eitaa logo
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
404 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
8.1هزار ویدیو
77 فایل
فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی 👈انتشار مطالب کانال حتی بدون آیدی کانال بلامانع است...😊ولی اگه مارو هم تبلیغ کنین خوشحال میشیم😅 تماس با مدیر ،انتقادات و پیشنهادات: @Amiratfmahdi تبادل : @Amiratfmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از این الفاطمیون
🌹امیرالمومنین علیه السلام از چه موقع " " نامیده شد؟ ♦️ سید بن طاووس رضوان الله علیه روایت کرده است: فيما نذكره من المجلد الأول من كتاب (الدلائل) تأليف الشيخ الثقة أبي جعفر محمد بن جرير الطبري، بتقديم تسمية مولانا علي عليه السلام بأميرالمؤمنين، فقال ما هذا لفظه: و أخبرني أبو عبدالله الحسين بن عبدالله البزاز قال: حدثنا أبو الحسن علي بن محمد بن أحمد بن لؤلؤ البزاز قال: حدثنا أبو سهيل أحمد بن عبد الله بن زياد قال: حدثني أبو العباس عيسى بن إسحاق قال: سئلت إبراهيم بن هراسة عن عمرو بن شمر عن جابر الجعفي قال: قال أبوجعفر محمد بن علي عليهما السلام: لو علم الناس متى سمي علي (أميرالمؤمنين) ما انكروا ولايته. قلت: رحمك الله، متى سمي علي (أميرالمؤمنين)، قال: كان ربك عز وجل حيث أخذ من بني آدم * (من ظهورهم ذريتهم وأشهدهم على أنفسهم ألست بربكم) * و محمد رسولي و علي أميرالمؤمنين. ♦️از جابر جعفی نقل شده است که حضرت علیه السلام فرمودند:اگر مردم می‌دانستند از چه علی علیه السلام خوانده شد، را نمی‌کردند. ♦️ جابر پرسید: خدا به شما رحمت عنایت کند، علی علیه السلام از چه زمانی امیرالمومنین خوانده شد؟ ♦️حضرت پاسخ دادند: پروردگار عزیز و جلیل علی علیه السلام را خواند از که در عالم از فرزندان حضرت آدم، ذریه آن‌ها را بر گرفت و آن‌ها را گواه بر خویشتن ساخت و فرمود: آیا من پرودگار شما نیستم؟ و صلی الله علیه و آله رسول من و علیه السلام ؟ 📚 اليقين ويتلوه التحصين، صفحه ۲۲۲ 🔻 eitaa.com/Fatemiyoon18 _ir ایتا 🔺 sapp.ir/Fatemiyoon18 .org سروش
هدایت شده از این الفاطمیون
🌹سلام ؛ این هم ای امروز ما به شما عزیزان به مناسب رجب میلاد /ما رو هم کنید. 🔸 بسیار زیبا از حرم حضرت ع امیر المومنین، روی نوشته زیر انگشت بزنید👇👇👇👇 www.imamali.net/vtour ♦️وارد حرم شدید توجه کنیدروی هر فلشی که کلیک می کنید يه مقدار صبر کنید،تصویر شفاف ميشه،ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کرد،هر جای حرم راکه دوست داريد زیارت کنید. ❤️ eitaa.com/Fatemiyoon18 _ir ایتا ❤️ sapp.ir/Fatemiyoon18 .org سروش
هدایت شده از این الفاطمیون
✍ رسول اکرم (صلّی‌الله علیه و آله) فرمود: ☘ ای مردم! هیچ نیست مگر اینکه خداوند آن را در من گرد آورده است و من نیز آن را در پیشوای پرهیزکاران جمع نمودم، و هیچ نیست جز آن‌که آن را به آموختم، علی پیشوای روشنگر است. 📚 احتجاج، ج1، ص60 🆔 @fatemiyoon18
هدایت شده از این الفاطمیون
1_445570078.mp3
4.21M
🎙|| جمعه شبی است که بدون اسم ابا عبدالله الحسین اصلا نمک نداره 💚کلیپ را تا آخر بشنوید☝️ 📌میخوای با تمام مقرب و غیر مقرب خدا کنی⁉️ 📌می خوای با و اولاد علی مصافحه کنی⁉️ 📌می خوای با تمام و مصافحه کنی⁉️ 👥نشر پیام شریک درثواب 🆔 eitaa.com/fatemiyoon18 _ir ایتا 🆔 sapp.ir/fatemiyoon18.org سروش
هدایت شده از این الفاطمیون
✍آثار فوق العاده ی خواندن الکرسی از هر 🔹پيامبر فرمودند: هر كس آيه الكرسي را بعد از نماز بخواند آسمان شكافته گردد و به هم نيايد تا خداوند متعال به سوي خواننده آيت الكرسي رحمت افكند و فرشته اي را بر انگيزد كه از آن زمان تا فرداي آن كارهاي خوبش را بنويسد و كارهاي بدش را محو كند. 🌟رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: يا بر تو باد به خواندن آيه الكرسي بعد از هر نماز واجب. 👈 زيرا به غير از و و كسي به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمي كند و هر كس بعد از هر نماز آيه الكرسي را بخواند به جز متعال كسي او را روح نمي كند و مانند كسي باشد كه همراه پيامبران خدا كرده تا شده است. 🌹در روايتي از امام باقر علیه السلام آمده است: " هر كس را بعد از هر نماز بخواند از و در امان شود و او يابد و خداوند به او از فضل خودش بخشد." 🔸رسول اكرم فرمودند : هر كس آيه الكرسي را بعد از هر نماز واجب بخواند درگاه حق مي گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگه دارد. ✨جهت نور چشم بعد از هر نماز دست بر چشم بگذارد و آيه الكرسي بخواند و بگويد :" اعيذ نور بصري بنور الله الذي لا يطفي"✨ خداوند فرمود: كسي كه بعد از نماز واجبش آيه الكرسي بخواند خداوند متعال به او شاكرين – و را عطا فرمايد و چيزي جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگيري نمي نمايد. 👈 مداومت نمي نمايد به آن مگر يا يا كسي كه از او راضي شده ام و يا شخصي كه را روزي او مي نمايم 📘- مصابيح الدجى، ص ۱۰۲۹. 📕- لئالى الاخبار، ج ۱، ص ۲۰۸. 📙- قول ثابت، ص ۴۱ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 eitaa.com/fatemiyoon18 _ir ایتا 🆔 sapp.ir/fatemiyoon18.org سروش
هدایت شده از این الفاطمیون
📌 کجای قرآن از علی(ع) گفته شده است⁉️ ✍️روزی معاویه «لعنة‌الله‌ علیه» وارد مکه شد، گروهی بر معاویه وارد شدند و گفتند : آیا می دانی که ابن عباس تفسیر قرآن می کند؟ 🔹معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عمه ی پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟! ➕گفتند: آیات را به نفع علی بن ابیطالب تفسیر می کند و ما از این قضیه شاکی هستیم! 🔸معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس می شوم و جمع شان را بر هم می زنم. ➕ معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس می شود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات می کرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید! بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت: 🔹ابن عباس تو آیات می کنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو می کنی؟! ➕ابن عباس گفت : معاویه به من بگو کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ از خودت هم سوال می کنم جواب می دهی؟ "انَّما اَنتَ مُنذِرُ و َلِکُلِ قَومِ هاد" این آیه برای کیست معاویه؟ معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است! ولی ابن عباس حتما باید این آیه را بخوانی؟! 🔸ابن عباس گفت : "اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا" بگو این آیه برای کیست معاویه؟ معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است، درست! ولی حتما باید این را بخوانی؟ ➕ابن عباس گفت : "اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم رکِعون" معاویه این آیه برای کیست؟ 🔹معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه بر حق علی نازل شد، قبول دارم! ولی حتما این را باید بخوانی؟ ➕ابن عباس گفت : "عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم" معاویه بگو این آیه در حق کیست؟ معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم ازش می پرسند و هم من از علی خواهم پرسید، ولی ابن عباس حتما باید این را بخوانی؟ 🔸ابن عباس گفت : "وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا" بگو ببینم این آیه برای کیست؟ معاویه گفت : پیغمبر فرمود ؛ حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید. ولی باید همین را تفسیر کنی؟ ➕ابن عباس گفت : "کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم" این آیه برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بن ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند، ولی لازم است حتما این را بخوانی؟ 🔹ابن عباس گفت : "قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا و َأَبْنَاءَکُمْ و َنِسَاءَنَا و َنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ" بگو به من که این آیه برای کیست؟ معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند، ولی برای مردم حتما باید همین را بخوانی؟ ➕ابن عباس گفت : "ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع" این آیه برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود ، شخص رو به پیغمبر کرد و گفت ؛ به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را کرد، ابن عباس قبول دارم ! آیا باید فقط همین آیه را بخوانی؟ 🔸ابن عباس گفت : "یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک" این آیه دیگر برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : این هم ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم! ولی این را حتما باید بازگو کنی؟ ➕ابن عباس گفت : "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟ معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است ولی آیه ای دیگر بخوان نه این را ! 🔹 ابن عباس از جا بلند شد و گفت: معاویه به من بگو قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟! معاویه گفت : اصلا ابن عباس بخوان "اِذا زُلزِلَتِ الارض زلزالها ابن عباس: این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است! معاویه گفت : علی در این آیه دگر چه می کند ابن عباس؟! ➕ابن عباس گفت : نشنیدی بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزله ای بر مدینه آمد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و در میانشان حاضر شد و خواند این آیه را و پایش را بر زمین کوبید و فرمود: زمین ! بر تو امر می کند آرام گیر! معاویه که از غضب بر خود می پیچید گفت: ابن عباس راحت بگو تا باشد، هم خواهد بود... 📚بحار الانوار ج ۴۴ ص ۱۲۵ 🆔eitaa.com/fatemiyoon18 ir ایتا 🆔sapp.ir/fatemiyoon18 org سروش
کسی که شایعه فرار مسئولین از کشور را ساخت در حال فرار از کشور دستگیر شد... _مقتدر 🇮🇷💪😎 ‏‎گونی خوب آوردیم توماجتون رو بردیم 🤣🤣🤣 برعندازی شعار بود؟ خیلی تاثیر گذار بود😂 ‎ شنبه ای که شما بخواهید انقلاب کنید! ما جمعه این مملکت رو سپردیم دست 💛🌿 ... اون که باید گم بشه ماله کش داعشه بی غیرتی مرامشون فحاشی افتخارشون این قوم مرامش علوی بوده همیشه از بس که گفته قوی بوده همیشه دعوا سر بنزین و و صَفِ نان نیست دعوا سرِ ایرانِ قوی بوده همیشه @rahekhoda
✳ تقوا، کمش هم انسان را نجات می‌دهد 💠 «وَاجْعَل بَینکَ وَ بَینَ اللّهِ، سِتراً وَ إن رَقَّ.» (و بین خودت و خدا ستری قرار بده؛ اگرچه نازک باشد) (نهج‌البلاغه، حکمت242) یعنی حریمی هر چند نازک، بین خودت و خدای خودت حفظ کن. خدا شاهد است که بهترین امتحان برای بشر، حوادث همین عالم است. آن که دارد، اگرچه کم، ما می‌بینیم در حوادثی که پیش می‌آید، می‌تواند خودش را حفظ کند. آن که تقوا ندارد، وقتی در این حوادث قرار بگیرد، آن‌جا است که عجیب پیدا خواهد کرد. تقوا! تقوا! انسان اگر تقوا پیدا کند به یک معنا خیالش راحت می‌شود. این، مثل کسی می‌ماند که در اجتماعی که همه بیمار هستند و بیماری‌شان مسری است، واکسن‌زده وارد می‌شود. لذا علیه السلام در می‌فرماید: تقوا کمش هم که شده انسان را نجات می‌دهد. تقوا ناجی انسان است. 👤 📚 از کتاب «فَلیَبکِ ٱلباکون: توسلات اصحاب امام حسین (ع)» ✅‌‌کانال 🇮🇷 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
داستان انار بهشتی روزی علیها السلام بیمار و بستری شد. علیه السلام به بالین او آمد فرمود: جان! چه میل داری تا برایت فراهم کنم؟ گفت: من از شما چیزی نمی خواهم. حضرت علی علیه السلام اصرار کرد. علیها السلام گفت: ای پسر عمو! پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود. علیه السلام فرمود: ای فاطمه! به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم. علیها السلام گفت: اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است. حضرت علی علیه السلام برخاست و برای فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت. در راه با چند نفر از مسلمانان روبرو شد و از آنها پرسید: انار در کجا پیدا می شود؟ آنها گفتند: یا علی! فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود. حضرت به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد علت آمدن آن حضرت را پرسید؟ علی علیه السلام ماجرا را گفت و افزود که برای خریداری انار آمده ام. شمعون گفت: چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام. همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگها پنهان کردم. آنگاه رفت و انار را آورد و به حضرت علی علیه السلام داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است. امام فرمود: همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم درهم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت. آن حضرت در برگشت به طرف منزل، صدای ناله درمانده ای را شنید، به دنبال صدا رفت، دید مردی غریب و بیمار و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است، حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو کیستی؟ از کدام قبیله ای؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای؟ گفت: ای جوان صالح! من از اهالی مدائن (ایران) می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرضهایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است - امام فرمود: من یک انار برای بیمار عزیزم می برم، ولی تو را محروم نمی کنم و نصفش را به تو می دهم. حضرت انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود! علی علیه السلام نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد. آنگاه حضرت بعد از خداحافظی با آن جوان بیمار به سوی خانه حرکت کرد. در حالی که از شدت حیا غرق در فکر بود به در خانه رسید، ولی حیا کرد وارد خانه شود. از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده کرد فاطمه علیها السلام تکیه کرده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید: جان! این انار را چه کسی برای شما آورده است؟ علیها السلام گفت: ای پسر عمو! وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علی علیه السلام برای فاطمه فرستاده است. ✅‌‌کانال 🇮🇷 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
صلی الله علیه و آله روزی در جمع سلمان، ابوذر، مقداد و ابوایوب انصاری بر جانشینی علیه السلام تصریح کرد و در پایان سخنش فرمود: به خداوند شکایت امتم را می کنم که حق برادرم را انکار خواهند کرد و علیه او همدست خواهند شد و به او و فرزندانش ستم خواهند کرد و حقشان را خواهند گرفت. اصحاب گفتند: ای رسول خدا، آنچه فرمودید، به‌راستی رخ خواهد داد؟ پیامبر فرمود: آری. علی را به خشم می آورند و دلش را از غصه پر می کنند ولی او صبر پیشه می کند و عاقبت نیز کشته خواهد شد. وقتی سلام الله علیها صدای پیامبر خدا را شنید، گریان نزد پدر آمد و گفت: شنیدم که چیزهایی درباره پسر عمویم، علی و فرزندانم می گفتید. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای فاطمه، تو نیز مورد ظلم قرار می گیری و حق تو را نیز می گیرند. تو اولین نفر از خاندانم هستی که به من ملحق می شوی. ای فاطمه، من با آن کس که تو را دوست بدارد، دوستم و با هر کس که با تو بجنگد، در جنگم. تو را امانت به خداوند و جبرئیل و فرد صالحی از مؤمنین می سپرم. سلمان پرسید: ای رسول خدا، فرد صالحی از مؤمنین کیست که دخترت فاطمه را به او می سپری؟ پیامبر فرمود: علی بن ابی طالب است. منابع: بحارالانوار، ج 36، ص 264، حدیث 85 ------ کشف الیقین اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم ✅‌‌کانال 🇮🇷 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
(صاحب تفسیر المیزان) نقل کرد: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزاعلی آقا قاضی» می‌گفت: در نجف اشرف، در نزدیکی منزل ما، مادر یکی از دخترهای افندی‌ها (سنی‌های دولت عثمانی) فوت کرد. این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجّه و ناله می‌کرد و عمیقاً ناراحت بود و با تشییع‌کنندگان، تا کنار قبر او آمد و آن‌قدر گریه و ناله کرد که همه‌ی حاضران به گریه افتادند. هنگامی ‌که جنازه‌ی مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‌زد: «من از مادرم جدا نمی‌شوم.» هر چه خواستند او را آرام کنند، مفید واقع نشد، دیدند اگر بخواهند با اجبار، دختر را از مادر جدا کنند ممکن است جانش به خطر بیفتد، سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند و دختر هم در کنار پیکر مادر، در قبر بماند، ولی روی قبر را با خاک نپوشانند، بلکه با تخته بپوشانند و دریچه‌ای بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن بیرون آید. دختر در شب اول قبر، کنار مادر خوابید، فردای آن شب آمدند و سرپوش را برداشتند، تا ببینند بر سر دختر چه آمده است؟ دیدند تمام موهای سر او، سفید شده است. پرسیدند: چرا این‌طور شده‌ای؟ در پاسخ گفت: شب کنار جنازه‌ی مادرم در قبر خوابیدم ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و یک شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقاید مادرم شدند و او جواب می‌داد، سؤال از توحید نمودند جواب درست داد، سؤال از نبوّت نمودند، جواب درست داد که پیامبر من، محمّد بن عبدالله(ص) است، تا این که پرسیدند: «امام تو کیست؟» آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود، گفت: «لَستُ لَها بِاِمامٍ»؛ «من امام او نیستم» (آن مرد محترم، امام (ع) بود). در این هنگام، آن دو فرشته، چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به ‌سوی آسمان زبانه کشید، من بر اثر وحشت و ترس زیاد، به این وضع که می‌بینید (که همه‌ی موهای سرم سفید شده) درآمدم. مرحوم قاضی می‌فرمود: چون تمام افراد طایفه‌ی آن دختر در مذهب اهل تسنّن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیّع، تطبیق می‌کرد) و خود آن دختر، جلوتر از آن‌ها به مذهب تشیع گروید.   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
😱😱😨😨 امیرالمومنین (علیه السلام) میفرماید: « روزی با (سلام الله علیها) محضر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می کند . گفتم: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟ فرمود: یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند ٬ گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم. (و اکنون گریه ام برای ایشان است.) زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد. زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند. زنی را دیدم که از سینه اش آویزان کرده اند. زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند . زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود. زنی را دیدم که ٬ که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویزان است. زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند . زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد. زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود. و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند. حضرت (سلام الله علیها) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟! رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند. زنی که از پستانش آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزیده. و زنی که از زبانش آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان اذیت می کرد … و زنی که گوشت بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت. و زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل جنابت و حیض اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد ٬ و نماز را سبک می شمرد و مورد اهانت قرار می داد. و زنی که کر و کور و لال بود ٬ زنی است که از راه زنا بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است. و زنی که گوشت بدن او را با قیچی می بریدند ٬ خود را در اختیار مردان اجنبی می گذاشت. و زنی که صورت و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ٬ زنی است که واسطه کارهای نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت . و زنی که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زنی سخن چین و دروغگو بود. و اما زنی که در قیافه سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ٬ زنی خواننده و حسود بود. سپس فرمودند: وای بر زنی که همسرش از او راضی نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد. بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹ – زبده القصص ٬ ص۲۰۲ @rahekhoda
معجزه تولد امام در کعبه💐1️⃣ مشهور آن است که (علیه السّلام) در روز جمعه، سیزدهم ماه رجب، سال سى ام عام الفیل در مکه و در خانه خدا (کعبه)، به دنیا آمد.‏[۱] در مورد نحوه ولادت حضرت (علیه السّلام) روایات متعددی با سندهای بسیار، وجود دارد و احادیث در این زمینه متواتر است، به طوری که صدها تن از مورخان، محدثان و سیره نویسان، آن را نقل کرده‌ا‌ند. در این میان مشهور آن است که: «روزى عبّاس بن عبد المطّلب، یزید بن قعنب، گروهى از بنى هاشم و جماعتى از قبیله بنى عبدالعزّى در برابر خانه کعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد (مادر امیرالمؤمنین علیه السّلام) وارد مسجد شد، در حالی که به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، نُه ماه آبستن بود و زمان وضع حملش فرا رسیده بود. پس در برابر خانه کعبه ایستاد و نظر به جانب آسمان افکند و گفت: پروردگارا! من به تو و به هر پیامبر و رسولى که فرستاده‏ اى و به هر کتابى که نازل نموده‏ اى، ایمان آورده‏ ام و گفته‏ هاى جدّم ابراهیم خلیل را که خانه کعبه را بنا کرده است، تصدیق نموده‏ ام. از تو تقاضا مى‏ کنم به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه را بنا کرده است و به حق این فرزندى که در شکم من است و با من سخن مى‏ گوید و با سخن گفتن خود، مونس من شده است و یقین دارم که او یکى از آیات جلال و عظمت تو است، این ولادت را بر من آسان کنى. عبّاس و یزید بن قعنب گفتند که: چون فاطمه از این دعا فارغ شد، دیدیم که دیوار عقب خانه خدا شکافته شد، فاطمه از آن شکاف داخل خانه شد و از دیده‏ هاى ما پنهان شد، پس شکاف دیوار به اذن خدا به هم پیوست و ما چون خواستیم در خانه را بگشاییم، هرچه سعى کردیم، گشوده نشد، دانستیم که این امر از جانب خدا واقع شده است. فاطمه سه روز در داخل کعبه ماند، تا حدّی که اهل مکه در کوچه‏ ها و بازارها این قصّه را نقل مى‏ کردند و زن‌ها در خانه‏ ها این حکایت را یاد کرده و تعجّب مى‏ نمودند. همین که فاطمه بنت اسد درون کعبه قرار گرفت چهار بانو نزد او آمدند در حالی که لباسی همچون حریر سفید بر تن داشتند وعطری خوش تر از مشک ناب از آنان شنیده می شد.آنان چهار زن حوا ومریم و آسیه ومادر موسی علیهن السلام بودند. بودند. اینان از طرف خداوند برای کمک در ولادت امیرالمومنین(ع)فرستاده شدندچرا که نباید زنان ناپاک مکه در ولادت چنین مولود مطهری حضور داشته باشند. آنان روبه فاطمه بنت اسد کردند وگفتند:((السلام علیک یا ولیه الله)):((سلام بر تو ای بانویی که از اولیای خدا هستی.)) فاطمه جواب سلام آنان را داد.آنگاه زنان بهشتی برابر او نشستند درحالی که هر یک ظرف عطری از نقره در دست داشتند. ادامه دارد... 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
در حدیث است که جاثلیقی (یکی از علمای مسیحی) به حضرت (علیه السلام) فرمود: به من بگو چهره حق که قرآن می گوید به هر طرف رو کنید رو به خدایید و روی خدا با شماست، یعنی چه؟ حضرت علی (ع) دستور داد هیزم و آتش🔥 آوردند. هیزم را آتش زد، مشتعل شد و فضا را روشن کرد. آن گاه پرسید: چهره این آتش🔥 کدام طرف است؟ گفت: همه جا و همه طرف، چهره آن است. فرمود: این آتش🔥 با این کیفیت که دیدی مصنوعی و مخلوقی است از مخلوقات خدا و همه طرف روی اوست، تو می خواهی خداوند جهت معیّن داشته باشد. بیست گفتار، شهید مرتضی مطهری، ص  @rahekhoda
آیا است که پس از آن که ، را در به عنوان معرفی کرد کسی آمد به نزد پیامبر و به ان انتخاب کرد و خداوند هم از فرو فرستاد که بر و مُرد❓ ✅ ✍خداوند می فرماید ؛ 📌« تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد ، این عذاب مخصوص کافران است ، و هیچکس نمی تواند آن را دفع کند از سوی خداوند ذی المعارج است (خداوندی که فرشتگانش بر آسمانها صعود می کند)🍃معارج 1 تا 3 💠بسیاری از و ارباب حدیث شان نزولی برای این آیات نقل کرده اند که حاصل آن چنین است : 📌«هنگامی که رسول خدا علی علیه السلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت : من کنت مولاه فعلی مولاه «هر کس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی او است » چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد .نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم ، سپس ‍ به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه اینها را نیز پذیرفتیم اما با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به علی علیه السلام است ) را به جانشینی خود منصوب کردی ، و گفتی : من کنت مولاه فعلی مولاه ، آیا این سخنی است که از ناحیه خودت یا از سوی خدا ؟ پیامبر فرمود : قسم به خدائی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است . 💠نعمان روی بر گرداند در حالی که می گفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء : «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو ، سنگی از آسمان بر ما بباران » 📌اینجا بود که سنگی از آسمان بر فرود آمد و او را کشت ، همینجا آیه سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع نازل گشت . 💠آنچه را در بالا گفتیم مضمون عبارتی است که در مجمع البیان از ابوالقاسم با سلسله سندش از امام صادق علیه السلام نقل شده است .( 1) همین مضمون را بسیاری از مفسران اهل سنت ، و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کرده اند(2) 💠مرحوم علامه در الغدیر آن را از سی نفر از علمای معروف نقل می کند (با ذکر مدرک و نقل عین عبارت ) از جمله : 📚تفسیر غریب القرآن (حافظ ابوعبید هروی ) . 📚تفسیر شفاء الصدور (ابوبکر نقاش موصلی ) . 📚تفسیر الکشف و البیان (ابواسحاق ثعالبی ) . 📚تفسیر ابوبکر یحیی (القرطبی ) . 📚تذکره ابواسحاق (ثعلبی ) . 📚کتاب فرائد السمطین (حموینی ) . 📚کتاب (دررالسمطین )(شیخ محمد زرندی ) . 📚تفسیر سراج المنیر (شمس الذین شافعی ) . 📚کتاب (سیره حلبی ) 📚کتاب نور الابصار سید مؤمن شبلنجی. 📚و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطی از (شمس الدین الشافعی ) . 📚و ... الغدیر جلد 1 صفحه 239 تا 246 ⬅️در بسیاری از این کتب شده که آیات فوق در همین رابطه نازل شده است ، البته درباره اینکه این شخص حارث بن نعمان بوده یا جابر بن نذر یا نعمان بن حارث فهری اختلاف است ، و می دانیم این امر تاثیری در اصل مطلب ندارد(3) 📚(1)مجمع البیان ج10 ص 352 📚(2)تفسیر قرطبی ج10 ص6757 📚(2)تفسیر ثعلبی ج29 ص52 📚(3)تفسیر نمونه ج25 ص7 @rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📳 پاسخ به سه شبهه پیرامون امیرالمومنین علیه‌السلام 📛 چطور امام_علی هر شب شیر🥛 می‌بردن در خونه فقرا؟ ظرف یکبار مصرف که نبوده؟ 📛 مگه نمیگید هر شب0️⃣0️⃣0️⃣1️⃣ رکعت نماز خونده، پس اینها رو کی پخش کرده؟ 📛 مگه نمیگید توی حکومت عدل علیه السلام یه دونه فقیر نبوده، پس این مستمندان کیا بودن؟🤔 💠@rahekhoda ┄┅═✧❀💠❀✧═┅┄
📣 پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: 🔸حُبُّ عَلّیِ بنِ ابی‌طالبٍ یأکُلُ اُلذّنوبَ کما تَأکُلُ النارُ الحَطَبَ. ‌🔸محبت و دوستی بن ابی‌طالب (آنچنان) گناهان را نابود می‌کند همانند آتش🔥🔥 که (با حرص و وَلَع) هیزم🪵 را می‌خورد و نابود می‌نماید❗ (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦٢١ ـ‌ الفردوس، ج ٢، ص ١٤٢ ـ‌ الریاض النضره، ج ٣، ص ١٩٠) 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکانسی زیبا از فیلم (ع) عمار: سری به چادر بزن. مالک: میترسم حرفی بزنم و او را مکدر کنم. عمار: مالک، بیش از همه ما تو را دوست دارد. مالک: ای کاش قادر بودم را به روزگاری ببرم که مردمش قدر همچون او را می دانستند. عمار: می رود مالک، می رود، تا دنیا دنیاست، چشم بنی آدم دنبال می گردد. 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
❌جوانی که میخواست سر را مهریه همسرش کند😰😱 جوان کافری عاشق دختر عمویش شد. عمویش پادشاه🤴 حبشه بود . جوان نزد عمو رفت و گفت: عمو جان من عاشق دخترت👩 هستم. آمده ام برای خواستگاری . پادشاه گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت: هرچه باشد من میپذیرم. شاه گفت: در شهر بدي ها (مدينه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری، آنوقت دختر از آن تو. جوان گفت: عمو جان این دشمن تو نامش چیست⁉️ گفت: بیشتر او را به نام می شناسند. جوان فوراً اسب🐎 را زین کرده با شمشیر⚔ و نیزه و تیر و کمان 🏹و سنان راهی شهر بدی ها شد. به بالای تپه ی شهر که رسید دید در نخلستان جوانی عربی درحال باغبانی و بیل زدن است. نزدیک جوان رفت گفت: ای مرد عرب تو را میشناسی⁉️ گفت: تو را با چکار است؟ گفت: آمده ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است. گفت: تو حریف نمی شوی. گفت: مگر را میشناسی⁉️ گفت: آری هرروز با او هستم و هرروز او را میبینم. گفت: مگر چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم⁉️ گفت: قدی دارد به اندازه ی قد من، هیکلی هم هیکل من. گفت: اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست دهی تا را به تو نشان بدهم. چه برای شکست علی داری⁉️ گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش❗ جوان خنده ای بلند کرد و گفت تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی⁉️ پس آماده باش❗ شمشیر را از نیام کشید. سپس گفت: نام تو چیست⁉️ مرد عرب جواب داد: عبداللّه. پرسید: نام تو چیست⁉️ گفت: فتاح. و با شمشیر به عبداللّه حمله کرد. عبداللّه در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد، به زمین زد و خنجر او را به دست گرفت و بالا بُرد. ناگاه دید از چشمهای جوان اشک می آید. گفت: چرا گریه میکنی⁉️ جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم. آمده بودم تا سر را برای عمویم ببرم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته میشوم... مرد عرب جوان را بلند کرد. گفت: بیا این شمشیر⚔، سر مرا برای عمویت ببر. پرسید: مگر تو که هستی؟⁉️ گفت: منم اسداللّه الغالب، بن ابیطالب. كه اگر من بتوانم دل بنده ای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود... جوان بلند بلند شروع به گریه کرده به پای مولای دو عالم افتاد و گفت: من میخواهم از امروز غلام تو شوم یا علی... بدین گونه بود که "فتاح" شد "" غلام علی بن ابیطالب. 📚بحارالانوار ج3 ص 211 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
✅فرق السلام با معاویه از دید عقیل برادر امام روزي (عقيل ) برادر عليه السلام از حضرتش درخواست كمك مالي كرد و گفت : من تنگدستم مرا چيزي بده 🙏 حضرت فرمود : صبر داشته باش تا ميان مسلمين تقسيم كنم ، سهميه تورا خواهم داد . عقيل اصرار ورزيد ، امام به مردي گفت : دست عقيل را بگير و ببر در ميان بازار ، بگو قفل🔒 دكاني را بشكند و آنچه در ميان دكان است بردارد . عقيل در جواب گفت : مي خواهي مرا به عنوان دزدي بگيرند ⁉️ امام فرمود : پس تو مي خواهي مرا سارق قرار دهي كه از بيت المال مسلمين بردارم و به تو بدهم ⁉️ عقيل گفت : پيش معاويه مي رويم ، فرمود : خود داني عقيل پيش معاويه رفت و از او تقاضاي كمك كرد . معاويه او را صد هزار درهم داد و گفت : بالاي منبر برو بگو عليه السلام با تو چگونه رفتار كرد و من چه كردم ❗  عقيل بر منبر رفت و پس از سپاس و حمد خدا گفت : مردم من از عليه السلام دينش را طلب كردم مرا كه برادرش بود رها كرد و دينش را گرفت ، ولي از معاويه درخواست نمودم مرا بر دينش مقدم داشت ❗   📚پند تاریخ ج 1 ص 180 @rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حجت الاسلام دارستانی 🔸قطره ای از دریای فضائل امیرالمومنین علیه السلام @rahekhoda
- اسم پسرتو چی میذاری؟ + - پسر بعدیت؟ + امیر - بعدیش؟ + محمد - چهارمیش چی؟ + اصغر - ای بابا، بعدش؟ + اکبر - یه چیز بذار توش نباشه + حیدر 💚 ❤❤😍😍😍😍😍😍 🌱@RAHEKHODA 🌱
❒✨ نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت.🤨 ❒✨ عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بی‌دلیل مغرور نشو! این‌ها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمی‌آمدند و «» را انتخاب می‌کردند. معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نماز‌گزاران را ثابت می‌کند. پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخن‌رانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود‌ را به نوک بینی‌اش برساند، خدا بهشت را بر او واجب می‌نماید و بلافاصله مشاهده‌کرد که همه تلاش می‌کنند نوک‌ زبان‌ِشان را به نوک بینی‌ِشان برسانند تا ببینند بهشتی‌اند یا جهنمی؟ عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش می‌کند و سعی می‌کند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود. ✨ از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو می‌خواهند. """"برای این جماعت حیف است... ‌‌‌🌱@RAHEKHODA 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅باز هم اشهد ان علی ولی الله و خنده ی نوزادی👶 دیگر❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 مهر از ازل در دل ماست 🌱🍃@RAHEKHODA 🌿🍂
‏گَردِ غَـم از چهره ی ایرانِ ما برداشتی... اَجـرِ تو با مادرِ سادات، ‎، گل کاشتی🔥 خدا حفظت کنه سردار عزیز❤️ .❤️❤️