eitaa logo
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
407 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
8هزار ویدیو
77 فایل
فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی 👈انتشار مطالب کانال حتی بدون آیدی کانال بلامانع است...😊ولی اگه مارو هم تبلیغ کنین خوشحال میشیم😅 تماس با مدیر ،انتقادات و پیشنهادات: @Amiratfmahdi تبادل : @Amiratfmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از این الفاطمیون
✍از امام رضا (علیه‌ السلام) شده که؛ ▪️«ای پسر شبیب، اگر دوست داری وقتی که با خداوند عزوجل ملاقات می‌کنی گناهی نداشته باشی، به حسین (علیه‌ السلام) برو». ▪️«ای پسر شبیب، اگر دوست داری همراه با پیامبر اکرم و خاندان او‌ (صلوات‌ الله‌ علیهم‌ اجمعین) در طبقات بالای بهشت سکنا گزینی، قاتلان (علیه‌ السلام) را لعنت کن». ▪️«ای پسر ، اگر دوست داری ثواب کسانی را داشته باشی که در رکاب حسین علیه‌السلام به شهادت رسیدند، هرگاه او را به یاد آوردی، بگو: ✋🏻 «یا لَیتَني کُنتُ مَعَهُم فَأفُوزُ فَوزاً عَظیماً...». 📚 اقبال‌ الاعمال، ج ٢، ص ٥٣١. 🆔 eitaa.com/fatemiyoon18 🆔 sapp.ir/fatemiyoon18
هدایت شده از این الفاطمیون
✍امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «هر کس بیاشامد و جدم علیه‌السلام را یاد کند و بر او و نفرین نماید، ✅خداوند برایش بنویسد و او را بیامرزد، و او را در جایگاه‌های بلند جای دهد و مانند این است که را آزاد کرده باشد. پس او در‌ روز‌ قیامت با دلی شاد و چهره‌ای خندان محشور می‌شود» 📚منتهی الامال صفحه ۳۴۳ 🆔 @fatemiyoon18
هدایت شده از این الفاطمیون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ||فوق العاده زیبا 🔸 به بهانه شب زیارتی ابا عبدالله✋ 🔹 حداقل به امام علیه‌السلام داشته باشید. 🎤 حجت الاسلام عالی ‼️ نشر پیام شریک در ثواب 🆔 eitaa.com/fatemiyoon18 _ir ایتا 🆔 sapp.ir/fatemiyoon18.org سروش
هدایت شده از این الفاطمیون
📌 ✍فرزند آیت الله علامه امینی(ره) *صاحب کتاب “الغدیر”* می گوید: پس از گذشت چهار سال از فوت پدرم، شب جمعه ای او را در خواب شاد و خوشحال دیدم. پس از سلام و دست بوسی گفتم: در آنجا چه باعث نجات و سعادت شما شده است؟ یا سایر کتاب ها یا تاسیس و بنیاد و کتابخانه امیر المومنین(ع)⁉️ مرحوم علامه تاملی کردند و فرمودند: فقط زیارت عاشورا! گفتم: اکنون روابط بین ایران و عراق تیره است و راه کربلا بسته است.چه کنم؟ فرمود: در و محافلی که جهت امام (ع) برپا می شود کن، ثواب زیارت امام حسین(ع) را به تو می دهند. سپس فرمود: پسر جان! در گذشته بارها گفته ام و اکنون توصیه می کنم که عاشورا را هیچ وقت و را بخوان و برخودت وظیفه بدان. 📚 طرحی نو از زیارت عاشورا ص۲۱۰ ‼️ 🆔 eitaa.com/fatemiyoon18 _ir ایتا 🆔 sapp.ir/fatemiyoon18.org سروش
هدایت شده از این الفاطمیون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽ببینید|| انگیزشی 🔹 شب ها بیدار شوید حتی به اندازه یک به امام (ع) 🔸یک بار کن درب خدا به میشه 👥نشرپیام شریک درثواب 🆔 eitaa.com/fatemiyoon18 _ir ایتا 🆔 sapp.ir/fatemiyoon18.org سروش
