❇️ نقد پذیری(1)
🔹نقد را میتوان در یک تقسیم بندی کلی به «نقد درونی» و «بیرونی» تقسیم کرد. مراد از نقد درونی «عدم تناسب مقدمات با نتایج و توصیف فقدان وجود دلایل توجیهی برای پارهای از مدعیات».
🔹 اما مراد از نقد بیرونی «همواره بر پایه پذیرش شاخصها و معیارهای بیرونی و تاکید بر پارهای باورهای و ارزشهای خاص صورت میگیرد.» یعنی نقد کردن بر اساس مقبولات و مطلوباتی که اعتبار آن قبلا سنجیده شده.
🔹تفاوتی که میان تفکر حوزوی و تفکر غیر حوزوی وجود دارد در این جهت نیست که در تفکر حوزوی، اساساً مجالی برای نقد و بازاندیشی خویش وجود ندارد. بلکه در آن است که شاخصها و معیارهای نقد بیرونی، یکسان نیست.
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#روشنفکری
#اندیشه
#تفکر_حوزوی
#نقد
#نقد_بیرونی
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
💢بخش بیست و یکم
◾️ مقدمات متافیزیک نوری حکمت اشراق
🔳 مقدمه 3. احکام کلی نور
5️⃣اشرافات و سوانح در انوار
🔺 نورهای عالی به جهت آنکه هویت نوری دارند و مانعی برای شهود در برابر آنها وجود ندارد نورهای دانی را مشاهده می کنند اما نورهای دانی _افزون بر شهودِ نور عالی_ در همان موطن نور عالی دو چیز دیگر نیز از ناحیه نور عالی نصیب آنان می شود:
🔺 اول، اشراق های جوهری که اصل تحقق نورهای دانیِ جوهری را به جعل بسیط تأمین می سازند
🔺 دوم، اشراق های عرضی که _براساس مکاشفات اهل معرفت_ پس از تحقق نورهای دانیِ پدید آمده، از اشراق های جوهری، پیاپی از ناحیۀ نورهای عالی به صورت جعل ترکیبی به نورهای دانی می رسند. شیخ اشراق از این اشراق های عرضی به «سوانح نوریه» یاد می کند. این اشراق های عرضی و سوانح نوری، صفات و کمالات نورهای دانی را سامان می بخشند.
🔺 آنچه در این میان اهمیت فراوانی دارد، کیفیت اشراقات جوهری و عرضی است. شیخ اشراق توضیحاتی در این باره داده است که به شدت مسئله علّیت را عمق بخشیده و فلاسفه بعدی، همچون صدرالمتألهین از آن استفاده فراوان برده اند به گونه ای که امروزه ما در فلسفه اسلامی از آن به «اضافه اشراقیه» در مقابل «اضافه مقولیه» یاد می کنیم.
🔺در تحلیل سهروردی، اشراق جوهری و عرضیِ نور عالی، به انفصال چیزی از نور عالی _در اشراق جوهری_ ، یا به انتقال چیزی از نور عالی _در اشراق عرضی_ نیست، بلکه بی آنکه چیزی از نور عالی کاسته شود، نسبت (اضافه و شعاعِ) جوهری یا عرضی _که از نور عالی ضعیف تر است_ بدو قائم و بدان متوقف و وابسته است؛ یعنی در فرایند علیّت با مجموعه ای روبه رو هستیم که مرحله ای ضعیف تر از نور ، بر مرحله ای قوی تر توقف و تکیه دارد.
