«دلت که گرفت»
قرآن رو بردار، بسم الله بگو و یه صفحهاش رو باز کن، بگو خدایا یکم باهام حرف بزن آروم شم..💛✨
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمی اید؟؟ 😔😔
*اللهم عجل لولیک الفرج*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
جهانگیری، سعید محمد، رئیسی، قاسمی و .... همه رو دیدید و شناخت دارید
درست رای بدید، گول دو قطبی های روزهای آتی رو نخورید ...
#رئیسی #سعید_محمد
# تلنگر
#شهید_حسین_معز_غلامی :
💢 جدی گرفتهایم زندگیِ دنیایی را
و شوخی گرفتهایم قیامت را
کاش قبل از اینکه بیدارمان کنند،
بیدار شویم!
🍃🌸🍃
یکی از فرق های انسان با خدا این است که: انسان تمام خوبی ها را با یک بدی فراموش میکند، ولی خدا تمام بدی ها را با یک خوبی فراموش میکند.☺️💛
•『❗️』
•
تودنیایےکهاکثرابرایرسیدنبهپولومقامدنیا
دروغمیگن،ظلممےکنندو...
توبرایرسیدنبهرضایتخداخوبباش
اونوقتهکهخدادنیاوآخرتےبراتمےسازه
کههمهاوناباهممتحدبشننمےتوننبسازن!
#حرف_حساب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*در آخر زمان مردم غربال میشوند*
رسول اکرم (ص) میفرمایند
لاتکرهوا الفتنه فی آخرالزمان فانها تبیر المنافقین
از فتنه و آزمایش در آخر الزمان نگران نباشید، چرا که موجب نابودی منافقین خواهدشد.
📚منبع: میزان الحکمه، ح۱۵۷۴۸
عن الربيع بن محمدالمسلمي قال : قال لي ابوعبداله والله لتکسرن کسر الزجاج وان الزجاج يعاد فيعود کماکان والله لتکسرن کسر الفخار و ان الفخار لا يعود کماکان والله لتمحصن والله لتغربلن کما يغربل الزء وان من القمح
ترجمه👈🏻 امام صادق(ع) : به خدا قسم شما ( شيعيان ) چون شيشه شکسته مي شويد و شيشه را بعد از شکستن مي توان ذوب کرد و به صورت نخست برگرداند بخدا قسم شما مانند سفال شکسته مي شويد . سفال بعد از شکسته شدن ديگر بصورت اول بر نمي گردد .به خدا قسم شما امتحان مي شويد و غربال خواهيد شد چنانکه دانه تلخ از ميان گندم جدا شود.
📚غيبت طوسي ص 340
📚بحارالانوار ج 52 ص 101 ( اللهم عجل لولیک الفرج )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 *سخنرانی استادرائفی پور*
*تاریخ دارد تکرار می شود بلند نشید نگید مااهل کوفه نیستیم علی تنها بماندهمین الان نشان دهید همین الان داستان کوفه فراهم هست*
*اللهم عجل لولیک الفرج*
🕊🌹 زیارتنامہ شهدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ
وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🕊🌷
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
یادشون باصلوات🌹
#رئیسی
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96
❤❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
شهید محمود رضا بیضایی:
سر دو راهی گناه وثواب
به حب شهادت فکرکن...
به نگاه امام زمانت فکرکن...
ببین میتونی ازگناه بگذری...؟!
ازگناه که گذشتی از جونت هم
میگذری...🕊
کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱
🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹
📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋
🖌 به قلم : #بهناز_ضرابی_زاده🌱🌸
📌 قسمت: #صد و پنجاهـُـم
#فصل_چهاردهم
گذاشتمش زمین و چادری بستم کمرم و چیزی انداختم روی سرم و از پلّه های بلند به سختی پایین آمدم. حیاط شلوغ بود.
خواهرم جلو آمد و گفت: «دختر چرا این طوری آمدی بیرون. مثلاً تو زائویی.»
