eitaa logo
راه زلفا
70 دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
10.9هزار ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حرف دل آب را کجا می زد مشک سرتا سر کربلا صدا می زد مشک تیری آمد به قلب عباس (ع) نشست چون طفل رباب دست و پا می زد مشک ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
4.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حَـرمَـله خِیـر نَـبینے گُـلِ مَـن نـو رِس بـود ڪُشتَنَش تیر نِمیخواست نَسیمے بَس بود
🌷🏴🏴🏴🏴🏴🌷 توسل اسرا به حضرت علی اصغر علیه السلام برای روشن کردن چراغ عزاداری مرتضی سرهنگی در بخشی از کتاب «محرم در اسارت» می‌نویسد:یکی ـ دو هفته مانده به ماه محرم، فرماندهان اردوگاه، ارشدها را می‌خواستند و با توپ و تشر، آنها را تهدید می‌کردند که به افرادتان بگویید عزاداری نباید بکنند؛ چون در قانون اساسی عراق چنین چیزی نیست و از این حرف‌ها. تهدید و هارت و پورت‌ عراقی‌ها، چه بود و چه نبود، عشق به امام حسین (علیه السلام)، با خون و گوشت و پوست آزاده‌ها عجین شده بود و به همین دلیل، ما نیز از هفته‌ها قبل از رسیدن محرم، مانند محرم کشورمان، خود را آماده می‌کردیم، برنامه‌ریزی می‌کردیم، مداح‌ها تعیین شدند، شعرا، نوحه‌های مذهبی می‌سراییدند و با دقت و مراقبت، مراسم نوحه‌خوانی وسینه‌زنی انجام می‌شد. گاه، از روی ذوق و گاهی هم برای فرار از دام مراقبت‌های ویژه‌ای که سربازان می‌گذاشتند، بچه‌ها به دسته‌های چهار - پنج نفره تقسیم می‌شدند و هر دسته‌ای برای خودش مداحی داشت و نوحه‌ای و سینه‌ای، این، روش خوبی بود و حتی یک‌ بار نیز که سربازها پی به آن بردند، به فرمانده اطلاع دادند که او چون جو را آرام تشخیص داد، زیاد مته به خشخاش نگذاشت. تزیین آسایشگاه‌ها مناسب با ماه محرم، از دیگر مراسم‌ رایج در اسارتگاه‌ها بود که به دست عاشقان حسینی انجام می‌شد. برای تزیین، پتوهای سیاه رنگ انتخاب و با صابون روی آنها جمله‌هایی مانند «السلام علیک یا اباعبدالله»‌ و... نوشته می‌شد. بهترین خاطره‌ای که از محرم در اسارت دارم، به آن سالی برمی‌گردد که عراقی‌ها طبق عادت هر ساله‌شان، روز هفتم و هشتم محرم به همه آمپول‌هایی تزریق می‌کردند تا ایرانی‌ها نتوانند در روزهای تاسوعا و عاشورا عزاداری کنند. این کار شیطانی‌شان هر سال خوب نتیجه می‌داد و غیر از چند نفر که به «لطایف‌ الحیل» از زیر تزریق آمپول، جان سالم به در می‌بردند، بقیه چنان تب می‌کردند که تا چند روز در جا می‌افتادند. آن سال، دیگر تجربه‌ کافی به دست آورده بودند و اسامی افراد از روی لیست می‌خواندند و حتی یک نفر نیز نتوانست از نیش سوزن آمپول در امان بماند. حتی بین بچه‌ها شایع شده بود که درصد آمپول امسال، چند سی‌سی بیشتر از سال‌های پیش است. وقتی عراقی‌ها به آسایشگاه ما آمدند، همه بچه‌ها به حضرت «علی‌اصغر(علیه السلام) » متوسل شده،‌ نجات خود را از آن دردانه کوچک امام حسین (علیه السلام) خواستند. قلب پاک بچه‌ها و نام پربرکت آن طفل خاندان پیامبر چنان اثر معجزه‌ آسایی داشت که هیچ یک از بچه‌ها- به جز یکی دو نفر که بیماری کم خونی داشتند - تب نکردند. عراقی‌ها که می‌دانستند آمپول‌ها کار خودشان را خواهند کرد، دیگر به سراغ آسایشگاه ما نیامدند و ما با خیال راحت، آن شب، چراغ عزاداری حضرت حسین (علیه السلام) را روشن کردیم. صبح که شد، دکترهای عراقی از جریان خبردار شدند. آنها به آسایشگاه‌های دیگر رفتند و دیدند که تمام افراد آنها تب کرده و درجا افتاده‌اند؛ اما افراد آسایشگاه ما سرحال و قبراق هستند. بین خودشان بگو مگویی شده بود که نگو! از طرفی تعجب کرده بودند و از طرف دیگر نمی‌توانستند قبول کنند که توسل به ائمه و خاندان عصمت، کارهای نشدنی را شدنی می‌کند. 🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩
🌷🏴🏴🏴🏴🏴🌷 توسل اسرا به حضرت علی اصغر علیه السلام برای روشن کردن چراغ عزاداری مرتضی سرهنگی در بخشی از کتاب «محرم در اسارت» می‌نویسد:یکی ـ دو هفته مانده به ماه محرم، فرماندهان اردوگاه، ارشدها را می‌خواستند و با توپ و تشر، آنها را تهدید می‌کردند که به افرادتان بگویید عزاداری نباید بکنند؛ چون در قانون اساسی عراق چنین چیزی نیست و از این حرف‌ها. تهدید و هارت و پورت‌ عراقی‌ها، چه بود و چه نبود، عشق به امام حسین (علیه السلام)، با خون و گوشت و پوست آزاده‌ها عجین شده بود و به همین دلیل، ما نیز از هفته‌ها قبل از رسیدن محرم، مانند محرم کشورمان، خود را آماده می‌کردیم، برنامه‌ریزی می‌کردیم، مداح‌ها تعیین شدند، شعرا، نوحه‌های مذهبی می‌سراییدند و با دقت و مراقبت، مراسم نوحه‌خوانی وسینه‌زنی انجام می‌شد. گاه، از روی ذوق و گاهی هم برای فرار از دام مراقبت‌های ویژه‌ای که سربازان می‌گذاشتند، بچه‌ها به دسته‌های چهار - پنج نفره تقسیم می‌شدند و هر دسته‌ای برای خودش مداحی داشت و نوحه‌ای و سینه‌ای، این، روش خوبی بود و حتی یک‌ بار نیز که سربازها پی به آن بردند، به فرمانده اطلاع دادند که او چون جو را آرام تشخیص داد، زیاد مته به خشخاش نگذاشت. تزیین آسایشگاه‌ها مناسب با ماه محرم، از دیگر مراسم‌ رایج در اسارتگاه‌ها بود که به دست عاشقان حسینی انجام می‌شد. برای تزیین، پتوهای سیاه رنگ انتخاب و با صابون روی آنها جمله‌هایی مانند «السلام علیک یا اباعبدالله»‌ و... نوشته می‌شد. بهترین خاطره‌ای که از محرم در اسارت دارم، به آن سالی برمی‌گردد که عراقی‌ها طبق عادت هر ساله‌شان، روز هفتم و هشتم محرم به همه آمپول‌هایی تزریق می‌کردند تا ایرانی‌ها نتوانند در روزهای تاسوعا و عاشورا عزاداری کنند. این کار شیطانی‌شان هر سال خوب نتیجه می‌داد و غیر از چند نفر که به «لطایف‌ الحیل» از زیر تزریق آمپول، جان سالم به در می‌بردند، بقیه چنان تب می‌کردند که تا چند روز در جا می‌افتادند. آن سال، دیگر تجربه‌ کافی به دست آورده بودند و اسامی افراد از روی لیست می‌خواندند و حتی یک نفر نیز نتوانست از نیش سوزن آمپول در امان بماند. حتی بین بچه‌ها شایع شده بود که درصد آمپول امسال، چند سی‌سی بیشتر از سال‌های پیش است. وقتی عراقی‌ها به آسایشگاه ما آمدند، همه بچه‌ها به حضرت «علی‌اصغر(علیه السلام) » متوسل شده،‌ نجات خود را از آن دردانه کوچک امام حسین (علیه السلام) خواستند. قلب پاک بچه‌ها و نام پربرکت آن طفل خاندان پیامبر چنان اثر معجزه‌ آسایی داشت که هیچ یک از بچه‌ها- به جز یکی دو نفر که بیماری کم خونی داشتند - تب نکردند. عراقی‌ها که می‌دانستند آمپول‌ها کار خودشان را خواهند کرد، دیگر به سراغ آسایشگاه ما نیامدند و ما با خیال راحت، آن شب، چراغ عزاداری حضرت حسین (علیه السلام) را روشن کردیم. صبح که شد، دکترهای عراقی از جریان خبردار شدند. آنها به آسایشگاه‌های دیگر رفتند و دیدند که تمام افراد آنها تب کرده و درجا افتاده‌اند؛ اما افراد آسایشگاه ما سرحال و قبراق هستند. بین خودشان بگو مگویی شده بود که نگو! از طرفی تعجب کرده بودند و از طرف دیگر نمی‌توانستند قبول کنند که توسل به ائمه و خاندان عصمت، کارهای نشدنی را شدنی می‌کند. 🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩
❁❁ شب میلاد علمدار حسین اسٺ میلاد گل فاطمہ سردار حسین اسٺ لبخند بہ لب‌هاے مَلڪ، گل ڪند هر دم زیرا همہ دم خنده بہ رخسار حسین اس (ع)✨ ❁‌‌❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش‌بر آب شد ▪️کوه رویاهای من ازبعد رفتنت خراب شد ▫️قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره ▫️جوری لالایی بخونم حرمله‌م گریش بگیره ✍ تقدیم به های مقاومت؛ اگر اندکی شک دارید که خون این بی‌گناهان، ارکان کودک‌کش و آدمکش را نمی‌گیرد، به ایمان خود شک کنید. ✍ به حق علی اصغر علیه‌السلام، خدایا ریشه‌ی ظلم یهود را بخشکان...