eitaa logo
سـایــه‌ بـان 📻
7.9هزار دنبال‌کننده
108 عکس
187 ویدیو
7 فایل
ارتباط با ما : @Radio_Sayeban آدرس تلگرام: https://t.me/radiosayeban
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿به نام خدا🌿 نئوداروینیسم (12) 🔸 با عرض سلام و ادب ✍ برهان های اثبات خداوند در بین فلاسفه و اندیشمندان غرب و شرق، در طول تاریخ ، بسیار متنوع بوده و البته همه ی آن ها در یک درجه از اعتبار نیستند. از برهان صدیقین ابن سینا، تا ارتقا این برهان در کلام ملاصدرا و در نهایت، تقریر علامه طباطبایی از این برهان گرفته تا برهان هایی مثل: هنولوژیک در غرب. (در صوت های خداشناسی، به بخشی از آنها اشاره می شود.) ✍ اما در این میان، یکی از برهان هایی که هم در روایات اسلامی مطرح شده است. (البته مواجهه ائمه معصومین علیهم السلام با منکران، با شیوه ها و استدلال های مختلفی بوده است) و هم توجه و تمرکز غربی ها بر آن هست، برهان نظم می باشد. حتی گاهی تصور می شود که تنها برهان اثبات خدا ، همین برهان هست! ✍ هر چند این برهان برای فلاسفه اسلامی مقبول هست ، اما هم رتبه با برهان هایی مثل صدیقین نیست. لکن به دلیل فهم آسان آن برای عموم افراد، حساسیت این برهان در غرب و همچنین به جهت مواجهه با مهمترین چالشی که در طول تاریخ نسبت به آن مطرح شده، یعنی نظریه تکامل و فرگشت، در ادامه ی متن های نئوداروینیسم ، تقابل این برهان را با نظریه فرگشت(تکامل)، با تکیه بر دیدگاه « ریچارد داوکینز » زیست شناس فرگشتی و منتقد معروف اثبات خدا ، تقدیم شما عزیزان می کنیم. 🆔 @maaref_karbordi
✍ دکتر حامد ساجدی نئوداروینیسم (13) 🔸بررسی تقابل نظریه ی فرگشت با برهان نظم. (ديدگاه داوکینز ️) ✅در میان شبهاتی که به برهان نظم وارد شده است، به نظر می رسد از نظر تاریخی مهمترین شبهه، همین شبهه ای است که نظریه تکامل یا فرگشت ایجاد کرده است، زیرا تا قبل از پدید آمدن این نظریه، با وجود اینکه اشکالات هیوم و کانت مطرح شده بود، کتاب الهیات طبیعی ویلیام پیلی دارای مقبولیت عمومی بود به نحوی که حتی خود داروین هم آن را حفظ بود. ❇️ از این رو بحث کردن پیرامون تقابل نظریه فرگشت و برهان نظم حائز اهمیت است. در این باره به طور خاص به دیدگاه ریچارد داوکینز به عنوان نماینده طبیعت گرایی و الحاد مدرن توجه می شود. ❇️ به طور کلی سه رویکرد در نحوه مواجهه بین نظریه فرگشت و برهان نظم وجود دارد: - رویکرد تضاد - رویکرد تباین - رویکرد زیربنا-روبنا ⭕️ داوکینز طرفدار رویکرد تضاد است. یعنی می گوید با وجود نظریه فرگشت دیگر جایی برای برهان نظم باقی نمی ماند و بطلان این برهان آشکار می شود. رویکرد دوم یعنی تباین، بر آن است که نظریه فرگشت بخشی از پیچیدگیها و نظمهای موجود در طبیعت را تبیین می کند و همچنان نظمهای دیگری در طبیعت هستند که برای تبیین آنها به سراغ برهان نظم برویم. می توان گفت طرفداران نظریه طراحی هوشمند (intelligent design) در این دسته جای می گیرند. رویکرد سوم این است که بگوییم اساساً خود نظریه فرگشت مبتنی بر یک نظم بنیادینی است که بستری را برای مکانیزم فرگشت فراهم کرده است. بنابراین برهان نظم و نظریه فرگشت دو امر در عرض هم نیستند بلکه در طول هم هستند. این را می توان تحت عنوان رویکرد زیربنا-روبنا مطرح کرد. پیش از آن که دو رویکرد تباین و زیربنا-روبنا بیان شود، باید رویکرد تضاد شرح داده شود. تبیین دو رویکرد دیگر خود نیازمند بحث مستقلی است. ادامه دارد... 🆔 @maaref_karbordi
