eitaa logo
راه رستگاری
364 دنبال‌کننده
525 عکس
417 ویدیو
8 فایل
با عرض سلام در این کانال به یاری خداوند به مسائل اعتقادی و برنامه زندگی می پردازیم و در بیان آن‌ها از ظرفیت داستان،شعر ، طنز و تصویر هم کمک خواهیم گرفت مدیر کانال: @rahmatnia_j
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🥈نماینده ایران، رتبه دوم مسابقات قرآن مسکو رو کسب کرد👏 «حسین خانی‌بیدگلی» حافظ کل قرآن که به نمایندگی از ایران در بیست و یکمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن روسیه شرکت کرد، رتبه دوم این رقابت‌ها رو کسب کرد. این مسابقات به همت شورای مفتیان روسیه و با همکاری اداره امور معنوی مسلمانان روسیه و دانشگاه علوم انسانی «محمد بن زاید» امارات برگزار شد و شرکت‌کنندگان در این مسابقات در رشته حفظ کل قرآن به رقابت پرداختند. بیشتر بخوانید 📆۱۴۰۲/۸/۲۰ 🇮🇷 خـــــ♥️ــوش‌خبـر 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3193438243C5161aeab75
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
طراحی موشک در حرم!!! ♨️ ماجرای جالب ساخت موشک دوربرد در حرم علیه‌السلام 💢 موشکی که روسیه به ایران نفروخت! برشی از سخنرانی به مناسبت سالروز شهادت شهید طهرانی مقدم، 💠 اندیشکده راهبردی ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹۵.توحید مفضّل‏ 👳‍♂مفضل بن عمر جعفی بعد از آنکه از انجام نماز عصر در مسجد پیغمبر فارغ شد، همان جا در نقطه‌ای میان منبر رسول اکرم و قبر آن حضرت نشست و کم کم یک رشته افکار، او را در خود غرق کرد، افکارش در اطراف عظمت و شخصیت عظیم و آسمانی رسول اکرم دور می‏زد. 👳‍♂ هرچه بیشتر می‌اندیشید بیشتر بر اعجابش نسبت به آن حضرت می‏افزود. با خود می‌گفت با همه تعظیم و تجلیلی که از مقام والای این شخصیت بی‌نظیر می‌شود، درجه و منزلتش خیلی بیش از اینهاست. آنچه مردم از شرف و عظمت و فضیلت آنحضرت به آن پی برده‌اند، نسبت به آنچه پی نبرده‌اند بسیار ناچیز است. 💂‍♂مفضل غرق در این تفکرات بود که سر و کله ابن ابی العوجاء، مادی مسلک معروف، پیدا شد و آمد و در کناری نشست. طولی نکشید یکی دیگر از همفکران و هم مسلکان ابن ابی العوجاء وارد شد و پهلوی او نشست و با هم به گفتگو پرداختند. 🔹در آن تاریخ که آغاز دوره خلافت عباسیان بود، دوره تحول فرهنگی اسلامی بود. در آن دوره خود مسلمانان برخی رشته‌های علمی تأسیس کرده بودند. نیز کتبی در رشته‌های علمی و فلسفی از زبانهای یونانی و فارسی و هندی ترجمه کرده یا مشغول ترجمه بودند. 🔸نخله‏ها و رشته‌های کلامی و فلسفی به وجود آمده بود. دوره، دوره برخورد عقاید و آراء بود. عباسیان به آزادی عقیده- تا آنجا که با سیاست برخورد نداشت- احترام می‏گذاشتند. دانشمندان غیرمسلمان، حتی دهریین و مادیین که در آن وقت به نام «زنادقه» خوانده می‌شدند، آزادانه عقاید خویش رااظهار می‌داشتند. تا آنجا که احیانا این دسته در مسجد الحرام کنار کعبه، یا در مسجد مدینه کنار قبر پیغمبر، دور هم جمع می‌شدند و حرفهای خود را می‏زدند. ابن ابی العوجاء از این دسته بود. 💂‍♂👲در آن روز او و رفیقش هر دو، با فاصله کمی وارد مسجد پیغمبر شدند و پیش هم نشستند و به گفتگو پرداختند، اما آنچنان دور نبودند که مفضل سخنان آنها را نشود. 💂‍♂اتفاقا اولین سخنی که از ابن ابی العوجاء به گوش مفضل خورد، درباره همان موضوعی بود که قبلا مفضل در آن باره فکر می‌کرد، درباره رسول اکرم بود. 💂‍♂ او به رفیق خود گفت: «عجب کارر این مرد (پیغمبر اکرم) بالا گرفت، رسید به جایی که کسی از آن بالاتر نرفته»! 👲رفیقش گفت: «نابغه بود. ادعا کرد که با مبدأ کل جهان مربوط است و کارهایی عجیب و خارق العاده هم از او به ظهور رسید که عقلها را متحیر ساخت. عقلا و ادبا و فصحا و خطبا خود را در برابر او عاجز دیدند و دعوت او راپذیرفتند. بعد سایر طبقات فوج فوج به طرف او آمدند و به او ایمان آوردند. کار به آنجا کشیده که نام وی همراه با نام ناموسی که خود را مبعوث از طرف او می‌دانست همراه شده است. 👲اکنون نام او به عنوان «اذان» در همه شهرها و ده‏ها- که دعوت او به آنجا رسیده- و حتی در دریاها و صحراها و کوهستانها برده می‌شود. همه جا شبانه روزی پنج نوبت گوش هر کسی فریاد «اشهد انّ محمداً رسول الله» را می‏شنود. در اذان نام این مرد برده می‌شود، در اقامه برده می‌شود. به این ترتیب هرگز فراموش نخواهد شد. 💂‍♂ابن ابی العوجاء گفت: «در اطراف محمد بیش از این بحث نکنیم، من هنوز نتوانسته‌ام معمای شخصیت این مرد را حل کنم. بهتر است بحث را در اطراف مبدأ اول و آغاز هستی که محمد پایه دین خود را بر آن گذاشت دنبال کنیم». 💂‍♂ آنگاه ابن ابی العوجاء برخی در اطراف عقیده مادی خود- مبنی بر اینکه تدبیر و تقدیری در کار نیست، طبیعت قائم به ذات است، ازلا وابدا چنین بوده و خواهد بود- صحبت کرد. 👳‍♂همینکه سخنش به اینجا رسید، مفضل دیگر طاقت نیاورد، یکپارچه خشم و بغض شده بود، مثل توپ منفجر شده فریاد برآورد: «دشمن خدا! خالق و مدبر خود را که تو را به بهترین صورت آفریده انکار می‌کنی؟! جای دور نرو، اندکی در خود و حیات و زندگی و مشاعر و ترکیب خودت فکر کن تا آثار و شواهد مخلوق و مصنوع بودن را دریابی...». ادامه در صفحه بعد👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆 💂‍♂این ابی العوجاء که مفضل را نمی‏شناخت، پرسید: تو کیستی و از چه دسته‏ای؟ اگر از متکلمینی، بیا روی اصول و مبانی کلامی با هم بحث کنیم. اگر واقعا دلائل قوی داشته باشی ما از تو پیروی می‌کنیم. و اگر اهل کلام نیستی که سخنی با تو نیست. اگر هم از اصحاب جعفربن محمدی، که او با ما این‏جور حرف نمی‌زند، او گاهی بالاتر از این چیزها که تو شنیدی از ما می‏شنود، اما هرگز دیده نشده از کوره در برود و با ما تندی کند. او هرگز عصبی نمی‌شود و دشنام نمی‌دهد. 💂‍♂ او با کمال بردباری و متانت سخنان ما را استماعمی‌کند. صبر می‌کند ما آنچه در دل داریم بیرون بریزیم و یک کلمه باقی نماند. در مدتی که ما اشکالات و دلائل خود را ذکر می‌کنیم، او چنان ساکت و آرام است و با دقت گوش می‌کند که ما گمان می‌کنیم تسلیم فکر ما شده است. آنگاه شروع می‌کند به جواب، با مهربانی جواب ما را می‌دهد، با جمله‌هایی کوتاه و پرمغز چنان راه را بر ما می‏بندد که قدرت فرار از ما سلب می‌گردد. اگر تو از اصحاب او هستی مانند او حرف بزن». 👳‍♂مفضل با یک دنیا ناراحتی در حالی که کله‌اش داغ شده بود از مسجد بیرون رفت. با خود می‌گفت عجب ابتلایی برای عالم اسلام پیدا شده، کار به جایی کشیده که زنادقه و دهری مسلکها در مسجد پیغمبر می‏نشینند و بی‏پروا همه چیز را انکار می‌کنند. یکسره به خانه امام صادق آمد. ☀️امام فرمود: «مفضل! چرا اینقدر ناراحتی؟ چه پیش آمده»؟ 👳‍♂یا ابن رسول الله الآن در مسجد پیغمبر بودم. یکی دو نفر از دهریین آمدند و نزدیک من نشستند.سخنانی در انکار خدا و پیغمبر از آنها شنیدم که آتش گرفتم. چنین و چنان می‌گفتند و من هم این‏طور جوابشان را دادم». ☀️غصه نخور، از فردا بیا نزد من، یک سلسله درس توحیدی برایت شروع می‌کنم. آنقدر در اطراف حکمتهای الهی در خلقت و آفرینش، در قسمتهای مختلف، در اطراف جاندار و بی‏جان، پرنده و چرنده و خوردنی و غیرخوردنی، نباتات و غیره برایت بحث کنم که تو و هر دانشجوی حقیقت جو را کفایت کند و زنادقه و دهریین را در حیرت فرو برد. فردا صبح منتظرم. 👳‍♂مفضل با یک دنیا مسرت از محضر امام صادق مرخص شد. با خود می‌گفت این ناراحتی امروز من عجب نتیجه خوبی داشت. آن شب خواب به چشمش نیامد. هر لحظه انتظار میکشید کی صبح بشود و به محضر امام صادق بشتابد. به نظرش می‌آمد که امشب از هر شب دیگر طولانی‏تر است. 👳‍♂ صبح زود خود را به در خانه امام رساند. اجازه خواست و وارد شد. با اجازه امام نشست. بعد امام به طرف اطاقی که افراد خصوصی رادر آنجا می‏پذیرفت حرکت کرد. مفضل هم با اشاره امام از پشت سر راه افتاد. ☀️ آنگاه امام که به روحیه مفضل آشنا بود فرمود: «گمان می‌کنم دیشب خوابت نبرده باشد و همه‌اش انتظار کشیده باشی کی صبح بشود که بیایی اینجا». 👳‍♂"بلی همین‌طور است که می‌فرمایید". ☀️"ای مفضل! خداوند تقدم دارد بر همه موجودات، اول و آخر موجودات اوست...». 👳‍♂یا ابن رسول الله، اجازه می‌دهید هرچه می‌فرمایید بنویسم، کاغذ و قلم حاضر است». ☀️چه مانعی دارد، بنویس. ▫️چهار روز متوالی، در چهار جلسه طولانی، که حداقل از صبح تا ظهر بود، امام به مفضل درس توحید القاء کرد و مفضل مرتب نوشت. این نوشته‏ها به صورت رساله‏ای کامل و جامع درآمد. 📗کتابی که اکنون به نام «توحید مفضل» در دست است و از جامعترین بیانها در حکمت آفرینش است،محصول این جریان و این چهار جلسه طولانی است. 📚شهید مطهری، داستان راستان، جلد دوم ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://zil.ink/raherastgari_t
💠 حضرت امام محمد باقر علیه السلام: ✅ لَرُبَّ حَرِيصٍ عَلَى أَمْرٍ قَدْ شَقِيَ بِهِ حِينَ أَتَاهُ وَ لَرُبَّ كَارِهٍ لِأَمْرٍ قَدْ سَعِدَ بِهِ حِينَ أَتَاهُ. ⬅️ به جان خودم سوگند، بسا كسى به چيزى بسیار حریص است اما وقتی به دستش آيد، به واسطه‌ی همان بدبخت شود؛ و بسا شخصى كه چيزى را ناخوش دارد اما وقتی به آن برسد، همان باعث سعادتش گردد. 📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۱۳۲ ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://zil.ink/raherastgari_t
نظر خودم : ماه خیلی قشنگه 😍 نماد زیباییه .... میگن چقدر ماه شدی .... ولی چرا ؟ ماه کوچیکه ، حتی از خودش نور نداره .... . اما یه چیز داره : خوبی و ویژگی مثبت خورشید رو 👌 . نور رو بازتاب میده ، جوری که احتیاجی به وجود خورشید در شب نیست ! خودش شاید موجود خاصی نباشه ، اما خودشو خاص کرده ... . چون از یه موجود خاص کمک گرفته 😊 . . فک کنم گرفتی میخوام چی بگم 😉 رفقا ! خدا اون خورشیده ، اون موجود خاصه هستش ، ما از خودمون چیزی نداریم مگر اینکه از خدا خوبی ها رو یاد بگیریم و بازتاب بدیم ، یعنی در عمل خوب باشیم💛 . ماه الگوی ماست برای رشد و پیشرفت 💪 https://eitaa.com/be_powerful
11.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبحتون بخیر و شادی 🙋‍♂ ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
۹۶.شتر دوانی‏ 🐎🐪🏹مسلمانان به مسابقات اسب دوانی و شتردوانی و تیراندازی و امثال اینها خیلی علاقه نشان می‌دادند، زیرا اسلام تمرین کارهایی را که دانستن و مهارت در آنها برای سربازان ضرورت دارد سنت کرده است. بعلاوه خود رسول اکرم که رهبر جامعه اسلامی بود، عملا دراین گونه مسابقات شرکت می‌کرد و این بهترین تشویق مسلمانان خصوصا جوانان برای یادگرفتن فنون سربازی بود. تا وقتی که این سنت معمول بود و پیشوایان اسلام عملا مسلمانان را در این امور تشویق می‌کردند، روح شهامت و شجاعت و سربازی در جامعه اسلام محفوظ بود. ☀️ رسول اکرم گاهی اسب و گاهی شتر سوار می‌شد و شخصا با مسابقه دهندگان مسابقه می‌داد. 🌻رسول اکرم شتری داشت که به دوندگی معروف بود، با هر شتری که مسابقه داده بود برنده شده بود. کم کم این فکر در برخی ساده لوحان پیدا شد که شاید این شتر از آن جهت که به رسول اکرم تعلق دارد از همه جلو می‌زند. بنابراین ممکن نیست در دنیا شتری پیدا شود که با این شتر برابری کند. 👩‍🦳تا آنکه روزی یک اعرابی بادیه نشین با شترش به مدینه آمد و مدعی شد حاضرم با شتر پیغمبر مسابقه بدهم. اصحاب پیغمبر با اطمینان کامل برای تماشای این مسابقه جالب، مخصوصا از آن جهت که رسول اکرم شخصا متعهد سواری شتر خویش شد، از شهر بیرون دویدند. ☀️👩‍🦳رسول اکرم و اعرابی روانه شدند و از نقطه‌ای که قرار بود مسابقه از آنجا شروع شود شتران را به طرف تماشاچیان به حرکت درآوردند. 🐪هیجان عجیبی در تماشاچیان پیدا شده بود. اما برخلاف انتظار مردم شتر اعرابی شتر پیغمبر را پشت سر گذاشت. آن دسته از مسلمانان که درباره شتر پیغمبر عقاید خاصی پیدا کرده بودند، از این پیشامد بسیار ناراحت شدند؛ خیلی خلاف انتظارشان بود. قیافه هاشان درهم شد. ☀️رسول اکرم به آنها فرمود: «اینکه ناراحتی ندارد، شتر من از همه شتران جلو می‌افتاد، به خود بالید و مغرور شد، پیش خود گفت من بالا دست ندارم. اما سنت الهی است که روی هر دستی دستی دیگر پیدا شود، و پس از هر فرازی نشیبی برسد، و هر غروری درهم شکسته شود». به این ترتیب رسول اکرم، ضمن بیان حکمتی آموزنده، آنها را به اشتباهشان واقف ساخت‏. 📚شهید مطهری، داستان راستان، جلد دوم ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🫁🫀تولید شبیه‌ساز احیای قلبی و ریوی به دست فناورانی ایرانی این محصول با استفاده از هوش مصنوعی و فناوری واقعیت افزوده طراحی شده و برای آموزش داشجویان خیلی کاربرد داره ... بر اساس گزارش، این شبیه‌ساز آموزشی احیا قلبی و ریوی غیر از اینکه در ۲۱ مرکز آموزشی و درمانی سراسر کشور بکارگیری شده حالا مشتریانی در سازمان بهداشت جهانی و چند کشور دنیا داره ✌️ 📆۱۴۰۲/۸/۲۱ 🇮🇷 خـــــ♥️ــوش‌خبـر ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
🐘🐘مردی درحال عبور از کنار قرارگاه فیل‌ها بود که متوجه شد فیل‌ها داخل قفس نگهداری نمی‌شوند و زنجیری به پای‌شان وصل نیست. تنها چیزی که جلوی فرار آن‌ها از قرارگاه را گرفته بود یک تکه طناب کوچک بود که به یکی از پاهایشان وصل بود. 💁‍♂مرد به فیل‌ها خیره نگاه می‌کرد و بسیار در تعجب بود که چرا فیل‌ها از قدرت‌شان برای پاره کردن آن طناب نحیف و فرار استفاده نمی‌کنند. پاره کردن آن طناب برای آن‌ها کار آسانی بود، اما اثری از چنین تلاشی در آن‌ها دیده نمی‌شد. 🙋‍♂مرد کنجکاو که در پی یافتن دلیل بود از یک مربی در همان نزدیکی دلیل فرار نکردن فیل‌ها را جویا شد. 🧙‍♂مربی در جواب گفت: «وقتی فیل‌ها خیلی جوان و کوچک هستند طنابی درست به همین اندازه به پای آن‌ها می‌بندیم که برای نگه‌داشتن آن‌ها در آن سن کافیست. به مرور که بزرگ می‌شوند به این باور عادت می‌کنند که توان فرار کردن ندارند. باورشان اینست که طناب هنوز می‌تواند آن‌ها را نگه دارد، به همین دلیل هرگز برای پاره کردن آن تلاش نمی‌کنند». 🔹تنها دلیلی که نمی‌گذاشت فیل‌ها برای پاره کردن طناب و رهایی تلاش کنند این بود که به مرور زمان به این باور عادت کرده بودند که فرار غیرممکن است. ✍پند اخلاقی داستان: «مهم نیست در زندگی تا چه اندازه با موانع روبه‌رو می‌شوید، همیشه با این باور مقابل آن‌ها بایستید که غیرممکن وجود ندارد تا به چیزی که می‌خواهید برسید. مهم‌ترین گام رسیدن به هدف اینست که به موفقیت ایمان داشته باشید». ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴ یکی از کودکان فلسطینی که چندین ساعت زیر آوار بوده و بعد از چند ساعت نجات پیدا کرده، گفته که تمام مدتی که زیر آوار بوده تا زمانی که گروه نجات آمده فرشته‌ای در کنارش مراقب او بوده. ✴ فیلم این دختر رو که شبکه الجزیره پخش کرده ببینید... ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari