برشی از کتاب «یک روز بعد از حیرانی» (با اندکی حذف و تغییر):
بالاخره خواهرت برای اینکه دلهره به دل مامان بیندازد، گفته بود: «مامان اجازه بدید محمد ازدواج کنه، من نگرانشم! می دونی محمد توی این خیابون های تهران تا به دانشگاه برسه، روزی صد تا عروس می بینه!» مامان تمام روز فکرش مشغول بود. شب که شد، تو و خواهرت را کنار خودش نشاند تا با شما صحبت کند.بنده خدا خبر نداشت باز هم نقشه کشیدید برای رسیدن به هدفتان. مامان با نگرانی گفته بود: «محمد! خواهرت می گه تو روزی صد تا عروس می بینی، درست می گه؟» تو هم که همیشه سرت درد می کرد برای شیطنت و حرص دادن مامان. چشمانت برق زده و گفته بودی: «صد تا؟ صد تا کمه، برو بالا! دویستا تا، سیصد تا…» و طبق معمول زدی زیر خنده. مامان که تا دید جواب نگرانی هایش را با خنده می دهی، حسابی از کوره در رفته بود: «مثل آدم حرف بزن، لوس بازی در نیار، دارم جدی حرف می زنم.» تو هم با چند جمله خیالش را راحت کرده بودی: «مامان من این چشم ها رو نیاز دارم. با این چشم ها می خوام روی ماه پسر حضرت زهرا سلام الله علیها رو ببینم، با دیدن این چیزها توی خیابون، چشم هام رو کثیف نمی کنم، خیالت راحت!»
#زندگینامه
#قسمت_سوم
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
رفیق شهیدم :: شهید گمنام 🌷🌷
برشی از کتاب «یک روز بعد از حیرانی» (با اندکی حذف و تغییر): بالاخره خواهرت برای اینکه دلهره به دل م
این مطلب جامونده بود
امیدوارم آقا محمدرضا و شما منو ببخشید
هدیه به این شهید بزرگوار، سه تا صلوات با وعجل فرجهم
رفیق شهیدم :: شهید گمنام 🌷🌷
مژده مژده ۵ نفر دیگه تشریف بیارن، یه صوت خیلی زیبا از حاج حسین یکتا میزارم براتون لازم نیست برید تب
خوش تیپ.mp3
9.31M
من از گوش دادن این صوت، سیر نمیشم
اینقدر گوش دادم که تقریباً حفظ شدم
💥بسیار شنیدنی💥
✅باتوجه گوش بدید که به جون بشینه
#حاج_حسین_یکتا
به جمع ما بپیوندید👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/978976902C7b674153a2
کانال «رفیق شهیدم»
رفیق شهیدم :: شهید گمنام 🌷🌷
من از گوش دادن این صوت، سیر نمیشم اینقدر گوش دادم که تقریباً حفظ شدم 💥بسیار شنیدنی💥 ✅باتوج
گل روی یوسف زهرا، نگاتو به نامحرم ببند
گل روی یوسف زهرا، روتو بگیر
«اگه جیگر خانم خنک بشه، جیگر زندگیت خنک میشه»
نظری، انتقادی، پیشنهادی، حرفی هست بفرمایید
👇👇👇
http://www.6w9.ir/msg/8019444
نمیدونم شمام از این رفیقا دارید یا نه
ولی من توی رفیقام چندتا هستن که به شدت نور بالا میزنن و به نظرم شهید زنده اند
یکدوم خیلی خوش اخلاقه، بسیار با ادبه، حافظ قرآن و از خانوادهی شهدا و علما، امسال کرونا بود و از هم دور بودیم، تو نخشم یه عید غدیر باهاش عقد اخوت ببندم
یکی دیگه شون مسلط به نفس، اهل سیر و سلوک، بسیار ساکت، ایامی که هم اتاقی بودیم، من به جز یه بار، نفهمیدم کی برا نماز شب پا میشه.
هردوتاشون اهل خلوت نیمه شب و نماز شبای آنچنانی
شمام میتونید از این رفقا پیدا کنید
مهمتر از پیدا کردن همچین رفیقی، نگه داشتنش و استفاده کردن از وجودشه
یه مطلب میخوام بزارم
یه کوچولو چالشیه
فقط یه درخواست دارم:
بعد اینکه کامل خوندید و روش فکر کردید، اگه خواستید کانال رو ترک کنید، توی ناشناس به ما بگید مشکل این حرف چیه تا ما متوجه بشیم
اگر هم کانال رو ترک نکنید و نظراتتون رو به ما بگید که خیلی ممنون میشیم
لینک ناشناس ما:
👇👇👇👇
http://www.6w9.ir/msg/801944