✍️ دکتر حامد ساجدی 4⃣1⃣ نئوداروینیسم( تکامل) 🔸بررسی تقابل نظریه فرگشت با برهان نظم ( دیدگاه داوکینز) ⭕️داوکینز در بیان رویکرد تضاد به دو تقریر اشاره می کند که می توان آنها را تحت عنوان تضاد قوی و ضعیف آورد. تضاد قوی آن است که نظریه فرگشت را نافی نتیجه برهان نظم بدانیم یعنی بگوییم این نظریه نشان می دهد اصلا وجود طراح فرامادی امری نامحتمل است. اما تضاد ضعیف این است که نظریه فرگشت را نافی استنتاج و نتیجه گیری برهان نظم بدانیم یعنی بگوییم این نظریه نشان می دهد برهان نظم برهان صحیحی نیست، هرچند احتمال دارد طراح فرامادی هم وجود داشته باشد. ⭕️ داوکینز در بیان تضاد قوی چنین استدلال می کند: طراح فرامادی بسیار بسیار پیچیده است. موجودی که بسیار بسیار پیچیده است، بسیار بسیار نامحتمل است که یک دفعه به وجود بیاید مگر اینکه: خود محصول یک فرایند فرگشتی بسیار طولانی باشد اما: طراح فرامادی محصول چیزی نیست پس: وجود طراح فرامادی بسیار بسیار نامحتمل است. به عبارت دیگر او می گوید تنها راه معقول برای اینکه یک موجود بسیار پیچیده پدید بیاید این است که محصول یک فرایند فرگشتی و انتخاب طبیعی باشد. ✅در نقد سخن داوکنیز باید مفهوم پیچیدگی را بیشتر تحلیل کنیم تا ببینیم آیا دچار مغالطه اشتراک لفظی شده ایم یا نه. به نظر می رسد می توان دست کم چهار نوع پیچیدگی را برشمرد. 🆔 @maaref_karbordi
✍️ دکتر حامد ساجدی 5⃣1⃣ نئوداروینیسم(تکامل) 🔸بررسی تقابل نظریه فرگشت با برهان نظم ( دیدگاه داوکینز) ✅ به نظر می رسد می توان دست کم چهار نوع پیچیدگی را برشمرد: - پیچیدگی ساختاری: یک موجود متشکل از اجزای بسیار زیادی باشد که در هماهنگی با هم یک سیستم یک پارچه و کارآمد را ساخته اند. - پیچیدگی وصفی: یک موجود دارای ویژگیهای بسیار زیادی باشد که در توصیف آن به کار می روند. - پیچیدگی افعالی: افعال و آثار یک موجود بسیار پیچیده و گسترده باشد و از یک قانون ساده تبعیت نکند. - پیچیدگی شناختی: شناخت ماهیت و کنه ذات یک موجود برای ما دشوار یا غیر ممکن باشد. ✅ در مورد خداوند، فلاسفه و متکلمین پیچیدگی وصفی، افعالی و شناختی را می پذیرند، اما پیچیدگی ساختاری را نمی پذیرند زیرا معتقدند خداوند دارای بساطت هستی شناختی هست. اما ریچارد داوکینز در کتاب پندار خدا می گوید خدایی که قرار است دعای میلیاردها انسان را در آن واحد اجابت کند و همه جای دنیا تحت سیطره اوست باید پیچیدگی ساختاری بسیار بالایی داشته باشد و مانند یک ابرکامپیوتر غول آسا تمام اطلاعات را در ذهن خود تجزیه و تحلیل کند. در واقع داوکینز در این سخن نوعی ملازمه میان پیچیدگی وصفی- افعالی با پیچیدگی ساختاری می بیند. داوکنیز برای این ملازمه دلیلی را ذکر نکرده است، اما می توان در مقام تبیین دیدگاه او، دو دلیل را ذکر کرد: 1. شاهد تجربی: ما وقتی به موجودات پیرامونمان نگاه می کنیم می بینیم که هر چه موجودات دارای ساختار پیچیده تری هستند هوشمندترند پس طبق این استقرای تجربی، هوشمندترین موجود باید پیچیده ترین باشد. 2. شاهد عقلی: علت باید کامل تر از معلول باشد پس خدایی که این ساختارهای بسیار پیچیده را ایجاد کرده خود باید ساختار بسیار پیچیده تری داشته باشد. ✅ به نظر می رسد داوکینز در این بیان نتوانسته است بین کمال حقیقی و کمال اعتباری تفکیک کند. ادامه دارد... 🆔 @maaref_karbordi
✍ دکتر حامد ساجدی 6⃣1⃣ نئوداروینیسم (تکامل) ⭕️ بررسی تقابل نظریه فرگشت با برهان نظم ( بررسی دیدگاه ریچارد داوکینر) ✅ داوکنیز برای ملازمه میان پیچیدگی وصفی، افعالی و پیچیدگی ساختاری دلیلی را ذکر نکرده است، اما می توان در مقام تبیین دیدگاه او، دو دلیل را ذکر کرد: 1. شاهد تجربی: ما وقتی به موجودات پیرامونمان نگاه می کنیم می بینیم که هر چه موجودات دارای ساختار پیچیده تری هستند هوشمندترند پس طبق این استقرای تجربی، هوشمندترین موجود باید پیچیده ترین باشد. 2. شاهد عقلی: علت باید کامل تر از معلول باشد پس خدایی که این ساختارهای بسیار پیچیده را ایجاد کرده خود باید ساختار بسیار پیچیده تری داشته باشد. ✅ به نظر می رسد داوکنیز در این بیان نتوانسته است بین کمال حقیقی و کمال اعتباری تفکیک کند. آنچه او می گوید در فضای کمال اعتباری صحیح است. در این فضا هرچه سیستمی پیچیده تر باشد کامل تر است یعنی کارایی بیشتری دارد. اما در نگاه فلسفی، یک سیستمی که از اجزای متعدد تشکیل شده است، کمالی جز همان کمال اجزائش ندارد. چون اساساً وجودی مستقل از اجزائش ندارد. و صرفاً به اعتبار ذهن ماست که یک وحدتی برای سیستم در نظر می گیریم و کمالی را به آن منتسب می کنیم. اما اگر بخواهیم وجودی داشته باشیم که حقیقتاً کامل تر از سایر وجودات باشد، باید کمالی که سایر وجودات دارند را یکجا و در یک وجود جمع کرده باشد. پس در فضای کمال حقیقی، قضیه برعکس می شود و هرچه یک موجود کاملتر باشد، دارای بساطت هستی شناختی بیشتری خواهد بود. ✅ با این توضیحات اگر به استدلال داوکینز بازگردیم، در مورد صغرای استدلال او، باید بگوییم خداوند دارای پیچیدگی ساختاری نیست بلکه صرفا پیچیدگی وصفی، افعالی و شناختی دارد. اما در مورد کبرای استدلال او، آنچه باعث نامحتملی پیدایش یک موجود به صورت ناگهانی و دفعی می شود، پیچیدگی ساختاری است، زیرا در پیچیدگی ساختاری پیدایش تمام اجزا به طور هم زمان و در هماهنگی با یک دیگر بسیار نامحتمل است. بنابراین حد وسط استدلال داوکنیز به درستی تکرار نشده است و برهان او ناتمام است. (یعنی: باید در یک مقدمه از استدلال، منظور از "پیچیدگی" ، "پیچیدگی ساختاری" باشد و در مقدمه دیگر ، پیچیدگی های دیگر. و با اختلاف معانی "پیچیدگی"، نمیتوان ، نتیجه منطقی گرفت.) ادامه دارد ... 🆔 @maaref_karbordi
۷ فوریه،‏ ۸.۵۴ عدم منافات نظریه تکامل با دین.mp3
14.67M
🔈 دکتر حامد ساجدی 7⃣1⃣ نئوداروینیسم( تکامل) ⭕️ آیا نظریه تکامل(فرگشت) در تضاد با دین داری و وجود خدا هست؟ ✍ چه زمینه هایی باعث تضاد و درگیری الاهیات مسیحی با نظریه تکامل شد؟ ✍ آیا الاهیات اسلامی، با قبول نظریه تکامل، دچار تزلزل میشود؟ ادامه دارد... 🆔 @maaref_karbordi