من بدم
ولی تو ارباب خوبی هستی
ارباب کریمی هستی
ارباب مهربونی هستی
تو اون اربابی هستی
که نگاه نمیکنه
به روی سیاه برده اش
نمیخوای این خاک زیر پات
یبار دیگ توی هوای تو
نفس بکشه!؟
اجازه نمیدی بیام دیدنت!؟
34.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایتگری سردار حسنی سعدی
در روز اربعین در جمع زائران شهدا
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#اربعین
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤👆》
17.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حضور زائران حسینی در جوار مزار مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و یارانش
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#اربعین
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤👆》
13891105_2808_32k.mp3
2.16M
#کلام_رهبری
#اربعین
🔳توصیف وقایع اربعین حسینی
به روایت رهبر معظم انقلاب
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#اربعین
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤👆》
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘
💥 قسمت هشتاد وششم : والفجرمقدماتي( بخش چهارم)
👤 راوی : علي نصرالله
ديگر هيچ چيز قابل كنترل نبود. تنها جايي كه امنيت بيشتري داشت داخل
كانالها بود. در آن تاريكي و شلوغي ابراهيم را گم كردم!
تا كانال سوم جلو رفتم، اما نميشد كسي را پيدا كرد!
يكي از رفقا را ديدم
و پرسيدم: ابراهيم را نديدي!؟
گفت: چند دقيقه پيش از اينجا رد شد.
همين طور اين طــرف و آن طرف ميرفتم. يكي از فرماندهها را ديدم.
من
را شناخت و گفت: سريع برو توي معبر، بچه هائي كه توي راه هستند بفرست
عقب. اينجا توي اين كانال نه جا هست نه امنيت، برو و سريع برگرد.
طبق دســتور فرمانده، بچه هائي را كه اطراف كانال دوم و توي مسير بودند
آوردم عقب، حتي خيلي از مجروحها را كمك كرديم و رسانديم عقب.
اين كار، دو سه ساعتي طول كشيد. ميخواستم برگردم، اما بچههاي لشکر
گفتند: نميشه برگردي!
با تعجب پرسيدم: چرا؟!
گفتند: دستور عقبنشيني صادر شده، فايده نداره بري جلو. چون بچه هاي
ديگه هم تا صبح برميگردند.
ســاعتي بعد نماز صبح را خواندم. هوا در حال روشن شدن بود. خسته بودم
و نااميد.
از همه بچه هايي كه برميگشــتند سراغ ابراهيم را ميگرفتم. اما كسي
خبري نداشت.
دقايقي بعد مجتبي را ديدم. با چهرهاي خاك آلود وخســته از ســمت خط
برميگشت. با نااميدي پرسيدم: مجتبي، ابراهيم رو نديدي!؟
همينطور كه به سمت من ميآمد گفت: يك ساعت پيش با هم بوديم.
ُ با خوشحالي از جا پريدم، جلو آمدم وگفتم: خب، الان كجاست؟!
جواب داد: نميدونم، بهش گفتم دســتور عقبنشيني صادر شده، گفتم تا
هوا تاريكه بيا برگرديم عقب، هوا روشن بشه هيچ كاري نميتونيم انجام بديم.
اما ابراهيم گفت: بچه ها توكانالها هستند. من ميرم پيش اونها، همه با هم
برميگرديم.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
🌷─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#اربعین
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤👆》