السلام) باطل کننده دوگانه امت _ملت
🖋 دکتر مهدی ابوطالبی
1️⃣دوگانه امت _ ملت که متاسفانه اخیرا به دلیل جهالت یا خیانت برخی افراد مطرح شده است، ریشه در دوگانه اسلام _ ایران دارد که اولین بار در دوران معاصر توسط منورالفکران ملحدی مثل فتحعلی آخوندزاده مطرح و بعدها در دوره پهلوی بیشتر به آن دمیده شد. آنها کعبه آمال خود را غرب میدانستند و معتقد بودند که برای پیشرفت باید روحا و جسما، ظاهرا و باطنا، از فرق سر تا نوک پا غربی شد.
2️⃣ از آنجا که این منورالفکران، دین و عالمان دینی را مهمترین مانع سلطه همه جانبه غرب دیدند به مقابله با هر نوع تجلی سیاسی اجتماعی دین برآمدند. یکی از مهمترین اقدام آنها حذف دین از عرصه هویت اجتماعی بود که با ایجاد تقابل بین اسلام و ایران با تأکید بر ایران باستان این هدف را دنبال کردند. متأسفانه در طول تاریخ برخی از متدینین غافل و ناآگاه هم به این دوگانه دامن زدند.
3️⃣ درحالی که واقعیت این است که همانطور که ابن خلدون در قرن 8 اشاره کرده است، چیزی به نام ایران به عنوان یک کشور مستقل باقی نمانده بود، و در قرن 10 با استقلال سیاسی ایران و تشکیل حکومت شیعی توسط صفویه و ترویج فرهنگ و هویت شیعی توسط علمای شیعه، هویت جدیدی شکل گرفت(1) و به تصریح بسیاری از تاریخنگاران، تشیع به عنوان اصلیترین عنصر هویت ملی ایرانیان شد.(2) و به تعبیر نویسندگان غربی تاریخ کمبریج، در این دوره شاهد درآميختگي عملي ايران و تشيع در يک قالب مذهبي ـ ملي هستيم.(3) نظریه هویت ملی ایرانیان دکتر موسی نجفی به خوبی این مساله را تبیین کرده است.
4️⃣ لذا در پانصد سال اخیر تشیع جزء اصلی هویت ملی ایرانیان و عنصر ولایت مهمترین عنصر فرهنگ سیاسی ایرانیان بوده و «ملت امام حسین علیه السلام» را با ترکیبی از ایرانیان شیعه، سنی، مسیحی، زرتشتی و... ایجاد کرده است.
5️⃣ در تمام تحرکات و جنبشهای سیاسی اجتماعی ملی که عموما در مقابله با استعمار و استبداد و حفظ منافع ملی شکل گرفت، از جنگهای ایران و روس گرفته تا نهضتهای بزرگ تحریم تنباکو، مشروطیت، نفت و نهایتا نهضت امام خمینی (ره) و تحولات پس از انقلاب، این عنصر ولایت در قالب رابطه ولی و مردم با رهبری و صدور حکم ولایی فقهای بزرگ شیعه به عنوان ولی فقیه و تبعیت مردم از آنها به عنوان نائب امام زمان (عج) شکل گرفت و به پیروزی رسید و دست استعمار و استبداد را از این کشور و این ملت کوتاه کرد. اگر هم در مواردی شاهد سلطه موقت استعمار و قرارداد استعماری هستیم، به تعبیر دکتر شریعتی پای همین تحصیلکرده های غربزده در میان بود.
6️⃣ در عرصه بین المللی و منطقهای نیز همواره این پیوند مقدس بین مذهب و هویت ملی شکل دهنده جبهه مقاومت شد و باعث شد که هرگاه امت اسلامی در فلسطین، عراق، لبنان، بحرین، افغانستان و ... با خطر مواجه شد، ملت ایران پیشگام دفاع از امت اسلامی باشد. امت اسلامی نیز در قالب لشگرهای فاطمیون افغانستان، زینبیون پاکستان، حیدریون عراق، حسینیون آذربایجان و حزب الله لبنان خطر داعش را از سر ملت ایران و عراق و سوریه و سایر ملتهای منطقه کوتاه کرد.
———————————————————-
1. فرهنگ رجایی، مشکله هویت ایرانیان، ص124-131.
2. نیکی کدی، ریشه های انقلاب ایران، ص51. موسی نجفی، جریانشناسی و فلسفه سیاسی...، ص 29-33.
3. سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت تاریخ کمبریج، ص 217.
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 historyonline.ir
#یادداشت
#عاشورا
✅ پیروزِ کربلا:
🔶 پس از ماجراي #عاشورا، هنگامی که کاروان #اهل_بيت پس از تحمل مصائب فراوان و رنج اسارت وارد مدينه شدند، ابراهيمبنطلحه در پرسشی (طعن آلود) از امام #سجاد(علیه السلام) پرسید:
«چه کسي پيروز شد»؟!
امام سجاد(عليه السلام) در پاسخی محکم و استوار فرمود:
«اگر ميخواهي بداني که چه کسي پيروز شد، چون وقت نماز شد، #اذان و اقامه بگو».
کنايه از اينکه دشمنان می خواستند نام رسول خدا(ص) را دفن کنند؛ اما آن نام و راه همچنان زنده و پایدار است.
📚طوسي، الامالي، ص677؛ پيامبر از ديدگاه اهلبيت (ع)، ص229.
🔸«آنان ميخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولي خدا نور خود را کامل ميکند هر چند کافران خوش نداشته باشند»؛
يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ» (صف، 8).
✍️ دکتر حامد منتظری مقدم
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 historyonline.ir
#یادداشت
⚫️ به یاد سعيد بن عبدالله حنفي
🖊احمدحسین شریفی
◾️یکی از محبوبترین شهدای کربلا برای من سعید بن عبدالله حنفی است؛ آرزویم آن است که دربهشت همنشین او باشم. این مرد از جمله کسانی بود که دعوتنامه کوفیان برای امام حسین(ع) را از کوفه به مکه برد (فاصله کوفه تا مکه حدود ۲۵۰ فرسخ است یعنی ۱۵۰۰ کیلومتر) سپس همراه مسلم بن عقیل از مکه به کوفه آمد (۱۵۰۰ کیلومتر دیگر) و در کوفه تلاش زیادی کرد که شیعیان را دور مسلم گرد آورد. بعد از شهادت مسلم بن عقیل، در آن جو خفقان و حکومت نظامی مخفیانه از کوفه به سوی مکه شتابان رفت تا خبر شهادت مسلم را به #امام_حسین بدهد. در میانه راه به کاروان امام رسید و خبر را داد (حدود ۱۵۰۰ کیلومتر) و سپس همراه با امام مجددا به سوی کربلا آمد (حدود ۱۵۰۰ کیلومتر دیگر) یعنی این مرد بزرگ در چند ماه مانده به عاشورا، فقط ۶۰۰۰ هزار کیلومتر در خدمت امام حسین(ع) سواره و پیاده دویده است!
◾️معرفت او در شب عاشورا دیدنی بود. وقتی امام اصحاب خود را جمع کرد و فرمود:
«من ياراني باوفاتر و بهتر از ياران خود سراغ ندارم، و خانداني نيكوتر و مهربانتر از خاندان خود نديدهام، خدايتان از جانب من پاداش نيكو بدهد. بدانيد كه من ميدانم فردا سرنوشت ما با اين دشمنان چه خواهد شد. اكنون به همه شما اجازه رفتن ميدهم، پس همه آزاديد كه برويد و بيعتي از من بر گردن شما نيست. شب همه جا را فراگرفته است پس [از تاريكي شب استفاده كنيد] و هر كدام از شما که قدرت دارد دست مردي از اهلبيت مرا بگيرد و در اين تاريکي متفرّق شويد [و به هر سو كه ميخواهيد برويد]. اين مردم مرا ميخواهند و اگر به من دست يابند، با بقيّه كاري نخواهند داشت.»
