پس از شهادت ابراهیم ما زندگی خیلی سختی داشتیم
فرزند کوچکم بیمار شده بود
شبی دلم گرفت و نشستم با روح حاجی دعوا کردن
گفتم حاجی خودت رفتی به بهشت رسیدی منو با این سختیا تنها گذاشتی،بچت داره میمیره بیا بچتو ببین مرد
دیدم حاجی اومد تو اتاق نشست بچمو بغل کرد و بعد گذاشت زمین رفت
رفتم سمت بچه دیدم تبش قطع شده گفتم شاید داره میمیره و سردی کرده
فرداش بردم دکتر
دکتر گفت خانوم این بچه که چیزیش نیس چرا آوردیش دکتر...
فهمیدم ابراهیم اومده...
پ ن: عکس مربوط به پسر اول شهید بزرگوار است.
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱
🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹
📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋
🖌 به قلم : #بهناز_ضرابی_زاده🌱🌸
📌 قسمت: #بیست_نهم
#فصل_چهارم
می خواستم گریه کنم.
گفت: «مگر چه کار کرده ایم که آبرویمان برود. من که سرِ خود نیامدم. زن برادرهایت می دانند.
خدیجه خانم دعوتم کرده. آمده ام با هم حرف بزنیم.
ناسلامتی قرار است ماه بعد عروسی کنیم.
اما تا الان یک کلمه هم حرف نزده ایم. من شده ام جن و تو بسم الله. اما محال است قبل از این که حرف هایم را بزنم و حرف دل تو را بشنوم، پای عقد بیایم.»
خیلی ترسیده بودم. گفتم: «الان برادرهایم می آیند.»
خیلی محکم جواب داد: «اگر برادرهایت آمدند، من خودم جوابشان را می دهم.
فعلاً تو بنشین و بگو من را دوست داری یا نه؟!»
از خجالت داشتم می مردم. آخر این چه سؤالی بود. توی دلم خدا را شکر می کردم.
توی آن تاریکی درست و حسابی نمی دیدمش. جواب ندادم.
دوباره پرسید: «قدم! گفتم مرا دوست داری یا نه؟! اینکه نشد. هر وقت مرا می بینی، فرار کنی. بگو ببینم کس دیگری را دوست داری؟!»
ـ وای... نه... نه به خدا. این چه حرفیه. من کسی را دوست ندارم.
خنده اش گرفت.
گفت: «ببین قدم جان! من تو را خیلی دوست دارم. اما تو هم باید من را دوست داشته باشی. عشق و علاقه باید دوطرفه باشد. من نمی خواهم از روی اجبار زن من بشوی.
🌱 &ادامه دارد....
🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋
🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی :
https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/
🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا:
*@rafiq_shahidam96*
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
•°💚🕊°•
بخشی از وصیت نامه ی شهید:
سلام بر آنهایی که رفتند و مثل ارباب بی کفن جان دادند. من خاک پای شهدا هستم. شهدایی
که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود
را بر طبق اخلاص نهادند. خدا کند به مدد
شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت
قرار گیرد که بهترین مرگ هاست.
#سالروزشهادت_شهیدحسینمعزغلامی🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استوری
دلبرم اومده
شبیه پیغمبرم اومده
🌹❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استوری
پاتاسر پیغمبر
قدوبالا خودحیدر
مولانا علی اکبر
#_اشبح الناس
🍃🌹
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱
🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹
📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋
🖌 به قلم : #بهناز_ضرابی_زاده🌱🌸
📌 قسمت: #سی_ام
#فصل_چهارم
اگر دوستم نداری، بگو.
باور کن بدون اینکه مشکلی پیش بیاید، همه چیز را تمام می کنم.»
همان طور سر پا ایستاده و تکیه ام را به رختخواب ها داده بودم.
صمد روبه رویم بود.
توی تاریکی محو می دیدمش.
آهسته گفتم: «من هیچ کسی را دوست ندارم. فقطِ فقط از شما خجالت می کشم.»
نفسی کشید و گفت: «دوستم داری یا نه؟!»
جواب ندادم. گفت: «می دانم دختر نجیبی هستی.
من این نجابت و حیایت را دوست دارم. اما اشکالی ندارد اگر با هم حرف بزنیم.
اگر قسمت شود، می خواهیم یک عمر با هم زندگی کنیم. دوستم داری یا نه؟!»
جواب ندادم.
گفت: «جان حاج آقایت جوابم را بده. دوستم داری؟!»
آهسته جواب دادم: «بله.»
انگار منتظر همین یک کلمه بود.
شروع کرد به اظهار علاقه کردن.
گفت: «به همین زودی سربازی ام تمام می شود.
می خواهم کار کنم، زمین بخرم و خانه ای بسازم.
قدم! به تو احتیاج دارم. تو باید تکیه گاهم باشی.»
بعد هم از اعتقاداتش گفت و گفت از اینکه زن مؤمن و باحجابی مثل من گیرش افتاده خوشحال است.
قشنگ حرف می زد و حرف هایش برایم تازگی داشت.
🌱 &ادامه دارد....
🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋
🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی :
https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/
🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا:
*@rafiq_shahidam96 *
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
⋱⸾🙃✨⸾ #شهیـدانهـ
گفت:مراقبنگاهتبآش..
