واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف ۲
🔰 محصولات وزارت ارشادی که دچار اختلال بوده و تعطیل است!
👤 #سعید_مستغاثی
🔸در حالی چهارمین جشنواره فیلمهای ایرانی از ۳ تا ۷ خردادماه ۱۳۹۶ در کلن آلمان برگزار شد که ۳ دوره قبل آن نیز بحث برانگیز و مورد سؤال بود. جشنوارهای که با همکاری خانه سینما و برخی کانونهای داخلی و خارجی و همچنین بنیاد هاینریش بل آلمان و البته برخی حمایتهای دولتی برگزار شده و همواره محلی برای نمایش آثار توقیفی یا سیاه از تولیدات این سینما بوده است. اما این بار آش آنقدر شور بود که به قول معروف صدای خان هم درآمد و رسانههای خارجی حامی این فستیوال نیز زبان به اعتراض گشودند. چنانچه وب سایت رادیو آلمان (دویچه وله) در ۲۹ ماه مه ۲۰۱۷ درباره آن نوشت:
🔻«... فیلمهایی که در این دوره از جشنواره به نمایش در آمدند، به شکل ویژهای تلخ و پردرد بودند. فیلمهای اجتماعی سرانجام به فاجعه خانوادگی ختم میشوند؛ کمدیهای شاد و سبک نیز دست آخر به مصیبت و ماتم میانجامند...»
🔸از جمله آثار نمایش داده شده در این فستیوال میتوان به فیلم «یک خانواده محترم» ساخته مسعود بخشی اشاره کرد که اگرچه تولید یکی از نهادهای دولتی در دولت دهم بود اما همچنان چه در آن دولت و چه در دولت بعدی در توقیف قرار داشت. اما گویا سازمان سینمایی در دولت دوازدهم قرار بود به وضعیت آن رسیدگی کرده و به همراه سایر آثار توقیفی با حذف و اضافاتی پروانه نمایش آن را نیز صادر کند که نکرد! فیلمهایی که اغلب دارای محتوای ضد فرهنگی و غیر اخلاقی و مغایر با ارزشها و آیینهای جامعه ایرانی بودند.
🔻البته در حالی که فیلمهای ضدایرانی، نماینده سینمای ایران در جشنوارههای خارجی مانند کن شده و جایزه هم بردند و از سوی دیگر محافل معلومالحال خارجی برای سرمایهگذاری برروی تولید اینگونه فیلمها در داخل سینمای ایران، مسابقه گذاشته و با وعده جوایز و کمکهای مالی و مانند آن به جذب فیلمسازان مشغول بودند، برگزاری جشنوارهای مانند فستیوال کلن از فیلمهای معلومالحال ایرانی (که داد آن طرفیها را هم در آورد) آن هم با همکاری نهاد شبه دولتی خانه سینما (که مورد حمایت شدید سازمان سینمایی قرار داشت)، این پازل را تکمیل ساخت تا تولیدات این سینما (توقیف شده یا با مجوز) تصویری کج و معوج و باب میل کانونهای خارجی از جامعه ایرانی نشان دهد.
🔸طی روزهای ۱۱ تا ۱۵ خرداد ۱۳۹۶ به بهانه نمایش فیلمهای کارگردانان زن ایرانی در برلین، فستیوالی دیگر از سیاه نمایاندن جامعه ایرانی تحت عنوان «روزهای فیلم زنان ایران» در آن سوی مرزها و برای مخاطب خارجی برگزار شد.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001GlB
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - بخش نود و هشت
🔰 وقتی رانتخوار ضدانقلاب طلبکار هم میشود!/حکایت سینماتوگراف ۲
👤 #سعید_مستغاثی
🔸جعفر پناهی (مقلد دست چندم فیلمهای کیارستمی) که به دلیل همراهی و فعالیت در جهت فتنه 1388، به 6 سال زندان و 20 سال دوری از فعالیتهای هنری محکوم شده بود، پنجشنبه 26 مرداد 1396 و در مراسمی تحت عنوان جشن منتقدان، در حالی که به روی صحنه رفت تا دیپلم افتخار بهترین کارگردانی را به خاطر فیلم «ماجرای نیمروز» به محمد حسین مهدویان اعطا نماید، به گونهای خارج از نزاکت و عرف بینالمللی، این جایزه را به مهدویان نداد! و قصد ترک صحنه را داشت که با تلاش برخی از مجریان برنامه، دقایقی در کنار ایستاد تا مهدویان (که همچنان به وی احترام میگذاشت) از صحنه بیرون رفته و او دوباره برگردد و در برنامه اعطاء جایزه دیگری حضور داشته باشد! نکته جالب اینکه رسانهها و وب سایتهای زنجیرهای مانند رادیو زمانه، ضمن پروپاگاندا برای این خبر، اقدام پناهی را درخشش و دفاع وی از سینمای مستقل اعلام کردند!
🔸این در حالی است که اولا خود جعفر پناهی اساسا با پولها و رانتهای دولتی فیلمسازیاش را آغاز و دنبال کرد و نخستین فیلمهایش که تقلیدی محض از سینمای کیارستمی بودند را در شبکه دو سیما ساخت!
🔸او پس از آنکه فهمید کاسبی در جای دیگری پررونقتر است، دکانش را در سفارتخانهها و بالتبع جشنوارههای خارجی باز کرد و به اصطلاح به دیاثت فرهنگی و سیاسی روی آورد و این بار بودجهها را از دولتهای بیگانه و محافل وابسته به کشورهایی همچون ایتالیا و فرانسه دریافت نمود.
