■ قهر ڪرده ای؟
با اینڪه خسته میشوم و گاه ڪم حواس
اشڪم هنوز هست...حبیبم تو را سپاس
در حسرت زیارت تو رفت عمر من
روزم به گریه طے شد و شبهام التماس
یڪشب در این لباس عزایت مرا بخر
شاید به چشم مادرت آیم در این لباس
ما را نمیبرے به حرم؟؟ قهر ڪرده ای؟
بگذر از این گداے بدِ قدرناشناس
روزم شبیه زلف سیاهت چه درهم است
زینب تمام راه به لب داشت این قیاس
#ارسالی_مخاطب