eitaa logo
راه زلفا
70 دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
10.9هزار ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌علی؛ در هیبت عباس دوباره تجلی کرده... چشمان امام،هر لحظه از دیدن عباس روشن می‌شود و کمر راست می‌کند. صولتش،صلابت‌حیدر است و امیداهل حرم؛ هر بار حسین چهره‌اش را نظاره می‌کند رب اشرح لی صدری می‌خواند. عباس فانی در حسین است..... سرحد‌ادب وغایت‌بندگی همین‌جاست. جز او‌ کسی را نخواهی و نبینی؛اصلا جز او‌ نباشی! وجودت در او معناشود. بی‌حسین اصلاً عباسی نیست. عباس خود حسین است. و‌ اینک آخرین بازمانده برای حسین، مشک‌ را بر دوش کشیده و قصد فرات دارد... ‏تصویر آن شب که ؛ علی ؛ فزت و رب الکعبه می‌خواند، دربرابر دیده‌ها جان می‌گیرد و امام زیر لب و ان یکاد می‌خواند... ‏سپاه دشمن از عباس می‌هراسد و عباس می‌تواند از خیمه گاه تا نوامیس را بتازد و به سادگی وارد شریعه شود. دستانش خنکای آب روان را لمس می‌کنند « یا عباس! نحن بحماک ...» حاضر نمی‌شود تا حسین‌ و کودکانش تشنه‌اند، قطره‌ای آب بنوشد. عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم... ‏«آب اگر به خیمه برسد حسین و عباس جان می‌گیرند و ما بازنده‌ میدان غاضریه‌ایم»! این را شمر میگوید و جنگ تن‌به‌تن که نه،جنگ یک تن به ده‌ها تن،شکل می‌گیرد.اما باز هم هراس‌نبرد دارند و با هر اشاره‌ای از سمت عباس به‌‌ عقب می‌جهند. اول نوبت دست راست و بعد دست چپ... الان انکسر ظهری و قلت حیلتی مشک هم ناله می‌کند و‌ اشک می‌ریزد. ‏ السلام علی ولدی العباس... السلام علی ولدی العباس... حسین که صدای مادرش زهرا را می‌شنود، درنگ نمی‌کند.... ‏ادرکنی یا اخی، ادرکنی یا اخی ‏جانم برادرم... ‏بانگ جرس، الرحیل ساز می‌کند و زمان وداع فرا رسیده است.... حسین دست بر کمر دارد و به آسمان نگاه می‌کند. هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللّهِ «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...»