به مناسبت میلاد با سعادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزار میگردد💐💐💐
❇️پویش مجازی « به یاد او»
🔸با انجام یکی از پیشنهادات زیر در پویش شرکت کنید:
🌱علاقه مندان می توانند تصاویر آذین بندی نصب پرچم و چراغانی درب منازل،نقاشی و دلنوشته را به اشتراک گذاشته ؛ و یا فایل صوتی و تصویری از شعر خوانی ، مداحی، قرائت دست جمعی دعای فرج و بیان دل گویه با امام زمان(عج) را در کمتر از یک دقیقه ضبط و ارسال کنند.
🔹مهلت ارسال آثار تا پایان روز ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ به ادمین کانال صف اول:
@adminaval
🎁🎁🎁
✅جایزه اول به اثری که #بیشترین_بازدید را داشته باشد اهدا می شود
✅و دو هدیه هم بین تمام شرکت کنندگان به قید قرعه تقدیم می گردد.
@rafiq_shahidam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_آقا
هر روز را با سلام بر تو آغاز میکنیم!
سلام بر تو... که صاحباختیار مایی!
السَّلامُعَلَيْكَ يَا تالِيَكِتابِاللّٰهِ وَتَرْجُمانَهُ
سلام بر شما
ای بیان کننده کتاب پروردگار
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
💠 امام على عليه السلام:
🍃 رأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ
🔹 رای و تدبیر پیر نزد من از جنگجویی جوان خوشایند تر است.
📚 حکمت 86 نهج البلاغه
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
سید مرتضی آوینی، وقتی خاطرات او را شنید، بسیار مشتاق شد تا به مقتلش برود.
قصدش این بود مستندی برای او بسازد.
سید مرتضی وقتی خاطرات مجید را شنید، میگفت: شهید مجید حشمتی آب از سرچشمه خورده.
سید در فروردین ۷۲ با گروه روایت فتح جلو رفت و درست در مقتل مجید بود که انفجار یک مین به جامانده...
اما مجید از کسانی بود که بسیار در معرفت حضرت حق بالا رفت و نیروهای تحت امر خود را نیز به همین صورت حرکت داد.
آنها در یک چله معنوی به قله های عرفان رسیدند و سپس از ملائک الهی مژده وصل را شنیدند که همگی شهید خواهند شد.
مجید مانند ابراهیم، به ظاهر مفقود شد و برای همیشه در فکه ماند.
📙از گود مافیا تا گود قتلگاه. اثر جدید گروه شهید هادی
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعه هایی که نبودی به تفریح زدیم
ما فقط در غم ِهجران تو تسبیح زدیم!:)💔
_______
#امام_زمان
#پیشنهاد_دانلود
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
شهید حسین خرازی🕊🌹
گاهی فقط یک نگاه حرام می تواند خیلی چیزها را از ما بگیرد ...
مراقب چشمامون باشیم ، چون مثل گوگل نیست هر چی رو که نگاه کردیم سابقه اش رو پاک کنیم ....
الگو بگیریم از شهدا
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
「💙💦」
•
.
بھش گفتن :آقا ابراهیم چرا جبهھ رو ول نمیکنـے بیاۍ دیدار امامخمینۍ-ره-؟!
گفت : ما امام رو برایِ اطاعت میخوایم نھ براۍ تماشا . . !
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ سوال جالب یک کودک از رهبر انقلاب و پاسخ ایشان به او
✾ •••🌸 ⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
🔅 #جمعیت_مولفه_قدرت_و_امنیت
👼 #فرزندآوری_مجاهدت_بزرگ
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
آرمان ما شهادت است...
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
♦️اعلام جرم علیه زیباکلام ، کیانیان ، شرق و هممیهن
🔹️دادستان تهران: علیه صادق زیباکلام، رضا کیانیان و آذر منصوری و مدیران رسانههای هممیهن، رویداد۲۴ و شرق بهدلیل نشر مطالب غلط درباره ماجرای مسمومیت دانشآموزان اعلام جرم صورت گرفته و پرونده قضایی تشکیل شده.
🔹️پیگیریهای گسترده امنیتی - قضایی برای کشف عاملان مسمومیتها ادامه دارد و ۲ شعبه ویژه هم در دادسرای تهران برای برخورد با دروغپراکنیها و ترویج شایعات بیاساس تشکیل شده است.
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شب نیمه شعبان دربهای آسمان باز می شود
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
16169377452658725052401.mp3
2.66M
﷽
🎙حاج میثم مطیعے
💐اے مهدے صاحب صاحب الزمان
لبیڪ لبیڪ
#امام_زمان_عج
#میلاد_امام_زمان_عج
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🔸🔸🔸
🔸🔸
https://eitaa.com/Astikernab/62934
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
💚یا امام رضا ع💚:
#دختر_شینا_قسمت 1⃣
✅ فصل اول
پدرم مریض بود. میگفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شده است. من که به دنیا آمدم، حالش خوب خوب شد.
همه فامیل و دوست و آشنا تولد من را باعث سلامتی و بهبودی پدر میدانستند.
عمویم به وجد آمده بود و میگفت: « چه بچه خوش قدمی! اصلاً اسمش را بگذارید، قدم خیر. » آخرین بچه پدر و مادرم بودم. قبل از من، دو دختر و چهار پسر به دنیا آمده بودند، که همه یا خیلی بزرگتر از من بودند و یا ازدواج کرده، سر خانه و زندگی خودشان رفته بودند. به همین خاطر، من شدم عزیزکردﺓ پدر و مادرم؛ مخصوصاً پدرم.
ما در یکی از روستاهای رزن زندگی میکردیم. زندگی کردن در روستای خوش آب و هوا و زیبای قایش برایم لذتبخش بود. دورتادور خانههای روستایی را زمینهای کشاورزی بزرگی احاطه کرده بود؛ زمینهای گندم و جو، تاکستانهای انگور.
از صبح تا عصر با دخترهای قد و نیمقد همسایه توی کوچههای باریک و خاکی روستا میدویدیم. بیهیچ غصهای میخندیدیم و بازی میکردیم. عصرها دم غروب با عروسکهایی که خودمان با پارچه و کاموا درست کرده بودیم، میرفتیم روی پشتبام خانة ما.
تمام عروسکها و اسباببازیهایم را توی دامنم میریختم، از پلههای بلند نردبان بالا میرفتیم و تا شب مینشستیم روی پشتبام و خالهبازی میکردیم.
🔰ادامه دارد....🔰
🌷 #دختر_شینا – قسمت 2⃣
✅ فصل اول
بچهها دلشان برای اسباببازیهای من غنج میرفت؛ اسباببازیهایی که پدرم از شهر برایم میخرید. میگذاشتم بچهها هر چقدر دوست دارند با آنها بازی کنند.
شب، وقتی ستارهها همة آسمان را پر میکردند، بچهها یکییکی از روی پشتبامها میدویدند و به خانههایشان میرفتند؛ اما من مینشستم و با اسباببازیها و عروسکهایم بازی میکردم. گاهی که خسته میشدم، دراز میکشیدم و به ستارههای نقرهای که از توی آسمان تاریک به من چشمک میزدند، نگاه میکردم.
وقتی همهجا کاملاً تاریک میشد و هوا رو به خنکی میرفت، مادرم میآمد دنبالم. بغلم میکرد. ناز و نوازشم میکرد و از پشتبام مرا میآورد پایین. شامم را میداد. رختخوابم را میانداخت. دستش را زیر سرم میگذاشت. برایم لالایی میخواند. آنقدر موهایم را نوازش میکرد، تا خوابم میبرد.
بعد خودش بلند میشد و میرفت سراغ کارهایش. خمیرها را چونه میگرفت. آنها را توی سینی میچید تا صبح با آنها برای صبحانه نان بپزد.
صبح زود با بوی هیزم سوخته و نان تازه از خواب بیدار میشدم. نسیم روی صورتم مینشست. میدویدم و صورتم را با آب خنکی که صبح زود مادر از چاه بیرون کشیده بود، میشستم و بعد میرفتم روی پای پدر مینشستم. همیشه موقع صبحانه جایم روی پای پدرم بود. او با مهربانی برایم لقمه میگرفت و توی دهانم میگذاشت و موهایم را میبوسید.
پدرم چوبدار بود. کارش این بود که ماهی یکبار از روستاهای اطراف گوسفند میخرید و به تهران و شهرهای اطراف میبرد و میفروخت. از این راه درآمد خوبی به دست میآورد. در هر معامله یک کامیون گوسفند خرید و فروش میکرد. در این سفرها بود که برایم اسباببازی و عروسکهای جورواجور میخرید.
🔰ادامه دارد....🔰
🌷 #دختر_شینا – قسمت 3⃣
✅ فصل اول
روزهایی که پدرم برای معامله به سفر میرفت، بدترین روزهای عمرم بود. آنقدر گریه میکردم و اشک میریختم که چشمهایم مثل دوتا کاسه خون میشد. پدرم بغلم میکرد. تندتند میبوسیدم و میگفت: « اگر گریه نکنی و دختر خوبی باشی، هرچه بخواهی برایت میخرم. »
با این وعده و وعیدها، خام میشدم و به رفتن پدر رضایت میدادم. تازه آنوقت بود که سفارشهایم شروع میشد. میگفتم: « حاجآقا! عروسک میخواهم؛ از آن عروسکهایی که موهای بلند دارند با چشمهای آبی. از آنهایی که چشمهایشان باز و بسته میشود. النگو هم میخواهم. برایم دمپایی انگشتی هم بخر. از آن صندلهای پاشنهچوبی که وقتی راه میروی تقتق صدا میکنند. بشقاب و قابلمة اسباببازی هم میخواهم. »
پدر مرا میبوسید و میگفت: « میخرم. میخرم. فقط تو دختر خوبی باش. گریه نکن. برای حاجآقایت بخند. حاجآقا همه چیز برایت میخرد. »
من گریه نمیکردم؛ اما برای پدر هم نمیخندیدم. از اینکه مجبور بودم او را دو سه روز نبینم، ناراحت بودم. از تنهایی بدم میآمد. دوست داشتم پدرم روز و شب پیشم باشد. همة اهل روستا هم از علاقة من به پدرم باخبر بودند.
گاهی که با مادرم به سر چشمه میرفتیم تا آب بیاوریم یا مادرم لباسها را بشوید، زنها سربهسرم میگذاشتند و میگفتند: « قدم! تو به کی شوهر 💍میکنی؟! »
میگفتم: « به حاجآقایم. »
میگفتند: « حاجآقا که پدرت است! »
میگفتم: « نه، حاجآقا شوهرم است. هر چه بخواهم، برایم میخرد. »
🔰ادامه دارد....🔰
دانلود+دعای+توسل+مهدی+سماواتی+++متن.mp3
10.19M
🌸قرار چهارشنبه شب هامون دعای توسل بنیابت از شهدایی دفاع مقدس شهید ابراهیم هادی شهدایی مدافعان حرم🌸
♥التماس دعای شهادت♥
برای سلامتی اقا صاحب زمان عج برای حاجت روایی اعضای کانال مجموعه فرهنگی شهید ابراهیم هادی علل خصوص خادم شهید ابراهیم هادی🤲🏻
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحقحضࢪٺزینبکبرۍسلاماللهعلیها🌹🕊🌹
علاّمه مجلسی فرموده است: در بعضی از کتابهای شایسته احترام از محمّد بن بابویه نقل کردهاند که این دعا را از امامان(علیهمالسلام) روایت کرده و گفته است: در هیچ امری آن را نخواندم مگر آنکه به زودی اثر اجابت آن را یافتم التماس دعا 🌼🕊🌼
🌹شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج #5صلـــوات🌹
❤اَللهُمَ صَّلِ عَلےِمُحَمَدوآلِ مُحَمَدوعَجِل فَرَجَهُم❤