هر کدام از اهل بیت و اصحاب بزرگ امام سخنانی گفتند. در این میان سعید بن عبدالله حنفی پیش از زهیر بن قین به پا خواست چنین عرضه داشت:
«لا و اللَّهِ يا ابنَ رسول اللَّهِ لا نُخلِّيكَ أبداً حتّى يعلَم اللَّهُ أنَّا قد حفظنا فيك وصيّة رسوله محمّد صلى الله عليه و آله، و لو علمت أنِّي أُقتل فيك، ثمّ أُحيا ثمّ أُحرق حيّاً، ثمّ أُذرَّى، يفعل بي ذلك سبعين مرّة ما فارقتك حتّى ألقى حمامي دونك، فكيف أفعل و إنّما هي قتلة واحدة، ثمّ أنال الكرامة الّتي لا انقضاء لها أبداً؛ نه، به خدا اي پسر پيغمبر، ما هرگز تو را رها نميكنيم تا خداوند بداند كه ما در غياب پيامبرش از تو محافظت كرديم و اگر بدانم كه در راه تو كشته ميشوم و سپس زنده ميشوم و سوزانده ميشوم و سپس ذرّات وجودم را به باد ميدهند و هفتاد بار با من چنين ميشود، از تو جدا نميشوم تا آنكه در ركاب تو كشته شوم. چرا چنين نكنم با اينكه يك كشته شدن بيش نيست و به دنبال آن عزّتي جاودانه خواهد بود.»
ظهر عاشورا سعید بن عبدالله حنفی و زهیر بن قین و عدهای دیگر از یاران، سپر دفاعی نماز امام حسین شدند. هر تیری که به سوی امام روانه میکردند سعید بن عبدالله خود را جلوی آن میگرفت. برخی را با سپر برخی را با بازو و برخی را با سینه خود گرفت. همین که نماز امام پایان یافت، سعید بن عبدالله هم بر زمین افتاد در حالی که افزون بر همه جراحات و زخمهایی که برداشته بود، ۱۳ تیر در بدن مبارکش فرو رفته بود!
شرط عقلست که مردم بگريزند از تير
من گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم.
#یادداشت
#فرقه_دروزیه
▪️ پایهگذاران ایرانی آیین پررمزوراز دُروزیه
📎این دروزیان که این روزها نامشان بر سر زبانها افتاده و در خبرها میآید، تاریخی سراسر رازآلود دارند. ده قرن پیش چند اسماعیلیمذهب ایرانیتبار این فرقه/ کیش را در مصر فاطمی پدید آوردند؛ پسانتر باورهای آنها در شام گسترانده و اینجا به خانۀ اصلی آنها بدل شد.
هزار سال پیش، در دههٔ نخست سدهٔ پنجم هجری، سه مرد خراسانی-فرارودیتبار در قاهره و در سالهای پایانی حکمرانی خلیفهٔ دیوانهٔ فاطمی الحاکم بامرالله (دورهٔ خلافت: ۳۸۶ - ۴۱۱) کیشی تازه را برساختند که پسانتر دَروزیّه/ دُروزیّه نامیده شد. این سه تن اینها بودند: حَسَن بن حَیدره فَرْغانی (الاَخْرْم)، حَمْزَةِ بْنِ عَلیِ بْنِ اَحْمَدِ زوزَنی و مُحَمَّد بن اِسْماعیل دَرْزی/ دُرْزی/ دَرَزی (درزی یعنی خیاط)؛ اولی کمتر شناخته شده؛ دومی پایهگذار اصلی این آیین است و سومی نامش را در نام این فرقه به یادگار گذاشته (برخلاف دیدگاه خود دروزیان که خویش را «الموحدون» مینامیدند).
دورۀ الحاکم شاهد پیدایش و گسترش بعضی اندیشههای غلوآمیز در میان برخی از داعیان فاطمی دربارۀ قدرت و سجایای این خلیفه بود. نخستینبار شخصی به نام حسن بن حَيْدَرَه فَرْعانی الاَخْرَم در سال ۴۰۸ق جنبشی را به قصد اعلام الوهیت (خدایی) حاکم سازمان داد، ولی چند ماهی بعد به قتل رسید. دو سال بعد در ۴۱۰ﻫ. یکی از یاران الاَخْرَم به نام حَمزَة بن علی زَوزَنی بر الوهیت حاکم تأکید و در مسجد رَیدان شروع به تبلیغ مذهب جدید کرد. دیری نگذشت که رقیبی به نام محمد بن اسماعیل دَرْزی (دُرْزى/ دَرَزی) پیدا کرد که بعداً مخالفان، در انتساب به وی این فرقه را دَروزیه (دُرْزیه/ دُروزیّه) نامیدند. وی در واقع نخستین کسی بود که در ملا عام الوهیت الحاکم را اعلام کرد. گفتهشده «درزی رسالهای نوشت و در آن مدعی شد که روح آدم به علیبن ابیطالب و روح علیبن ابیطالب نیز به الحاکم منتقل شدهاست». در پی ترویج این تفکرات غالیانه، شورشهاىی در مصر که بیشتر مردمانِ مسلمانش سنی و اندکی نیز اسماعیلی بودند، رخ داد و شماری از پیروان دَرزی کشته شدند. دَرْزی به نحو مرموزی ناپدید و احتمالاً به فرمان الحاکم کشته شد و بار دیگر رهبری تبلیغ مذهب به حمزه رسید که سازمان دعوت نیرومندی برای تبلیغ و گسترش عقیدۀ جدید ترتیب داد.
حمزه که خود را «قائم الزمان» و «المنتقم من المشرکین بسیف مولانا الحاکم» مینامید، سازمان نیرومندی پدید آورد و داعیان بسیاری را به خدمت گرفت. او نامههای دعوتی به شهرها و شخصیتهای مختلف فرستاد که ظاهراً با «بسم اللٰه الحاکم الرحمٰن الرحیم» آغاز میشد و این امر به کشته شدن عدهای از یاران او منجر شد که الحاکم چند تن از قاتلان را اعدام کرد. پس از مرگ پررمزوراز الحاکم در ۴۱۱ق، جانشین او الظاهر با حمزه و دعوت او مخالفت ورزید و در نتیجه او نیز در ۴۱۲ق پنهان شد و رهبری نهضت به یکی از شاگردانش به نام مقتنی انتقال یافت. حمزه در نزد دروزیان، افزون بر القاب یادشده، با عنوانهایی چون «علة العلل»، «عقل کلی»، «اراده»، «قلم»، «کتاب مسطور» و جز آنها یاد میشود. به باور دروزیان، همۀ ارواح از نور حمزه خلق شدهاند و او روزی ظهور خواهد کرد!
برای آشنایی با تاریخ و باورهای دروزیان در زبان فارسی رجوع شود به کتاب جاافتاده نجلا م. ابوعزالدین، تحقیقی جدید در تاریخ، مذهب و جامعه دروزیان، ترجمه احمد نمایی (مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲)؛ فصلی از این کتاب را استاد هادی عالمزاده در همان سال در مقالهای با عنوان «ریشههای نژادی دروزیان» ترجمه و در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران منتشر ساخت.
همچنین رجوع شود به مدخلهای دانشنامه جهان اسلام («حمزة بن علی زوزنی»؛ «دروزیان»؛ «درزی، محمد بن اسماعیل») و دایرةالمعارف بزرگ اسلامی («حَمْزَةِ بْنِ عَلیِ بْنِ اَحْمَدِ زوزَنی»؛ «دُروز»).
✍ معصومعلی پنجه
#یادداشت
#موقعیت_شناسی_تمدنی
🔸حوزه علمیه و رسالتهای پساجنگ
✍احمدحسین شریفی
▫️جنگ، هر چند به خودی خود مطلوبیت ندارد؛ اما تهدیدی است که میتواند فرصتهای فراوانی را در دل خود داشته باشد. برکات فرهنگی، علمی، سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ اخیر غرب علیه جمهوری اسلامی ایران، آنقدر زیاد است که خسارتهای وارده، از جمله از دستدادن سرمایههای انسانی در حوزه نظامی و علمی، را تحملپذیر میکند.
