🔰 #رهبری | تو آرام جان منی...❤
🔸️تو آرام و قراری بر دل ما
الا ای کشتی و ای ساحل ما♥️
#شعر_رهبری #آقا
@rahbaram_S_A
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیامی بزرگ از فضای کوچک زیردریایی؛
خیالت راحت آقا؛
مرزهای آبی دریا در آرامش بهسر میبرند...
#ارتش #ارتش_فدای_ملت
#آقا #رهبری
🖇『بسیجیان دهه هشتادی امام خامنه ای زود عضو شوید』
❤️@rahbaram_S_A
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 اختیارات رئیس جمهور بیشتره یا رهبری ؟؟
پاسخ به شبهه تکراری
میگه #رهبری همه کاره ست، #رئیس_جمهور هیچ کاره!
🎙 دکتر عباسی
#آقا #رهبری
🖇『بسیجیان دهه هشتادی امام خامنه ای زود عضو شوید』
❤️@rahbaram_S_A
ای دل بسوز تا شب احیا نیامده
تقدیر ماهنوز به دنیا نیامده
فرقی نکرده ایم زاحیای سال پیش
توبه چرا سراغ دل ما نیامده
گویی به گوش عده ای از ما هنوز هم
هلمنمعینغربت #آقا عج)نیامده😔
آری برای بنده شدن وقتمان کم است
ای دل بسوز تا شب احیا نیامده💔
ای که دستت میرسد بر زلف یار
درحضورش نام ماراهم بیار😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت اقدام غرور آفرین سپاه این فیلم رو ازدست ندید و پخش کنید تا همه بفهمن دیده بان این کشور فکر کدوم روز هارو میکرد.
#آقا
🚨 همان زیلوها را بیاورید!
● فرش زیر پایش مثل فرش اتاق ضعفاست!
○ سردار شهید نورعلی شوشتری:
○ مقداری #زیلو در خانهی مقام معظم رهبری بود. آنها را جمع کردیم و فروختیم و یک مقدار هم پول از #مال_شخصی خودم روی آنها گذاشتم، تا به جای آن زیلوها برای منزل #آقا فرشی تهیه کنیم. وقتی زیلوها را عوض کردیم و #فرشها را پهن نمودیم، آقا تشریف آوردند و فرمودند: اینها دیگر چیست؟! گفتم زیلوها را عوض کردیم. فرمودند: اشتباه کردید که عوض نمودید، بروید #همان_زیلوها را بیاورید. اصرار را بی فایده دیدم و با هزار #مکافات رفتم و زیلوها را پیدا کردم و توی خانه انداختم، زیلوهایی که واقعاً به آنها نگاه میکردی میدیدی که #نخشان در آمده و #ساییده شدهاند.
ماه در آینه، ص ۱۷۰
● اسب سواری ات را عشق است...
○ سردار سرتیپ علی فدوی:
امام خامنه ای (س) در برنامه ورزشی خود مرتب به #کوهنوردی می روند.
در یکی از روزها بنا شد ، دو تا اسب را مهیا کنیم تا اگر #آقا خواستند ، اسب سواری کنند . من که خود را خبره در اسب سواری می دیدم ، دو تا #اسب را آماده نمودم . اسب آرام را برای ایشان انتخاب کردم ؛ چون باورم بود که معظم له در اسب سواری #مهارت کمی دارند. مراعات دست ایشان را هم می کردیم. با خود می گفتیم که آقا برای سوار شدن به روی اسب ، احتیاج به کمک دارند ؛ ولی هنگام سوار شدن ، #چابکی آقا را بیش از خود دیدم.خیلی تیز تر از من به روی اسب پریدند و همانند یک اسب سوار #حرفه_ای ، در یک منطقه کوهستانی ، اسب را به جلو هدایت می کردند.جالب بود که ایشان دقت داشتند ، بر اسب ، فشاری وارد نشود .
درس دیگر ما در آن روز ، اهتمام به #ورزش بود . آقا در این سن و سال بر اثر تمرین های مکرر در ورزشهای مختلف به چنین روحیه ای دست یافته اند.
○در سایه خورشید ص ۷۶
○پرتو سخن ش ۱۱۶