eitaa logo
راه زلفا
70 دنبال‌کننده
23.2هزار عکس
11هزار ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
رهاکن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
ماندن پروانه در حجم قفس ها مشکل است  مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است  در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است  گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است  وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم  غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است  زاده ی شیر جمل باید که شیدایی کند  عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است  عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند  وای عمه، گیسویش در مشت های قاتل است  می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند  چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است  بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن  صورتش بهر رسول الله ماه کامل است  فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند  دست های کوچکم بهر امامم حائل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  قسمت ناموس حیدر ناقه ی بی محمل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  کاروان عشق را در کنج ویران منزل است  ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
ماندن پروانه در حجم قفس ها مشکل است  مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است  در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است  گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است  وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم  غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است  زاده ی شیر جمل باید که شیدایی کند  عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است  عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند  وای عمه، گیسویش در مشت های قاتل است  می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند  چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است  بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن  صورتش بهر رسول الله ماه کامل است  فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند  دست های کوچکم بهر امام حائل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  قسمت ناموس حیدر ناقه ی بی محمل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  کاروان عشق را در کنج ویران منزل است  ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
رهاکن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
ماندن پروانه در حجم قفس ها مشکل است  مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است  در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است  گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است  وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم  غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است  زاده ی شیر جمل باید که شیدایی کند  عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است  عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند  وای عمه، گیسویش در مشت های قاتل است  می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند  چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است  بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن  صورتش بهر رسول الله ماه کامل است  فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند  دست های کوچکم بهر امام حائل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  قسمت ناموس حیدر ناقه ی بی محمل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  کاروان عشق را در کنج ویران منزل است  (مصطفی هاشمی نسب)  ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
رهاکن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
به هوای سر تو چند نفر می آید تیر در حال فرود است گلویت ببُرد عمو از بازوی من کار سپر می آید دست من مثل سر اصغرت آویزه به پوست ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
رهاکن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
ماندن پروانه در حجم قفس ها مشکل است  مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است  در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است  گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است  وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم  غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است  زاده ی شیر جمل باید که شیدایی کند  عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است  عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند  وای عمه، گیسویش در مشت های قاتل است  می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند  چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است  بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن  صورتش بهر رسول الله ماه کامل است  فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند  دست های کوچکم بهر امام حائل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  قسمت ناموس حیدر ناقه ی بی محمل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  کاروان عشق را در کنج ویران منزل است  (مصطفی هاشمی نسب)  ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
به هوای سر تو چند نفر می آید تیر در حال فرود است گلویت ببُرد عمو از بازوی من کار سپر می آید دست من مثل سر اصغرت آویزه به پوست سهیل عرب ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
رهاکن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
ماندن پروانه در حجم قفس ها مشکل است  مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است  در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است  گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است  وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم  غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است  زاده ی شیر جمل باید که شیدایی کند  عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است  عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند  وای عمه، گیسویش در مشت های قاتل است  می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند  چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است  بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن  صورتش بهر رسول الله ماه کامل است  فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند  دست های کوچکم بهر امام حائل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  قسمت ناموس حیدر ناقه ی بی محمل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  کاروان عشق را در کنج ویران منزل است  (مصطفی هاشمی نسب)  ●➼‌┅═❧═┅┅───┄