هدایت شده از صالحین کارگران و اصناف آباده
برای شیراز
" باغِ بهارِ " من به خزانت نشاندهاند؟
این بادها " در اولِ وصف تو مانده اند"
با شاخههای محکم نارنج دشمنند
یک فوج سینهسرخ از اینجا پراندهاند
جز شعلههای کینه مگر چشم داشتی؟
از او که از بهشت به دنیاش راندهاند
حافظ ببین که "قصهی گیسوی" یار را
رندان روزگار کجاها کشاندهاند!!!
زن، زندگی نبود مگر؟ غیر از این چه بود؟
"همریشه" را جماعتِ نادان نخواندهاند
" تبت یدا " که در وطن خویش ماشه را
دیوانهوار سمتِ خودی ها چکاندهاند
حافظ گذشته وقت مدارا که دشمنان
این جانِ خسته را به لبِ ما رسانده اند
#مریم_برزگر