eitaa logo
راه زلفا
72 دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
9.1هزار ویدیو
51 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صدایِ پایِ کاروانِ حسین می‌آید از دور کَم کَم باید رَختِ عَزا را دَستُ و پا کُنیم •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
شبیه ابر بهاری به ناله می بارم صدای قافله ات را به گوش دل دارم شنیده ام که مسیرت عوض شده داری به سمت کرب و بلا می روی و می باری کنار اکبر و عباس و قاسمت بودی چقدر دل نگران محارمت بودی به چشم می خورد از دور نیزه ها انگار به پای زینبت افتاده لرزه ها انگار به دشت کرب و بلا بوی سیب می پیچد صدای ناله و آهی غریب می پیچد حذر کن از سفر کربلا بیا برگرد ببین سکینه و حال رقیه را برگرد سه شعبه های مهیبی برایت آوردند چه نیزه های عجیبی برایت آوردند چه نقشه های پلیدی کشیده اند اینها برای پیرهن پاره یوسف زهرا سرت حواله ی سر نیزه ها در این صحرا تنت به نعل ستوران مقطع الاعضاء زدند بر تن تو با هزار و صد حربه جدا شده سر تو با دوازده ضربه چه شد که این همه از هم تنت گسست اینجا چقدر روی زمین استخوان شکست اینجا •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
بار سفر مبند، دلم شور مي زند  گويا قيامت است،مَلك صور مي زند  من خواب ديده ام، سرتان را به ني زدند  گرگان تشنه، زوزه كشان لب به مِي زدند •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
 ديدم كه حاجيان منا لنگ می زدند  شيطان پرست ها به خدا سنگ می زدند  حالا كه می روی سفری پرخطر حسين  پس لااقل سه ساله ی خود را مبر حسين •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
شبیه ابر بهاری به ناله می بارم صدای قافله ات را به گوش دل دارم شنیده ام که مسیرت عوض شده داری به سمت کرب و بلا می روی و می باری کنار اکبر و عباس و قاسمت بودی چقدر دل نگران محارمت بودی به چشم می خورد از دور نیزه ها انگار به پای زینبت افتاده لرزه ها انگار به دشت کرب و بلا بوی سیب می پیچد صدای ناله و آهی غریب می پیچد حذر کن از سفر کربلا بیا برگرد ببین سکینه و حال رقیه را برگرد سه شعبه های مهیبی برایت آوردند چه نیزه های عجیبی برایت آوردند چه نقشه های پلیدی کشیده اند اینها برای پیرهن پاره یوسف زهرا سرت حواله ی سر نیزه ها در این صحرا تنت به نعل ستوران مقطع الاعضاء زدند بر تن تو با هزار و صد حربه جدا شده سر تو با دوازده ضربه چه شد که این همه از هم تنت گسست اینجا چقدر روی زمین استخوان شکست اینجا •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
صدایِ پایِ کاروانِ حسین می‌آید از دور کَم کَم باید رَختِ عَزا را دَستُ و پا کُنیم •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
بار سفر مبند، دلم شور مي زند  گويا قيامت است،مَلك صور مي زند  من خواب ديده ام، سرتان را به ني زدند  گرگان تشنه، زوزه كشان لب به مِي زدند شاعر:وحید قاسمی •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
بار سفر مبند، دلم شور مي زند  گويا قيامت است،مَلك صور مي زند  من خواب ديده ام، سرتان را به ني زدند  گرگان تشنه، زوزه كشان لب به مِي زدند شاعر:وحید قاسمی •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
صدایِ پایِ کاروانِ حسین می‌آید از دور کَم کَم باید رَختِ عَزا را دَستُ و پا کُنیم •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
 ديدم كه حاجيان منا لنگ می زدند  شيطان پرست ها به خدا سنگ می زدند  حالا كه می روی سفری پرخطر حسين  پس لااقل سه ساله ی خود را مبر حسين •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
شبیه ابر بهاری به ناله می بارم صدای قافله ات را به گوش دل دارم شنیده ام که مسیرت عوض شده داری به سمت کرب و بلا می روی و می باری کنار اکبر و عباس و قاسمت بودی چقدر دل نگران محارمت بودی به چشم می خورد از دور نیزه ها انگار به پای زینبت افتاده لرزه ها انگار به دشت کرب و بلا بوی سیب می پیچد صدای ناله و آهی غریب می پیچد حذر کن از سفر کربلا بیا برگرد ببین سکینه و حال رقیه را برگرد سه شعبه های مهیبی برایت آوردند چه نیزه های عجیبی برایت آوردند چه نقشه های پلیدی کشیده اند اینها برای پیرهن پاره یوسف زهرا سرت حواله ی سر نیزه ها در این صحرا تنت به نعل ستوران مقطع الاعضاء زدند بر تن تو با هزار و صد حربه جدا شده سر تو با دوازده ضربه چه شد که این همه از هم تنت گسست اینجا چقدر روی زمین استخوان شکست اینجا •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•