بعد هم چادرش را درآورد و سرم کرد. خوب نمی توانستم راه بروم.
آرام آرام خودم را رساندم توی کوچه. مردی داشت از سر کوچه می آمد. لباس سپاه پوشیده بود و کوله ای سر دوشش بود؛ ریشو و خاک آلوده؛ اما صمد نبود.
با این حال، تا وسط کوچه رفتم. از دوستان صمد بود. با خجالت سلام و علیکی کردم و احوال صمد را پرسیدم.
گفت: «خوب است. فکر نکنم به این زودی ها بیاید. عملیات داریم. من هم آمده ام سری به ننه ام بزنم. پیغام داده اند حالش خیلی بد است. فردا برمی گردم.»
انگار آب سردی سرم ریختند، تنم شروع کرد به لرزیدن.
دست ها و پاهایم بی حس شد. به دیوار تکیه دادم و آن قدر ایستادم تا مرد از کوچه عبور کرد و رفت.
شینا و خواهرهایم توی کوچه آمده بودند تا از صمد مژدگانی بگیرند.
مرا که با آن حال و روز دیدند، زیر بغلم را گرفتند و بردند توی اتاق.
توی رختخواب دراز کشیدم. تمام تنم می لرزید.
شینا آب قند برایم درست کرد و لحاف را رویم کشید. سرم را زیر لحاف کشیدم. بغض راه گلویم را بسته بود. خودم را به خواب زدم.
🌱 &ادامه دارد....
🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
*مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا*
*ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید*
⤵️⤵️⤵️⤵️
🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی :
https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/
🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا:
*@rafiq_shahidam96*
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#رئیسی #انتخابات #انتخابات_۱۴۰۰
کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱
🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹
📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋
🖌 به قلم : #بهناز_ضرابی_زاده🌱🌸
📌 قسمت: #صد و پنجاه و یڪم
#فصل_چهاردهم
می دانستم شینا هنوز بالای سرم نشسته و دارد ریزریز برایم اشک می ریزد.
نمی خواستم گریه کنم. آن روز مهمانی پسرم بود. نباید مهمانی اش را به هم می زدم.
سر ظهر مهمان ها یکی یکی از راه رسیدند. زن ها توی اتاق مهمان خانه نشستند و مردها هم رفتند توی یکی دیگر از اتاق ها.
بعد از ناهار خواهرم آمد و بچه را از بغلم گرفت و برد برایش اسم بگذارند. اسمش را حاج ابراهیم آقا، پدربزرگ صمد، گذاشت مهدی.
خودش هم اذان و اقامه را در گوش مهدی گفت. بعدازظهر مردها خداحافظی کردند و رفتند. مرداد ماه بود و فصل کشت و کار. اما زن ها تا عصر ماندند. زن برادرها و خواهرها رفتند توی حیاط و ظرف ها را شستند و میوه ها را توی دیس های بزرگ چیدند.
مهدی کنارم خوابیده بود. سر تعریف زن ها باز شده بود، من هنوز چشمم به در بود و امیدوار بودم در باز شود و لحظة آخر مهمانی پسرم، صمد از راه برسد.
🔸فصل پانزدهم
مهدی شده بود یک بچة تپل مپل چهل روزه. تازه یاد گرفته بود بخندد. خدیجه و معصومه ساعت ها کنارش می نشستند.
با او بازی می کردند و برای خندیدن و دست و پا زدنش شادی می کردند. اما همة ما نگران صمد بودیم.
برای هر کسی که حدس می زدیم ممکن است با او در ارتباط باشد، پیغام فرستاده بودیم تا شاید از سلامتی اش باخبر شویم. می گفتند صمد درگیر عملیات است. همین
🌱 &ادامه دارد....
🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
*مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا*
*ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید*
⤵️⤵️⤵️⤵️
🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی :
https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/
🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا:
*@rafiq_shahidam96*
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#رئیسی
کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱
🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹
📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋
🖌 به قلم : #بهناز_ضرابی_زاده🌱🌸
📌 قسمت: #صد و پنجاه و دوم
#فصل_پانزدهم
شینا وقتی حال و روز مرا می دید، غصه می خورد. می گفت: «این همه شیر غم و غصه به این بچه نده. طفل معصوم را مریض می کنی ها.»
دست خودم نبود. دلم آشوب بود. هر لحظه فکر می کردم الان است خبر بدی بیاورند.
آن روز هم نشسته بودم توی اتاق و داشتم به مهدی شیر می دادم و فکرهای ناجور می کردم که یک دفعه در باز شد و صمد آمد توی اتاق، تا چند لحظه بهت زده نگاهش کردم. فکر می کردم شاید دارم خواب می بینم.
اما خودش بود. بچه ها با شادی دویدند و خودشان را انداختند توی بغلش.
صمد سر و صورت خدیجه و معصومه را بوسید و بغلشان کرد.
همان طور که بچه ها را می بوسید، به من نگاه می کرد و تندتند احوالم را می پرسید. نمی دانستم باید چه کار کنم و چه رفتاری در آن لحظه با او داشته باشم.
توی این مدت، بارها با خودم فکر کرده بودم اگر آمد این حرف را به او می زنم و این کار را می کنم. اما در آن لحظه آن قدر خوشحال بودم که نمی دانستم بهترین رفتار کدام است.
کمی بعد به خودم آمدم و با سردی جوابش را دادم.
زد زیر خنده و گفت: «باز قهری!»
خودم هم خنده ام گرفته بود. همیشه همین طور بود. مرا غافلگیر می کرد. گفتم: «نه، چرا باید قهر باشم، پسرت به دنیا آمده.
🌱 &ادامه دارد....
🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
*مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا*
*ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید*
⤵️⤵️⤵️⤵️
🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی :
https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/
🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا:
*@rafiq_shahidam96*
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#رئیسی #انتخابات #انتخابات_۱۴۰۰ #مرد_میدان
هدایت شده از ❤️اباالفضلیامافتخارمه❤️
🥀دوباره درد و غـصہ بی شماره...😔
🥀 دوباره دل هواے گریـہ داره...😭
@abalfazleeaam
🔶 یڪی بده جواب شیعـہ ها رو...
آخـہ چـرا بقیع حـرم نداره...⁉️
💔مـیـسـوزه قـلـبـم برا هتڪ حرمت بقیع...😭
🥀مـیرم امشب با پاے دل زیارت بقیع....💔😭
🥀مـیـذارم صورت دوباره رو تربت بقیع....😭
اے واے واے واے...
😭💔😭
غریب آقام آقام آقام 😭
واے واے واے...😭💔
🥀🥀🥀🥀🥀
@abalfazleeaam
💠 ۸ شـوال سـالـروز تخریب قـبرستان بقیع. 1400/2/29
#ابوالفضلیم_افتخارمه #ابوالفضلی_ها #حضرت_ام_البنین #حضرت_زهرا #امام_حسنی_ها #بقیع #تخریب_بقیع #حضرت_اباالفضل #حضرت_رقية #حضرت_زینب #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #رفیق_شهیدم #شهید_ابراهیم_هادی #شهید_مهدی_زین_الدین #شهید_مهدی_باکری #شش_گوشه #شهدای_گمنام #کانال_کمیل #کربلا #کلیپ #حاج_مهدی_رسولی #حاج_حسین_یکتا #حاج_محمود_کریمی #حمید_علیمی #مداحی #روضه #بقیع_را_میسازیم #سالروز_تخریب_قبور_ائمه_بقیع #قمر_بنی_هاشم #ابوالفضل_العباس
https://www.instagram.com/p/CPC6Oy-BgdI/?utm_medium=share_sheet
هدایت شده از ❤️اباالفضلیامافتخارمه❤️
*هشت شوال سالروز تخریب قبرستان بقیع*
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://www.instagram.com/p/CPC6Oy-BgdI/?utm_medium=share_sheet