✅ عاشقانه شهدایی🌹
♥️🍃 #رمان_یادت_باشد... 🍃♥️
🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹
🍃قسمت13
پدرم یک نارنگی برداشت وگفت:"هرچی نظرتوباشه،ولی به نظرم زیاده."میوه هاراداخل سبدریختم ومشغول خشک کردن آنهاشدم،گفتم:"پس میگیم سیصدتا،ولی دیگه چونه نزنن!"پدرم خندیدوگفت:"مهریه روکی داده،کی گرفته!"جلوی خنده ام رابه زورگرفتم.نگاه های پدرم نگاه غریبی بود،انگارباورش نمیشدبافرزانه ی کوچکی که همیشه بهانه ی آغوش پدرش رامیگرفت ودوست داشت ساعت هابااوهم بازی شود،صحبت ازمهریه وعروسی میکند.
همه چیزرابرای پذیرایی آماده کرده بودم.اولین باری نبودکه مهمان داشتیم،ولی استرس زیادی داشتم.چندین بارچاقوهاوبشقاب هارادستمال کشیدم.فاطمه سربه سرم میگذاشت.مادرم به آرامی باپدرم صحبت میکرد.حدس میزدم درباره ی تعدادسکه های مهریه باشد.
بالاخره مهمان هارسیدند.احوال پرسی که کردم به آشپزخانه برگشتم.برای بارچندم چاقوهارادستمال کشیدم،ولی تمام حواسم به حرف هایی بودکه داخل پذیرایی ردوبدل میشد.عمه گفت:"داداش!حالاکه جواب آزمایش اومده،اگه اجازه بدی فردافرزانه وحمیدبرن بازارحلقه بخرن.جمعه ی هفته ی بعدهم عقدکنان بگیریم."تاصحبت حلقه شد،نگاهم به انگشت دست چپم افتاد.احساس عجیبی به سراغم آمده بود؛حسی بین آرامش ودلهره ازسختی مسیولیت وتعهدی که این حلقه به دوش آدمی میگذارد.
وقتی موضوع مهریه مطرح شد،پدرم گفت:"نظرفرزانه روی سیصدتاست."پدرحمیدنظرخاصی نداشت.گفت:"به نظرم خودحمیدبایدباعروس خانوم به توافق برسه ومیزان مهریه روقبول کنه."چنددقیقه سکوتی سنگین فضای اتاق راگرفت.میدانستم حمیدآن قدرباحجب وحیاست که سختش می آیددرجمع بزرگترهاحرفی بزند.دست آخروقتی دیدهمه منتظرهستنداونظرش رابدهد،گفت:"توی فامیل نزدیک مامثلازن داداش هایاآبجی هامهریشون اکثراصدوچهارده تاسکه اس.سیصدتاخیلی زیاده.اگه بامن باشه دوست دارم مهریه ی خانمم چهارده سکه باشه،ولی بازنظرخانواده ی عروس خانوم شرطه."
همه چیزبرعکس شده بود.ازخیلی وقت پیش محبت حمیددردل خانواده ی من نشسته بود.مادرم به جای این که طرف من باشدوازپیشنهادمهریه ی من دفاع کند،به حمیدگفت:"فرداموقع خریدحلقه بافرزانه حرف بزن،احتمالانظرش تغییرمیکنه.اونوقت هرچی شمادوتاتصمیم گرفتید،ماقبول میکنیم"پدرم هم دست کمی ازمادرم نداشت؛بیشترطرف حمیدبودتامن.درظاهرمیگفت نظرفرزانه روی سیصدسکه است،ولی مشخص بودمیل خودش چیزدیگری است.چایی راکه بردم،حس کسی راداشتم که اولین باراست سینی چای رابه دست می گیرد.گویی تابه حال حمیدراندیده بودم.حمیدی که امروزبه خانه ماآمده بود،متفاوت ازپسرعمه ای بودکه دفعات قبل دیده بودم.اوحالادیگرتنهاپسرعمه ی من نبود،قراربودشریک زندگیم باشد.چایی رابه همه تعارف کردم وکنارعمه نشستم.عمه که خوشحالی ازچهره اش نمایان بود،دستم راگرفت وگفت:"ماازداداش اجازه گرفتیم ان شاءالله جمعه ی هفته ی بعدمراسم عقدکنان روبگیریم.فرداچه ساعتی وقتت خالیه بریدحلقه بخرید؟"گفتم:"تاساعت چهارکلاس دارم،برسم خونه میشه چهارونیم.بعدش وقتم آزاده."قرارشدحمیدساعت پنج خانه ماباشدکه باهم برای خریدحلقه راهی بازارشویم.
فردای آن روزازهفت صبح کلاس داشتم؛هرکلاس هم یک دانشکده.ساعت درس که تمام میشد،بدوبدومیرفتم که به کلاس بعدی برسم.وقتی رسیدم خانه،ساعت چهارونیم شده بود.پدرم وفاطمه داخل حیاط بدمینتون بازی میکردند.ازشدت خستگی نتوانستم کنارشان باشم.
لباس هایم راکه عوض کردم،جلوی تلویزیون نشستم وپاهایم رادرازکردم.کفش هایی که تازه خریده بودم پایم رامیزد.احساس میکردم پاهایم تاول زده است.تلویزیون داشت سریال"دونگی"رانشان میدادکه زنگ خانه رازدند.حمیدبود؛درست ساعت پنج!
آن قدرخسته بودم که کلاقرارمان رافراموش کرده بودم.حمیدبالانیامدوهمان جاداخل حیاط منتظرماند.ازپنجره نگاهی به حیاط انداختم.حمیددرحال مرتب کردن موهایش بود.همان لباس هایی راپوشیده بودکه روزاول صحبتمان دیده بودم؛یک شلوارطوسی،یک پیراهن معمولی آن هم طوسی رنگ که پیراهنش راروی شلوارانداخته بود؛ساده وقشنگ!
چون ازصبح کلاس بودم،نای بیرون رفتن نداشتم وکف پاهایم دردمیکرد.این پاوآن پاکردم.مادرم که طبق معمول هوای حمیدراهمه جوره داشت،گفت:"پاشوبروزشته،حمیدمنتظره.بنده خداچندوقته توحیاط سرپاست."
سریع حاضرشدم وازخانه بیرون زدیم.بادشدیدی می وزیدوگردوخاک فضای آسمان راپرکرده بود.باماشین آقاسعیدآمده بود.کمی معذب بودم،برای همین پیشنهاددادم باتاکسی برویم.این طوری راحت تربودم.طفلک بااین که حس کردم این پیشنهادم به برجکش خورده،ولی نظرم راپذیرفت وزودتاکسی گرفت.
وقتی سبزه میدان ازماشین پیاده شدیم بادشدیدترشده بودوامان نمی داد.گفتم:"حمیدآقا!انگارقسمت نیست خریدکنیم.من که خسته،هواهم که این طوری."
&ادامه دارد...
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
ابراهیمپیغامرساندهڪهمراقبباش!
همینڪارهاۍڪوچڪ
ثمرهۍیڪعمرجھادوجبھهرفتنتورا
نابودمۍڪند...
#شهیدابراهیمهادے
یهروز،
یہبندھخداییبهاشتباهگفت :
مردممااِنقدکهروضہواینامیرن
افسردهمیشن...
ولیدرواقع
ماانقدکهروضهنرفتیم ،
افسردهشدیم✌️🏽((:
#روایتدلتنگی💔!'
+دستمارابهمحرمبرسانیدفقط🌱
🌺ا✨﷽✨ا🌺
💠 شخصی از #امام_سجاد علیهالسلام سوال کرد:
🍃 چگونه صبح کردی ای پسر رسول خدا؟"یعنی روز راچگونه آغاز کردی؟"
فرمود:صبح کردم در حالیکه به هشت کس بدهکارم و آنان هر زور هشت چیز از من طلب میکنند و مرا به سوی خود میخوانند:
۱- خدای تعالی از من واجبات را میخواهد.
۲- قبر از من، بدن را.
۳- پیامبر، سنتش را.
۴- نفس از من شهوت را.
۵- ملکالموت از من روح و جان را.
۶- زن وفرزند، نفقه ومخارج زندگی را.
۷- شیطان از من نافرمانی ومعصیت را.
۸- فرشتگان نویسنده، ازمن صداقت و درستکاری را.
و من در میان این هشت طلبکار، مسئول و ناتوان شدهام.
📖 بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۹
🦋🦋🦋💚🦋🦋🦋
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
ای کاش ...
همیشه یاورت باشم من
در وقت ظهور،...
محضرت باشم من
ھر چند که ...
نامه ام سیاہ است ولی
بگذار ...
سیاہ لشکرت باشم
#_انتظارمنتظر
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
⚘بسم رب الشهدا و الصدیقین🌿
🔸به فکر مثل شــــهدا مردن نباش🌷
به فکر مثل شــهــدا زندگی کردن باش🌹
🔸شرط شهیـــــد شدن #شـــهیـد بودن است🌹
🔸طـوری رفــتـار کـــنید که وقتـی کسی با شما برخورد کرد احـــساس کند با یک #شـهید_زنده برخورد کرده است🌹
شـهیـــدانـهزیــسـتنرادراینجابیامـوزید👌👇
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌿فرمانده بود امـا . .
براۍگرفتن غذا مثلِ بقیه رزمندهها
توۍ صف مۍایستاد.
🔸سر صف غذا هم جلویۍها به احترامش
کنار مۍرفتند،مۍخواستند او
زودتر غذایش را بگیرد،
او هم عصبانی می شد،رها می کرد و می رفت .
🔸نوبتش هم که مۍرسید،
آشپزها غذاۍ بهتر برایش مۍریختند
او هم متوجه می شدو می داد به پشت سرش.
#شهیدمحمودکاوه🌷
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
✅ #سخن_بزرگان
💎 حجت الاسلام پناهیان:
ٖ
وقتے نمے دانے به ڪجا مےروے،
وقتے خودتـــــ را گم ڪردهاے،
وقتے خودتـــــ را از دستـــــ دادهاے،
وقتے نمے توانے با خودتـــــ ڪنار بیایے،
✅ بر سر #سجــــــاده بایستـــــ📿 و
نمازتـــــ را با دقتـــــ بخوان...
🛑 از خود فارغ شو تا به خودتـــــ بیایے
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
هدایت شده از ❤️اباالفضلیامافتخارمه❤️
👆امروز کربلا ، شنبه دوازدهم تیرماه ۱۴۰۰
✅سفره ی حضرت ام البنین سلام الله علیها
کربلا المقدسه ، باب قبله حضرت اباالفضل
#شنبه_های_ام_البنینی
⬅️چه خوب است ما هم صبح های شنبه
سفره های صبحانه یا ناهار یا شام رو ، به نام حضرت ام البنین سلام الله علیها پهن کنیم و عرض ادب و عرض حاجت کنیم محضر مادر مقدس حضرت اباالفضل علیه السلام
🏳از این سفره ها معجزه دور نیست..!
#شنبه_های_ام_البنینی #حضرت_ام_البنین #ام_البنین #ام_العباس #حضرت_زهرا #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حضرت_اباالفضل #حضرت_عباس #حضرت_زینب #حضرت_علی_اصغر #حضرت_علی_اکبر #کربلا #بین_الحرمین #باب_القبله #اربعین #حاج_محمود_کریمی #جمکران #حاج_مهدی_رسولی #حاج_حسین_یکتا #حاج_نریمان_پناهی #حاج_منصور_ارضی #نجف #نهج_البلاغه #قمر_بنی_هاشم #قمر_العشيرة #رفیق_شهیدم #شهید_ابراهیم_هادی #شهید_مهدی_زین_الدین #شهید_حسین_معزغلامی #شهدای_گمنام
https://www.instagram.com/p/CQ233SJHHTk/?utm_medium=share_sheet
🔹در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است
🔹تکلیف اول است شهیدانه زیستن
🌹@rafiq_shahidam96
دشمن منتظر
غفلت و سستی ماست...
استراحت بماند بعد از شهادت ...
#شهیدمحمدمیثم_بیگلو🌻
🌹@rafiq_shahidam96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه حاج #قاسم به نویسنده کتاب #آن_23_نفر:
❤️احمد عزیزم؛ تقریظ و تحسین رهبر عزیزمان مرا تشویق به خواندن کتابت کرد و پس از قرائت آن به مقامت غبطه خوردم و افسوس، که در کارنامهام یک شب از آن شبها و یک روز از آن روزهای گرفتار در قفس را ندارم. شماها عارفان حقیقی و عابدان به عبودیت رسیدهای هستید که به عرش رسیدید، ایکاش در همان بالا بمانید. چه افتخار آمیز است ربانیون بر منبر نشسته، تربیت یافتگان منابر خود را به تماشا بنشینند. چه زیباست جوانان جویای کمال، کودکانِ کمالیافته در قفس دشمن را ببینند.