"العَینبَریدُالقَلب"
چـشمپیغامرساݩدل❤️است...
#شهید_احمد_مشلب
📚 #سـہ_ دقیقـہ _در_ قیامت
6⃣1⃣ قسمت شانزدهم
🔰در مورد تشکیل خانواده شاید احتیاجی به تذکری نباشـہ،
☝🏻چون در دین ما ازدواج، سنت پیامبر اسلام معرفی شده
و
تکامل نیمی از دین انسان مشروط به ازدواج و تشکیل خانواده است.✅💯
🍃وقتی هم که فرزندی متولد بشـہ
✅ خیرات و برکات بر اهل خانه نازل میشـہ💯
☝🏻 اما باید این رو هم اشاره کرد که در دنیا خیلی از مشکلات و به خصوص تشکیل خانواده همراه با سختی و گرفتاری هست.
✨ خداوند در آیه ۴ سوره بـَلَـد میفرماید:
👈🏻 به درستی که ما انسان رو در سختی و رنج آفریده ایم.
🌟 اما در آن سوی هستی مشاهده کردم که هر بار انسان در کنار خانواده
و
همسر خود قرار می گیرد خیرات و برکات الهی بر او نازل می گردد. ✅
و
برای همین هست که
پیامبر فرمودند: در پیشگاه خداوند تعالی
☝🏻 نشستن مرد در کنار همسر خود از اعتکاف در مسجد من محبوب تر است
🍀از طرفی بسیاری از خیرات انسان توسط فرزند برای او ارسال میشه
💢 شاید هیچ باقیات صالحاتی بهتر از فرزند صالح برای انسان نباشـہ.
از نوجوانی یاد گرفته بودم که هر کار خوبی انجام می دهم یا اگر صدقه می دهم ثواب آن رو به روح تمام کسانی که به گردن من حق دارند.
از آدم تا خاتم و تمام اموات شیعه و پدران و مادران ما هدیه کنم.
☝🏻 به همین خاطر آن سوی هستی پدر بزرگم را همراه با جمعی که در کنارش بودند مشاهده کردم.
. آنها مرتب از من تشکر میکردند و میگفتند: ما به وجود اولادی مثل تو افتخار میکنیم. ☺️
👌🏻 خیرات و برکاتی که از سوی تو برای ما ارسال شده بسیار مهم و کارگشا بود.
ما همیشه برای تو دعا می کنیم تا خداوند بر توفیقات تو بیفزاید.
💠در میان بستگان ما خیلی از افراد در فامیل ازدواج می کنند، من هم با دختر دایی خودم ازدواج کردم.💍
از طرفی بسیار اهل صله رحم هستم بیشتر مواقع به دنبال حل مشکلات فامیل هستم و به همه سر میزنم و برکت این مطلب را هم در زندگی خود دیده ام.
🤲🏻 دعای خیلی از اهل فامیل همواره مشکل گشای گرفتاریهای من بوده.
حتی به من نشان دادند که در برخی از گرفتاری ها و مشکلات مردم و حوادث سختی که شاید منجر به مرگ میشد با دعای فامیل و والدین برطرف شده.
🌺 چرا که امام صادق می فرماید:
🍀 صله ارحام اخلاق رو نیکو، دست رو با سخاوت، دل و جان را پاک، و روزی را زیاد میکند و مرگ را به تأخیر میاندازد.
خیلی سخت بود. حساب و کتاب خیلی دقیق ادامه داشت .
ثانیه به ثانیه را حساب میکردند.
زمانهایی که در محل کار حضور داشتم را بررسی میکردند که به بیت المال خسارت زده ام یا نه.
💢 خدا رو شکر این مراحل به خوبی گذشت. زمان هایی را که در مسجد و هیئت حضور داشتم محاسبه کردند و گفتند دو سال از عمرت را اینگونه گذراندی که جزء عمرت حساب نمی کنیم.☺️
می تونیم به راحتی از این دوسال بگذریم.
در آنجا برخی دوستان همکاران و آشنایان رو میدیدم، بدن مثالی آنهایی را در آنجا می دیدم که هنوز در دنیا بودند!
🍀 میتونستم مشکلات روحی و اخلاقی آنها رو ببینم، عجیب بود که برخی از دوستان همکارم رو دیدم که به عنوان شهید و بدون حساب و بررسی اعمال به سوی بهشت برزخی میرفتند.
چهره خیلی از آنها رو به خاطر سپردم.
به جوانی که پشت میز بود گفت: برای بسیاری از همکاران و دوستان از شهادت را نوشتهاند به شرطی که خودشان با اعمال اشتباه توفیق شهادت را از بین نبرند.
💠 به جوان پشت میز گفتم: چه کار کنم که من هم توفیق شهادت داشته باشم؟
او هم اشاره کرد و گفت: در زمان غیبت امام عصر عجل الله ،رهبری شیعه با ولی فقیه است.
پرچم اسلام به دست اوست. همان لحظه تصویری از ایشان را دیدم!
ادامـہ دارد ...
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
مـاراکہتومـنظورۍ
خـاطرنرودجـایۍ..♥
#شہیدبابڪنورے♥️
🕊🌹#زیارتنامه_شهدا🌹🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🕊🌷
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
#یادشان_باصلوات🌹
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96
❤❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c