🔸سفارتخانههای خارجی در طول تاریخ معاصر ایران، همواره با مداخلات سیاسی و فرهنگی و اطلاعاتی، نقش مهمی را در نفوذ کشور متبوع خود در محل ماموریتشان، برعهده داشتند. چه در دوران جنگهای جهانی، چه در زمان اشغال ایران و چه در ایام مشروطیت.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001Gpy
@Kayhan_online
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب / حکایت سینماتوگراف ۲
🔰 سی و ششمین جشنواره فیلم فجر خارج از استاندارد!
👤 #سعید_مستغاثی
🔸اگرچه از گوشه و کنار شنیده شد که جشنواره فیلم فجر سی و ششم به لحاظ ساختار و محتوا با سالهای گذشته تفاوت داشته و به استانداردهای سینمایی و البته گفتمان انقلاب اسلامی (یعنی همان حلقه مفقوده دورههای پیشین) نزدیکتر است و تا حدودی نگاهی پیش داورانه به جدول نمایش فیلمها نیز موید همین مسئله بود اما متاسفانه مسائلی که پیش از شروع جشنواره اتفاق افتاد و آثاری که در روز اول برای سینمای رسانهها به نمایش درآمد، فرضیههای فوق را به شدت زیر علامت سؤال برد!
🔸واقعا شگفت آور بود که در سینمای امروز ایران و در همین جشنواره فیلم فجر چنین فاصله حیرتآوری میان آثار شرکتکننده در بخش مسابقه اصلی آن وجود داشت. چراکه در میان ۲۲ فیلم بلند داستانی که بایستی حداقل استانداردهای یک فیلم را دارا بوده تا به بخش اصلی جشنواره راه یابند، آثاری یافت میشدند که از این حداقلها فاصله بعیدی داشتند. تا آنجا که ذهن نگارنده اجازه میدهد تقریبا در هیچ یک از جشنوارههای معتبر سینمایی دنیا، چنین فاصلهای مابین فیلمهای شرکتکننده در بخش مسابقه اصلی وجود نداشته و همواره رقابت تنگاتنگ مابین این فیلمها، از هیجان فستیوالهای مهم فیلم محسوب شدهاند.
🔻از همین روی مثلا در جشنواره فیلم کن به جای اینکه مانند جشنواره فیلم فجر ۵ یا ۶ فیلم برای دریافت جایزه بهترین فیلم معرفی شوند، هر ۲۰ فیلم شرکتکننده در بخش مسابقه جشنواره کن، کاندیدای نخل طلا اعلام میشوند.
🔸اما متاسفانه در همین جشنواره سی و ششم فیلم فجر، فیلمهایی مانند «بمب، یک داستان عاشقانه» (پیمان معادی) یا «کامیون» (کامبوزیا پرتوی) و یا «جاده قدیم» (منیژه حکمت) آنچنان به لحاظ ساختار و فرم و تفکر، عقب افتاده و سخیف بودند که حتی در یک هفته فیلم دست چندم نیز قابل نمایش به نظر نمیآمدند (مگر به ضرب و زور سفارش و پارتی و روابط آنچنانی) و در مقابل چنین آثار نحیف و پس مانده، با فیلمی مانند «به وقت شام» ساخته ابراهیم حاتمی کیا رو به رو شدیم که به شیوه جشنوارههای استاندارد نه فقط یک سر و گردن بلکه فرسنگها از فیلمهای فوقالذکر بالاتر ایستاد.
🔸آثاری همچون «امیر» به لحاظ سینمایی یک اشتباه بزرگ برای سینمای ایران محسوب شده و انتخابش برای جشنواره فیلم فجر و در کنار آثاری همچون «به وقت شام» حکایت از درک بسیار پایین از سینما و جشنواره مسئولین آن داشت. مثل اینکه در جام جهانی فوتبال، تیمهایی همچون برزیل و آرژانتین و آلمان در کنار تیمهای مالدیو و گوآم و جزائر قناری قرار بگیرند!
🔸اما در یک ارزیابی اجمالی میتوان گفت با حضور فیلمی همچون «به وقت شام»و تا حدودی نیمه دوم فیلم «لاتاری» ساخته محمد حسین مهدویان و همچنین آثاری مثل «تنگه ابوقریب» (بهرام توکلی)، «سرو زیر آب» (محمد علی باشه آهنگر) و «ماهورا» (حمید زرگر نژاد)، جشنواره سی و ششم نسبت به چند سال گذشته در زمینه پرداختن به دفاع مقدس مردم ایران و همچنین برخورداری از ساختار تکنیکی استاندارد، جلوتر حرکت کرد اگرچه نسبت به سالهایی که ۱۰-۱۲ فیلم دفاع مقدس آن هم از نوع «سفر به چزابه» (رسول ملاقلیپور) و «بوی پیرهن یوسف» (ابراهیم حاتمی کیا) ساخته میشد، فاصله بسیاری داشت و البته تا زمانی که سینمای ایران به گونهای منصفانه به مقاومت مردم ایران در طول این ۴۰ سال بپردازد، راه دور و درازی باقی است.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001GtA
@Kayhan_online
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب- بخش ۱۰۰
🔰 داوری کودکانه، ارقام پنهان و سردرگمی در ساختار و محتوا/حکایت سینماتوگراف ۲
👤 #سعید_مستغاثی
🔸سی و ششمین جشنواره فیلم فجر اگرچه از بعضی جهات مانند سینمای دفاع مقدس و بازنمایی ماجراهای واقعی از چند دوره گذشته این جشنواره جلوتر بود و همچنین سعی داشت از برخی آسیبهای محتوایی یک دهه اخیر جشنواره فیلم فجر همچون محور قرار دادن موضوعاتی مانند خیانت و مهاجرت و بعضی بحرانهای محدود اجتماعی به عنوان معضلی فراگیر و همچنین پایانهای تلخ و ناامیدکننده بگریزد اما در زمینه ساختاری و البته محتوا و تم کلی جشنواره همچنان سردرگم و بلاتکلیف و غیراستاندارد یا بهتر بگوییم عقب افتاده عمل کرد.
🔸تعداد بسیاری از فیلمهای منتخب در بخش مسابقه اصلی از کمترین ساختار استاندارد سینمایی بیبهره بودند، تم و درونمایه اصلی جشنواره روشن نبود و فیلمهای متعددی برخلاف عنوان آن یعنی «فجر انقلاب اسلامی» در بخش مسابقه پذیرفته شده و بعضا جایزه هم گرفتند!
🔸در نتایج و آراء این هیئت داوری بعضا فیلمهایی مانند «لاتاری» علیرغم قوتهای بسیار در ساختار و عناصر و عوامل فنی (به نظر بسیاری از کارشناسان از جمله خود اعضای همان هیئت داوری)، اساسا در هیچ رشتهای حتی نامزد دریافت جایزه نشدند!
🔻استدلال بسیار عجیب یکی از داوران (رسول صدر عاملی) این بود که تم فیلم، آزارشان داده و درونمایه آن به ذائقه آنها خوش نیامده بود!
🔸عضو دیگر هیئت داوری یعنی جمال ساداتیان اظهار داشت که با مسئله انتقام و تم خشونت (یعنی همان تمی که تایید یا ردّش در حیطه وظائف هیئت انتخاب و مدیریت جشنواره قرار میگیرد) در فیلم «لاتاری» مخالف بوده! وی ادامه داد که به نظر او نبایستی شخصیت اصلی فیلم دست به انتقام یعنی دفاع از ناموس و حیثیت وطنش در مقابل تجاوز بیگانه میزد بلکه بایستی با مذاکره و تعامل و... آن را حل میکرد!
🔸با چنین استدلال کودکانه ای، در واقع دیگر عوامل فنی و هنری فیلم «لاتاری» نیز از ارزیابی داوران به دور ماندند! به گونهای که شبهه تحریم فیلم از سوی جشنواره (مانند آنچه سال گذشته برای «ماجرای نیمروز» اتفاق افتاد و در لحظات آخر توسط رئیس سازمان سینمایی رفع و رجوع شد) نیز قوت گرفت.
🔸در همین داوری، دلیل دریافت جایزه بهترین فیلمنامه توسط اثری بسیار ضعیف و شعاری به نام «کامیون» که نامزد دریافت 6-7 جایزه شد، از سوی یکی از داوران اینگونه ذکر شد که کامبوزیا پرتوی هرچه بنویسد و هرچه بسازد، از نظر وی عالی است! یعنی جایزه وی هیچ ربطی به قوت فیلمنامه فیلم «کامیون» نداشته است!
🔸اما در جشنواره سی و ششم هیچ آمار درصدی ارائه نشد! این درحالی است که گویا آنچنان برای فیلم سخیف و ضعیف «مغزهای کوچک زنگ زده» ساخته هومن سیّدی توّهم جوایز متعددی بهوجود آورده بودند که وقتی سیّدی ناگهان برای جایزه من درآوردی سیمرغ «هنر و تجربه»، به روی سن رفت (که خودش نیز از عنوان آن تعجب کرده بود)، به طعنه گفت: فکر کردم سالن را اشتباهی آمدم و مراسم در سالن بغلی اجرا میشود!!
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001Gxt
@Kayhan_online
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف ۲ - بخش صد و یک
🔰 تبریک! تبریک به شما! تبریک به خودم! تبریک به آنها!
👤 #سعید_مستغاثی
🔸اصغر فرهادی از سوی انستیتو فیلم دوحه (وابسته به خاندان امیر قطر) که سرمایهگذار فیلم «فروشنده» هم بود، به عنوان استاد انتخاب شد و در ماه مارس 2017 در این مؤسسه به تدریس پرداخت.
🔸این هم یک موفقیت دیگر برای فیلم «فروشنده» به شمار آمد!! فیلمساز ما برای اجرای تعهداتش نسبت به این مؤسسه قطری، برای آنها کلاس درس هم برپا کرد! این هم یکی دیگر از برکات سرمایهگذاری مؤسسه قطری یاد شده بودکه آنچنان پول خرج کرد تا نه تنها فیلم «فروشنده» بلکه هر 6 فیلم دیگری را که این مؤسسه حمایت کرده بود، در جشنواره فیلم کن 2016 موفق به دریافت جایزه شدند! با همین پولها، فیلم «فروشنده» نامزد جایزه اسکار و گلدن گلوب و امثال آن نیز شد و اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان سال 2017 را نیز دریافت کرد!
🔸در اواخر سال 1396، فهرست بلندبالای سینماگرانی که از بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه رسانههای تصویری پول دریافت کرده بودند، از سوی سازمان سینمایی انتشار یافت و واکنشهای متعددی را در میان اهل هنر و سینما برانگیخت. بیشترین واکنش نسبت به فیلمسازانی بود که ادعای مستقل بودنشان گوش فلک را کر کرده بود. اگرچه پیش از این نیز بارها و بارها نسبت به وابستگی این دسته از سینماگران مدعی، به پول دولت مطالب و مقالاتی منتشر شد ولی همواره با انکار و تکذیب این حضرات مواجه میشدیم و متاسفانه برخی سادهلوحان نیز قسمهای شداد و غلاظ آنها را باور میکردند.
🔸محسن امیریوسفی سازنده فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» و «خواب تلخ» که هر دو فیلم سالها مجوز نمایش نداشتند (فیلم «خواب تلخ» هرگز به نمایش درنیامد)، در مجموع حدود یک میلیادر و ششصد میلیون تومان بودجه دولتی دریافت کرد، درحالی که برای فیلم «خواب تلخ»، کمترین هزینه را در حد یک مسئول کفن و دفن گورستان خمینی شهر اصفهان خرج کرده بود و فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» نیز به جز چند بازیگر، هزینه چندان هنگفتی دربر نداشت.
🔸باید ذکر نمود در کشورهایی مانند ایران که صنعت سینما هنوز به حدی از رشد برای خودکفا شدن نرسیده، کمکهای دولت و نهادهایی مانند آن خالی از اشکال بوده و حتی در مواردی لازم مینماید. البته بایستی با نظارت و دقت بیشتری صورت پذیرد. اما اینکه برخی سینماگران کمکهای هنگفت مالی دولت را از کیسه ملت دریافت کرده و بر ضد خواست و عقائد و باورهای همان ملت حرکت کرده و فیلم بسازند و سپس همه چیز را انکار کرده ادعای مستقل بودن هم داشته باشند، حکایت نمک خوردن و نمکدان شکستن است.
🔸اما نکته بامزهتر به یکی دیگر از مدعیان سینمای مستقل بازمی گردد. او علاوهبر حدود یک میلیارد و نیم میلیون تومان که بابت برخی فیلمهایش گرفت، برای فیلمی به نام «لطفا بدون گناه» رقم 400 میلیون تومان از بنیاد فارابی پول دریافت کرد، در حالی که هیچ نشانی از تولید و ساخت فیلم یاد شده وجود ندارد! و برای فیلم دیگری به نام «مردی بدون سایه که در جشنواره سی و هفتم فیلم فجر نمایش داده شد، نیز 510 میلیون تومان دریافت نمود که علیرغم صدور پروانه ساخت، یک سال و اندی برای هزینه آن و ساخت فیلم، تاخیر داشت! در واقع این به اصطلاح سینماگر مستقل روی دست همه رفقای مستقلش زد و برای فیلمهای نساخته هم بودجه گرفت!
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001H0a
@Kayhan_online
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - بخش صد و دو
🔰 جشنوارهای که هنوز تکلیفش با خودش روشن نیست!/حکایت سینماتوگراف ۲
👤 #سعید_مستغاثی
🔸آیا باور کردنی است در دورهای از همین بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر (که پس از سال ۱۳۹۴، به صورت مستقل و تحت عنوان جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد) و در بخش اصلی مسابقه آن که امروز به نام «سینمای سعادت» معروف شده، قسمت سوم فیلم «ارباب حلقهها» به نام «بازگشت پادشاه» با فیلمهایی مانند «گاو خونی» (بهروز افخمی) رقابت میکرد؟! فیلمی که از حدود چند ماه قبلش در هزاران سالن سینمای سراسر جهان و در اغلب کشورها به نمایش درآمد و نسخه ویدئویی آن را هم بسیاری از فیلم بینهای خودمان دیده بودند که در همان روزها هم در مراسم اسکار ۱۱ جایزه دریافت کرد. قطعا هیچکدام از تهیه کنندگان فیلم از فران والش (نویسنده فیلمنامه و همسر پیتر جکسن) و تا خود پیتر جکسن و البته کمپانیهای تهیه و پخش آن مثل برادران وارنر و نیولاین باخبر نبودند که فیلمشان در جشنوارهای در این گوشه دنیا قرار است در بخش مسابقه با ۲۳ فیلم دیگر رقابت کند!
🔸خوشبختانه مدتی است چنین مضحکهها و سیاه بازیهایی در بخش خارجی جشنواره فیلم فجر وجود نداشته و مسئولین آن با همه کاستیهایی که هنوز در ساختار و محتوای آن موج میزند ولی خود را از شر فیلمهایهالیوودی و البته آثاری که بدون تمایل سازندگانش و از کنار خیایان خریداری شده باشد، خلاص کردند!
🔸اما ساختار سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر نیز همچنان دچار مشکل اساسی بود؛ از لوگوی جشنواره گرفته (که در اصل متعلق به جشنواره «فرایبورگ»، جشنوارهای درجه دوم در سوییس است) تا انتخاب داورانش که برخلاف جشنوارههای مشابه از میان فیلمسازان شناخته شده و فعال با کارنامه حداقل قابل قبول در دو سه سال اخیر، برگزیده نشدند تا پوستر جشنواره که بازهم برخلاف استاندارد یک فستیوال فیلم، ارتباطی با فیلم و سینما و وابستههای آنها نداشت.
🔸بخش مهم دیگر سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر، حضور تعداد قابل توجهی از مهمانان خارجی بود که اگرچه مانند دیگر جشنوارههای مشابه خارجی از وجود سوپراستارهای روز بیبهره بود و بازیگران دعوت شده مثل فرانکو نرو و ژان پی یر لئو نیز از سکه افتاده و مدتها از دوران محبوبیتشان گذشته اما در میان آنها، سینماگران شناخته شدهای همچون الیور استون، توماس ماخ (فیلمبردار برخی آثار ورنر هرتزوگ)، لری اسمیت (فیلمبردار و نور پرداز برخی آثار استنلی کوبریک)،»مگاتن» نام هنری کارگردان فیلمهای اکشن مانند»ربوده شده»، نیکولا پیووانی (آهنگساز برخی آثار فلینی و برادران تاویانی و...)، روبرتو پرینانی (تدوینگر معروف ایتالیایی و آثار فیلمسازانی مثل اروسن ولز) دیده میشدند.
🔸اما متاسفانه در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر، این ابتدائیترین خط استاندارد جشنوارههای بینالمللی هم رعایت نشد و اگرچه مهمانان معروف ربطی به آثار حاضر در بخشهای مختلف جشنواره نداشتند اما متولیان جشنواره هم کوچکترین ابتکاری به خرج نداند که مثلا با حضور الیور استون، بخشی تحت عنوان مرور برآثار وی در برنامههای جنبی جشنواره بگنجانند تا اینکه حضور وی و هزینه هنگفتی که برای دعوت و اقامت او تقبل شده، وجه تسمیهای هم پیدا کند. مانند این است که یک تیم فوتبال به مسابقات و لیگی دعوت شوند ولی در هیچ مسابقهای بازی نکند!
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001H4P
@Kayhan_online
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - بخش صد و دو
🔰 جشنوارهای که هنوز تکلیفش با خودش روشن نیست!/حکایت سینماتوگراف ۲
👤 #سعید_مستغاثی
🔸آیا باور کردنی است در دورهای از همین بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر (که پس از سال ۱۳۹۴، به صورت مستقل و تحت عنوان جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد) و در بخش اصلی مسابقه آن که امروز به نام «سینمای سعادت» معروف شده، قسمت سوم فیلم «ارباب حلقهها» به نام «بازگشت پادشاه» با فیلمهایی مانند «گاو خونی» (بهروز افخمی) رقابت میکرد؟! فیلمی که از حدود چند ماه قبلش در هزاران سالن سینمای سراسر جهان و در اغلب کشورها به نمایش درآمد و نسخه ویدئویی آن را هم بسیاری از فیلم بینهای خودمان دیده بودند که در همان روزها هم در مراسم اسکار ۱۱ جایزه دریافت کرد. قطعا هیچکدام از تهیه کنندگان فیلم از فران والش (نویسنده فیلمنامه و همسر پیتر جکسن) و تا خود پیتر جکسن و البته کمپانیهای تهیه و پخش آن مثل برادران وارنر و نیولاین باخبر نبودند که فیلمشان در جشنوارهای در این گوشه دنیا قرار است در بخش مسابقه با ۲۳ فیلم دیگر رقابت کند!
🔸خوشبختانه مدتی است چنین مضحکهها و سیاه بازیهایی در بخش خارجی جشنواره فیلم فجر وجود نداشته و مسئولین آن با همه کاستیهایی که هنوز در ساختار و محتوای آن موج میزند ولی خود را از شر فیلمهایهالیوودی و البته آثاری که بدون تمایل سازندگانش و از کنار خیایان خریداری شده باشد، خلاص کردند!
🔸اما ساختار سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر نیز همچنان دچار مشکل اساسی بود؛ از لوگوی جشنواره گرفته (که در اصل متعلق به جشنواره «فرایبورگ»، جشنوارهای درجه دوم در سوییس است) تا انتخاب داورانش که برخلاف جشنوارههای مشابه از میان فیلمسازان شناخته شده و فعال با کارنامه حداقل قابل قبول در دو سه سال اخیر، برگزیده نشدند تا پوستر جشنواره که بازهم برخلاف استاندارد یک فستیوال فیلم، ارتباطی با فیلم و سینما و وابستههای آنها نداشت.
🔸بخش مهم دیگر سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر، حضور تعداد قابل توجهی از مهمانان خارجی بود که اگرچه مانند دیگر جشنوارههای مشابه خارجی از وجود سوپراستارهای روز بیبهره بود و بازیگران دعوت شده مثل فرانکو نرو و ژان پی یر لئو نیز از سکه افتاده و مدتها از دوران محبوبیتشان گذشته اما در میان آنها، سینماگران شناخته شدهای همچون الیور استون، توماس ماخ (فیلمبردار برخی آثار ورنر هرتزوگ)، لری اسمیت (فیلمبردار و نور پرداز برخی آثار استنلی کوبریک)،»مگاتن» نام هنری کارگردان فیلمهای اکشن مانند»ربوده شده»، نیکولا پیووانی (آهنگساز برخی آثار فلینی و برادران تاویانی و...)، روبرتو پرینانی (تدوینگر معروف ایتالیایی و آثار فیلمسازانی مثل اروسن ولز) دیده میشدند.
🔸اما متاسفانه در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر، این ابتدائیترین خط استاندارد جشنوارههای بینالمللی هم رعایت نشد و اگرچه مهمانان معروف ربطی به آثار حاضر در بخشهای مختلف جشنواره نداشتند اما متولیان جشنواره هم کوچکترین ابتکاری به خرج نداند که مثلا با حضور الیور استون، بخشی تحت عنوان مرور برآثار وی در برنامههای جنبی جشنواره بگنجانند تا اینکه حضور وی و هزینه هنگفتی که برای دعوت و اقامت او تقبل شده، وجه تسمیهای هم پیدا کند. مانند این است که یک تیم فوتبال به مسابقات و لیگی دعوت شوند ولی در هیچ مسابقهای بازی نکند!
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001H4P
@Kayhan_online
حکایت سینماتوگراف ۲
🔰 باز هم جشنوارههای سیاه و سفارشهای سفارتی
👤 #سعید_مستغاثی
🔸مراسم اهداء جوایز هفتمین دوره جشنوارهای موسوم به «فیلمهای ایرانی استرالیا» در اردیبهشت 1397 در باغ سفارت این کشور برگزار شد و برخی فیلمهای ایرانی سالهای گذشته طی این مراسم جایزه دریافت کردند. گویا این جشنواره در ماه آبان سال 1396 با نمایش 11 فیلم ایرانی در برخی از شهرهای استرالیا توسط دولت ایالت «کویینزلند» از مهمترین استانهای این کشور برگزار شده بود. فردی ایرانی تبار به نام «آرمین میلادی» از طرف این دولت، برگزارکننده جشنواره بود. میلادی به عنوان دلال فیلم، آثار خاص از فیلمسازان ایرانی و برخی کشورهای دیگر را در استرالیا به نمایش گذاشته و در این مسیر حتی از برخی عناصر معلومالحال نیز استفاده کرده، از جمله فیلمی به نام «رویاهای دور» باشرکت محسن نامجو (خواننده فحاش به باورهای مردم).
🔸کمی دقت در فیلمهای به نمایش درآمده و همچنین آثار برگزیده نشان میداد که این آثار تقریبا از یک طیف خاص انتخاب شدند که بیشتر به بهانه فیلمهای اجتماعی، به نمایش فلاکت و مصیبت و فقر و نابسامانی پرداخته و جای فیلمهایی که به نحوی از انحاء به گفتمان انقلاب و مردم نزدیک است، در میان آنها خالی بود.
🔸دوره پنجم فستیوال فیلمهای سینمای ایران در کلن آلمان طی روزهای 17 تا 21 ماه مه 2018 (27 تا 31 اردیبهشت 1397) برگزار شد. در این دوره چند فیلم کوتاه به همراه 13 فیلم بلند به نمایش در آمدند. فیلمهایی مانند «خوک» (مانی حقیقی)، «کله سرخ» (کریم لک زاده)، «لِرد» (محمد رسول اف)، «هندی و هرمز» (عباس امینی)، «اسرافیل» (آیدا پناهنده)، «تابستان داغ» (ابراهیم ایرج زاد) که اغلب تصویر واقعی از جامعه ایرانی نمایش نداده و به جعل تصاویری سیاه و چرک و فاجعه بار از این جامعه پرداخته بودند. برخی از آنها نیز مانند «لِرد» نه تنها پروانه ساخت و نمایش نداشتند بلکه بخشی از آن در حمایت از فرقه بهائیت ساخته شده بود.
🔸چنانچه وب سایت رادیو آلمان (دویچه وله) و وب سایت رادیو فرانس(rfi) به انتقاد از فیلمهای ایرانی نمایش داده شده در آن پرداخته و آنها را «تلخ و پر درد» و همچنین «ملال انگیز و در مواردی خشن و مازوخیستی» توصیف کردند که توضیح آن در صفحههای پیشین آمد.
🔸جشنواره فیلمهای ایرانی در کلن که 9 تا 11 آذرماه سال 1397 در «سینما پلاست» این شهر برگزار شد، در سالهای گذشته نیز اغلب محل نمایش فیلمهای توقیفی و یا ضدایرانی بود که از فرط سیاهنمایی بعضا سر و صدای برخی از نشریات و ناظران خارجی را نیز درآورد. فی المثل وب سایت رادیو «دویچه وله» دو سال قبل، بعد از نمایش فستیوال فیلمهای ایرانی در کلن نوشت:
«...فیلمهای ایرانی به شکل ویژهای تلخ و پردرد هستند... فیلمهای اجتماعی به فجایع خانوادگی ختم میشوند و کمدیهای شاد و سبک به مصیبت و ماتم منتهی میگردند...»
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001H7S
@Kayhan_online
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب -بخش صد وچهار
🔰 دکانی دو نبش به نام هنر و تجربه -حکایت سینماتوگراف ۲
👤 #سعید_مستغاثی
🔸مؤسسه هنر و تجربه و گروهی به همین نام در سال ۱۳۹۳ با بودجه دولتی تاسیس شد و در همان سال با ۴ سالن سینما در تهران (آزادی و کوروش و خانه هنرمندان و موزه سینما) و یک سالن در پردیس سینمایی هویزه مشهد، برنامه نمایش خود را آغاز کرد. اعضای هیئتمدیره این گروه عبارت بودند از هوشنگ گلمکانی (سردبیر ماهنامه فیلم که در دهه ۶۰ به سینمای گلخانهای ایران، سینمای امثال تارکوفسکی و پاراجانف را تحمیل کردند و ذائقه فیلمساز جوان ایران را با سبک شبه عرفانی امثال آنها پر کردند)، جعفر صانعی مقدم (که سالها متولی انجمن سینمای جوان و تربیت جهت دار و غرب گرایانه نسل جوان سینماگران بود)، امیر حسین علم الهدی (یکی از مدیران همیشه روی نیمکت سالهای متوالی و متمادی این سینما که برخی اوقات توی زمین بازی میکند و برخی وقتها هم کنار زمین خودش را گرم میکند!!)، شهرام مکری (از دست پروردگان انجمن به اصطلاح سینمای جوان و جعفر صانعی مقدم با فیلمهایی مثل «گربه و ماهی» و «هجوم» که نامزد دریافت جایزه فیلم همجنس بازانه جشنواره برلین در سال ۱۳۹۶ شد!).
🔸گروه هنر و تحربه در واقع شکل تغییر یافته همان فیلمهای موسوم به مخاطب خاص یا سینمایی بود که در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی به سینمای هنری اروپا مشهور شد. اما در ایران گروهی به تقلید از برخی فیلمسازان اروپایی و به بهانه سینمای مثلا ضد قصه، آثاری را جلوی دوربین بردند که کمترین قرابتی با سینما و هنر هفتم نداشت. در واقع آنها بیسوادی و نابلدی خود را تحت عنوان این نوع سینما به خورد مخاطب میدادند، منکر سینمای قصه گو میشدند، در حالی که حتی عاجز از بیان سینمایی یک خط قصه بودند.
🔸حرف آنها این بود که اگر مخاطب از فیلم و سینمای ما چیزی نمیفهمد، این به دلیل نافهمی و هوش وذوق هنری سطح پایین اوست و اساسا ما برای امروز و این مکان فیلم نساختیم. آنها مدعی بودند که سینمای به اصطلاح هنریشان ممکن است در یک زمانی دیگر و مکانی دیگر مخاطب خود را پیدا کند، مخاطبی به اصطلاح فرهیخته و فیلسوف و عارف و.... و این در حالی بود که اثر آنها خالی از هرگونه استعداد هنری یا ظرفیت سینمایی بود.
🔸این دکان در سالهای بعد شکل و شمایلی دیگر یافت و هر بار نیز عنوانی جعلی به آن میبستند، گاهی به عنوان سینمای هنری و زمانی سینمای معناگرا و حتی در این روزها بیشتر نام سینمای اجتماعی را برخود دارد، در حالی که سازندگانش، کمترین اطلاع و سواد را حتی درباره اجتماع پیرامون خود دارند و از همه مهمتر که از سینما به اندازه یک دانشآموز دبیرستانی نیز نمیدانند!!
🔸لازم به ذکر است که هدر دادن بیتالمال توسط مؤسسه هنر و تجربه (که سالهاست بودجههای میلیاردی را صرف تولید سیاه مشقهای ضعیف و مسئله دار کرده) به همین موارد ختم نشده و روز چهارشنبه 12 دی ماه 1397 نیز مراسم جشنی برای سالگرد تولد بهرام بیضایی، کارگردان فراری از وطن که اینک از طریق افراد معلومالحالی همچون عباس میلانی و مؤسسه صهیونیستی هوور در آمریکا مشغول کار است، در خانه هنرمندان برگزار نمود.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001HCk
@Kayhan_online
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف ۲ - بخش صد و پنج
🔰 خوابهای آشفته دو روز نخست جشنواره سی و هفتم
👤 #سعید_مستغاثی
🔸به نظر رسید که مسئولین سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، برخلاف هرسال تصمیم گرفته بودند از همان آغاز تکلیف خود را با انقلاب و چهلمین سالگردش روشن کنند. اگرچه برخی براین باورند از مدتها پیش این موضوع روشن شده بود، از همان زمانی که در میان آثار تولیدی امسال هیچ اثری مناسب انقلاب اسلامی و چهلسالگی آن دیده نشد. باز هم ما خوش باور بودیم و فرض کردیم که شاید متولیان جشنواره به هرحال برای به اصطلاح سورپرایز جماعت، این بار سلیقه و هوش به خرج داده و خواستهاند هنگام معرفی فیلمهای بخشهای مختلف، ناگهان برگهای برنده را از آستین خود خارج کرده و همه را غافلگیر کنند!
🔸اما دریغ که هنگام معرفی فیلمها نیز هیچ فیلمی ولو یک عدد را به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و ۴۰ سال مقاومت و ایثار و فداکاری ملت ایران و جانبازی و رشادت شهدای این مردم، رویت نکردیم. اگرچه از یکی دو فیلم مانند «ماجرای نیمروز ۲» سخن رفت یا فیلمی که گویا به قضیه دستگیری عبدالمالک ریگی میپرداخت و گفتند که بالاخره چنین فیلمهایی هم به گونهای به انقلاب اسلامی و فراز و نشیبهای آن مربوط میشود و ولی از میان بیش از سی و چند فیلم دیگر چی....؟
🔸اما حرکت دوم مسئولین و متولیان جشنواره فیلم فجر سی و هفتم در گرامیداشت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، تجلیل و بزرگداشت 3-4 تن از سینماگران بود که هیچ ربطی به انقلاب و فیلمهای انقلابی نداشته و بیشتر ریشه در سینمای قبل از انقلاب و رژیم گذشته داشتند. جای داشت در چنین برههای از انقلاب، هنرمندانی مورد تجلیل قرار گیرند که دستی در ساخت و پرداخت آثار سینمای انقلاب داشتهاند ولی متاسفانه حکایت تلخ جشنواره فیلم فجر ما همچنانکه از همان آغاز راه و به اصطلاح بای بسم الله شروع شده بود، برای چهلمین سال انقلاب نیز از همان مراسم افتتاحیه، تلخ شد!
🔻یعنی هنوز در مراسم افتتاحیه جشنواره، خودمان را روی صندلیها جا به جا نکرده بودیم که فاطمه معتمد آریا به عنوان یک بازیگر دوران انقلاب و برای تجلیل از فعالیتهای سی ساله سینماییاش روی صحنه دعوت شد اما گفت چهل است ما را متوقف کردهاند!
🔸بالاخره مسئولان برگزاری جشنواره در همان مراسم افتتاحیه نیش و کنایه خود را به انقلاب و چهلمین سالگردش زدند و از پول و کیسه بیتالمال نتیجه خون و ایثار صدها هزار شهید و مجروح و جانباز و جاوید الاثر از بهترین فرزندان این ملت را به تمسخر گرفته و یاد رژیم شاهنشاهی را گرامی داشتند!!
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001HFA
@Kayhan_online
چهل و سومین جشنواره فیلم فجر–۳
🔰 یادشان رفته که تحریم و تهدید کردند؟!
👤 #سعید_مستغاثی
🔸هنوز از سال ۱۴۰۱ و وقایع پاییز آن چندان فاصله نگرفتهایم و یادمان هست چه اتفاقاتی افتاد و برخی در این سینما چه کردند. افرادی بودند که دلخوش به درهم ریختن مملکت، حضور در سینمای ایران و جشنواره فیلم فجر را تحریم کردند، بودند حضراتی که میگفتند همین یکی دو ماهه کار تمام است و بعضا فیلمهایشان را در دو نسخه با حجاب و بیحجاب فیلمبرداری کردند و حتی برخی صحنههای خود را کاملا بیحجاب گرفتند! و حالا برگشتهاند سرجای اول و تازه طلبکار هم هستند که چرا فیلمشان در جشنواره فجر نیست یا در بخش مسابقه حضور ندارد!! و بعضا برای این حضور به خواهش و تمنا افتادهاند!!
🔸یادتان هست اوضاع به حدی رسید که دیگر کسی به همین سادگی نمیتوانست کار کند و در واقع صدور پروانه فیلمسازی از سازمان سینمایی به برنامهریزان کف خیابانها و رسانههای زنجیرهای و کانونهای ادارهکننده آنها انتقال یافته بود؟ که اگرچه کلی ادعای دموکراسی و حقوق بشر و آزادی داشتند اما در واقع به دیکتاتوریترین شکل، مانع تولید و ساخت فیلمها میشدند و هرکسی هم جرات فیلم ساختن یا ارائه فیلمنامه پیدا میکرد را با رکیکترین فحاشیها و تهمتهای سنگین و حتی برخورد فیزیکی مواجه میساختند.
🔸اما با چنین اوضاعی جشنواره فیلم فجر به خوبی برگزار شد و ما بازهم تا نیمههای شب فیلمها را میدیدیم تا به اکران نوروز ۱۴۰۲ رسیدیم. با توجه به شرایط پر اضطرابی که اهالی سینما که در جشنواره فیلم فجر پشت سر گذاردند و فیلمنامههایی که مدتی به دلیل ترس و وحشت و ارعاب ایجاد شده توسط حضرات آزادیخواه، بلوکه شد، به دلیل همان بگیر و ببندها و ارعاب و وحشت جاری، پیشبینی مثبتی در میان نبود. اما طرفه آنکه نوروز ۱۴۰۲ و پس از آن دوران رونق سینمای ایران شد و به تدریج آبها از آسیاب افتاد.
🔸شاید یکی از بهترین فیلمهای جشنواره امسال ساخته دانش اقباشاوی، فیلمساز جوان و خوش ذوق جنوبی باشد که پیش از این یکی از اپیزودهای فیلم «هیهات» و همچنین فیلم «تاج محل» را ساخته است.
🔻فیلم «اسفند» که نام قبلیاش «قرارگاه سری» بود درباره یکی از شگفت انگیزترین فرماندهان و ماجراهای ۸ سال دفاع مقدس است. ماجرای سردار هور شهید علیهاشمی که پیکرش پس از ۲۲ سال مفقودی به میهن بازگشت. سرداری که علاوهبر فرماندهی در محورها و عملیات و قرارگاههای مختلف، چند سال فرماندهی «قرارگاه سری نصرت» را برعهده داشت که برای شناسایی هورالعظیم و ارتباط با اعراب محلی جهت طراحی و انجام عملیات آبی خاکی مانند عملیات خیبر بنا شد.
https://kayhan.ir/001HM0
@Kayhan_online
چهل و سومین جشنواره فیلم فجر–۴
🔰 زور و ضرب شبهروشنفکرها در میدان انیمیشن
👤 #سعید_مستغاثی
🔸انیمیشن «شاهزاده روم» خیلی زود و برخلاف همه پیشبینیها، در اکران عمومی فروش میلیاردی را پشت سر گذارد و مخاطبان بسیاری خصوصا از گروه کودکان را به خود جذب کرد. پس از آن ساخت آثار انیمیشنی داستانی بلند، توسط گروهی از سینماگران جوان انقلابی ادامه یافت و آن سد ۶۰ ساله برای همیشه توسط بچههای حزباللهی از مقابل سینمای پویانمایی ایران که در چنبره عدهای شبه روشنفکر پرمدعا ولی بیخاصیت گرفتار آمده بود، برداشته شد.
🔸در دوران سینمایی دولت سیزدهم هم حمایت خاصی از پویانمایی به عمل آمد و هر سال در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان و همچنین در جشنواره فیلم فجر، پویانماییهای بلند سینمایی جذاب و پرمخاطب حضور داشتند؛ مانند «پسر دولفینی»، «ببعی قهرمان»، «شمشیر و اندوه»،«شنگول و منگول»، «ساعت جادویی» و «بچه زرنگ» که برای نخستین بار به عنوان یک انیمیشن در جشنواره سال ۱۴۰۱ در کنار دیگر فیلمهای بخش مسابقه قرار گرفت و نامزد ۷ سیمرغ بلورین از جمله بهترین فیلم و کارگردانی و فیلمنامه شد و سرانجام جایزه ویژه هیئت داوران را دریافت نمود.
🔸اما در کنار این سینمای انیمیشنی متعلق به جبهه فرهنگی انقلاب، برخی نیز با تکیه بر همان عقبه شبه روشنفکری فعالیت کردند، از جمله؛ آنها که با بودجه شرکتهای دانش بنیان، اقدام به تولید انیمیشن با موضوعاتی برخلاف ارزشهای فرهنگی جامعه و مردم ایران نمودند و با حمایتهای آشکار و پنهان، آثاری مثل «آخرین داستان» تولید نمودند که علیرغم پروپاگاندای شدید رسانههای زنجیرهای، نه به آن استقبال و فروش انیمیشنهایی همچون «شاهزاده روم» دست یافتند (فروشی حدود ۱۰ درصد آن را کسب کردند!) و نه حتی امتیازی در حد و اندازه آنها در وب سایتهای تخصصی به دست آوردند!
https://kayhan.ir/001HNJ
@Kayhan_online