#بیشتر_بدانیم
#جهاد_تبیین
#جنگ_رسانه_ای
🚨بزک رژیم پهلوی
با پیروزی انقلاب اسلامی، بتدریج برخی از مخالفان نظام سیاسی تلاشهایی را در جهت تطهیر و پیرایش اقدامات رژیم پیشین یعنی حکومت پهلوی نمودند. این افراد و گروه ها که در داخل و خارج از نظام سیاسی میباشند، عمدتاً شامل دو دسته هستند. دسته اول کسانی هستند که در رژیم پیشین از جایگاه و یا منافع خاصی برخوردار بودهاند و با وقوع انقلاب منافع خود را از دست داده و یا در معرض خطر دیدهاند، و دسته دوم نیز کسانی هستند که با هدف رسیدن به اهدافی خاص با رژیم پهلوی مبارزه کردند، اما وقوع انقلاب نتوانست آنها را به اهداف موردنظرشان برساند. از این رو این افراد، با استراتژی بلندمدت تفرقه افکنی و براندازی حکومت، در تلاشند با بهرهگیری از روشهای مختلف، عملکرد رژیم پهلوی را خدماتی مطلوب و صادقانه در نزد مردم تداعی نمایند.
روش غالب این جریانات مخالف و معاند اسلام، کمرنگ نمودن ضعفها و کاستیهای رژیم پهلوی و پنهان نمودن اشتباهات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میباشد. در این روش که معمولاً با استفاده از ابزارهای گسترده و حمایت برخی از کشورهای مخالف جمهوری اسلامی صورت میگیرد، مخالفان با تحریف واقعیات، به معکوس جلوه دادن حقایق و یا چشم پوشی از برخی رویدادها، اقدام مینمایند. این در حالیست که علاوه بر اندیشمندان داخلی، بسیاری از تحلیلگران خارجی نیز در نوشتههای خود برناکارآمدی رژیم پهلوی با دامن زدن بر اقداماتی چون وابسته نمودن کشور به بیگانگان، سرکوب مردم و جنبشهای سیاسی- اجتماعی، فقر، خفقان سیاسی و... تأکید نموده اند. آنچه که در این رابطه حائز اهمیت میباشد، این است که دامنه حرکت این جریان در سالهای اخیر سرعت بیشتری گرفته است؛ چنانچه رهبر انقلاب نیز بارها با اشاره به این موضوع در سخنان خود فرمودهاند: «دشمن به دنبال بزک کردن چهره خاندان منحوس پهلوی است.» به باور رهبر انقلاب، دشمن از این طریق میکوشد تا این گذشته زشت، پلید و سیاه به گذشتهای درخشان و زیبا تغییر یابد و از این طریق نتیجه بگیرند که لزومی به وقوع انقلاب اسلامی برای از بین بردن آن گذشته، وجود نداشته است...1 رهبر انقلاب این اقدامات را بخشی از پروژه «جنگ نرم» دشمنان و مخالفان نظام میدانند که با بهرهگیری از آن درصدد دستیابی به اهداف خاص خود هستند.
🔴جنگ نرم و اهداف و تاکتیکهای آن
کالینز جنگ نرم را استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن برای نفوذ ذر مختصات فکری (فرد، گروه یا کشوری خاص) با توسل به شیوههایی خاص دانسته که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری یا مجریان میگردد.2 بر این اساس میتوان در تعریفی کلی، جنگ نرم را توانایی تأثیرگذاری بر دیگران با هدف تطمیع یا تحریک آنان با ابزارهایی چون رسانه، کتاب، ماهواره، اینترنت و یا شبکههای خاص اجتماعی دانست.
حال در سطح افراد و جریانات یا گروههای مختلف، این تعریف به اقدامات دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی با استفاده از تبلیغات جهت تأمین منافع مورد انتظار، اطلاق میگردد. این روند زمانی آغاز میگردد که استفاده از روشهای نظامی بنابر دلایل مختلف جهت تخریب و یا نابودی آن نظام میسر نباشد. از این رو با راه انداختن جنگ نرم و تمرکز بر بخش فرهنگی، سعی در تغییر ابعاد آن میکند.
جنگ نرم با تاکتیک های مختلفی از جمله تلطیف و تنویر، شایعه، دروغ بزرگ، تکرار و... و ابزارهای غیرنظامی صورت میگیرد. به نظر میرسد تاکتیکهای مورد استفاده تحریف کنندگان تاریخ، تلطیف و تنویر و دروغ، تکرار و... میباشد. از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) هنگامی استفاده می شود که چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.3
در تاکتیک دروغ نیز که تاکتیکی رایج و قدیمی است، پیام یا پیامهایی که به هیچ وجه رنگ و بوی واقعیت ندارند، جهت فریب دادن افراد یا مخاطبانی خاص، مرتب تکرار میگردد. البته علاوه بر این تاکتیکها ممکن است بسته به نوع پیام یا مخاطبان، از تاکتیک یا روشهای دیگری نیز استفاده شود.
در این رابطه به نظر میرسد جنگ نرمی که دشمنان نظام با تحریف واقعیات تاریخی به راه انداختهاند، با اهداف گوناگونی چون تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه، ایجاد تشکیک و شبهه در باورهای مردم نسبت به رژیم پهلوی، ناکارآمد جلوه دادن نظام کنونی و نیز خدشه دار نمودن وحدت و همبستگی ملی صورت میگیرد. در این فرآیند مخاطب مجریان جنگ نرم، مردم به طور عام و نخبگان، دانشگاهیان، و مسئولان به طور خاص هستند.
بر این اساس میتوان گفت: در تحریف تاریخ و بزک رژیم پهلوی، مخالفان تلاش میکنند تا گذشتههای تیره و تاریک رژیم پهلوی از جمله جنایات و شکنجههای مردم؛ مخالفان و ناراضیان رژیم، اقدامات خلاف منافع ملی کشور از جمله اعطای حق کاپیتولاسیون، سرسپردهگی به قدرتهای خارجی، فسادهای اخلاقی و سیاسی، عدم مشروعیت و مقبولیت حکومت وسایر ناکا
رآمدیهای رژیم نادیده گرفته شود و در مقابل بر موضوعاتی خلاف واقعیت چون پیشرفته بودن کشور در همه ابعاد، وجود آزادی و... تأکید شود.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که هجمه برخی از افراد با ابزارهای ارتباطی در رابطه با ایجاد تزلزل در افکار مردم نسبت به رژیم پهلوی، بخشی از پروژه روانی جنگ نرم با هدف تحریف تاریخ و واقعیات آن میباشد. در این عملیات تلاش میشود با پررنگ نمودن برخی از فعالیتهای اقتصادی رژیم پهلوی که با رانت نفت صورت میگرفت، بر بسیاری از جنایات و مفاسد سیاسی و اخلاقی شاه و حکومتش سرپوش گذاشته شود تا شاید بتوانند از قِبَل چنین اقداماتی به اهداف خاص خود چون ایجاد حس بیاعتمادی نسبت به نظام حاکم، تفرقه افکنی و ایجاد تزلزل در اراده و همبستگی ملی برسند. امروزه، این کار به طور ویژه و در سطحی وسیع توسط رسانه های فارسی زبان مستقر در خارج از مرزهای ایران در حال انجام است، که سخن گفتن از مصادیق عمل آنها بحثی مجزا را می طلبد.
🔻🔻پی نوشت ها:
📚1- سخنان مقام معظم رهبری در 20/ 7/94
📚2- جان ام کالینز، استراتژی بزرگ(اصول و رویهها) ترجمه کوروش بایندر، تهران: انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، 1370، ص: 487.
📚3- ورنر، سورین و تانکارد، جیمز. نظریه های محورهای ارتباطات، ترجمه دکتر علیرضا دهقان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1384، ص: 158.
#بیشتر_بدانیم
🚨فعالیتهای حزب مؤتلفه بعد از ۱۵ خرداد
حکومت ظاهرا توانست ثبات و آرامش ظاهری را به تصور خودش ایجاد کند. اما پیدایش یک تشکیلات مذهبی جدید، بر این تصور خط بطلان کشید و نشان داد که مردم به راحتی حاضر به سازش با سیاستهای حکومت نیستند. این تشکیلات جدید چیزی نبود جز هیات موتلفه اسلامی که نقش مهمی در حوادث بعد از قیام 15 خرداد داشت.
«بعد از حادثه ۱۵ خرداد تشکیلاتی به نام مؤتلفه به این نتیجه رسیدند که باید حرکات شتاب بیشتری به خود بگیرد و چنگ و دندانی به رژیم نشان داده شود. مسئله ترور حسنعلی منصور پیش آمد که حاج مهدی عراقی نقش مهمی داشت. علتش هم این بود که در ماه مبارک رمضان یک سری روضه خوانی در مسجد جامع بود و در هر محرابی یک نفر منبر میرفت. اینها آمدند با برادر من و حاج مهدی عراقی جلسه گذاشتند و گفتند ما میخواهیم این روضهخوانی را داشته باشیم، اما هیچ مجلسی ما را راه نمیدهند. ما چون نفوذ محلی داشتیم در آنجا مسجدی بود به نام مسجد آقای بسط، میگفتند؛ تقریبا بزرگترین شبستانهای آنجا بود. آنجا را انتخاب کردند برای روضهخوانی و تعدادی از گویندگان انقلابی آن زمان را هم انتخاب کردند. یکی از سخنرانها آقای سیدعلی اندرزگو بود. البته چند نفر در نظر گرفته شده بود که اگر یکی دستگیر شد، نفر بعدی منبر برود. ظاهرا ۳۰ نفر بودند؛ آقایان نجم، فضلالله محلاتی مروارید، عبدالرضا حجازی، موحدی و... از جمله منبریها»
📚منبع: اسدالله تجریشی، خاطرات اسدالله تجریشی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1387، صص 28- 29
#بیشتر_بدانیم
🚨تظاهراتی بی نظیر در خرداد 1342
بعد از بازداشت امام خمینی در خرداد 1342، مردم در اعتراض به این موضوع تجمعی اعتراضی شکل دادند که بسیاری از آن با عنوان تجمعی بزرگ و بینظیر یاد کرده و معتقدند این تجمع نقطه عطف اصلی گروههای مبارز مذهبی در مخالفت با حکومت پهلوی بود:
«بر اساس اعلامیههای پخش شده در روز قبل (11 خرداد 1342)، قرار بود که راهپیمایی از مقابل مسجد شروع شود. بنابراین ساعت ۹ صبح که جمعیت زیادی در مسجد ارک و اطراف آن اجتماع کرده بودند، مردم از مسجد بیرون آمده و به طرف سه راه امین حضور حرکت کردند. تعداد جمعیت در این تظاهرات به حدی زیاد بود که بعضی میگفتند که از سال ۱۳۳۲ تاکنون چنین تظاهراتی را ندیده بودند. جمعیت در ابتدا شعارهای تند و سیاسی میدادند، اما برای اینکه پلیس از همان ابتدا با جمعیت برخورد نکند، مسئولین تظاهرات، جلوی تکرار این شعارها را گرفتند. تظاهرات کنندگان از طرف سه راه امین حضور به سمت میدان بهارستان و پس از آن هم به سمت میدان فردوسی به حرکت خود ادامه دادند تا اینکه در میدان فردوسی بعد از کمی توقف و سخنرانی، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند و بعد از آنجا به سمت بازار به راهپیمایی ادامه دادند. وقتی که جمعیت به بازار نزدیک شد و میخواست متفرق شود، شعارهای آنان هم که در حمایت از امام خمینی و نهضت فیضیه و علیه استبداد و دیکتاتوری و اسرائیل بود به شدت تند شده بود و شعارهایی مانند «خمینی خمینی خدانگهدار تو، بمیرد بمیرد دشمن خونخوار تو، یا دشمن جبار تو» و همچنین اعمال اسرائیلی رسوا، کشتند و از کین بیپناهان راه و ... داده میشد. ما هم که در آن شرایط خفقان امكان ابراز عقیده پیدا کرده بودیم، چنان با هیجان شعارها را تکرار میکردیم که تا چند روز صدایمان گرفته بود. یکی از افرادی که در این تظاهرات شعا
رها را سازماندهی میکرد، حاج آقای حسینی، مجری برنامه اخلاق در خانواده بود که در آن زمان دبیر درس دینی ما در مدرسه علوی بود. ایشان بالای چهار پایهای رفته و مدام شعارها را تکرار میکردند.»
📚منبع: احمد منصوری، خاطرات احمد منصوری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 389، ص 35- 36
#بیشتر_بدانیم
🚨خرداد خونین شکل گرفت
یکی از ویژگیهای دهه 40 و 50 را میتواند تعدد تشکیلات مخالفان سیاسی با جریانات فکری متفاوت دانست که با بهرهگیری از رویداهای مختلف، شکل گرفته و به اشکال متفاوت به مبارزه با شاه و حکومتش دست میزدند:
«پس از اینکه سه چهار ماه ارتباطم با دوستانم سید احمدهاشمیان و محمد حاج شفیعی ها و هاشم وثیقپور که از اعضای فعال سازمان مجاهدین خلق بودند قطع شد، تصمیم گرفتم خودم مبارزات را دنبال کنم، چرا که در مبارزه انسان نباید منتظر کسی باشد و حتی باید دیگران را به گروه خود دعوت کند. پس با چند نفر از دوستان، گروهی به نام «خرداد خونین» را تشکیل دادیم. نام خرداد را از جریان ۱۵ خرداد و خونین را از قضیه سپتامبر سیاه فلسطینیها الهام گرفتیم. بدین ترتیب من با فاضلالبصام که رابط گروه الفتح شده بود و عدهای دیگر از دوستان به این فکر افتادیم که گروه خرداد خونین را تشکیل دهیم. در مدت بسیار کوتاهی این گروه رشد کرد و چیزی بیش از هشتاد نفر - که اکثر قریب به اتفاق آنها دانشجو بودند جذب این گروه شدند. البته زمانی که همه دستگیر شدند ما تازه فهمیدیم که گروه هشتاد نفر عضو فعال و مرتبط داشته است، زیرا دفتری برای ثبت اسامینبود، از جمله اعضای گروه که من با آنها در ارتباط بودم، فاضل البصام، احمدرضا کریمی، کلاهدوز و محمد ضابطی بودند. در زمستان سال ۱۳۵۱ این گروه وارد مرحله مسلحانه شد. به طوری که یکی از اعضای گروه مقداری دینامیت و اسلحه فراهم کرد و اعضای دیگر هم در جذب کمکهای مردمی، با عدهای از علاقه مندان ارتباط برقرار کردند به طور مثال جواد شرافت، در آن زمان اداره کننده جلسات محرمانه ی تفسیر قرآنی بود که آقای عظیمی در طبقه چهارم کتاب فروشیشان تشکیل داده بود، در این جلسات ضمن تفسیر، اخبار ممنوع سیاسی و مبارزاتی نقل و مورد بررسی قرار میگرفت که جنبه آموزشی هم داشت. در یکی از جلسات آقای شرافت توانسته بود از برخی منابع، مواد منفجره و سلاح تهیه کند، او هم این مواد را در اختیار گروه قرار داد؛ بدین ترتیب ظرف سه چهار ماه، گروه به صورت رسمیشکل گرفت. به طوری که در یک روز، دوازده انفجار رأس ساعت ۲ بعداز ظهر در مناطق مختلف تهران صورت دادیم و هیچ کس در این قضایا دستگیر نشد. این اولین اقدام نظامیگروه علیه رژیم بود. بمبهای این عملیات دست ساز و از جمله بمبهای صوتی، اشتعالی و انفجاری بود. بمبهای انفجاری با هدف تخریب و بمبهای اشتعالی با نیت آتشسوزی و کمیتخریب صورت میگرفت و صوتی هم، در حقیقت حالت یک اخطار را داشت و با هدف ناامن کردن محیط بود.»
#بیشتر_بدانیم
🚨نظر محافل سیاسی، مطبوعاتی و مذهبی جهان
مطبوعات خارجی که هریک نقش خاصی را دارند به صورت مختلف از 15 خرداد ترسیمی کشیدند، دیولت در شماره 129 خود نوشت« در تهران صدها نفر کشته شدهاند، دولت علم حکومت نظامی اعلام کرد، ارتش با تانک و مسلسل علیه طرفداران رهبر مسلمانان خمینی که علیه اصلاحات شاه دست به اعتراض زدهاند وارد عمل شد... خیابانهای مرکز شهر مملو از باقیمانده خرابیها است. کاخ شاه در محافظت شدید است ... »
لوموند نوشت:« تظاهرات قهرآمیزی در شیراز و قم به وقوع پیوست تظاهرکنندگان مثل تهران مغازهها را خراب کردند و ساختمانها، سینماها و اتوموبیلها را به آتش کشیدند تعدادی از اتوموبیلها متعلق به پلیس بود ... » روزنامه الاهرام در 16 خرداد نوشت دیروز تهران در آتش خشم شعلهور شد... شدیدترین تظاهرات ضد شاه بود ... این تظاهرات وقتی آغاز شد که زعیم دینی روح الله خمینی و یاوران او دستگیر گردیدند ... تظاهرکنندگان با شعار مرگ بر شاه به اداره رادیو و انتشارات هجوم کردند و کوشیدند آن را اشغال نمایند ... ماشینهای ارتشی را سنگ باران کردند ...
پلیس با مسلسل و گاز اشک آور به تظاهرکنندگان یورش برد در همان ساعات اول صدها نفر کشته شدند ... » اکثر روزنامههای جهان با تیترهای درشت از 15 خرداد نام بردند و آن را مورد بحث قرار دادند. حوزه علمیه نجف، کربلا و کاظمین به حمایت آیت الله خمینی تلگرافاتی به رؤسای کشورهای مختلف اسلامی و سازمانهای بینالمللی مخابره و کشتار 15 خرداد رژیم را محکوم نمودند، حوزههای علمیه داخل و روحانیون سراسر کشور با توحید کلمه دنبال قضیه را گرفتند تمام این جریانات در حالی انجام میگرفت که در مطبوعات کشور هیچ خبر از حقایق و وقایع منعکس نمیشد از وقایع 15 خرداد فقط چند سط و چند اعلامیه حکومت نظامی و چند جمله از مصاحبتهای مطبوعاتی شاه و علم و پاکروان داشت اگر کسی در جریان رویدادها نبود نمی
دانست حکومت نظامی برای چه تشکیل شده و حملات در مصاحبهها برای چیست.
#بیشتر_بدانیم
🚨روحانیت پس از قیام 15 خرداد
قیام 15 خرداد یک جنبش عمومی مذهبی علیه رژیم در حمایت از روحانیت بود. این تحرک صددرصد به نیروهای اسلامی تعلق داشت هیچ گروه و دسته ملی و غیرمذهبی مدعی سهمی در این روز نیست احساسات درونی و ریشههای معنوی انگیزه این برپایی بود و از قبل صفآرایی و برنامهریزی نشده بود. کسی که بطور مستقیم به جمعآوری و یا توطیه مبادرت نکرده بود. به همین جهت با تمام وسعت و گسترشی که داشت رژیم را واژگون نساخت ولی آزمایش بزرگ برای جناحهای مختلف بود بعضی تصور میکردند برای هر جنبشی در ایران یک قدرت خارجی باید پشتیبانی نماید و مقدمهچینی کند، 15 خرداد نشان داد بهترین قوه محرکه بر متن ایران وجود دارد که میتواند با استقلال عمل نماید زیرا این جنبش درست در زمانی صورت گفت که همسایه شمالی ایران یعنی ابرقدرت شوروی پس از مدتی روابط تیره با دولت دیکتاتوری وقت تازه سازش کرده و او را در اقدامات باصطلاح اصلاحی و انقلاب سفید!
تأیید میکرد و پشتیبانی مینمود و گروه مقاوم و از جمله مبارزین مذهبی و روحانیون را مرتجعین مینامید و در 15 خرداد هم همین سیاست را تعقیب کرد هواداران سیاست شوروی در داخل کشور هم که همیشه خود را پیشگام و ترقیخواه مینامیدند از این سیاست اصلی پیروی داشتند و طبعاً نه تنها نمیتوانستند سهمی در این اقدام براندازی علیه رژیم داشته باشند بلکه در صف مخالف آن قرار میگرفتند هیأت حاکمه و حامیان غربی آنها هم که شاه نماینده و اجرا کننده برنامه آنان بود مستقیماً زیر ضربه 15 خرداد قرار داشتند بنابراین 15 خرداد مظهر یک استقلال واقعی بود که تشیع قرنها به دنبال آن میگشت ولی همواره راههای انحرافی به آن ضمیمه میشد. این بار یک آزمایش داد که بعد از این تاریخ روی آن حساب میشود. جنبش 15 خرداد گرچه عکسالعمل طبیعی مردم مسلمان در برابر بازداشت آیت الله العظمی خمینی بود اما آزادی فوری ایشان را در برنداشت به همین جهت اعتراضات با تلگراف و نامه از نقاط مختلف ادامه داشت و بالاخره علمای طراز اول کشور برای چارهجویی در تهران اجتماع نمودند و رژیم حاکم که از یک 15 خرداد دیگر بیمناک بود سعی داشت آنها را پراکنده نماید و قدمی هم در جهت خواست آنها برندارد اعتصاب 14 روزه بازارهای کشور پس از اطلاع از سلامتی روحانیون بازداشت شده پایان گرفت و جمعی از علما هم در 29 تیر آزاد شدند و این شایعه بوجود آمد که آیت الله خمینی را تبعید مینمایند و بهمین جهت یکبار دیگر علما و روحانیون عکسالعمل نشان دادند.
#بیشتر_بدانیم
🚨اعتصاب مردم و دستورات فرمانداری نظامی
رژیم حاکم و مجریان آن تصور داشتند که با تلفات سنگین 15 خرداد دیگر کسی را یارای مقاومت و اعتصاب و اعتراض نیست و ارکان حکومت و از جمله فرمانداری نظامی خواهند توانست امنیت را به نفع قدرت استبداد برقرار سازند. هفتمین روز شهدای 15 خرداد اعلامیههایی را برای بزرگداشت بهمراه داشت اما فرمانداری نظامی با صدور اعلامیههایی به تهدید و ارعاب پرداخت و اعلام داشت شبکهی جاسوسی و کانون توطیه و خیانت کشف گردیده و جمعی در این رابطه دستگیر شدهاند رژیم میخواست با این اعلامیههای پیاپی جلو اراده ملت را بگیرد و از اعتصابی همگانی که در شرف انجام بود بازدارد اما این تلاش بیفایده بود و تعطیل 21 خرداد به تعطیل بازار( از 15 تا 27 خرداد تعطیل بود) اضافه شد و تهران را در اعتصاب سراسری برد شهر کاملاً خلوت شد و رفت و آمد به ندرت صورت میگرفت روزنامههای خبری عصر 21 خرداد نوشتند وضع تهران کاملاً آرام بود!، همه جا آرام است! و با این ترتیب سعی نمودند انعکاسی از اعتصاب و تعطیل نداشته باشند.