🕊💚🕊💚﷽💚🕊
💚🕊💚🕊
🕊💚🕊
💚🕊
🕊
🔹افتخار کوچه ها؛ شهید#سیدکاظم_هاشمی
✨سید کاظم در یک آبان 1342 در روستای خلیل آباد دیده به جهان گشود، وی در خانواده مذهبی در دامن مادری پر مهر پرورش یافت، ایشان دوران ابتدایی را در همان روستا و راهنمایی را در مدرسه ناصر خسرو رفسنجان به اتمام رساند و دوران متوسطه را در دبیرستان فنی شهید بصیر زاده در رشته ی ماشین های کشاورزی مشغول به تحصیل شد.
✨از اوایل نوجوانی معتقد به امام و ولایت بود و به همراه خانواده اش در راهپیمایی های سال 57 شرکت می کرد.با پیروزی انقلاب اسلامی ایشان فعالیت گسترده ای در دبیرستان داشت.
✨عضو انجمن اسلامی هنرجویان هنرستان بصیر زاده و عضو کتابخانه ی امین رفسنجان بود. به مطالعه علاقه ی زیادی داشت، حدود 60 تا 70 جلد کتاب از ایشان باقی مانده است که در باب خداشناسی، ولایت، امامت و توحید هستند.
✨در تاریخ 1360/11/6 عضو بسیج رفسنجان در آمد و برای آموزش به پایگاه شاهین شهر اصفهان رفت.
از طرف اداره کل ارشاد اسلامی و تبلیغات و روابط عمومی سپاه رفسنجان نمایشنامه ی (گندم های خونین) به مناسبت هفته ی وحدت به همراه دوستانش اجرا کرد.
✨در سال 1362عضو رسمی سپاه پاسداران در آمد و با رفتن مکرر خود به جبهه های حق علیه باطل در سلسه عمیالت های والفجر، بیت المقدس، رمضان و محرم حضور فعال داشت با مسئولیت (فرمانده گردان) چندین بار به شدت از ناحیه ی زیر کتف مجروح و در بیمارستان شریعتی مشهد بستری شد.
✨ایشان در تاریخ 1364/5/14 زندگی مشترک را شروع کرد و بیست روز بعد از ازدواج راهی جبهه شد و در عملیات های (والفجر یک، سه و هشت) شرکت کرد.
✨در مدت یک سال و نیم زندگی مشترک دو فرزند از شهید به یادگار مانده یک دختر (مطهره السادات) و یک پسر (سید رضا) ، فرزند دوم (سیدرضا) پنج ماه بعد از شهادت شهید به دنیا آمد.
🍃سر انجام پس از دو سال و ده ماه حضور فعال درجبهه در عملیات( کربلای پنج ) به عنوان (معاون گردان خط شکن412) به همراهی فرمانده شهیدش (حاج علی محمدی) پس از تصرف خط عظیم دشمن در حالی که مشغول رهبری نیروهای تحت فرماندهی خویش بود، از ناحیه ی دست تیر خورده بعد به وسیله ی انفجار گلوله توپ دشمن بر اثر برخورد ترکش به فک و دندانهایش و قطع پای راست به شدت مجروح شد و به پشت جبهه منتقل گردید.
🍃با بستری شدن در بیمارستان های اهواز و شیراز (بیمارستان نمازی) پس از 25 روز با وجود چندین نوبت عمل جراحی و قطع پای راست از ناحیه زانو به بالا و جراحی فک سر انجام با زخم های بیشمار در (بیمارستان سعدی) شیراز در تاریخ 1365/11/14 به دیدار جدش ابا عبدالله الحسین(ع) شتافت.
شادی روح ملکوتیش #صلوات 🌹
📍کانال #شهدای_رفسنجان
@rafsanjan_shohada ⟩
🕊
💚🕊
🕊💚🕊
💚🕊💚🕊
🕊💚🕊💚🕊💚🕊
🌺 #رزق_حلال
یک روز رفتم مقداری علف برای گوسفندان از باغ همسایه چیدم و ریختم برای گوسفندان ،وقتی که شهید متوجه این موضوع شد با عجله رفت داخل آغول گوسفندان و علف ها را برداشت و رو به مادرشان گفتند :
مادر ،هر کس باغ دارد علف باغش را هم کار دارد ،علف حرام به گوسفندان نده ،چون شیر این گوسفند را ما می خوریم.
📚مادر شهید
🔹شهید #سیدکاظم_هاشمی
📍کانال #شهدای_رفسنجان
@rafsanjan_shohada ⟩
و دوباره اول آبان از راه رسید و
بوی تـــ❤️ـــو را آورد
و زمین چه خوشبخت شد با آمدنت
زمینی شدنت بر ما مبارک
ای آسمان نشینِ مهربان🕊
و حالا روز #تولدت
از بهترین روزهای خداست
برای همه ی آنانکه میشناسندت🌸🍃
#تولدت_مبارکـــ🎈
📍کانال #شهدای_رفسنجان
@rafsanjan_shohada ⟩
🌸مدت کمی از زندگی مشترکمان نگذشته بود که از جبهه آمده بود .نزدیک غروب بود که میخواست از خانه بیرون برود همان موقع برق قطع شد ،بعد از دو ساعتی برگشتند منزل ،من تنها در تاریکی نشسته بودم و ناراحت و دلخور بودم از او که من را در این شرایط تنها گذاشته، در همان سکوت و تاریکی دستش را روی شانه من گذاشت و گفت:
بعد ها آنقدر تنها بشینی که امشب را فراموش کنی و من همچنان بعد از سال ها هر زمان که تنها شوم این جمله شهید را فراموش نمیکنم .
🌸دخترم مطهره السادات شش روزه بود که ایشان راهی جبهه شدند و بعد از چهل روز برگشتند پیشمان همان طور که دخترم را در بغل داشت و با او بازی میکرد ،نگاه خاصی به او کرد و گفت چه چیزی در چشمانش میبینی ؟
من فکر کردم چیزی داخل چشم مطهره افتاده و یا منظورش عکس چهره خودش است ...
گفتم من چیزی نمی‌بینم جز عکس خودت ،اما او‌گفت :من یتیمی را از الان در چشمان مطهره میبینم .
انگار از قبل برای شهادت آماده بودند .
📚همسر شهید
🔹شهید #سیدکاظم_هاشمی
📍کانال #شهدای_رفسنجان
@rafsanjan_shohada ⟩
💔ما فراموشی گرفته ایم
آسوده بخواب که ماهم خوابیم!
تو درخواب عنده ربی...
ما... درخواب غفلت.😔⚡️
🔹شهید #سیدکاظم_هاشمی
🌙#شبتون_شهدایی
📍کانال #شهدای_رفسنجان
@rafsanjan_shohada ⟩
✨#بِسْـــمِ‌رَبِّ‌الشُّهَـــداءوَالصِّـــدیقِـــینَ ✨
📖طرح تلاوت روزانه قرآن کریم📖
#صفحه45
هدیه به شهید والامقام #علیرضا_رحمانی
📍کانال #شهدای_رفسنجان
@rafsanjan_shohada ⟩
🕊💚🕊💚﷽💚🕊
💚🕊💚🕊
🕊💚🕊
💚🕊
🕊
🔹افتخار کوچه ها؛ شهید#علیرضا_رحمانی
✨علیرضا در نهم آبان ماه سال ۱۳۴۵ در خانواده ای مذهبی و متوسط در تهران دیده به جهان گشود. تا سن ده سالگی در تهران بود و در سال ۵۵ به همراه خانواده به شهر رفسنجان رفت. وی در طول تحصیل شاگردی ممتاز بود. در زمان انقلاب در تظاهرات شرکت فعال داشت. در مدرسه نیز علیه طاغوت فعالیت می کرد.
✨بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی (ره) او از نیروهای فعال بسیج شد و اکثر اوقات فراغت خود را در بسیج (که در آن زمان در باغ هرندی بود) می گذراند و یا به آموزش اسلحه در مدارس مشغول بود.
🍃سرانجام در 4 دی ماه سال ۶۵ در "عملیات کربلای ۴" در منطقه ام الرصاص مفقود شد. ایشان در طول جنگ مسئولیت های متعددی داشت. از آن جمله مسئولیت مخابرات گردان ۴۱۰ غواص لشگر ۴۱ ثارالله را در عملیات کربلای ۴ می توان نام برد.
شادی روح ملکوتیش #صلوات 🌹
📍کانال #شهدای_رفسنجان
@rafsanjan_shohada ⟩
🕊
💚🕊
🕊💚🕊
💚🕊💚🕊
🕊💚🕊💚🕊💚🕊
✨ایشان عضو مرکزی انجمن اسلامی دانش آموزی دبیرستان شهید انصاری بودند و ابتکارات و اقدامات زیادی از ایشان به یادگار ماندن است. از آن جمله تصاویر حضرت امام، شهید رجائی و باهنر در دبیرستان شریعتی و تصویر امام (ره)، شهید رجائی و باهنر و شهید مطهری در دبیرستان شهید انصاری را می توان نام برد و هم چنین تشکیل گروه تئاتر در دبیرستان، برگزاری مسابقه علمی و فرهنگی در دبیرستان و .....
✨او در سال ۶۳ با گرفتن دیپلم در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته ی شیمی پذیرفته شد. با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های جنگ شتافت و به فرمان امام خود لبیک گفت.
✨شهید رحمانی حدود ۲۰ ماه در جبهه های حق علیه باطل به صورت داوطلب بسیجی حضور یافت و در عملیات های رمضان، والفجر ۱ و ۴ منطقه فاو و کربلای ۴ شرکت داشت. در عملیات والفجر ۱ ایشان از ناحیه دست، سینه، ساق پا مورد اصابت ترکش قرار گرفت که بیش از یک ماه در بیمارستان های تبریز و تهران بستری و تحت درمان بود.
🔹شهید#علیرضا_رحمانی
📍کانال #شهدای_رفسنجان
@rafsanjan_shohada ⟩
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
🕊🥀
🥀
#سیره_شهید
🍃از خصوصیات ایشان علاوه بر پرکار بودن، نوآوری بود. وی به هیچ وجه دنبال کسب امتیازات ویژه و خاص نبود؛ برای مثال هیچ گاه در امتحانات ویژه رزمندگان شرکت نکرد و با وجود دشوار بودن رشته تحصیلی (ریاضی فیزیک) که مطالعه و شرکت مستمر در کلاس درس را ایجاب می کرد او با سایر دانش آموزان امتحان می داد و هیچ وقت خود را رزمنده معرفی نمی کرد و همیشه سعی داشت ساکت و آرام باشد و از جلب توجه کردن و بی مورد خود را مطرح نمودن، منتفر بود.
🍃در تمام امور فردی صادق و واقعیت گرا بود و از شعار بدون عمل همیشه دوری می گزید و پیروی از ولایت را بر خود فرض و مخالفت با آن را گناهی نابخشودنی می دانست.
🔹شهید#علیرضا_رحمانی
📍کانال #شهدای_رفسنجان
@rafsanjan_shohada ⟩
🥀
🕊🥀🕊
🥀🕊🥀🕊🕊🥀
🕊ساپورت پوشان دهه پنجاه
آن زمانی که جوان و زیبا بودند ساپورت غواصی می پوشیدند
البته فرقش با الان این بود که قیمتش گرون بود اصلا گیر نمی اومد
به هم دیگه میگفتند: اگه خواستید تیر بخورید سرتون رو بگیرید جلو تا لباس پاره نشه:)
🕊 بعد از شهادتشون جنازه های رشید و بی جونشون رو از تو لباس درمی آوردند و
یکی دیگه رو ساپورت پوش میکردند....
🔹شهید #علیرضا_رحمانی
📍کانال #شهدای_رفسنجان
@rafsanjan_shohada ⟩