▫️به نظر میرسد مدیران حوزههای علمیه لازم است به طور جدّ درباره رسالتها و مسؤولیتهای حوزه علمیه پس از این جنگ تحمیلی بیاندیشند و از فرصتهای نهفته در دل این تهدید برای ایجاد تحول در رسالتها و مأموریتهای حوزه علمیه، به ویژه در راستای منشور حوزه پیشرو و سرآمد، بهره بگیرند. اینکه بعد از این جنگ جهانی ترکیبی و پیچیده علیه جمهوری اسلامی، برنامههای درسی و پژوهشی و تبلیغی و فرهنگی حوزههای علمیه کمافی السابق و به همان سبک و سیره پیشین خود باشد، پذیرفته نیست.
▫️در این جنگ معلوم شد که همه قوت و قدرت نظام جمهوری اسلامی در عمل به تئوری مقاومت در عرصههای نظامی و سیاسی بوده است. مبانی نظری این تئوری و این سبک از حکمرانی نیازمند تحکیم و تقویت است. مباحثی همچون الهیات مقاومت، فقه مقاومت، اخلاق مقاومت، اقتصاد مقاومت، دیپلماسی مقاومت، جامعهشناسی مقاومت، روانشناسی مقاومت و امثال آن باید در حوزههای علمیه مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.
▫️مباحث بسیار پردامنه و عمیق «جهاد» (اعم از جهاد نظامی، جهاد فرهنگی، جهاد علمی، جهاد تبلیغی، جهاد مبارزه با سبک زندگی غربی و امثال آن ) باید از مباحث محوری حوزههای علمیه باشد. در فلسفههای مضاف باید بیش از پیش به فلسفه مقاومت پرداخته شود. بنیانهای انسانشناختی و معرفتشناختی مقاومت نیازمند تبیین جهانی است.
▫️در این جنگ، قوت و قدرت مدل حکمرانی ولایی و شیعی بر همگان آشکار شد؛ این فضا را باید فرصتی برای تعمیق بیش از پیش مباحث فلسفه سیاسی اسلام و مدل حکمرانی اسلامی دانست و لازم است «حکمت حکومت شیعی» توسط حوزههای علمیه برای جهانیان تبیین شود و این از بزرگترین و مهمترین رسالتهای حوزههای علمیه است.
▫️فهم فرهنگ و روحیه ملی و دینی ملت ایران و حفظ انسجام ملی در ذیل نظام اسلامی و زیر چتر قرآن و اسلام، از اموری است که بیش از پیش باید مورد توجه حوزههای علمیه قرار گیرد. این جنگ نشان داد که، علیرغم تحلیلهای نادرست عدهای غربزده و کجاندیش، که دائماً از دینگریزی و انقلابگریزی مردم و جوانان سخن میگفتند، قاطبه جوانان و نوجوانان و خانوادههای ایرانی، حتی ایرانیان خارجنشین، مدافع جمهوری اسلامی و دلبسته نظام ولایت و دلداده و دلسپرده به حضرت ولایتاند.
#من_سمت_ایرانم
#روایت_صادق
#یادداشت
#اقتدار_تمدنی
🔸نیروی اتُم یا نیروی اتَمّ؟
✍محسن سلگی
▫️شاید رهبر انقلاب اسلامی میخواهد ما فعلا به جای تکیه بر نیروی اتُم، بر نیروی اتَمّ خود متمرکز و متکی باشیم؛ نیرویی که نه از شکافت هستهای، بلکه از پیوست و جوهره درونی انسان برمیخیزد؛ نیرویی که برآمده از ایمان، خودسازی، اراده ملی، غیرت دینی و روحیه مقاومت است.
