گاهــــے گمان نمیکنـے                     ولی ،میشـــود✨ ╔═🍃♥️🍃══════╗ @Raaz_zendegi ╚══════🍃♥️🍃═╝

❤️‍🔥 سرگذشت زندگیم ❤️‍🔥 می‌دونستم که آراد داره از آیفون نگاهم می‌کنه برای همه لبخند کمرنگی روی لبم نشوندم و وارد اونجا شدم... سوار آسانسور شدم و خودم رو تو آینه که اونجا بود برانداز کردم ،بعد از اینکه مطمئن شدم همه چیز خوبه بالاخره رسیدم و در باز شد... آراد به چهارچوب در تکیه داده بود و دست به سینه ایستاده بود ، مثل خنگولا روبروش ایستاده بودم و حتی نمی‌تونستم حرف بزنم آراد به زور جلوی خنده‌اش را گرفته بود تا بهم نخنده قبل از اینکه من بخوام چیزی بگم گفت: -قراره همین جا بمونیم یا میای داخل؟ +نه نه اینجا که نه میام داخل -پس بفرمایید... نزدیک آراد شدم و دسته گل رو بهش دادم لبخند مهربونی بهم زد و گفت: - چرا زحمت کشیدی ؟ +کاری نکردم که... وارد خونش که شدم نگاهی به دور اطراف انداختم همه چیز خیلی مرتب بود احساس کردم که پرستو بهش گفته من دارم میرم اونجا نمی‌دونم شایدم دارم اشتباه می‌کنم آخه مگه میشه خونه یه پسر مجرد انقدر مرتب باشه؟ ادامه دارد...

. 🌼سلام صبح بخیر 🍃امروزتان زیبا 🌼دعا میڪنم 🍃امروز مهربانی 🌼قلبتان را نوازش کند 🍃گرمای عشق زندگیتان 🌼را زیبا کنـد 🍃و برکت و روزی فراوان 🌼در تقدیرتان قرار بگیرد

✨✨🌸✨ 🔸ای کاش آدمی.... مثل موها وُ ناخن ها چیزهای بیشتری را می‌توانست کوتاه کند... 🔸یا مثل دندان‌های شیری... هر کسی در بیست سالگی،سی سالگی، یا هر وقت که دلش می خواست قلبی تازه وُ مغزی تازه در می آورد... 🔸قلبی خالی از اندوه هایی که سینه آدمی را فشرده اند...و مغزی که هیچ به خاطر نداشته باشد ،جز جایی که"آخرین بار از ته قلب خندیده است ╔═🍃♥️🍃══════╗ @Raaz_zendegi ╚══════🍃♥️🍃═╝

❤️‍🔥 سرگذشت زندگیم ❤️‍🔥 روی مبل سورمه ای رنگ تکی که اونجا گذاشته بود نشستم و آراد هم بعد از اینکه رفت داخل آشپزخونه و با دوتا آبمیوه اومد بیرون کنارم نشست ، سرمو انداخته بودم پایین و نمی‌دونستم چی باید بگم ازش خجالت می‌کشیدم -حالا چرا حرف نمی‌زنی؟ +روم نمیشه آخه - مگه چیکار کردی که روت نمی‌شه؟ +بهت دروغ گفتم - تو مجبور نیستی به من راستشو بگی لیلا من زیادی داشتم پیگیری می‌کردم گ +آراد تو رو خدا اینطوری نگو من همین طوری از تو خجالت می‌کشم این حرفو که می‌زنی بدتر میشه -واقعا خجالت نداره اینو جدی دارم میگم نمی‌خوام مثلاً جوری رفتار کنم که از دستت ناراحت نشدم چرا شدم خیلی هم جا خوردم از اینکه چرا بهم دروغ گفتی اما بعدش که فکر کردم بهت حق دادم ،من خیلی زیاده روی کرده بودم لیلا شاید انقدرری که راحتی تو رو از بین برده بودم +منظورت چیه؟ ادامه دارد...

هرگز در زمان عصبانیت، عمدا برای آزار دادن همسرتان چیزی نگویید. ممکن است فراموش کردن کلمات بی‎رحمانه‎ای که شما گفتید ولی منظوری از آنها نداشتید، برای همسرتان سخت باشد. این کار ممکن است آسیب دائمی به رابطه‎تان بزند. اگر در نهایت چیزی گفتید که از آن منظوری نداشتید، حتما عذرخواهی کنید. ╔═🍃♥️🍃══════╗ @Raaz_zendegi ╚══════🍃♥️🍃═╝

. مرد عاشق باید برای عشقش غیرت داشته باشه، غیرت از این جنس که غم اون زن دنیاشو به هم بریزه از این جنس که هر کاری کنه که، آب توو دل اون زن تکون نخوره! ╔═🍃♥️🍃══════╗ @Raaz_zendegi ╚══════🍃♥️🍃═╝

نمیشه به زندگی روزهای بیشتری اضافه کرد ولی میشه به روزهامون، زندگی بیشتری ببخشیم…🌱 ╔═🍃♥️🍃══════╗ @Raaz_zendegi ╚══════🍃♥️🍃═╝

مَـن‌یِه‌طُوری‌بِه‌تـــُــوفِکر‌می‌کُنَم،      کِـه‌حَتی‌مَجــنون      ‌بِه‌لِیلــی‌هَم‌این‌طُوری‌‌فِکر      نِمی‌کَرد!💍🤍✨ ╔═🍃♥️🍃══════╗ @Raaz_zendegi ╚══════🍃♥️🍃═╝

بارها و بارها گفتم بازم میگم👇 #تشویق #تشویق #تشویق کافیه وقتی همسرتون یه کار خوب انجام میده از اون کارش تقدیر کنید و بگید که چقد بهش افتخار میکنید مثلا وقتی تو کار خونه کمکتون میکنه یا حتی جزئی ترین و کوچکترین کاری رو انجام میده.. فقط باکلام و رفتار تشویقش کنید مطمئنا دفعه بعد بهتر میشه. ╔═🍃♥️🍃══════╗ @Raaz_zendegi ╚══════🍃♥️🍃═╝

عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم اکنون که پیدا کرده ام بنشین تماشایت کنم🌷 ╔═🍃♥️🍃══════╗ @Raaz_zendegi ╚══════🍃♥️🍃═╝