هدایت شده از بـہ وَقـتـــِـ نِوِشتـــَن
『 #دیالوگ 』
-- جوجه خودمی تو
+ چرا جوجه ... میخوام عروسکت باشم!
-- نه، عروسک دوست ندارم همون جوجهی خودم باش
+ ولی من به جات بودم عروسکو انتخاب میکردم
-- خب دیگه اشتباهت همینه
میدونی من چرا گفتم دوست ندارم عروسکم باشی؟!
+ چرا؟
-- عروسکو وقتی حالشو داری میری بغلش میکنی، باهاش بازی میکنی؛ ولی شاید یه روز یا چند روز اصلا بهش سر نزنی
ولی جوجه زنده ست؛ مجبوری روزی چند بار بهش سر بزنی، آب بهش بدی، غذاشو بدی، باهاش حرف بزنی ...
خلاصه نمیتونی ازش قافل بشی!
دوست ندارم عروسکم باشی
دوست دارم حتی اگه حوصله نداشته باشم مجبور شم بهت سر بزنم!
+ چه قشنگ ...! :)
● شنبه _ ۲۶/فروردین/۱۴۰۲
『●• @timeofwriting •●』