🌥⛅️در غــــیاب خـورشـیــــــــــــد⛅️🌥
🌷لبیک! لبیک! 🌷
🌱 همسر شهید محمود سلیمانی زاده:
🌱شبی محمود در خواب لبیک لبیک میگفت.
وقتی از خواب پاشد، دلیلش را پرسیدم.
گفت حضرت مهدی عج مرا صدا میزدند و من لبیک میگفتم.
صبح غسل شهادت کرد و به جبهه رفت و دوازده روز بعد خبر شهادتش را اوردند.
ص۹۱عنایات وکرامات ائمه به رزمندگان و اسرا
#امام_زمان_عج
#شهید
#حکایات
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹
💐@raheraoshan
🌷کرامت #حضرت_معصومه س🌷
🔹 تابستان گذشته (۱۴۰۰ش)
در صحن جوادالائمه حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها کنار درب ۲۴ نشسته بودم.
یک باره دیدم جوانی کنار من ایستاده و با حال بغض حرف میزند.
با خودم گفتم حتما مشکلی دارد پاشدم و
گفتم بفرمایید.
در حالی که گریه میکرد گفت:
👌من دیشب از حضرت معصومه س حاجتی خواستم و ایشان امروز حاجتم را دادند
و امشب برای تشکر به حرم آمده ام.
🔸گفتم چه بوده گفت:
دیشب به حضرت معصومه گفتم خانه ندارم به من خانه بدهید و
امروز یکی آمد سراغ من و گفت بیا به تو خانه می دهم.
و این نمونه ای از کرامات بیشمار بانوی کرامت حضرت معصومه س است.
📚منبع: یکی از خادمان حضرت معصومه س
#حکایات
#کرامات
@raheraoshan
🌥⛅️در غــــیاب خـورشـیــــــــــــد⛅️🌥
🌷به حق عمه ام زینب س🌷
#آیت_الله_میرزااحمدسیبویه
به نقل از آقا شیخ حسین سامرایی( که
اهل منبر در عراق هست):
روز جمعه ای به سرداب سامرا رفتم و
غیر من کسی در سرداب نبود.
توجه به حضرت پیدا کردم.
صدایی از پشت سر شنیدم که فرمود:
به شیعیان و دوستان ما بگویید که
خدا را قسم دهند به حق عمه ام #حضرت_زینبکه
فرج مرا نزدیک گرداند
ص۵۹ عنایات حضرت مهدی به علما وطلاب
#امام_زمان_عج
#حکایات
#تشرفات
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹
@raheraoshan
🌥⛅️در غــــیاب خـورشـیــــــــــــد⛅️🌥
🌷اصلاح اشتباه خواننده دعای ندبه 🌷
🔹 مرحوم آیت الله سید مهدی شیرازی:
در زمان میرزای شیرازی در سامرا بودم.
از اول شب تا صبح در سرداب مقدس میرفتم درب را میبستم و مشغول قرآن و دعا و توسل میشدم.
حال خوبی داشتم. در شب جمعه ای دعای ندبه میخواندم به این جمله رسیدم
و عرجت بروحه الی سمائک
🔸ناگهان متوجه شدم یک آقایی طرف راست من نشسته است و فرمود:
«عرجت به الی سمائک» درست است.
با خود گفتم من که درب سرداب را بسته ام و کسی در سرداب نبود ای آقا از کجا آمدند.
به طرف آقا برگشتم دیدم کسی آنجا نیست.
📚منبع: ص۷۳عنایات حضرت مهدی به علما و طلاب
#امام_زمان_عج
#حکایات
#تشرفات
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹
@raheraoshan
🌥⛅️در غــــیاب خـورشـیــــــــــــد⛅️🌥
🌷تا سه روز دیگر به حاجت میرسید!🌷
🔹 در اواخر جنگ که بمبارانها شدید بود، با جمعی از مردم قم به همراه آیتالله العظمی گلپایگانی به مسجد جمکران رفتیم.
🔸آقا عریضه ای نوشتند به محضر امام زمان عج و توسلی انجام شد.
🔹صبح یکی از مومنین به منزل ما آمد و گفت:
خواب دیدم که حضرت فرمودند: حاجت شما تا سه روز دیگه داده میشه.
🔸سه روز دیگه از طرف عراق آتش بس یکطرفه اعلام شد و جنگ تخفیف پیدا کرد بعد تمام شد.
📚با تلخیص:
عنایات حضرت مهدی به علما وطلاب ص۳۱۶
#امام_زمان_عج
#حکایات
#تشرفات
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹
@raheraoshan
🌥⛅️در غــــیاب خـورشـیــــــــــــد⛅️🌥
🌷تا سه روز دیگر به حاجت میرسید!🌷
🔹 در اواخر جنگ که بمبارانها شدید بود، با جمعی از مردم قم به همراه آیتالله العظمی گلپایگانی به مسجد جمکران رفتیم.
🔸آقا عریضه ای نوشتند به محضر امام زمان عج و توسلی انجام شد.
🔹صبح یکی از مومنین به منزل ما آمد و گفت:
خواب دیدم که حضرت فرمودند: حاجت شما تا سه روز دیگه داده میشه.
🔸سه روز دیگه از طرف عراق آتش بس یکطرفه اعلام شد و جنگ تخفیف پیدا کرد بعد تمام شد.
📚با تلخیص:
عنایات حضرت مهدی به علما وطلاب ص۳۱۶
#امام_زمان_عج
#حکایات
#تشرفات
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹
@raheraoshan
🌥⛅️در غــــیاب خـورشـیـــــــــد⛅️🌥
🌹ملاقات در بیابان🌹
🌷این حقیر محمّدعلی برهانی افوسی
فریدنی، در سال ۱۳۵۸ شمسی،
🌱 برای آمارگیری از طبقه محروم و
مستضعف به منطقه.... اعزام شدیم و
چند روز مشغول بودیم.
🍃هنگام برگشت ماشین خراب شد.
نیاز به قطعاتی پیدا کرد که باید از
شهرستان «داران» تامین میشد.
🍀تقریباً ساعت ده صبح بود، ماشین
جهادسازندگی از راه رسید.
راننده ما سوار شد. رفقای ما هم به زور
خود را جا کردند و از من عذرخواهی
کردند و رفتند.
🌷من تنها ماندم، آن هم در بیابان
مخوف، خصوصا که برخی اشرار نیز
اسلحه داشتند.
🌸 ساعت تقریبا ۱۱ صبح بود. تنها بودم
به مولایم صاحب الزّمان متوسّل شدم و
گفتم:
«یا اَبا صالِحَ الْمَهدی ! اَدْرِکْنی .» … مهدی
زهرا به فریادم برس .
🍃به حالت گریه و استغاثه بودم.
ناگاه دیدم شخصی به قیافه یکی از
ساداتی که او را در مدرسه فیضیّه
می شناختم، مقابلم بین راه ایستاده است.
🌼خوشحال شدم. سلام و احوالپرسی
کردم و گفتم: شما کجا و اینجا کجا؟
فرمود:
🌻«ما هم اینجا رفت و آمد می کنیم.
شما خیلی مأجورید، چون خدمت به
محرومین می کنید. این روش جدّم
حضرت علی – علیه السّلام – است.
تا می توانید به این طبقه خدمت کنید و
دست از این کار برندارید.
🌱خواستم کمک بخواهم، با خود گفتم:
«از دست او چه کار می آید؟ او هم مثل من غریب است.»
🍃ولی ناگاه رو به من کرد و فرمود:
«بزودی وسیله برای شما می رسد
ناراحت مباش».
☘با خود فکر کردم که این سیّد
از کجا می داند وسیله می رسد.
صدایی به گوشم رسید که:
🌼 «این آقا حضرت مهدی
صاحب الزّمان – علیه السّلام – است.»
آن آقا از نظرم غایب شد.
🍃همان وقت ماشینی رسید. نگه داشت
و مرا به مقصد رساند.
با تلخیص و ویرایش
🔰عنایات حضرت مهدی ع به علما و
طلاب ص۱۵۳
#امام_زمان عج
#حکایات
#کرامات
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹
@raheraoshan
🌷کرامت #حضرت_معصومه س🌷
🔹 تابستان (۱۴۰۰ش) در صحن جوادالائمه حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها کنار درب ۲۴ نشسته بودم.
یک باره دیدم جوانی کنار من ایستاده و با حال بغض حرف میزند.
با خودم گفتم حتما مشکلی دارد پاشدم
و گفتم بفرمایید:
در حالی که گریه میکرد گفت:
👌من دیشب از حضرت معصومه س
حاجتی خواستم و ایشان امروز حاجتم را دادندو امشب برای تشکر به حرم آمده ام.
🔸گفتم حاجتتان چه بوده گفت:
دیشب به حضرت معصومه گفتم
خانه ندارم به من خانه بدهید
امروز یکی آمد سراغ من و گفت
بیا من به تو خانه می دهم.
و این نمونه ای از کرامات بیشمار بانوی کرامت حضرت معصومه س است.
📚منبع: یکی از خادمان حضرت معصومه س
#حکایات
#کرامات
@raheraoshan