1.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به همه دختران ایران زمین
روز دختر مبارک
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
کپی با ذکر آدرس کانال منبع بلا مانع است
بانک محتوایی ولادت امام رضا علیه السلام
سرود دانش آموزی
https://eitaa.com/radio_emtedade/1276
استوری
استیکر
مولودی
شعر
حدیث
نماهنگ
سخنرانی کوتاه
زندگی نامه
کرامات
https://eitaa.com/radio_emtedade/1275
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
کپی با ذکر آدرس کانال منبع بلا مانع است
#شهید_عباسملکی🙂💕✨
سفر کرده ام تا بجویم سرت را
و شاید در این خاکها پیکرت را
من اینجایم ای آشنای برادر
همان جا که دادی به من دفترت را
همان جا که با اشک و اندوه خواندی
برایم غزل واره ی آخرت را
کجایی که چندی است نشنیده ام من
دعاهای پر سوز و درد آورت را
تو را زنده زنده مگر دفن کردند
که بستند دستان و پا و سرت را
پس از این من ای کاش هرگز نبینم
نگاه به درمانده مادرت را…
#شهید_غیرت
#امام_زمان
#امنیت_اتفاقی_نیست
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
#شهیدمحسنحججی✨🙃
یه کاروان گل لاله ، تو موج شیون و ناله
رفتن از این خاک ، به سوی افلاک رنگ دلبر گرفتند ، تا خدا پر گرفتند
این شهیدا تا ابد برامون نور عینند هدیة ما عاشقا به آقامون حسینند.
خوشا آنانکه نامشان زمزمه ی نیمه شب ملکوتیان است و در آسمان مشهورتراز زمین اند
🙃💕✨
#شهدا
#شید_غیرت
#امام_زمان
#امنیت_اتفاقی_نیست
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
#شهیدابراهیمهادی💕
اگر رسیدی و من زیر خاکها بودم
اسیر تنگی تلخ مُغاکها بودم
اگر رسیدی و دیدی شهیدتان شدهام
منم یکی ز همان بیپلاکها بودم
تو را به فاطمه بر سنگ قبر من بنویس
که من برای تو از سینهچاکها بودم
اگرچه دامنی آلوده داشتم اما
همیشه دست به دامان پاکها بودم
خدا که شاهد باشد تو نیز شاهد باش
برای جدّ شما از هلاکها بودم
خدا نیاورد آن روز را، ولی آقا
اگر رسیدی و من زیر خاکها بودم…✨🌱
#شهید_غیرت
#امام_زمان
#امنیت_اتفاقی_نیست
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
#شهید_حزب_دمکرات_کردستان_ایران 💕✨
در وقت مرگ ، روی لبش خنده ای شکفت با خون خود نوشت:
“آخر فتاد مرغ سعادت به دام ما”
“زد روزگار ، سکه ی عزت به نام ما”
“مادر” چنان عقاب به بالین او رسید
#شهید_غیرت🙂
#امام_زمان ✨
#امنیت_اتفاقی_نیست💕
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
بانک استوری های سوم خرداد
🔺🔺🔺🔺🔺🔺
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
کپی با ذکر آدرس کانال منبع بلا مانع است
#معرفی_کتاب📚
کتاب مربع های قرمز💚🍀
زندگینامه حاج حسین یکتا✨
گزیده ای از کتاب مربع های قرمز🌹
سید مهدی من را روی زمین خواباند. تا تنم به خاک رسید، چشم هایم دوباره بسته شد. فقط گرمی بوسه اش را روی پیشانی ام حس کردم. دوید و از من دور شد. صداهای دور و برم کم رنگ می شد. در خلسه سنگینی فرو رفتم. نفهمیدم چقدر در آن حالت بودم که سرفه ای پرخون خیزاند و خواباندم.
دوباره به جان دادن افتادم. روی زمین پا می کشیدم. با هر حرکت، چاله ای که زیر پایم درست شده بود، گودتر می شد. نمی دانم چند جان داشتم که خلاص نشدم. از هوش می رفتم و به هوش می آمدم. دوباره به التماس افتادم:
- خدایا غلط کردم گناه کردم!
نویسنده:زینب عرفانیان📝
#معرفی_کتاب
#دفاع_مقدس
#فتح_خرمشهر
#سوم_خرداد
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
کپی با ذکر آدرس کانال منبع بلا مانع است
#معرفی_کتاب📚
#کتاب_دزفول_در_جنگ💚🍀
گزیده ای از کتاب🌹
منافقان در مسجد سلیمان تحرکاتی داشتند؛ از دزفول نیرو اعزام شد. خلق عرب در خرمشهر مشکلساز شد؛ از دزفول نیرو اعزام شد.
اهواز، انقلاب فرهنگی دانشگاهها بود؛ از دزفول نیرو اعزام شد. اینها بود که صدام دزفول را رها نمیکرد؛ از بس که موشکزده بودند، خود عراقیها میگفتند: "بلد الصواریخ"؛ شهر موشکها...»
نویسنده: مجید بذر افکن📝
#معرفی_کتاب
#دفاع_مقدس
#فتح_خرمشهر
#سوم_خرداد
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
کپی با ذکر آدرس کانال منبع بلا مانع است
#معرفی_کتاب📚
#کتاب_دخترشینا💚🍀
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان🌹
روزهایی که پدرم برای معامله به سفر میرفت، بدترین روزهای عمرم بود. آنقدر گریه میکردم و اشک میریختم که چشمهایم مثل دو تا کاسة خون میشد. پدرم بغلم میکرد. تند تند میبوسیدم و میگفت: «اگر گریه نکنی و دختر خوبی باشی، هر چه بخواهی برایت میخرم.»
با این وعده و وعیدها، خام میشدم و به رفتن پدر رضایت میدادم. تازه آن وقت بود که سفارشهایم شروع میشد. میگفتم: «حاج آقا! عروسک میخواهم؛ از آن عروسکهایی که موهای بلند دارند با چشمهای آبی. از آنهایی که چشمهایشان باز و بسته میشود. النگو هم میخواهم. برایم دمپایی انگشتی هم بخر. از آن صندلهای پاشنهچوبی که وقتی راه میروی تقتق صدا میکنند. بشقاب و قابلمة اسباببازی هم میخواهم.»
پدر مرا میبوسید و میگفت: «میخرم. میخرم. فقط تو دختر خوبی باش، گریه نکن. برای حاج آقایت بخند. حاج آقا همه چیز برایت میخرد.»
من گریه نمیکردم؛ اما برای پدر هم نمیخندیدم. از اینکه مجبور بودم او را دو سه روز نبینم، ناراحت بودم.
نویسنده: بهناز ضرابی زاده📝
#معرفی_کتاب
#دفاع_مقدس
#فتح_خرمشهر
#سوم_خرداد
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
کپی با ذکر آدرس کانال منبع بلا مانع است
#معرفی_کتاب📚
#کتاب_فرنگیس💚🍀
خاطرات فرنگیس حیدر پور🌹
وقتی به کوه برگشتم، هنوز مادرم و لیلا با ناراحتی به من نگاه میکردند. با خودم گفتم: «اشکال ندارد. بالاخره میفهمند کار من درست بوده.»
آوهزین دست عراقیها بود و زنها مرتب از هم میپرسیدند چه کنیم؟ برویم عقب یا بمانیم؟ یک بار که حرف و حدیثها بالا گرفت، با تندی گفتم: «عقب نمیرویم. همینجا میمانیم. نیروهای خودی بالاخره روستا را آزاد میکنند و به روستا برمیگردیم. باید تحمل کنیم. زیاد طول نمیکشد، فوقش دو سه روز.»
نویسنده: مهناز فتاحی📝
#معرفی_کتاب
#دفاع_مقدس
#فتح_خرمشهر
#سوم_خرداد
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
کپی با ذکر آدرس کانال منبع بلا مانع است
#معرفی_کتاب📚
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم۱💚🍀
زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی🌹
یک ماه از مفقود شدن ابراهیم می گذشت. بچّه هایی که با ابراهیم رفیق بودند هیچ کدام حال و روز خوبی نداشتند. هر جا جمع می شدیم از ابراهیم می گفتیم و اشک می ریختیم.
برای دیدن یکی از بچّه ها به بیمارستان رفتیم، رضا گودینی هم اونجا بود. وقتی که رضا رو دیدم انگار که داغش تازه شده باشه بلند گریه می کرد. بعد گفت: "بچّه ها دنیا بدون ابراهیم برا من جای زندگی نیست. مطمئن باشید من تو اولّین عملیات شهید می شم."
یکی دیگه از بچّه ها گفت: "ما نفهمیدیم ابراهیم کی بود. اون بنده خالص خدا بود که اومد بین ما و مدّتی باهاش زندگی کردیم تا بفهمیم معنی بنده خالص خدا بودن چیه" یکی دیگه گفت: "ابراهیم به تمام معنا یه پهلوان بود یه عارف پهلوان"
#معرفی_کتاب
#دفاع_مقدس
#فتح_خرمشهر
#سوم_خرداد
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
کپی با ذکر آدرس کانال منبع بلا مانع است