eitaa logo
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
404 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
80 فایل
فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی 👈انتشار مطالب کانال حتی بدون آیدی کانال بلامانع است...😊ولی اگه مارو هم تبلیغ کنین خوشحال میشیم😅 تماس با مدیر ،انتقادات و پیشنهادات: @Amiratfmahdi تبادل : @Amiratfmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
جوانی امروزی! از همان جوان‌های نسل زِد، جوانی که گاهی کراوات می‌زد و گاهی زنجیر گردنی می‌انداخت، لباس‌های رنگی می‌پوشید، عینک آفتابی‌اش مارک بود، بوی عطرش تا ساعت‌ها هوای جایی که حضور داشته را پُر می‌کرد؛ از امیر حسین‌پور می‌گوییم، همان جوانی که دکتر بود. جوانی که می‌توانست بار سفر ببندد و به فرنگ رود برای ساختن قاب‌های رنگی رنگی. یا اصلا می‌توانست در آغوش وطن‌اش جای بگیرد و جایی هم نرود و مدام عکس و استوری از قشنگی‌های روزش بگذارد! می‌توانست آن شب وقتی فرمانده پایگاه همه را دعوت کرد تا جلوی یک نابرادر را بگیرند، بهانه بیاورد و بگوید به من چه! بگوید من کار دارم و نمی‌توانم همراه‎‌تان بیایم. پدر شهید مدافع امنیت امیر حسین پور : ⏺این پسر آنقدری خاص بود که هر چقدر هم بگویم باز هم ناگفته‌های زیادی می‌ماند! هی می‌گفت می‌خواهم مدافع حرم شوم! آن موقع‌ها کم سن و سال بود و اجازه ندادم؛ مدام می‌گفت کاش در کربلا شهید شوم. ⏺ وقتی از پایگاه به امیر زنگ زدند که انگار چند نفر می‌خواهند بنرهای امام حسین(ع) را که به مناسبت محرم در میدان ساعت نصب شده است را آتش بزنند، طاقت نیاورد، لباس رزم پوشید و رفت. می‌گفت نابرادرها به امام حسین(ع) زورتان نمی‌رسد به جان بنرهایش افتاده‌اید؟ پسرم دست خالی بود! آن نابرادر چند ضربه به او زد و چاقو به یکی از چشم‌هایش زده بود که شدت جراحت به قدری زیاد بود که بعد از 4 روز به شهادت رسید همان آرزویی که داشت. 🏴@RAHEKHODA🏴