هدایت شده از این الفاطمیون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 || امام دری از درهای است ❤️ 🥀 «شبِ جمعه» است دلم «کرب و بلا» می‌خواهد 🕯️ روضه ای باز در آن حال و هوا می خواهد 🕯️ «فاطمه» گوشهٔ گودال فقط می گوید؛ 🥀 تنِ پُر زخم، مگر ضربهٔ پا می خواهد؟ 🌖 در این ، همہ زائـرالحسیـن (علیہ السلام) بشویم با گفتن ٣ مرتبہ: ✋🏻 «صلے اللہ علیـڪ یا اباعبـداللہ» 🆔 @fatemiyoon18
هدایت شده از این الفاطمیون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽ببینید||ویژه شب امام علیه السلام بهشت نقد اینجاست .. نه نسیه و وعده 🌸 از حاج آقا عالی 🆔 @fatemiyoon18
هدایت شده از این الفاطمیون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید|| ( ع) 💕 اگر با ابی عبدالله(ع) گره بخوری... 📂 گروهی که در قیامت پرونده ندارن! 📌به مناسبت شب جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن ➖با گفتن مرتبه ""صلی الله علیک یا ابا عبدالله"" باشیم 👥نشرپیام شریک درثواب 💥ارتباط باما/۹صبح الی۹شب 📘➡️ هیئت مذهبی فاطمیون در واتساپ(( ۲ )) 👇👇 *https://chat.whatsapp.com/KdTkfiqwwVUAhnEKsS8jAr* 📘➡️ هیئت مذهبی فاطمیون در واتساپ(( ۳ )) 👇👇 https://chat.whatsapp.com/JmYJg3UFTPzLQhKrUl7bxI
هدایت شده از این الفاطمیون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید|| ... به جهان از طرف مور سلام... به تو از دور سلام...❤️ به از طرف وصله ناجورسلام... 💢 زیارتی حضرت ارباب... در این ، همہ الحسیـن (علیہ السلام) بشویم با گفتن ۳ مرتبہ: ✋ «صلے اللہ علیـڪ یا اباعبـداللہ» 🆔eitaa.com/fatemiyoon18 ir ایتا 🆔sapp.ir/fatemiyoon18 org سروش
هدایت شده از این الفاطمیون
📌مدیرکل ارتباطات همراه اول: تماس با شماره #۱۶۴۰ رایگان شد 🔹مدیرکل ارتباطات و سخنگوی همراه اول با اشاره به رایگان شدن تماس با شماره ۱۶۴۰ گفت: *این شماره برای# ارتباط زنده با حرم امام (ع) راه‌اندازی شده است. 📞 ، شب زیارتی امام حسین رایگان تماس بگیرید و با ارباب درد و دل نمایید.* التماس دعا🤲 👥نشرپیام شریک درثواب 💥ارتباط باما/۹صبح الی۹شب 📘➡️ *هیئت مذهبی فاطمیون در واتساپ(( ۲ ))* 👇👇 *https://chat.whatsapp.com/KdTkfiqwwVUAhnEKsS8jAr* 📘➡️ *هیئت مذهبی فاطمیون در واتساپ(( ۳ ))* 👇👇 *https://chat.whatsapp.com/JmYJg3UFTPzLQhKrUl7bxI*
⚫️🏴⚫️🏴 آنچه از امام (ع)که کمتر به ما گفته‌اند امام حسین را فقط در چند ساعت آخر زندگی‌اش خلاصه کرده‌ایم در حالی که از 57 سال زندگی او بی خبریم. ✅امام حسین در جنگ‌های جمل و صفین، مثل سربازهای ساده در میدان جنگ حاضر شد؛ در حالی که می‌توانست به بهانه آقازاده بودن، خود را از رزم، معاف کند. ✅امام حسین عاشقانه خانواده‌اش را دوست داشت و به آنها محبت می‌کرد و حتی برای همسرش رباب، شعر عاشقانه می‌سرود. ✅در حال اعتکاف و طواف خانه خدا، شخص مقروضی از ایشان تقاضای کمک کرد و امام حسین اعتکاف خود را شکست تا از طلبکار، تقاضای مهلت کند. ✅هیچگاه هیچ پست و مقامی را از پدر خود که حاکم تمام ممالک اسلامی بود طلب نکرد. امام حسین کشاورز بود و هر روز بر روی اراضی خود کار می‌کرد. ✅در ماجرای صلح امام حسن با معاویه، با برادرش همراهی کرد و سخن هیچ مخالفی را نپذیرفت. پس از شهادت برادر نیز تا زمان مرگ معاویه به پیمانی که معاویه بارها آن را شکسته بود، متعهد ماند. ✅هیچگاه هیچ سائلی از خانه او دست خالی بر نمی‌گشت و نه تنها به فقرا کمک می‌کرد بلکه آن‌ها را از گدایی بی نیاز می‌کرد. ✅در ماجرای خاکسپاری امام حسن، به خاطر جلوگیری از نزاع، به دفن نشدن برادرش در کنار رسول‌الله رضایت داد. ✅کنیز خود را به خاطر اینکه یک دسته‌گل به ایشان هدیه داد، آزاد کرد. ✅وقتی برده‌ای را دید که به یک سگ غذا می‌دهد، او را از اربابش که یهودی بود خرید و همان‌جا آزاد کرد. مرد یهودی و همسرش با دیدن مرام حسین، همان‌جا مسلمان شدند. ✅در ماجرای بیعت اجباری با یزید، در حالی که می‌توانست مثل عبدالله‌بن‌زبیر در مکه پناهنده شود، این‌کار را نکرد تا حرمت کعبه خدشه‌دار نشود. ✅وقتی به سپاه هزار نفری حربن‌یزید ریاحی برخورد کرد، نه تنها از عطش لشکریان دشمن سوء‌استفاده نکرد بلکه همه لشگریان دشمن را سیراب کرد. حتی امام‌حسین دستور داد که اسب‌های دشمن را هم سیراب کنند. ✅وقتی که فهمید مردم کوفه از بیعت خود برگشته‌اند، برای جلوگیری از جنگ و خون‌ریزی به دشمن گفت که از رفتن به کوفه منصرف شده‌ و بر‌می‌گردد ولی ابن‌زیاد مخالفت کرد. ✅وقتی حربن‌یزید ریاحی به دستور ابن‌زیاد، اجازه بازگشت به امام حسین نداد، اصحاب به ایشان پیشنهاد دادند که با لشکر کوچک حُر بجنگند و از مهلکه فرار کنند ولی حضرت سیدالشهداء فرمود: من شروع کننده جنگ نیستم. ✅در حالی که تعداد سربازان ایشان کمتر از صد نفر بود، به آنها فرمود هر کسی که بدهکار است نمی‌تواند با ما باشد و دو نفر از سربازان، به همین دلیل شبانه از امام حسین جدا شدند. ✅زمین کربلا را شصت هزار درهم از صاحبان آن خرید و به همان‌ها بخشید تا خون او در زمین دیگران ریخته نشود. ✅مردم در هنگام دفن امام‌حسین، آثار زخم‌هایی کهنه بر دوش ایشان دیدند. امام سجاد فرمودند این زخم‌ها اثر کیسه‌هایی است که پدرم شبانه به منزل نیازمندان می‌بُرد. 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
توسل به امام (ع) در شبهای جمعه را از یاد نبرید و دعاگوی عج باشید ✅ امضاء : شهید مدافع حرم روح الله کافی زاده @rahekhoda
ماجرای شفاعت حضرت زهرا از 2️⃣قسمت دوم تو صحبتهاش که داشتم میبردمش دم حسینه ميگفت: اين گناه که ميکني سيلي به صورت ميزني، آخه چرا اينقدر حضرت رو کتک ميزني، مگه نميدوني ما شيعه ايم، دلش ميگيره، اينارو ميگفت منم سفت رانندگي ميکردم پياده که شد رفت، آمدم خونه ديدم مادرم، پدرم، خواهرام، داداشام اينا همه رفتند حسينيه تو اينام فقط لات من بودم گفت تلويزيونو که روشن کردم ديدم به صورت آنلاين کربلا را نشون ميده صفحه ي تلويزيون دو تکه شده، تکه ي راستش خود بين الحرمين و گاهي ضريحو نشون ميده، تکه دومش، قسمت دوم صفحه ي تلويزيون يه تعزيه و شبيه خوني نشون ميداد، يه مشت عرب با لباس عربي، خشن، با چپي هاي قرمز، يه مشت بچه ها با لباس عربي سبز، اينارو با تازيانه ميزدند و رو خاکها ميکشوندند ميگفت من که تو عمرم گريه نکرده بودم، ياد حرف اين دختره افتادم گفتم وااااااي يه عمره دارم تازيانه به ميزنم ميگفت پاي تلويزيون دلم شکست، گفتم جان دست منو بگير يه عمره دارم گناه ميکنم، دست منو بگير من ميتونستم گناه کنم، اما به تو اعتماد کردم کسي هم تو خونه نبود، ديگه هرچي دوست داشتم گريه کردم گريه هاي چند ساله که بغض شده بود، گريه ميکردم، داد ميزدم، عربده ميکشيدم، خجالت که نميکشيدم ديگه، کسي نبود ميگفت نزديکاي سحر بود، پدر و مادرم از حسينيه آمدند تا مادرم درو باز کرد، وارد شد تو خونه، تا نگاه به من کرد (اسمش رضاست)، يه نگاه به من کرد گفت: رضا جان کجا بودي؟ گفتم چطور؟ گفت بوي ميدي! رضاجان بوي ميدي، کجا بودي؟ افتادم به دست پدر و مادرم، گريه…. تورو به حق اين شب عاشورا منو ببخش من کتک زدم، اشتباه کردم بابام گريه کن، مادرم گريه کن، داداشها، خواهرا… همه خوشحال داداش ما، پسر ما، پسرم حسيني شده صبح عاشورا، زنجيرو برداشتم و پيرهن مشکي رو پوشيدم و رفتم تو حسينيه تو حسينيه که رفتم، ميشناختند، ميدونستند من هيچوقت اينجاها نميومدم همه خوشحال رئيس هيئت آدم عاقليه آمد و پيشوني مارو بوسيد و بغلمون کرد و گفت رضاجان خوش آمدي، منت سر ما گذاشتي گفت منم هي زنجير ميزدم و ياد اون سيلي هايي که به زده بودم گريه ميکردم هي زنجير ميزدم به ياد کتکايي که با گناهانم به زدم گريه ميکردم ادامه دارد... 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
ماجرای شفاعت حضرت زهرا از 3️⃣قسمت سوم جلسه که تمام شد، نهارو که خورديم، رئيس هيئت منو صدا زد (من یه خواهشی دارم به کسانی که دستشون به دهنشون میرسه، میتونند سالی چند نفرو کربلا ببرند تورو به خدا یکی از کسانی که کربلا میبرید از این طایفه باشه،اون جوونی که اهل این حرفها نیست اما یه روز عاشورا میاد، همون روز دستشو بگیر بگو خوش آمدی، میای بریم کربلا؟ این جوونا اگر شش گوشه ی حسینو ببینند گریه میکنند، متحول میشن، کربلا آدمو آدم میکنه) اومد به من گفت: رضاجان میای کربلا؟ گفتم: کربلا؟!! من؟!!! من پول ندارم!!! گفت نوکرتم، پول یعنی چی؟ خودم میبرمت میگفت حاج آقا هنوز ماه صفر تموم نشده بود دیدم بین الحرمینم رئیس هیئت اومد گفت که: آقارضا، بریم تو حرم گفتم برید من یه چند دقیقه کار دارم تنها که شدم، زدم تو صورتم گفتم جان میخوای با دل من چکار کنی؟ من یه شب تو عمرم به تو اعتماد کردم، کربلاییم کردی؟ بی بی جان آدمم کردی؟ اومدم شبکه رو گرفتم، ضریح امام ، گریه کردم. داد میزدم، جان، جان، دستمو بگیر جان، پسر دستمو بگیر، نگذار برگردم دوباره میگفت رئیس هیئت کاروان داره، مکه مدینه میبره. میگفت حاج آقا به جان سال تمام نشده بود گفت میای به عنوان خدمه بریم مدینه، گفت همه کاراش با من، من یکی از خدمه هام مریض شده خلاصه آقا چندروزه ویزای مارو گرفت، یه وقت دیدیم ای بابا سال تمام نشده تو قبرستان بقیع، پای برهنه، دنبال قبر گمشده ی دارم میگردم گریه کردم: جان، بی بی جان، با دل من میخوای چکار کنی؟ من یه شب به تو اعتماد کردم هم کربلاییم کردی هم مدینه ای؟ میگفت خلاصه کار برام پیش اومد و کار و دیگه رفیقای اون چنینی را گذاشتم کنار و آبرو پیدا کردم یه مدتی، دو سالی گذشت میگفت حاج آقا همه یه طرف، این یه قصه که میخوام بگم یه طرف مادر ما گفت: رضاجان حالا که کار داری، زندگی داری، حاجی هم شدی، مکه هم رفتی، کربلایی هم شدی، نوکر امام هم شدی، آبرو پیدا کردی، اجازه میدی بریم برات خواستگاری؟ گفتم بریم مادر، یه دختر نجیب زندگی کن را پیدا کن رفتند گفتند یه دختری پیدا کردیم خیلی دختر مومنه و خوبیه و اینهاست، خلاصه رفتیم خواستگاری پدر دختر تحقیقاتشو کرده بود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
ماجرای شفاعت حضرت زهرا از 4️⃣قسمت چهارم_پایانی چقدر خوبه دختردارها اینجوری دختر شوهر بدن، باریکلا میگفت منو برد توی یه اتاق و درو بست و گفت: ببین رضاجان من میدونم کی هستی. اما دو سه ساله نوکر شدی. میدونم چه کارها و چه جنایات و …. همه ی اینارو میدونم، ولی من یه خواهش دارم، چون با آشتی کردی دخترمو بهت میدم نوکرتم هستم. فقط جان از جدا نشو. همین طوری بمون. من کاری با گذشته هات ندارم. من حالاتو میخرم. من حالا نوکرتم. میگفت منم بغلش کردم پدر عروس خانم را، گفتم دعا کنید ما نوکر بمونیم. گفت از طرف من هیچ مانعی نداره، دیگه عروس خانم باید بپسنده و خودتون میدونید گفتند عروس خانم چای بیارند. ما هم نشسته بودیم. پدرمون، خواهرمون، مادررمون، اینها همه، مادرش، خاله اش، عمه اش، مهمونی خواستگاری بود دیگه عروس خانم وقتی سینی را آورد گذاشت جلوی ما، یه نگاه به من کرد، یه وقت گفت: یا !!!!! سینی از دستش ول شد و گریه و از سالن نرفته خورد روی زمین… مادرش، خاله اش، مادر من، خواهر ما رفتند زیر بغلشو گرفتند و بردنش توی اتاق میگفت من دیدم حاج آقا فقط صدای شیون از اتاق بلنده همه فقط یک کلمه میگن: یا !!! منم دلم مثل سیر و سرکه میجوشید، چه خبره! مادرمو صدا زدم، گفتم مادر چیه؟ گفت مادر میدونی این عروس خانم چی میگه؟ گفتم چی میگه؟ گفت: مادر میگه که…. دیشب خواب دیدم حضرت اومده به خواب من، عکس این پسر شمارو نشونم داده، گفته این تازگیا با من رفیق شده…. به خاطر من ردش نکن مادر دیشب سفارشتو کرده به خدا جوونا اگر رفاقت کنید، اعتماد کنید، آبروتون میده، دنیاتون میده، آخرتتون میده. روایتی از حجت الاسلام دانشمند اصفهانی 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خداحافظ سالِ بدون زیارت 💔
           داســتــان مـعـنــوی در قدیم یک فردی بود در همدان به نام اصغرآواره‼️ اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسی‌ها و مجالس بزرگان شهر مجلس گرمی می‌کرد🎻🎉🎶 و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را می‌شناختند و چون کسی را نداشت و بیکس بود بهش می‌گفتند اصغر آواره‼️ انقلاب که شد وضع کارش کساد شد و دیگه کارش این شده بود می‌رفت تو اتوبوس برای مردم می‌زد🎻 و می‌خواند🗣🎶 و شب‌ها می‌رفت در بهزیستی می‌خوابید تا اینجای داستان را داشته باشید! در آن زمان یک فرد متدین و مؤمن در همدان به نام از دنیا می‌رود و وصیت‌کرده بود اگر من فوت کردم از حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته و گریه کن و خادم علیه‌السلام و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت من را بخوانند خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر آمدند برای تشیبع جنازه در باغ بهشت همدان و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش برای خواندن نماز میت حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر استادم حاج ملاعلی همدانی فاتحه‌ای بخوانم و برگردم وقتی به سر مزار استادش رسید در حین خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته و به سمت غسال‌خانه می‌بردند کنجکاو شد و به سمت آنها رفت پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه در حال تدفین آن هستید؟ یکی از کارگران گفت این اصغر آواره است تا اسم او را شنید فریادی از سر تأسف زد و گریست🤯😱😭😭😭 مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها آمدند‌ و جویای اخبار و حال حاجی شدند و پرسیدند‌چه شد که شما برای این فرد این طور ناله کردید⁉️ حاجی گفت: مردم این فرد را می‌شناسید⁉️ همه گفتند: نه❗ مگه کیه این⁉️😳 حاجی گفت: این همون اصغر آواره است مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود شما از کجا می‌شناسیدش⁉️ و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی گفت: سال‌ها قبل از همدان عازم شهر قم بودم و آن زمان‌ها تنها یک اتوبوس فقط به آن شهر می‌رفت سوار اتوبوس که شدم دیدم وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد ترسیدم و گفتم: یا حسین اگه این مرد بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من ساکت باشم حرمت لباسم از بین می‌رود اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمی‌ذارم شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم در قم نخواهم رسید چه کنم؟! خلاصه از خجالت سرم را به پائین انداختم اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود که ناگاه چشمش 👀به من افتاد، زود تیمپو 🎻رو گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری⁉️ چرا نمیزنی⁉️ گفت: من در زندگیم همه غلطی کردم اما جلوی اولاد سلام الله علیها موسیقی ننواختم خلاصه حرمت نگه داشت و رفت اونروز تو دلم گفتم: اربابم علیه‌السلام برات جبران کنه حالا هم به نظرم همه ما جمع شدیم برای تشییع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته حاجی عنایتی بهانه‌ای بشود برای این امر خلاصه با عزت و احترام مراسم شروع شد و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش را انجام داد و برایش به همراه آن جمعیت نماز خواند این نمکدان جنس عجیبی دارد هر چقدر می‌شکنیم باز نمک می‌ریزد 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ بوی حسین✨ چند روز پيش داشتم به حرفاي يه بنده خدايي گوش ميدادم رسيد اينجا يه طوري شدم… ميگفت: يه دوستي داشتيم، اهل مشارطه و مراقبه و محاسبه. از اونا بوده كه خيلي رو كاراش حساس بوده ... اين آقا تو همون جووني ميميره، شب اولي كه تو قبر گذاشتيمش ماهم گفتيم خب دوستمون بوده حق به گردنمون داره اين يه شبه كه سختترين شب هر آدميه بيايم وایسيم بالا قبرش و براش دعا بخونيم. هر چي بلد بوديم رو كرديم، قرآن، كميل، زيارت عاشورا، توسل، دعاي جوشن كبير تا صبح وصل به دعاي ندبه و دعاي عهد و … ساعت حدوداي ۲ نصفه شب يكي از بچه ها يهو از جاش بلند شد، مثه بيد مي لرزيد پرسيدم: محمد چيه؟‌ گفت: كسي اينجا بود؟ گفتم نه، ديديم داره گريه ميكنه گفت: همين الان يه لحظه تو خواب بيداري بودم، يه سيد بزرگوار اومد پيشم، تكونم داد گفت: اينجا چي كارميكني؟ گفتم: رفيقمون بوده از غروب آفتاب تا حالا پيششيم، گفت چرا خوابيدي؟ ‌ گفتم آقا يه لحظه خسته شدم خوابيدم . گفت: خواب معنا نداره بلند شيد! نكير و منكر و آوردن بالا سرش ميخوان ازش سوال كنن بلند شيد يه كاري كنيد براش!! 😭😭😭 تا اينو گفت بچه ها منقلب شدن شروع كردن به دعا خوندن و روضه خوندن. منم تو اين لحظه رفتم بالا سرش، سرمو چسبوندم رو قبرش گفتم: السلام عليك يا ، آقاجون نوكرتيم يه عمر برات سينه زده گريه كرده نكنه اين لحظه هاي آخري دستشو رها كني نكنه تنهاش بذاري گذشت اون شب. شب هفتش بازم يكي از همون بچه ها خوابشو ديد. گفت عليرضا چه خبر؟ شب اول قبر سخت بود؟ گفته بود خيلي سخت بود، 😱😱نكير و منكر اومدن بالا سرم🤯، هر چي ميگفتن، زبونم بند اومده بود هر چي گفتن من ربك؟ هيچي يادم نمي اومد، من نبيك؟ من امامك ؟ هيچي يادم نمي اومد.🤯😱😱😱 يهو ديدم شما بالا قبرم نشستيد داريد روضه ميخونيد. گفتم من هيچي يادم نمياد اما فقط اينو ميدونم آقام !!… يهو ديدم، دارن ميگن: رهاش کنیم بوی ع میده. چون در لحدم نكير و منكر ديدند يك يك همه اعضای مرا بوئيدند ديدند ز من بوی مي آيد از آمدن خويش خجل گرديدند ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
‌وقتی‌ جنسِ غمش فرق می‌کند حتما زیارتِ حرمش هم فرق می‌کند.!(:💔🚶🏻‍♂ ✔@RAHEKHODA 🏴
ای منتقم خون ادرکنی😔 حضرت مهدی(عج) فرمودند: «همانا من دعا می کنم برای هر مؤمنی که به یاد آورد مصیبت جد شهیدم را و سپس دعا کند برای تعجیل فرج و تاییدم.» (مکیال المکارم ، جلد۲ ، صفحه۷۵) @RAHEKHODA 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر علیه السلام . شب جمعه شب زیارتی علیه السلام. شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم...🕊 🌱🍃@RAHEKHODA 🌿🍂
✍چيزى كه هست بايستى از چيزهايى كه موجب از بين رفتن يا كم شدن محبّت است، پرهيز كرد. بايستى از گناهان در درجۀ اول و مكروهات در درجۀ دوم دورى كرد به علاوه به چيزهايى كه موجب زياد شدن محبّت مى‌شود روى آورد. هر چه بيشتر به سادات اظهار محبّت و مودّت كنيد براى خودتان بهتر است، هر چه بيشتر به مجلس عزاى ع برويد و اشك بريزيد علاقه‌تان به حسين بيشتر مى‌شود. چنانچه در ماه رمضان نفس كشيدن روزه‌دار ثواب تسبيح دارد «اَنْفاسُكُمْ‌ فيهِ‌ تَسْبيحٌ‌» در مجلس عزاى علیه السلام يا هر وقت كه غم ع داشته باشى هر نفسى كه مى‌كشى ثواب تسبيح كردن دارد. اين شعر منسوب به حضرت : «شيعَتى‌ ما ان شَرِبْتُمْ‌ عَذْبَ‌ ماءٍ فَاذْكُروُنى‌» معنى ظاهرش آن است كه هر وقت آب گوارايى نوشيديد يادى از لب تشنۀ حسين كنيد و معنى تأويلش: هر گاه از علوم قرآن و اهل بيت بهره‌مند شدى بگو «صَلَّى اللّهُ‌ عَلَيْكَ‌ يا اباعَبْدِاللّه» چون از بركت علیه السلام است كه اين بهره‌هاى روحانى به تو رسيد. اگر علیه السلام نبود اين مسجد و منبر كى بود؟ بنى‌اميه و بنى‌مروان كجا مى‌گذاشتند دينى باقى بماند، اينها دشمن صاحب دين بودند. ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ 🌱🍃@RAHEKHODA 🌿🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفت:پیشِ‌کسی‌بُغضِتوبِشکن‌ که‌بلد‌باشه‌آرومت‌کنه‌... مثلا ❤️‍🩹 ✋🏻 ‌ ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA
ع حسابش فرق میکند😭😭 چیزی در درگاه ع گم نمیشود... ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA