📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من » ✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است. که این شب ها در کانال #راه_سلیمانی در حال بار گیری هست حتما عضو شوید و با زندگی شیرین حاج قاسم بیشتر اشناه شوید 👇👇👇👇👇 #حاج_قاسم_سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b 📌و از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید.

« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت « عزیز زیبای من » 📚 کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است. 🔹فصل اول : 🔸صفحه:۳۸و۳۹ ✍ راوی: خانواده محترم شهید سلیمانی حاجی همچنان در فکر اقای پور جعفری بود . حاج خانوم کنار سینی ای که قران را داخلش گذاشته بود ،یک لیوان شربت گذاشت. حاجی شربت را نوشید و تشکر کرد. موقع خدا حافظی محکم حاج خانوم را بغل کرد . نظر زینب جلب شد و با خودش گفت: ((بابا اینبار یه جور دیگه مامان را بغل کرد !)) حاجی با لبخند رو به حاج خانوم گفت :((خُب شما که حتما من رو حلال می کنید ؟!)) ((این چه حرفیه؟!حتما !شما باید ما رو حلال کنید . ماخیلی شما رو توی این زندگی اذیت کردیم .)) زینب گفت :((بابا ،شما قول پنجشنبه رو دادین ها.زود برگردین.)) ((بابا،من دو روزِمی رم.یه مشکلی هست ،حل می کنم و برمی گردم .)) همانطور که کفش هایش را می پوشید ،به حاج خانوم چند تاسفارش هم کرد . زینب چادرش را سر کرد تا همراه او جلوی در برود . رضا هم وسایل حاجی را گرفت تا ببرد توی ماشین . همیشه او این کار را می کرد. زینب بدو بدو پله ها را رفت پایین . میخواست به اقای پور جعفری یاد اوری کند که به محض رسیدن ، با او تماس بگیرن تا خیالش راحت شود .در را که باز کردن ، اقای پور جعفری در چهار چوبِ در ظاهر شد. هنوز به او اشاره نکرده ،خودش گفت ؛((خیالت راحت ! یادم می مونه زنگ بزنم.نگران نباش.)) زینب به پدر نگاه کرد و یک دفعه به گریه افتاد . حاجی گفت :((بابا ،گریه نکن . تو الان گریه کنی ،من تا اخر سفر اعصابم خورده !اونوقت حوصله کسی رو ندارم هااا!تو باید به من انرژی بدی . تو دختر قوی ای هستی. تو با من این همه جا اومدی!)) ((اخه این چه زندگیه بابا؟!شما هی می رین وتا وقتی برگردین ،تمام وجود ما رو استرس می گیره . همه اش دلهره،همه اش نگرانی......!)) حاج قاسم مدام اورا به صبر توصیه می کرد:((این همه با من اومدی و از نزدیک همه چی رو دیدیدی. تو باید به همه روحیه بدی ،نه اینکه ته دل خودت خالی بشه !)) ادامه دارد... کانال راه سلیمانی #حاج_قاسم_سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b

#او‌خواهد‌آمد... 🌱دافع عسر و حرج می‌رسد، ان‌شاءالله... یعنی آن ختم حجج می‌رسد، ان‌شاءالله... 🌱مژده بر منتظر مهدی‌زهرا بدهید... عن قریب عصر فرج می‌رسد، ان‌شاءالله... #العجل‌مولای‌غریبم تعجیل در فرج مولایمان صلوات کانال راه سلیمانی #حاج_قاسم_سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b

✍طلوع چشم شما آغاز صبح دُرّ گرانست خورشید از نگاه زیبای شما در تلالو گل یاسی بیدار می شود و می درخشد جانم هستید و تمام جانم پر از نور ناب می شود امید که طلوع کند آفتابِ روزِ وصال... #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی #شهید_سید_حسن_نصرالله #جانم_فدای_رهبرم_خامنه_ای کانال راه سلیمانی #حاج_قاسم_سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b

خاطرات_شهید ‌کنارش ایستاده بودم، شنیدم که می‌گفت: [صلی‌الله‌علیک‌یا‌صاحب‌الزمان] بهش گفتم: چرا الان به امام‌ زمان سلام دادی..؟! گفت: شاید‌ این وزش‌ِ باد‌ و‌ نسیم‌ سلام منو به امام_زمان  برساند! شهید_ابومهدی‌_المهندس کانال راه سلیمانی #حاج_قاسم_سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b

🕊✨کبوترانه دلم بی قرار گنبد توست... . . 💚✨چهارشنبه های امام رضایی 🎙✨راوی: علی زین العابدین پور #امام_رضا #علی_زین_العابدین_پور #دلتنگی کانال راه سلیمانی #حاج_قاسم_سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b

تو کوهی نه تو والاتری تو عرشی نه تو بالاتری صلی‌الله‌علیک‌بانوی‌دمشق💜 سید مجید بنی فاطمه🎙 #میلاد_حضرت_زینب (سلام‌الله‌علیها) 《السلام‌علیک‌یازینب‌کبری》 #روز_پرستار #وعده_صادق شادی ارواح طیبه شهدا صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ #ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 ‌کانال راه سلیمانی #حاج_قاسم_سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b