🔺 بعدها صدرالمتألهین طرح اشراقیه را می پذیرد ولی برخلاف شیخ اشراق که آن را به اشراق های جوهری و عرضی عالم انوار و اشراق های عرضی مادی عالم ماده اختصاص داده است، وی آن را درهمه نظام عِلّی و معلولی جریان می دهد و کیفیت پیدایش و ظهور عالم ماده از عوالم مافوق را نیز از سنخ اضافه اشراقی می شمارد. این در حالی است که سهروردی اشراق را ویژه نور تلقی کرده است. وی علیت انوار برای جواهر غاسقه مادی ر ابا واژه «ظلّ» تبیین کرده، می گوید: در نورهای پایین تر از نورالانوار دو جهت فقر و غنا وجود دارد. جهت فقر و ضعف همان است که مثلاً نورِ عقل اول (نور اقرب) وقتی خود را با نورالانوار مقایسه می کند، در خود ظلمت و تاریکی ای احساس می کند( استغساق و استظلام) و جهت غنا همان نوری است که با اشراق نورالانوار در عقل اول محقق می شود.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 68_70
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
motali-3.MP3
9.42M
✳️ فایل صوتی سلسله جلسات #فلسفه_اجتماعی_حکمت_متعالیه
🎙 دکتر سید مهدی امامی جمعه
⏰ 1 اسفندماه 1395
📋با موضوع: دو کارکرد تاریخی- اجتماعی فلسفه اسلامی
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
motali-4.MP3
9.56M
🎧 فایل صوتی سلسله جلسات #فلسفه_اجتماعی_حکمت_متعالیه
🎙 دکتر سید مهدی امامی جمعه
⏰ 8 اسفندماه 1395
📋 با موضوع: چرایی و چگونگی ورود فلسفه اسلامی به عرفان
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
💢بخش بیست و دوم
◾️مراتب هستی در متافیزیک نوری (1)
🔺 چگونگی چینش موجودات عالم مطابق نظام نوری و بررسی هریک از موجودات در دستگاه اشراقی از بحث های مهمِ فلسفۀ اشراق است.
🔘 گزارش مختصر نظام نوری اشراقی
🔺 «نورالانوار» در رأس هرم نوری قرار دارد. پس از آن، بر اساس قواعد فلسفی ای مانند قاعده الواحد، تنها یک موجود مجرد نوری می تواند تحقق یابد. این موجود در فلسفۀ مشاء عقل نخستین نام دارد و در حکمت اشراقی با نام «نور اقرب» شناخته می شود.
🔺 پس از آن انوار طولی «قواهر أعلَونِ» فراوانی_ که تعداد آنها به هیچ نحو منحصر در ده عقل نیست_ تحقق می یابند. این انوار طولی افزون بر شکل دادن به انوار عَرضی (ارباب انواع و مُثُل عقیله) _که از ویژگی های فلسفه اشراق است_ ستارگان ثوابت در فلک هشتم، خود فلک هشتم و احیاناً افلاک دیگری که به صورت احتمالی میان فلک ثوابت (فلک هشتم) و فلک محیط (فلک نهم) قرار دارند تحقق می بخشند و در پی آن، هریک از هفت فلک دیگر همچنین همۀ انواع جوهریِ مادون فلک قمر (فلک اول) به وسیلۀ ربّ النوع های خود متحقق می شوند.
🔺 پس از ارباب انواع، عالم مثال و موجودات مثالی، یا همان «مُثُل مُعَلَّقَه» _ که از کشف های پر اهمیت سهروردی است _ قرار دارد و سپس نفوس ناطقۀ فلکی و انسانی _ که در حکمت اشراق به «انوار مدبّرۀ اسفهبدی» شهرت دارند_ تحقق دارند و در نهایت عالم ظلمانی ماده و جواهر غاسقه قرار دارد.
1️⃣ نورالانوار
🔺 سهروردی بر اساس نظام فلسفی نوری خود در بیشتر موارد، برای اشاره به حق تعالی، از ترکیب واژۀ نور استفاده می کند و از تعبیرهایی مانند؛ «نورالانوار»، «نور محیط» ، « نور قیوم»، «نور مقدّس» ، «نور اعظم اعلی» و «نور قهّار» بهره می برد.
🔘 اثبات نورالانوار
🔺 سهروردی در بسیاری از مواضع، همانند فلاسفه عمل کرده و از راه برهان امکان ماهوی، برهان حرکت و دیگر برهان های متعارف، واجب الوجود را اثبات می کند و البته همه جا جسته و گریخته به نقد و بررسی و ارزیابی می پردازد. اما برهانی که می توان آن را محصول نگاه سهروردی به شمار آورد و با دستگاه فلسفی او هماهنگی بیشتری دارد، توجه به جوهر نوری فقیر است.
🔺 سهروردی در این برهان می گوید: اگر نور مجرد _ که همان هویت نوری جوهری قائم به خود است _ در هویت نوری اش فقیر و محتاج باشد، بی تردید نور آغازین نبوده، معلول دیگری است. بنابراین، یا معلول جوهر غاسق است، یا معلول اعراض ظلمانی است، یا معلول نور عرضی مادی است، یا معلول نور مجرد جوهری قائم است.
🔺 علت مادی به اصطلاح فلسفه در وضع و جهت اثر می گذارد؛ در حالی که معلول نور مجرد است.
🔺 همیشه علت، برتر از معلول و کامل تر از اوست. این درحالی است که در این سه فرض، معلول کامل تر از علت است و چنین چیزی محال است. بنابراین، علت وجود «جوهر نوری مجردِ فقیر» هیچ یک از جوهر غاسق، یعنی جسم و اعراض جسمانی و نور عرضی مادی نمی تواند باشد.
🔺 این مسأله به اضافه ابطال دور و تسلسل، نور مجرد جوهری ای که ذاتاً غنی و بی نیاز بوده و ورای آن نوری نباشد را ثابت خواهد کرد.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 70_72
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
31.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 روشنفکری ارگانیک
🎙دکتر کمال اطهاری
🔸 روشنفکر ارگانیک؛ روشنفکری که برای جامعه برنامه دارد. با جامعه ارتباط دارد.
🔸 همه روشنفکرهای مشروطه حتی اشرافشان با مردم ارتباط دارند.
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#روشنفکری
#اندیشه
#مردم
#جامعه
#روشنفکر_ارگانیک
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
⛔️ نقد پذیری(2)
🔸چه تفاوتی است میان کسی که یک جانبه گرایانه و تعصب آمیز بر پارهای برداشتهای سنتی پای میفشارد و حاضر به تامل و تفکر راجع به آنها نیست با کسی که یک جانبه گریانه هر چه مدرن است به عنوان واقعیت موجود و پذیرفتنی میستاید و منکرانش را فاقد تفکر و عقلانیت میخواند؟
🔸باید اجازه داد که روشنفکر حوزوی در مقولات مدرن و چالشهایی که مدنیت معاصر بر فکر دینی تحمیل کرده است به تامل و تفکر بپردازد؛ بی آنکه با مطلق دانستن دست آورد مدرنیسم، مقولات و پارادایمهای مدرنیته را بر او تحمیل کرده و از پیش تفکر وی را محکوم و مطرود بدانیم.
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#روشنفکری
#اندیشه
#مدرنیته
#انتقاد
#عقلانیت
#روشنفکر_حوزوی
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
💢بخش بیست و سوم
◾️ مراتب هستی در متافیزیک نوری (2)
1️⃣ نورالانوار
🔘وحدت نورالانوار
🔺 شیخ اشراق نیز پس از اثبات نورالانوار می گوید: وجود دو نور غنیّ بالذات تصور ناشدنی است؛ زیرا در فرض تعدد و تکثّر نورهای غنی، نکته اساسی آن است که چه عاملی موجب اختلاف، امتیاز و در نهایت تکثّر آنها شده است. سهروردی برای اثبات عدم تکثر نورالانوار، پنج فرض از موارد تکثّر را نقد و بررسی می کند و با نفی آنها فرض تکثر نورالانوار از اساس باطل و وحدت آن اثبات می شود.
🔘 دوام نورالانوار
🔺 وقتی همۀ موجودات به نورالانوار وابسته اند، معنایش آن است که اگر نورالانوار معدوم شود، همه چیز نابود خواهد شد؛ ولی از ویژگی های نورالانوار دوام و بقای اوست؛ به گونه ای که به حسب ذات خود عدم ناپذیر است.
🔘 نامتناهی بودن حق تعالی
🔺 شیخ اشراق خداوند را بی نهایت می داند و می گوید: نورالانوار شدیدترین حدّ و کمال نوری را داراست و در نفس نوریتش غیر متناهی است. البته او بی نهایتی نورالانوار را نه آن گونه که عرفا درک می کنند، بلکه در بستر تشکیک خاصی نور معنا می کند.
🔺 اشکال اگر نورالانوار در نهایت شدّت است، نباید بر ما مخفی بماند پاسخ این مسئله از شدّت نورانیت خداوند و ضعف قوای ما بر می خیزد و خللی در شدّت ظهور و آشکاری نورالانوار پدید نمی آورد؛ چنان که از شدّت نور خورشید نمی توان در جرم آن نگریست.
