33.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب خواستگاری وقتی از پدر شوهرم پرسیدن خب آقا زاده چه کاره است؟
پدرشوهرم نه برداشت و نه گذاشت یه نگاهی به علی (شوهرم) کرد و با یه لبخندی گفت:(علی هَموَرکاره) 🤨
همه بهت زده شدیم و بلند بلند خندیدیم اما خب راست میگفت :آخه هم مداح بود، هم مجری بود،هم فعال فرهنگی و جهادی بود ،هم اهل خدمت به مردم بود و هم توی کار اقتصادی خوب مخش کار میکرد، و جالب تر اینکه درس خوندش هم نمونه بود و جز استعداد درخشان دانشگاه دولتی بود.☺️
باخودم گفتم منم پا به پاش میرم
چند وقتگذشت. نزدیک انتخابات بودیم و تو همین فکر بودم که صدای سخنرانی آقا داخل تلفن همراهم یک تلنگری بهم زد.
امام خامنهای : (هرکس صدایی دارد، هرکس زبان گویایی دارد،هرکس مخاطبی دارد،هرکس میتواند اثربگذارد باید روی این موضوع کار کند.)
گفتم حالا دیگه نوبت ماست زنگ زدم به علی ،جریان را کامل برایش تعریف کردم. او هم ذوق زده گفت :خانوم خب الان باید چیکار کنیم؟
گفتم :با یک نماهنگ شاد و پرانرژی چطوری؟💪
گفت:میدونی چقدر پول میخواد؟
یهو حرفشو نیمه تموم گذاشت و گفت نه نه یه لحظه صبر کن . قطع کن باهات تماس میگیرم.
نمیدونم چی شد. اما حوالی ظهر بود که باهام تماس گرفت گفت خانوم حل شد. فقط بدون شهدا بخوان من کی باشم بگم نه.
خلاصه رفتیم تو دل کار دیگه اصلا متوجه نشدیم چی شد انگار خود به خود پیش می رفت مثل ماشینی که فرمون دست راننده است و تو فقط داخل ماشین نشستی و مسافری 🚖
و این شد سهم کوچک ما از این جریان بزرگ!
🎥 نماهنگ| آیندهای سپید
#روایت_یک_دعوت
راوی: #فاطمه_صدری
راوی شو | باشگاه راویان پیشران
🆔️ @Raavi_sho