آخرین بار که دیدمت ،
چه میدانستم آخرین بار است ،
من که آدم آخرین بارها نبودم ،
بلد نبودم ؛
خودت باید به من میفهماندے که
بیشتر نگاهت کنم ،
چَشم هایت را حفظ کنم ..
مجبورت کنم تا بیشتر قدم بزنیم ،
بیشتر صدایت را گوش کنم
بیشتر دست هایت را ...
راستی آخَرین بار
اصلا دست هایت را گرفتم ؟!
اصلا چرا اصرار نکردم که
یک فنجان دیگر چاے با هم بنوشیم ..
"لعنت به تمام آخرین بارهایی که نمیدانستیم ....
#شاهین_پورعلی_اکبر