─═ঊ ❥❥🍃⬛🍃❥❥ঊ═─
#شهیدانه |💛|
#خاطراتشهدا
#سرداردلها♥️
✍🏻روایتی از حجتالاسلام ڪاظمی ڪیاسری
امان از این ترڪشها! چه دردها ڪه به جان حاجی نمیانداختند. مدام دردش را میخورد.
یادم هست بعضی وقتها قرآن ڪه میخواست بخواند گردنبند طبی میبست. دائم بدنش را به هم فشار میداد تا شاید دردش ڪم شود. میخواستیم تنش را ماساژ بدهیم نمیگذاشت.
میگفت: «این درد مال منه، عادت میڪنم»،
میگفتم: «خب حاجی چرا این رو همیشه نمیبندی به گردنت؟ دردت رو ڪمتر میڪنهها.»
میگفت: «من ببندم نیرو چی میگه؟ نمیگه حاج قاسم چش شده؟»
ناراحتیام را ڪه دید. خندید.
ــ این دردها یادگاری رفقای شهیدمه. اینها نباشه یادم میره ڪی هستم. با این دردها یاد شهدا میفتم، یاد حسین یوسفالهی ، یاد احمد ڪاظمی. اونا نمیدادن بدنشون رو ڪسی ماساژ بده.
بعد مڪثی ڪرد و گفت: «این درد خیلی مهم نیست، درد مردم و درد دین آدم رو میڪشه.»
📚منبع: سلیمانی عزیز،
انتشارات حماسه یاران، ص۱۶۲
#شاگرد از استادش به ارث می برد
#غیرتش را
#شجاعتش را
#شهامتش را
#مردم داریش را
# جوانمردیش را
#شهادتش را
و در مڪتب حاج #قاسم شاگردها این چنین می آموزند از استاد خویش🌹✌️
# ما نیز بیاموزیم.🌱°•.
#یاد_شهدا_صلوات
─═ঊ ❥❥🍃⬛🍃❥❥ঊ═─
سروش: 👇👇👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇👇👇
Eitaa.com/@raheroshan_khamenei
واتساپ: 👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/JFtp3h8hMxj7LYdd4W2tSP
─═ঊ ❥❥🍃⬛🍃❥❥ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
🔴 شاگرد و عابد
شاگردی از عابدی پرسید::
تقوا را برایم توصیف کن؟
#عابد گفت:
اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود مجبور به گذر شدی چه می کنی؟
#شاگرد گفت:
پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه می روم تا خود را حفظ کنم.
#عابد گفت:
در دنیا نیز چنین کن تقوا همین است
از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار
زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇👇👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇👇👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
واتساپ: 👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/JFtp3h8hMxj7LYdd4W2tSP
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─