✨﷽✨
💠✨ #یڪ_داستــان
💟▫️جــوانی در گورستان ، در بین قبرها در حال پرسه زدن بود،پیرمردی از او پرسید: دنبال چه میگردی؟ گفت: دنبال مزار پــدرم.
💟▫️پیرمرد گفت: می خواهی چه ڪنی؟ جوان گفت: من دیر دیر می آیم قبرستان، می خواهم بر مزارش گنبدی بسازم، تا هم احترامش ڪنم نیز از دیگران متفاوت باشد و هم پیدا ڪردنش برای من وقتی قبرستان می آیم ساده و آسان شود.
💟▫️پیرمرد تبسمی ڪرد و گفت: پدرت چه پسر خوبی دارد!! بخاطر خودت ڪه قبرش را پیدا ڪنی و دیگران که بر قبر او آفرین بگویند، بر مزارش گنبدی می سازی ڪه هرگز به درد او ذره ای نمی خورد، این ها همه به درد خودت می خورد.
💟▫️به جای گنبد ساختن سعی ڪن زودتر بر مزارش بیایی تا گمش نڪنی و فاتحه ای بیشتر بخوان تا بیشتر احترامش ڪرده باشی.
راه خدا📚👇
🆔 @rahekhoda
✨﷽✨
💠✨ #یڪ_داستــان
✍🏻 مردی پیش امام صادق(ع) آمد و گفت: یابن رسول الله از شیعیان شما کسی هست که بیپول و بیغذا، خانه هم ندارد و در فقر است . کاش خدا ثروتی میداد به من تا او را بینیاز میکردم.
✍🏻امام پس از شنیدن این سخنان برآشفت و دو زانو نشست . چشمان مبارک را خشن کرده و به آن مرد گفت:
✍🏻برخیز و برو و هرگز بر شیعیان ما ترحم نکن و فکر غنی سازی آنها نباش و اگر میدانستی خداوند چه جایگاهی در آن دنیا به شیعیان ما بخشیده است میدیدی او غنیترین مردمان است و هرگز دلت به حال او نمیسوخت.
✅کانال #راه_خدا🇮🇷
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#راه_خدا #پایان_مماشات #امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای
@rahekhoda 🇮🇷
💠✨ #یڪ_داستان
🌹 پسر جوانی ڪه بینماز بود از دنیا رفت، و یڪی از صمیمیترین دوستانش او را در خواب دید، به او گفت: مرا در صف مؤمنین قرار دادند؛ و با اینڪه من در دنیا به حلال و حرام و رعایت اخلاق تا حد ممڪن پایبند بودم ولی برای نماز تنبلی میڪردم و مادرم همیشه بخاطر بینمازی من ناراحت بود و از آخرت من میترسید.
🌹 روزی مادرم بخاطر بینمازی من اشڪ ریخت. طاقت اشڪ چشم او را نیاوردم و قول دادم منبعد نمازم را بخوانم.
🌹 و از آن روز هر وقت مادرم را میدیدم فقط برای شادی او و رضایتاش نماز میخواندم و نمازم ظاهری بود.
🌹 بعد از مرگم مرا در صف نمازگزارن وارد ڪردند، سوال ڪردم من ڪه نمازخوان نبودم؟ گفتند: تو هرچند نمازخوان نبودی، ولی برای ڪسب رضایت و شادی مادرت به نماز میایستادی، خشنودی مادر پیرت خشنودی ما بود و ما نام تو را امروز در صف نماز گزاران واقعی ثبت ڪردیم.
@rahekhoda