eitaa logo
🌱 راه ؛ رشدآگاهانه_هوشمندانه🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
162 فایل
🪐 راه مسیری که با تیم متخصص در حوزه خانواده و سبک زندگی 💪 و با راهبری دکتر حانیـه مازارچی میتونی آگاهانه رشد کنی 🌱 و هوشمندانه از زندگی لذت ببری با ما هـــــــم راه شو 🦋 ♥️ راه ارتباطی @Nasibeh24 🏡 رویشکده مادر و کودک راه @raah_mom_kids
مشاهده در ایتا
دانلود
📣📣📣 روزهای هفته عفاف و حجاب را با یاد و نام شهیده های انقلاب ، دفاع مقدس ، عفاف و حجاب شروع نماییم : 🔰شنبه : شهیده مروه الشربینی اولین شهیده حجاب در آلمان 🔰یکشنبه : شهیده معصومه آرامش 🔰دوشنبه : شهیده ناهید فاتحی کرجو 🔰سه شنبه : شهیده زینب کمایی 🔰چهارشنبه : شهیده نسرین افضل 🔰پنجشنبه : شهیده عصمت پور انوری 🔰جمعه : شهیده طیبه واعظی ✅دسترسی به وصیت نامه و زندگینامه شهدای ذکر شده به آسانی با یک سرچ ساده امکان پذیر است 👌 خورشیدخانه بخشی کوچکی از زندگی نامه شهیده هر روز نام گذاری شده بارگذاری می کند. با چون خورشید بدرخشید ‎‎‎‎┄┄┅┅❅☀️🌱☀️❅┅┅┄┄ 🔅@khrshidkhane
🌱 راه ؛ رشدآگاهانه_هوشمندانه🇮🇷
📣📣📣 روزهای هفته عفاف و حجاب را با یاد و نام شهیده های انقلاب ، دفاع مقدس ، عفاف و حجاب شروع نماییم
🔰شنبه 🌱🌱مروه شربینی در سال ۱۹۷۷ میلادی در شهر اسکندریه مصر در خانواده‌ای علمی و تحصیل‌کرده متولد شد. پدر وی علی شربینی و مادرش لیلا شمس هر دو شیمی‌دان بودند. مروه در سال ۱۹۹۵ از کالج انگیسی دختران فارغ التحصیل شد و سپس در دانشگاه اسکندریه داروسازی خواند و در سال ۲۰۰۰ در رشته علوم دارویی مدرک کارشناسی دریافت کرد. وی غیر از موفقیت در زمینه علمی در فعالیت‌های ورزشی نیز مشارکت داشت و از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹ عضو تیم ملی هندبال مصر بود. همسرش "علوی علی اکاز" وابسته فرهنگی مصر در یکی از دانشگاه‌های آلمان بود و با استفاده از بورسیه تحصیلی که از موسسه ماکس پلانک شهر درسدن گرفته بود در رشته مهندسی ژنتیک مشغول به تحصیل بود. مروه در سال ۲۰۰۵ با شوهرش، علی اکاز به برمن در آلمان نقل مکان کرد و سه سال بعد، این زن و شوهر به همراه پسر دو ساله‌شان مصطفی به درسدن رفتند؛ زیرا اکاز یک فرصت پژوهش دکترا در موسسه ماکس پلانک به دست آورده بود وقرار بود تا چند روز پیش از شهادت مروه از تز دکتری خود دفاع کند. مروه نیز در بیمارستان دانشگاه درسدن و در یک داروخانه محلی کار می‌کرد تا بتواند طرح کارآموزی خود را در آلمان به پایان برساند. به گزارش فارس، "ليلا شمس" مادر الشربيني به روزنامه مصري "الوفد" گفت كه دخترش به دليل داشتن حجاب در پيدا كردن شغلي در آلمان مشكل داشت. وي افزود: يكي از كارفرماها به وي پيشنهاد داده بود براي يافتن شغل روسري را از روي سر خود بردارد اما وي پاسخ منفي به اين درخواست داده بود. زمانی‌که مروه در پارک با پسرش بازی می‌کرده، آلکس او را مورد توهین قرار داده و بخاطر حجاب مروه او را تروریست و فاحشه اسلامی خطاب کرده‌ است». شما باشید چه کار می کنید کشوری مثل آلمان، اروپا مهد حقوق بشر، و...! بهترین کار این است که به دادگاه مراجعه کنید و اقامه دعوا کنید. مروه هم همین کار را کرد و دادگاه هم الکس را به 750 یورو جریمه کرد. اما الکس درخواست استیناف داد و در دادگاه استیناف هم با چاقو افتاد به جان مروه 32 ساله چهار ماهه باردار را با 18 ضربه او را از پای درآورد. حتی وقتی شوهر مروه به کمک همسرش رفت با شلیک مأموران انتظامی آلمان زخمی شد و همه این اتفاق ها جلوی چشم فرزند خردسال این خانواده رخ داده است. این خبر بعد از چند روز در مصر و کشورهای مسلمان دیگر می پیچد و موج اعتراض همه جا را فرا می گیرد. در مصر به خانم شربینی لقب شهید حجاب می دهند و در مراسمی باشکوه بدنش را به خاک می سپارند. طبق معمول رسانه های خبری دنیا این اتفاق را سانسور می کنند. با چون خورشید بدرخشید ‎‎‎‎┄┄┅┅❅☀️🌱☀️❅┅┅┄┄ 🔅@khrshidkhane
🌱 راه ؛ رشدآگاهانه_هوشمندانه🇮🇷
📣📣📣 روزهای هفته عفاف و حجاب را با یاد و نام شهیده های انقلاب ، دفاع مقدس ، عفاف و حجاب شروع نماییم
🔰یکشنبه 🌱🌱شهید عفاف معصومه آرامش در بروجن شهري سنتي و صميمي حدود 60 كيلومتري شهركرد به كتابخانه اي زيبا و پربار ميرسي كه بر سينه آن نوشته اند : كتابخانة معصومه آرامش مي پرسي معصومه كيست؟مي گويند دختري كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد او كتابخانه !!! دختري كه به قرآن عشق مي ورزيد ، شيفته نهج البلاغه بود و فرصت هاي خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند و با تأمل هاي ژرف به جست و جوي ناشناخته ها ميپرداخت و شور يافتن و تكاپوي فهميدن قانون زندگيش بود. چندين بار در شهرستان و استان در مسابقات نهج البلاغه مقام آورده بود. نوشته هاي زيبا داشت و ناگهان ... يك روز در كتابخانه غرق مطالعه بود.كم كم خلوت كتابخانه مستخدم كتابخانه را كه شرارة شهوت از او جهنمي متحرك ساخته بود برانگيخت تا به حريم عصمت و پاكي دختر دست تعدي بگشايد. معصومه ناگهان او را مقابل خود ديد : خواهش شيطاني شعله در چشمانش انداخته بود چنگ انداخت و معصومه و عصمتش به مقابله ايستادند . كوشيد تا خود را از چنگال او برهاند و اين مقاومت او حماسة اخلاقي را رقم زد و معصومه "شهيد پاكدامني" خود شد. كارد به حلقومش نشست و او كه با نهج البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را مي شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهي نداد. چند روز بعد پيكر او كه در چادر عفافش پيچيده و ضربات كارد جاي جاي بدن مطهرش را شكافته بود در گوشه اي پيدا شد و قاتل در ميدان شهر به دار مجازات آويخته شد. بار ديگر شيطان نفس ،دست از آستين انسان نمايي گمراه برون آورد و فرشته اي معصوم كه تنها جرمش تقوا و پاكدامني بود را مظلومانه شهيد كرد . پاسداري را كه تا آخرين لحظه حيات پر افتخارش از سنگر عفاف و حجاب دفاع مي كند و با مرگ با عزت و قهرمانانه اش ، وفاداريش را به عقيده اش به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)"و دفاع از ارزشهاي مقدس اسلام به اثبات ميرساند. سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولي شگرف در منطقه آفريد اما دريغا كه بازتاب و تبليغ كافي نداشت . با چون خورشید بدرخشید ‎‎‎‎┄┄┅┅❅☀️🌱☀️❅┅┅┄┄ 🔅@khrshidkhane
🌱 راه ؛ رشدآگاهانه_هوشمندانه🇮🇷
📣📣📣 روزهای هفته عفاف و حجاب را با یاد و نام شهیده های انقلاب ، دفاع مقدس ، عفاف و حجاب شروع نماییم
🔆🔆🔆 🔆🔆 🔰دوشنبه 🌱🌱 شهید ناهید فاتحی کرجو ناهيد فاتحي كرجو در چهارمين روز از تير ماه سال 1344 در شهر سنندج در ميان خانواده اي مذهبي و اهل تسنن به دنيا آمد. پدرش محمد از پرسنل ژاندارمري بود و مادرش سيده زينب، زني شيعه، زحمتكش و خانه دار بود كه فرزندانش را با عشق به اهل بيت (علیه السلام) بزرگ مي كرد. ناهيد كودكي مهربان، مسئوليت پذير و شجاع بود كه در دامان عفيف مادر، با رشد جسم، روح معنوي خود را پرورش مي­داد. آن قدر در محراب عبادت با خدا لذت مي­برد كه به پدرش گفته بود: «اگر از چيزي ناراحت و دلتنگ باشم وگريه كنم، چشمانم سرخ مي شود و سرم درد مي گيرد. اما وقتي با خدا راز و نياز كرده و گريه مي­كنم، نه خسته ام، نه سردرد و ناراحتي جسمي احساس مي كنم، بلكه تازه سبك تر و آرام تر مي­شوم».   نوجواني از جنس ايمان و شهامت با شروع حركت هاي انقلابي مردم ايران، ناهيد هم به سيل خروشان انقلابيون پيوست و با شركت در راهپيمايي ها و تظاهرات ضد طاغوت در جرگه دختران مبارز كردستان قرارگرفت. روزي با دوستانش به قصد شركت در تظاهرات عليه رژيم به خيابان هاي اصلي شهر رفت. لحظاتي از شروع اين خيزش مردمي نگذشته بود كه مأموران شاه به مردم حمله كردند. آنها ناهيد را هم شناسايي كرده بودند و قصد دستگيري او را داشتند كه با كمك مردم از چنگال آن دژخيمان فرار كرد. برادرش مي گويد؛ «آن شب ناهيد از درد نمي توانست درست روي پايش بايستد. بر اثر ضربات ناشي از باتوم، پشتش كبود رنگ شده بود».  بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و شروع درگيري هاي ضد انقلاب در مناطق كردستان، همكاري اش را با نيروهاي ارتش و بسيج و سپاه آغازكرد. شروع اين همكاري، خشم ضد انقلاب به خصوص گروهك كومله را كه زخم خورده فعاليت هاي انقلابي اين نوجوان و ساير دوستانش بود، برانگيخت. ناهيد علاوه بر همکاري با بسيج وسپاه بيشتر وقتش را به خواندن كتاب هاي مذهبي و قرآن و انجام فعاليت هاي اجتماعي مي گذراند. اوايل زمستان سال 1360 به شدت بيمار شد و به درمانگاهي در ميدان مركزي شهر سنندج مراجعه كرد. اما از ساعت مراجعتش خيلي گذشته بود و خانواده نگران شده بودند. خواهرش به دنبالش مي رود و بعد از ساعت ها پرس و جو پيدايش نمي كند. خبري از ناهيد نبود! انگار كه اصلاً به درمانگاه نرفته بود! آن وقت ها پدر ناهيد در جبهه خرمشهر بود و مادر نگران و دست تنها، به تنهايي همه جا دنبال او مي گشت. تا اينكه بالاخره از چند نفر كه ناهيد را مي شناختند و او را آن روز ديده بودند شنيد كه: چهار نفر، ناهيد را دوره كرده، به زور سوار ميني بوس كردند و بردند!  بعد از ربوده شدن ناهيد، خانواده او مرتب مورد تهديد قرار مي گرفتند. افراد ناشناس به خانه آنها نامه مي فرستادند كه: اگر باز هم با سپاه و پيشمرگان انقلاب همكاري كنيد، بقيه بچه هايتان را هم مي­كشيم چند وقتي از ربوده شدن ناهيد گذشته بود كه خبر گرداندن دختري در روستاهاي كردستان با دستاني بسته و سري تراشيده به جرم اينكه «اين جاسوس خميني است!» همه جا پخش شد. يك روستايي گفته بود: آنها سر دختري را تراشيده بودند و او را در روستا مي گرداندند . گفته بودند آزادت نمي كنيم مگر اينكه به خميني توهين كني!. او ناهيد بود كه با شهامت و ايستادگي قابل تحسين از مقتداي انقلابي خود حمايت كرده و زير بار حرف زور آنها نرفته بود. مردم روستا در آن شرايط سخت كه جرأت حرف زدن نداشتند، به وضعيت شكنجه وحشيانه اين دختر اعتراض كرده بودند. اما هيچ گوش شنوا و مرد عملي پيدا نشده بودكه ناهيد، دختر جوان و انقلابي را از چنگال ستم آنها رهايي بخشد. از روز ربوده شدن او يازده ماه مي گذشت كه پيكر بي جان و مجروح و كبود او را با سري شكسته و تراشيده در سنگلاخ هاي اطراف روستاي هشميز پيدا كردند. روايت ديگر حاکيست که اشرار براي وادار کردن ناهيد به توهين نسبت به حضرت امام(ره) اورا زنده بگور کرده بودند. وقتي جنازه را به شهر سنندج انتقال دادند مادرش بسيار بي تابي مي كرد و چندين بار از هوش رفت. پيكر آغشته به خون ناهيد اگر چه ديگر صدايي براي فرياد زدن و جاني براي فدا كردن در راه انقلاب نداشت اما كتابي مصور از ددمنشي ضد انقلاب بود. زنان سنندجي با ديدن آثار شكنجه بر بدن ناهيد و سر شكسته و تراشيده اش، به ماهيت اصلي ضد انقلاب، بيش از بيش پي برده و با ايمان و بصيرتي بيشتر به مبارزه با آنان پرداختند. چند سال بعد، مادر از اندوه فراق ناهيد، بيمار شد و از دنيا رفت. با چون خورشید بدرخشید ‎‎‎‎┄┄┅┅❅☀️🌱☀️❅┅┅┄┄ 🔅@khrshidkhane
🌱 راه ؛ رشدآگاهانه_هوشمندانه🇮🇷
📣📣📣 روزهای هفته عفاف و حجاب را با یاد و نام شهیده های انقلاب ، دفاع مقدس ، عفاف و حجاب شروع نماییم
🔰سه شنبه 🌱🌱 شهید زینب کمایی  شهید بهشتی جمله معروفی دارد به این مضمون که سرنوشت مقلدان خمینی چیزی جز شهادت نیست. این جمله در خصوص دانش‌آموز شهید زینب کمایی به واقع صدق می‌کند. او شهیدی است که به جرم داشتن حجاب و شرکت در راهپیمایی علیه بدحجابی توسط منافقین به شهادت رسید. بخشی از خاطرات زینب کمایی، شهیده نوجوان 14 ساله، از بیان مادرش:👇 ✅من هر ماه پولی بابت کرایه ماشین به او می‌دادم که با تاکسی رفت‌ و آمد کند، اما زینب پیاده به مدرسه می‌رفت و با پولش گل و کتاب می‌خرید و به ملاقات مجروحان جنگی می‌رفت. در زمینه‌های مختلف، به ویژه حجاب و حمایت از امام‌خمینی(ره) با آنها مصاحبه می‌کرد و در صبحگاه مدرسه یا در روزنامه دیواری مدرسه‌شان، سخنان مجروحان را برای دانش‌آموزان بازگو می‌کرد. ✅زینب بعد از انقلاب، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه برود و طلبه بشود. او می‌گفت: «ما باید دینمان را خوب بشناسیم تا بتوانیم از آن دفاع کنیم.» در آن زمان زینب 12 سال داشت و نمی‌توانست حوزه علمیه برود. قرار شد وقتی اول دبیرستان را تمام کرد، به حوزه علمیه قم برود. ✅زینب در دفتر خودسازی‌اش جدولی کشیده بود که 20 مورد داشت؛ از نماز به‌موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان‌(عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن، کم خوردن صبحانه، ناهار و شام و... دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبه کارهایش در جدول علامت می‌زد. ✅در سال 1360 در شاهین‌شهر یک راهپیمایی علیه بی‌حجاب‌ها راه افتاد که زینب مسئول جمع‌آوری بچه‌های مدرسه برای شرکت در راهپیمایی شد. منافقین از همان جا زیر نظرش گرفتند. ✅دخترم همیشه غسل شهادت می‌کرد. قبل از شهادتش هم غسل شهادت کرده بود. ✅در اسفند همان سال در تمیز کردن خانه برای عید نوروز به من کمک کرد و از من خواست که بگذارم روز آخر سال برای خواندن نماز مغرب و عشا به مسجد برود. آن نماز، آخرین نماز زینب 14 ساله بود. وقتی از مسجد برمی‌گشت، منافقان او را با چادرش خفه کردند و به شهادت رساندند. ما بعد از دو روز توانستیم پیکرش را پیدا کنیم. ✅پیکر دخترم همراه با پیکر 160 شهید عملیات فتح‌المبین که از منطقه آورده بودند، تشییع شد و در گلستان شهدای اصفهان زیر درخت کاج به خاک سپردند. 🌹وصیتنامه🌹 ما زنده به آنیم که آرام نگیریم / موجیم که آسودگی ما عدم ماست از شما عاشقان شهادت می‌خواهم که راه این شهیدان به خون خفته را ادامه دهید. هیچ گاه از پشتیبانی امام سرد نشوید. همیشه سخن ولی‌فقیه را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید. چون هرکس روزی به سوی خدا باز خواهد گشت، همیشه به یاد مرگ باشید، تا کبر و غرور و دیگر گناهان شما را فرا نگیرد. نمازهایتان را فراموش نکنید و برای سلامتی اماممان همیشه دعا کنید و در انتظار ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشید. با چون خورشید بدرخشید ‎‎‎‎┄┄┅┅❅☀️🌱☀️❅┅┅┄┄ 🔅@khrshidkhane
🌱 راه ؛ رشدآگاهانه_هوشمندانه🇮🇷
📣📣📣 روزهای هفته عفاف و حجاب را با یاد و نام شهیده های انقلاب ، دفاع مقدس ، عفاف و حجاب شروع نماییم
Mazarchi: 🔰چهارشنبه 🌱🌱شهیده عصمت پورانوری در سال 98 به عنوان شهید شاخص زن کشورمان انتخاب شده است. وی که در سال 1341 در شهرستان دزفول متولد شد، در مبارزه علیه رژیم پهلوی شرکت داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در تمامی جلسات عقیدتی ـ سیاسی که تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد. وی در تاریخ 19 آذر ماه سال 1360 در اثر بمباران هوایی بعثی‌ها، در شهر دزفول به شهادت رسید. برای آشنایی با شهیده پای چندخاطره از فرخنده پورانوری خواهرش مینشینیم👇 خواهرم قبل از انقلاب نامش را تغییر داد. نامش منیژه بود، اما این نام را دوست نداشت و نام «عصمت» را برای خودش انتخاب کرد. می‌گفت پاکی این نام را دوست دارم. مهربان، فعال و عاشق اهل بیت و قران بود عصمت سال 1360 ازدواج کرد. یعنی همان سال که به شهادت رسید. همسرش پاسدار بود. ایشان خواستگاران زیادی داشت. آنقدری که ما دیگر خسته شده بودیم. عصمت هر بار با روی باز با خانواده‌هایشان برخورد می‌کرد. سبک ازدواج و زندگی خواهرم نمونه‌ای کامل از سبک زندگی دینی است. بعد از خواستگاری همسرش و قبول ایشان مراسم خیلی ساده‌ای برگزار شد. عصمت اهل قناعت بود. لباس عروسی‌اش مانتو و شلوار بود و یک چادر گلدار. شلواری را که همیشه استفاده می‌کرد شست و اتو کرد و همان را پوشید. به مادرم گفته بود من لباس‌های مجلسی بیرون را نمی‌خواهم. همین لباس ساده را برای روز عروسی‌ام می‌پوشم. سبک ازدواجش باید مورد توجه دختران امروز ما قرار بگیرد. وقتی می‌خواستند چادر عروسی‌اش را برش بزنند، عصمت زیر لب چیزی می‌گوید، مادر می‌پرسد: با خودت چه می‌گویی؟ عصمت در پاسخش می‌گوید: به خدا می‌گویم، خدایا من لیاقت دارم زیر این چادر شهید شوم یا نه؟! عصمت شب عروسی‌اش همراه همسرش رفت و در مراسم دعای کمیل شرکت کرد. زندگی‌اش را اینگونه آغاز کرد. در شرایطی که همه چیز زیر بمباران و توپخانه‌های دشمن بود رفت و در دعای کمیل شرکت کرد. آن زمان 19 سال داشت و تنها 66 روز بعد از ازدواجش به شهادت رسید. با چون خورشید بدرخشید ‎‎‎‎┄┄┅┅❅☀️🌱☀️❅┅┅┄┄ 🔅@khrshidkhane
📖 بی پرده باحجاب: کاربردی ترین پاسخ هابه شبهات وچالش های عفاف و حجاب ✏️ به قلم نعیمه اسلاملو- آزاده اکبری 📝 درباره کتاب: 🔸 این کتاب حاصل برگزاری بیش از ۱۲۰۰ کارگاه، مناظره، کرسی آزاداندیشی و... در مراکز علمی، آموزشی و فرهنگی برای اقشار مختلف به ویژه جوانان و نوجوانان است. 🔹 مجموعه کامل از شبهات حوزه عفاف و حجاب و پاسخ هایی جامع به آنها ارائه داده است، تا در هیاهوی تبلیغاتی دروغین علیه فرهنگ عفاف و حجاب گامی باشد در راستای شفاف سازی واقعی زن در اندیشه انقلاب اسلامی. 💠 به مناسبت این کتاب برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می‌شود. 💎 برای مطالعه این کتاب می‌توانید به کتابخانه مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزهرا علیهاالسلام قم مراجعه فرمایید و کتاب را به امانت بگیرید. 🔰@hawzah_khaharan_qom مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم ‎‎┄┄┅📚☀️📚┅┄┄ با چون خورشید بدرخشید 🔅@khrshidkhane
اینجا سواحل امریکا در اوایل ۱۹۰۰ میلادی! چند تصور اشتباه همراه با واقعیات مرتبط با آنها👇 🛑 باور غلط: تصور برخی این است که غرب از ابتدا همینطور رها و به لحاظ جنسی بی در و پیکر بوده است. ✅ حقیقت: غرب هم حیا را می فهمیده. منتها از زمانی که در برابر مسائل اخلاقی در جامعه کوتاه آمدن را آغاز کرد، دیگر نتوانست به قبل بازگردد‌. 🛑 باور غلط: مخالفت با کمپین محجبه های مخالف گشت ارشاد به معنای موافقت با برخی عملکردهای اشتباه این نهاد است ✅ حقیقت: مخالفت با این کمپین، مخالفت با ترغیب و ترویج بی اخلاقی در سطح جامعه و مخالفت با تفکر سکولار است که مسائل اخلاقی را از سیاست جدا می داند. 🛑 باور غلط: مساله حجاب در مقایسه با مسائل دیگری چون نماز و ... کوچک و کم اهمیت است. ✅ حقیقت: مساله حجاب در زمان امروز، پرداختن به یک مساله جزئی شرعی نیست، بلکه حجاب امروز نمایانگر هویت زن در جهانی است که زنان را ابزار و وسیله شهوت پرستی مردان تعریف می کند. 🖋دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس ☀️با چون خورشید بدرخشید ╲\╭┓ 🔆🌱 @khrshidkhane ┗╯\╲