▫️تفاوت «اتُم» و «اتَمّ» در ظاهر تنها یک حرف است، اما در باطن، فاصلهای به بلندای مرز میان ماده و معنا، تکنولوژی و اخلاق، ویرانگری و حیات، سلطه و عزت در آن نهفته است. رهبر انقلاب، با بصیرتی ژرف و رویکردی تمدنی، ما را به فراسوی منازعههای سختافزاری برده و توجهمان را به ذخایر نرمافزاری و معنوی ملت ایران جلب میکند.
▫️افزون بر دلایل فقهی، حِکمی و فلسفی حرمت تولید و استفاده از سلاح اتمی که بارها توسط رهبر انقلاب تصریح شده است، بهنظر میرسد در منظومه فکری ایشان، مسأله فراتر از یک حکم شرعی صِرف است. در حالی که قدرتهای جهانی تکیهگاه امنیت خود را در زرادخانههای هستهای میجویند، ایشان مسیر جدیدی را پیش پای ملت ایران گذاشته است؛ مسیری که در آن، قدرت واقعی نه در بمب اتم، بلکه در انسان مؤمن، انقلابی، مجاهد، فکور و مستقل قرار دارد.
▫️ایشان نیروی ایران را برای رویارویی با آمریکا – به عنوان نماد کامل سلطه جهانی – فعلا کافی میداند؛ نیرویی که هم نیروی ایمان و اراده است و هم نیروی ایمنی و تسلیحاتی بومیشده و معنویتمدار(حتی نیروی فنی و تسلیحاتی ما برخاسته از نیروی درونی همچون باور و ایمان است). این دو وجه بههم پیوسته، سپری از بازدارندگی برای ایران اسلامی پدید آورده که به مراتب پایدارتر، عمیقتر و کارآمدتر از هر سلاح هستهای است.
▫️نمونهی عینی و عملی این رویکرد را میتوان در یمن دید؛ کشوری کوچک، فقیر، محصور در تحریمها و تحت شدیدترین حملات ائتلاف آمریکایی - صهیونیستی و بعضا عربی، اما دارای قدرتی شگفتآور. یمن در واقع مینیاتوری از نیروی ایران است؛ تصویر کوچکی از آنچه ایمان، غیرت و مقاومت میتوانند بینیاز از تکنولوژیهای ویرانگر و سلاحهای کشتار جمعی، به دست آورند.
▫️یمن نشان داده است که میتوان بدون بمب اتم، دفاع اتمّ داشت. دفاعی کامل، بر پایه اصول اخلاقی، مشروعیت مردمی، محاسبات عاقلانه و انگیزههای الهی. این دفاع، نه تنها ماشین جنگ دشمن را متوقف کرده، بلکه مشروعیت اخلاقی آنان را نیز زیر سؤال برده است. از منظر رهبر انقلاب، فتح بزرگ، صرفاً تصرف یک سرزمین یا شکست دشمن در میدان نبرد نیست؛ بلکه فتحی اخلاقی و تمدنی است.
▫️فتحی که در آن انسان مسلمان، بدون آنکه به مرزهای اخلاق و انسانیت تجاوز کند، قلههای عزت و اقتدار را فتح میکند. چنین فتحی هرگز به ابزارهای صرفاً تکنیکی و مادی تنزل نمییابد. پیروزی نهایی، نه با بمباران اتمی هیروشیماوار، که با پایداری، مظلومیت مقتدر، فداکاری آگاهانه و منطق معنوی حاصل میشود.
▫️ایران اسلامی، بهویژه در عصر انقلاب، اثبات کرده که پیروزیاش نه وابسته به زرادخانه است، نه به ائتلاف قدرتهای بزرگ، نه حتی به اقتصاد کلان. پیروزی ایران، در گرو ایمان مردمی است که رهبرشان به آنها اعتماد کرده است. در این منطق، ایران صرفا با بمب اتم پیروز نیست. چرا که اگر ایران نیز مانند دشمن، در همان گام نخست و صرفا به همان منطق سلاح کشتار جمعی تن دهد، تفاوت اخلاقیاش با سلطهگران جهانی از میان خواهد رفت. ایران، از همین روست که سلاح هستهای نمیسازد، مگر زمانی که مجبور به دفاع مشروع بازدارنده باشد.
▫️رهبر انقلاب، با نگاهی فراتر از نظامیگری و دیپلماسی مرسوم، میخواهد نشان دهد که در جهان امروز – و بهویژه آینده در حال تولد – قدرت واقعی در دست ملتهایی است که اتکایشان بر نیروی اتمّ خویش است؛ یعنی تمامیت وجودی خود، سرمایههای انسانیشان، نظام ارزشیشان، و روح و ایمانشان. در پایان، آنچه رهبر انقلاب میخواهد بسازد، نه کشوری صرفا مسلح به بمب اتم، که امتِ مسلح به ایمان و عقلانیت الهی است؛ امتی که به جای تکیه بر تکنولوژی مرگ، به منطق حیات و هدایت تکیه دارد.
#یادداشت
🔸اربعین و غیبت عقل عملی
✍رسول لطفی
▫️نخست آنکه پاشنه آشیل علوم انسانی ما، غفلت عمیق از عقل عملی است. ما سالهاست در انتزاعات نظری غرق شدهایم که نسبتی با امر اجتماعی پیرامون ندارند. این شکاف میان نظر و عمل، تبدیل به یکی از مزمنترین معضلات علوم انسانی در ایران شده و نوعی تئوریزدگیِ در خلأ را رقم زده است.
▫️دوم، این ضعف در مواجهه با تجربه بینظیر اربعین نیز خود را نشان میدهد. اربعین، صرفاً یک مناسک دینی یا سفر زیارتی نیست. بلکه یک سلوک جمعی، یک اجتماع معنوی و یک تجربه تمدنی است که هنوز علوم انسانی ما نتوانسته آن را بفهمد، صورتبندی کند و به عنوان موضوعی اصیل و مستقل بشناسد.
▫️سوم آنکه اربعین نه تنها پدیدهای مذهبی، بلکه دستمایهای برای پاسخگویی به چالشهای بنیادین جامعه امروز ایران است. پس از جنگ، جامعه ما اسیر پروژه توسعه خواهی بازار آزاد شد؛ و در این فرآیند، سوژه انقلابی عدالتخواه، سرکوب و منزوی شد. نتیجهاش چیزی شد که امروز شاهدیم: فردگرایی سودمحور، نهادهای ناسازگار، و سرمایهداری غیرمتوازن. اربعین اما تجلی یک جامعه نابازار و ضد سرمایهدارانه است و انسان اربعینی، انسان یاریگر است. این ظرفیت، خود میتواند نقطه عزیمت بازسازی اجتماعی ما باشد.
▫️چهارم و بسیار مهمتر اینکه اربعین پدیدهای است که از دل زیست و تجربه انسان عراقی برآمده است. موکبها، آیین مهماننوازی، آن خلوص و فروتنی شگرف، همه و همه محصول روح و سبک زندگی انسان عراقی است. ما نمیتوانیم صرفاً با کپیبرداری از این سنت، آن را تکرار کنیم. انسان ایرانی در این میان نه باید صرفاً به تقلید یا مشارکت منفعلانه تن دهد، و نه تصور کند میتواند آن تجربه را تملک کند. بلکه وظیفه ماست که این تجربه را تئوریزه کنیم، به زبان علوم انسانی درآوریم، و با نهادسازی و دانشسازی، آن را به مدلی برای زیست اجتماعی، بازسازی دولت و ساختن جامعه مقاوم و معنوی تبدیل کنیم.
▫️اربعین همان بزنگاه پیوند تجربه، معنا و کنش است. آنگاه که علوم انسانی ما جرئت کند این تجربه را تفکر کند، شاید نخستین گامها برای بازیابی خرد اجتماعی و بنیانگذاری یک فلسفه عملیِ بومی برداشته شود.
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 historyonline.ir