💢دیشب در هیاهوی رسانه ای برای مرحوم مهسا امینی یکی از کارکنان پلیس در استان گلستان که برای حل نزاع خانوادگی اعزام شده بودبا ضرب گلوله به شهادت رسید .
🔹نه کسی فهمید و نه کسی خبرو منتشر کرد.
🍃خدا به دل دختر سه ماهش آرامش بدهد .
#علی_سراوانی
#شهدای_مظلوم_فراجا
#سکوت_رسانه
کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم
#زیارت_اربعین #امام_حسین
#از_تبیین_تا_قیام
@rafiq_shahidam96
☑☑☑☑
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
1612069240-107571-760 (1).mp3
3.62M
صوت دعای فرج علی فانی
قرار شبانه مون با اقا صاحب زمان عج التماس دعای فرج
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🕊🤲
🌸بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🌸
🌻قرار اول هرصبح🌻
سلام عزیز برادرم
شروع فعالیت کانال همراه با قرائت یک فاتحه وصلوات هدیه به رفیق شهیدمون
باشد که با دعای خیر شهدا روزمون
منور و در مسیر سعادت و قرب الهی ثابت قدم بمونیم🤲🏻
❤شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم❤
🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷
5714915861.mp3
2.75M
با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار
و هــر روز🕊📿
❣ دعای_عهد بخون... ❀❀❣
🎙با صدای #استادفرهمند
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻
اولِ کار سلام بدیم بھ صاحب قلب منتظرمون ، رو بھ قبلھ دست راستمون ُ بزاریم روۍ قلبمون . . !✋🏻❤️
- اَلسَّلام عَلَیڪ یا حُجَّھاللّٰھ فِۍ اَرضِھِ السَّلامُ علیڪ یا بقیَّةَاللّٰھِ یااباصالحَ المَھدۍ یاخلیفھ الرَّحمن و یا شریڪ القران ایُّھا الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدۍ و مَولای الاَمان الاَمان !:)🌸🍃'
بارالها فرج آقا امام زمان (عج)
الساعه برسان
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🕊🤲
سلام خدا بر شهیدان
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🌷اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم🌷
•¦ #ذڪرروزیڪشـنبە:
یـاَذالجلالوالاڪرام!
⊰اےبراآورندهےحاجاٺ⊱
دلدادگان من سلآم 🌱
#السلامعلیڪیاحسینابنعلۍعلیہالسلام ❤️
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
دلدادگان من سلآم 🌱 #السلامعلیڪیاحسینابنعلۍعلیہالسلام ❤️
#روایتِابراهیم . . .🌿
ابراهیم مثل همیشه کتاب دعایش را باز کرد و با نوای زیارت عاشورای او همه بچه ها دم گرفتند و صدای زمزمه شان در فضا پیچید.
بچه ها با نگاهی حسرت آلود به مناطق اشغالی نگاه می کردند، یکی از آنها رو به ابراهیم کرد و گفت: چطور این بعثی ها باید به راحتی آنجا تردد کنند و ما...
یعنی می شود یک روزی برسد که مردم ما هم از روی این جاده ها به خانه ها و شهرهای خودشان بروند.
ابراهیم که این حرف ها را شنید، گفت: «این حرفا چیه که میزنی، یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا.».
آن مرز جایی نبود جز مرز خسروی و حالا سال ها از آن روزها گذشته بود که بعضی از باقی مانده بچه های آن روز به اتفاق هم به سمت کربلا حرکت می کردند که در پیاده روی اربعین شرکت کنند. یاد همان حرف های ابراهیم افتادند که می گفت: یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا...
#عزیزمحسین...|♥️