eitaa logo
رادار انقلاب
29.1هزار دنبال‌کننده
26.7هزار عکس
43.9هزار ویدیو
109 فایل
گلچین مطالب انقلابی ارتباط ، ارسال سوژه و پیشنهادات : @Radarenghelab_ad فقط تبلیغات: @radar_tab
مشاهده در ایتا
دانلود
💢ماجرای ذخر الحسین (ع) صحت دارد؟ آیا در جنگ صفین حضرت ابوالفضل حضور داشته اند؟ ✅ابتدا این که دست به دست می چرخد را بخوانید: جنگ صفین بود و نوجوانی سیزده ساله... امیرالمومنین(ع) نقاب به قمر بنی هاشم زدند و او را روانه ی میدان کردن. ابوشعتاء دلاور معروف عرب را پیش فرستاد ابوشعتاء گفت اهل شام مرا حریف هزار اسب میدانند، در شأن من نیست، یکی از پسران من برای او کافیست. نه پسر را به جنگ فرستاد و یکی پس از دیگری به دست قمر منیر بنی هاشم به درک واصل شدند. خودش عصبانی به قصد انتقام خون پسرانش به میدان آمد و او نیز با ضربتی به واصل شد... جنگ مغلوبه شده بود... همه در که این نوجوان کیست که چنین جنگاوری میکند... امیرالمومنین(ع) به عباس گفتند برگرد پسرم... سپاهیان گفتند یا امیرالمومنین اجازه بده تا کار را یکسره کند اما حضرت اجازه ندادند... فرمودند: اِنّهُ ذُخرُ الحسین... او برای حسین است... ✅چنین ماجرا و داستان مفصلی در هیچ یک از معتبر شیعی وجود ندارد که با این موضوع حتی نزدیکی و همخوانی داشته باشد؛ البته اصل حضرت عباس(ع) در جنگ صفین در برخی از آمده است. مناقب خوارزمی از منابع اهل سنت به حضور ایشان در صفین اشاره دارد http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢گذر پوست به دباغخانه می افتد ✅"هشام بن اسماعیل" ، والی امویان در مدینه بود. او آزار بسیاری به مردم مخصوصا امام سجاد می رساند. سرانجام ، به دلیل اعتراض فراوان مردم، "هشام" عزل شد و به خاطر ظلم‌های فراوان او دستور دادند تا هشام را در وسط ببندند تا دیگران هر چه می‌خواهند از او انتقام بگیرند. مردم نیز یکی یکی می آمدند و می گرفتند. هشام می گفت: "بیش از همه از علی بن حسین وحشت دارم زیرا به سبب آزارهایی که به او رساندم و لعن و نفرینی که نثار جد او علی بن اببطالب می‌کردم، سخت خواهد بود." روزی که امام سجاد علیه السلام "هشام" را در آن وضعیت دیدند به همراهانشان فرمودند: "مرام ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از خود انتقام بگیریم." هنگامی که امام سجاد به طرف هشام بن اسماعیل می آمدند، رنگ در هشام باقی نماند، ولی بر خلاف انتظار وی، امام سجاد با صدای بلند سلام نمودند و با او دست دادند و به او فرمودند: "اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم کمک کنم." هشام فریاد زد : "اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ" "خداوند می داند که خویش را در کجا قرار دهد." بعد از این رفتار امام سجاد، مردم مدینه نیز گرفتن از هشام را متوقف کردند. 📚شرح الاخبار، ج ۳ ، ص ۲۶۰ http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59