🌹ایکاش سفیرانِ در قصرهای مجلل نشسته کشورمان، این سفیران در قفس گرفتار شده را ببینند و چگونه سفیر بودن را بیاموزند.
🌹@rafiq_shahidam96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بدون تعارف با یار دهه شصتی حاج قاسم سلیمانی
♦️ گفتگو با خانواده شهید مدافع حرم دهه شصتی که کمتر از یکماه قبل به دست تروریستهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید.
#بسیار_زیبا #حتما_ببینید
🌹شادی ارواح مطهر شهدا #صلوات
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمد
🌹@rafiq_shahidam96
🚨 خنـده ملائـک
آیتالله مجتهدی تهرانی فرمودند: در روایت است وقتی تلقین به بعضی مردگان خوانده می شود و او را تکان می دهند و می گویند: "اِسمَع!اِفهَم!" ملایکه میخندند که این زنده بود نفهمید الان چگونه بفهمد؟!!!❗️
خدا کند ما از این دسته نباشیم که ملائکه به ما بخندند. إن شاءالله تا زنده هستیم، بشنویم و بفهمیم.
💮 یک جای دیگر که ملائکه می خندند، زن بی حجابی است که رویش را از نامحرم نمی گرفته و حالا مرده است. وقتی او را دفن می کنند، باید روی او ر ا باز کنند و عقب بزنند، قبر کن می گوید: "یک محرم بیاید"
✅ اینجاست که ملائکه می خندند و می گویند: "این وقتی زنده بود، همه سر و صورت او را می دیدند و محرم و نامحرم نداشت، حالا می گویید محرم بیاید، رویش را عقب بزند؟
❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💠 🌸 امام عسكرى عليه السلام :
إنَّ الوصولَ إلَى اللّه ِ سَفَرٌ لايُدرَكُ إلاّ بِامتِطاءِ اللَّيلِ ؛
وصال خداوند سفرى است كه جز با مركب شب زنده دارى به دست نمى آيد .
📚بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۷۹
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#حاج_اسماعیل_دولابی(ره):
💎از بلاها فرار نکن سفارشی مال خودته گاهی خدا یک کاری را مخصوص شما آفریده است.
💎یک بچّه ی ناجوری به تو داده است،یک زن ناجور داده است،یک پدری داده است که خیلی خوش اخلاق نیست،یک چیز ناجور به تو داده است؛ با تو کار دارد.
💎یا بر عکسش،یک چیز جور به تو داده است،باز با تو کار دارد. یک معصومی را در خانه ات گذاشته است. اگر حقّ او را ادا کنی کارَت بالا می گیرد.
💎خلاصه اش در امتحان ها چیزهای ارزشمند خوابیده است.حواست را جمع کن تا ان شاءالله از عهده امتحان مافوق خودت برآیی.
💎اینکه زیردست خودت را کمک می کنی خوب است،امّا فرمان بالادست هایتان را بردن است که سخت است.ان شاءالله آن ها را فرمان ببرید و از زیرکار در نروید، ضرر نمی کنید.
📗طوبای محبّت/کتاب ششم
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
1_1087051266
6.81M
👤حجت الاسلام امینی خواه
✏️آن سوی مرگ👆👆👆
(قسمت چهارم)
( اللهم عجل لولیک الفرج )
🌼➖➖➖➖➖➖🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋
پرچم گنبد حرم امام رضا(ع) مشکی شد
🔺در طلوع بیست و دومین روز از ماه ذی القعده و در آستانه روز زیارت مخصوص امام رضا علیه السلام و به روایتی شهادت آن حضرت، پرچم گنبد حرم رضوی تعویض شد و پرچم سیاه بر این گنبد به اهتزاز در آمد.
🔹"سید بن طاووس" در کتاب الإقبال بالأعمال الحسنه، در ذیل اعمال روز ۲۳ ذی القعده آورده است که:
🔰در بعضی از کتابهای دانشمندان غیر عرب دیدهام که زیارت امام رضا(ع) در روز ۲۳ ذی القعده، از نزدیک یا دور، به وسیله یکی از زیارات معروف یا آنچه که شبیه زیارت است، مستحب است.
🔻 در روایتی، امام رضا (ع) در این روز به شهادت رسیدهاند از این رو زیارت امام، ثواب ویژهای دارد.
زائرانت به کرامات تو عادت دارند
همه یک جور به این خانه ارادت دارند
🌹@rafiq_shahidam96