🔘 علم باری تعالی
🔺 شیخ اشراق به صورت مفصل از این صفت الهی بحث کرده است و با آنکه بحث از علم باری تعالی را از جهاتی پیش برده است، با نقد علم عنایی مشاء و حذف علم به اشیا پیش از ایجاد، نقش هستی شناختی علم را در شکل گیری کثرت به شدّت فروکاسته است و با اینکه دیدگاه وی در باب علم خداوند با استقبال فلاسفۀ پس از وی حتی صدرالمتألهین مواجه شده، اما مهم ترین نقد صدرالمتألهین به همین بخش از گفتار اوست که وی علم پیش از ایجاد را سامان نداده است و چنین معنایی خلل جدی در تبیین روند فاعلیت باری تعالی پدید آورده است.
🔺 سهروردی با ابتنا بر هستی شناسی نوری و دیدگاه های ویژه اش در باب علم اشراقی و حقیقت ابصار، علم خداوند را در شش نکته پیگیری کرده است.
1️⃣ علم ذات به ذات
🔺 علم خداوند به ذات خودش را با هویت نوری خداوند تبیین می کند.
2️⃣علم ذات به ماسوا، پس از ایجاد
🔺 علم خداوند به اشیا را در موطن خودِ اشیا و به نحو حضوریِ اشراقی می داند.
3️⃣ علم خداوند به ماسوا در مرحلۀ عالَم ماده
🔺 اگرچه شیء مادی را عالِم به خود یا دیگری نمی داند، اما هیچ منعی در آنکه موجودی مادی، معلوم شیء مجردی قرار گیرد، نمی بیند. او موجودات مادی متغیّر را به دو گونه معلوم پروردگار می داند؛ نخست، آنکه خداوند مثل همه اشیای دیگر، مادّیِ موجود، به نحو علم حضوریِ «در موطن فعل»، عالم است.
🔺 دوم، آن است که صورت های همۀ امور مادی چه آنها که در گذشته موجود بوده اند و چه آنها که هم اینک موجودند، یا آنها که در آینده تحقق می یابند، صورت های همه آنها پیش از وجود مادیشان، در نفوس فلکی نقش بسته و موجود است و این نفوس با همه صورت ها ،معلوم حضوری پروردگارند.
4️⃣ علم خداوند به ماسوا پیش از ایجاد
🔺 خداوند از طریق صورت های موجود در نفوس فلکی، قبل از ایجاد اشیای مادی، بدان ها علم دارد. این تنها علم تفصیلی پیش از ایجاد از نگاه سهروردی است. آنچه بسیار اهمیت دارد آن است که او علم پیش از ایجاد کلّ عالَم را در مرحلۀ ذات حق تعالی تصویر نکرده است.
5️⃣ ارجاع علم حق تعالی به بصیر بودن
🔺 هویت ذات به ذات و همچنین علم ذات به اشیاء، به بصیر بودن و شهود باز می گردد؛ یعنی علم حق تعالی همان بصیر بودن حق است؛ زیرا هویت علم ،به شهود رجوع دارد و هویت شهود به بینایی و ابصار تحلیل می شود.
6️⃣ تغیّر و تکثّر در علم باری تعالی
🔺 با حذف ارتسامی عنایی از مقام ذات و سپس با طرح علم اشراقیِ حضوری که به صورت اضافۀ اشراقیه تحلیل می شود، نشان داده است همه این اضافه ها خارج از ذات حق تعالی هستند و تغییر اضافه و همچنین تکثر آنها تأثیری در مقام ذات خداوند ندارند و موجب تغییر و کثرت در ذات نمی شوند.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 73_79
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
05_13951215_دلایل_ناتوانی_عرفان.MP3
10.76M
🎧 فایل صوتی سلسله جلسات #فلسفه_اجتماعی_حکمت_متعالیه
🎙 دکتر سید مهدی امامی جمعه
⏰ 15 اسفندماه 1395
📋 با موضوع: دلایل ناتوانی عرفان در شناخت آسیبهای خود (با تأکید بر عرفان ابنعربی)
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
💢بخش بیست و چهارم
◾️ مراتب هستی در متافیزیک نوری (3)
1️⃣ نورالانوار
🔘 حیات، قدرت، فیاضیت ذاتی و عشق خداوند
🔺 سهروردی همان گونه که مسئله علم را با هویت نوری تبیین کرده است، صفاتی مانند حیات، قدرت و فیاضت ذاتی پروردگار را نیز به مسئله نور گره می زند و آنها را خاصیت ذاتی نور می داند و به طور طبیعی عالی ترین مرتبۀ آن را برای نورالانوار ثابت می داند.
🔺 از نگاه شیخ اشراق «حیات» چیزی جز آشکاری شیء برای خود نیست. همه نورها حیّ و زنده اند و نورالانواربرترین حیّ، بلکه منبع حیات است.
🔺 هر موجود زنده ای از خود خاصیت فعل و فیاضیّت بروز میدهد. این حقیقت نیز خاصیت ذاتی نور است؛ زیرا نور ذاتاً فیّاض است و ویژگی نوربخشی و تجلّی هویت ذاتی نور را تشکیل می دهد.
🔺 شیخ اشراق ضمن بهره گیری از فضای متافیزیک نوری، تحلیل مشاء برای حقیقت عشق و ابتهاج را درست می داند و بر این پایه، در اثبات عشق حق تعالی به ذات خود همان روند استدلالی حکمای مشاء را مطرح می کند.
🔺 از آنجا که خداوند به ذات خود علم دارد و در این علم، بالاترین ادراک به کامل ترین مدرک تعلق گرفته است، شدیدترین لذت و ابتهاج و عشق روی داده است.
🔘 عینیت صفات با ذات نورالانوار
🔺 سهروردی معتقد است باری تعالی صفات زائد بر ذات که همانند اعراضی برای نورالانوار تلقّی شوند، ندارد. وی به عینیت صفات با ذات معتقد است.
🔘 قرب نورالانوار به اشیا و فاعلیت قریب او
🔺 شیخ اشراق می گوید هر نوری که قوی تر باشد، ظهور بیشتری دارد؛ مثل نور آفتاب که به جهت شدت بیشتر، آشکارتر از هر نور دیگری در پیرامون ماست و هرچه ظهور بیشتری داشته باشد، دارای قرب افزون تری است. بنابراین، از آنجا که نورالانوار قوی ترین نورهاست، ظاهرترین آنها و از همین رو نزدیک ترین نور به همه اشیاست. سهروردی در همین راستا فاعلیت قریب خداوند را نیز معنا می کند؛ چرا که هرچه نزدیک تر باشد استناد افعال به او اولویت دارد.
🔺 شیخ اشراق افزون بر مسئله قرب ظهوری، بر قهر و سیطرۀ و تسلّط نور عالی بر انوار مادون پافشاری کرده است. او براین باور است که قهر وجودی ای که نور اعلی بر نور پس از خویش دارد، همواره در نور پایین تر موج می زند و نور دانی در هر موطنی که بخواهد عمل کند، بی نیاز از قهر نور بالاتر از خود نیست و بر همین اساس در نفس اثرگذاریِ نور دانی و در مرحلۀ تأثیر، نور قاهر و اثر او حضور دارد. نورهای ناقص تر واسطه اند و قاهر و غالب اصلی همان نورالانوار است.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 80_82
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
06_13951222_ماهیت_و_حقیقت_فلسفه.MP3
11.87M
🎧 فایل صوتی سلسله جلسات #فلسفه_اجتماعی_حکمت_متعالیه
🎙دکتر سید مهدی امامی جمعه
⏰ 22 اسفندماه 1395
📋 با موضوع: ماهیت و حقیقت فلسفه اسلامی چیست؟
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
20.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ اهمیت علوم انسانی
🔻هنگامي كه به سنجش و مقايسه علوم انساني با ساير علوم ميپردازيم، نيازمند به معيار و ملاكي هستيم كه سنجش بر مدار آن انجام شود.
🔻معيارها و ملاكهاي متفاوتي براي مقايسه علوم انساني با ديگر علوم وجود دارد و افراد مختلف با انگيزههاي متفاوتي كه دارند، براساس معيارهاي موردنظر خود اين مقايسه را انجام ميدهند.
🔻از جمله معيارهايي كه براي سنجش علوم انساني با علوم طبيعي ميتواند مورد استفاده قرار گيرد، عبارتند از:
1- فرصت شغلي و شأن اجتماعي؛
2- فايده علوم؛
3- روش علوم.
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat