eitaa logo
راه زلفا
70 دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
10.9هزار ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 مقتضای گستره شعاع مدیران : اهمیت اخلاق مدیران از بعد دیگر این است که: هر کس به اندازه قدرت و نفوذ در جامعه نقش ایفا می کند؛ اگر اهل نیکی باشد به مقدار شعاع قدرت و نفوذ خود نیکی و خیر را در جامعه گسترش می دهد و اگر دارای اوصاف منفی باشد زشتی ها را گسترش خواهد داد؛ مثلاً یک وزیر به اندازه مجموعه وزاتخانه و نقش آن وزارتخانه در جامعه گسترش می دهد و اگر فردی نالایق و پست باشد، تأثیر برعکس خواهد بود.
💠 💠 « انتصاب مدیران بدون شایسته سالاری و بر اساس تعصب! » 🔻 در میان تعصب های جاهلی، تعصب در انتصاب مدیران و مسئولان حکومتی بدترین نوع آن است، زیرا فساد و آثار این نوع تعصبات بسیار گسترده و مخرب تر از سایر موارد تعصب است. در انتصاب متعصبانه مدیران، افراد نالایق، صاحب زر و زور شده، و شایستگان، منزوی می گردند. رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: « مَنِ استَعمَلَ عامِلاً مِنَ المُسلِمينَ وَ هُوَ يعلَمُ اَنَّ مِنهُم مَن هُوَ اَولَي بِذلِکَ وَ اَعلَمُ بِکِتابِ اللهِ وَ سُنَّةِ نَبِيهِ فَقَد خانَ اللهَ وَ رَسولَه وَ جَميعَ المُسلِمينَ.» هر کس، شخصی را برای مدیریت و رسیدگی به امور مردم منصوب نماید، در حالیکه می داند در میان مسلمانان کسی هست که در کارها و مدیریت از او شایسته تر و به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) آگاه تر است. در این صورت به خدا و رسول خدا(ص) و تمام مسلمانان خیانت کرده است. (کنزالعمال /ج6/ص19) 📗 : مدیران و اخلاق اسلامی / محمدعلی حسین زاده / 153 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
💠 💠 🔻 این سخن درباره مدیران و مسئولان صادق است که در واجبات و محرمات الهی، جای مشورت و اعمال نظر نیست و باید تابع محض خدا شد، اما در مواردی که چگونگی اجرا یا انجام و ترک فعلی به عهده خود انسان ها گذاشته شده جای مشورت باقی است. 🔹 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در چنین مواردی به مشورت یارانش اهمیت می داد؛ مثلاً درباره چگونگی دفاع نظامی هنگام حمله دشمن به مدینه، حضرت از یارانش نظر خواهی می کرد و بهترین نظرها را به کار می بست، نظر حضرت سلمان علیه السلام در چگونگی دفاع در جنگ احزاب از جمله این مشورت ها است. 📗 : مدیران و اخلاق اسلامی/47 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
💠 💠 « نکوهش بی تفاوتی در مشکلات مردم» 🔹 اگر خدمت به بندگان خدا عبادت و ارزش است، بی توجهی به مشکلات آنها هم گناه و ضد ارزش است. خداوند، همان قدر به بنده اش با نظر لطف توجه می کند که بنده نیز به دیگران نظر لطف داشته باشد. 🔹امام صادق(ص)می فرماید: هر مؤمنی که می تواند نیاز برادر دینی خود را از طریق خود یا به واسطه دیگری برآورده کند، امتناع ورزد، خداوند روز قیامت او را بر می انگیزد در حالی که صورتش سیاه، چشم هایش کبود و دست هایش به گردنش بسته است، آن گاه ندا داده می شود: این کسی است که به خدا و رسول خدا خیانت کرده است، سپس امر می شود او را به سوی آتش ببرند. 📗 : مدیران و اخلاق اسلامی/40 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
💠 💠 «شجاعت» 🔹 شجاعت عبارت است از قدرت «روح» و «روان» آدمی، لذا در زندگی بشر اعم از مادیات و معنویات، کاربرد گسترده ای دارد؛ مانند شجاعت انتقاد پذیری، تحمل اهانت جاهلان و ریسک‌های بزرگ در مدیریت و سازندگی، شجاعت در بیان حق و... شجاعت در مجموعه مدیریتی موجب می شود نظرات سایر مردم آشکارا بیان شود، چه موافق نظر مدیر باشد یا مخالف. 🔹 حضرت علی علیه السلام می فرمایند: باید برگزیده ترین و بهترین کارگزار تو کسی باشد که سخن تلخ حق را به تو زیاد بگوید و کمتر تو را به کاری که خداوند به دوستانش شایسته نمی داند بستاید، اگر چه سخن تلخ و کمتر ستودنش سبب دلتنگی تو گردد. 📗 : مدیران و اخلاق اسلامی/64
💠 💠 «صداقت» 🔹 اهمیت «صداقت» بر همگان روشن است؛ هر چه مقدار کار و مسئولیت شخص، حساس و مهم باشد، آثار مثبت «صداقت» زیان‌های عدم «صداقت» همان مقدار حساس و نقش آفرین می‌گردد. کسی که چشم و گوش مدیر و کمک فکری و مشاور فنی و تخصصی او بوده که بر مبنای گزارش و دیدگاه‌های علمی و فنی او، تصمیم‌ها و برنامه ریزی‌ها صورت بگیرد روشن است که «صداقت» این افراد چه مقدار اهمیت دارد. 🔹 امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: نسبت دروغ به سایر گناهان این است که: همه زشتی‌ها در جایی و اطاقی قرار داده شده که کلید ورود به مخزن همه آنها «دروغ» است. 📗 : مدیران و اخلاق اسلامی/66 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
💠💠 🔹علی علیه السلام به مالک اشتر می فرمایند: «نباید نیکوکار و بدکار نزد تو یکسان باشد که این کار موجب می شود نیکوکار به کار خود بی رغبت و بی انگیزه گردد و بدکاران در خلاف خود جرات یابند. باید هریک از افراد در حد شایستگی و ارزش خودش، پاداش و امتیاز بدهی.» گاهی تبعیض میان بستگان و سایرین به حدی محسوس و شدید می گردد که حتی کج روی های بستگان نادیده گرفته شده و غریبه ها، به خلاف ناکرده مجازات می شوند؛ خطاکاران خودی ارتقا یافته و اگر هم _برای رد گم کردن_ ازمنصبی عزل شوندبه مقام بالاتری گمارده می شوند و... 🔹پیامبر گرامی اسلام چنین رفتارهایی را موجب نابودی و انحطاط جامعه نام می برند. زنی در قبیله مخزوم بود که دزدی می کرد _وسایل مردم را عاریه می گرفت بعد انکار می کرد_ پیامبر دستور داد دستش را قطع کنند. بزرگان طایفه مخزوم پیش «اسامه» آمده و از وی خواستند نزد پیامبر وساطت کند. اسامه هم این کار را کرد. پیامبر فرمود : «اسامه نبینم بعد از این در مورد حکم خداوند واسطه شوی و برای عدم اجرای حدود الهی چانه بزنی. » آنگاه برای مردم سخنرانی کرده و فرمودند: امت های پیشین بدین علت نابود شدند که هرگاه فرد متشخصی دزدی میکرد حکم خدا را در مورد او اجرا نمی کردند. اما اگر فرد بی کس و ضعیف مرتکب خلافی می شد حد خدا را بر او اجرا می کردند. سپس فرمودند: به خدا قسم اگر دخترم فاطمه هم این کار را می کرد، دستش را قطع می کردم، سپس دستور داد دست آن زن را به جرم دزدی قطع کردند. 📗 : مدیران و اخلاق اسلامی ص178-179 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
💠 💠 «مذاکره و صلح با دشمن» 🔹 امام علی علیه السلام در نامه به مالک اشتر میفرماید: هرگز صلحى را که از جانب دشمن پيشنهاد مى شود و رضاى خدا در آن است رد مکن، چرا که در صلح براى سپاهت آرامش (و سبب تجديد قوا) و براى خودت مايه راحتى از همّ و غم ها و براى کشورت موجب امنيّت است; اما سخت از دشمنت پس از صلح با او برحذر باش، زيرا دشمن گاه نزديک مى شود که غافلگير سازد، بنابراين دورانديشى را به کار گير و در اين مورد خوش بينى را کنار بگذار. و اگر پيمانى ميان خود و دشمنت بستى يا لباس امان بر او پوشاندى (و او را پناه دادى) به عهدت وفا کن و قرارداد خود را محترم بشمار و جان خويش را در برابر تعهداتت سپر قرار ده، زيرا هيچ يک از فرايض الهى همچون بزرگداشت «وفاى به عهد و پيمان» نيست و مردم جهان با تمام اختلافات و تشتت آرايى که دارند نسبت به آن اتفاق نظر دارند. حتى مشرکان زمان جاهليت ـ علاوه بر مسلمين ـ آن را مراعات مى کردند، چرا که عواقب دردناک پيمان شکنى را آزموده بودند. بنابراين هرگز پيمان شکنى نکن و در عهد و پيمان خود خيانت روا مدار و دشمنت را فريب نده، زيرا هيچ کس جز شخص جاهل و شقى (چنين) گستاخى را در برابر خداوند روا نمى دارد. خداوند عهد و پيمانى را که با نام او منعقد مى شود به رحمت خود مايه آسايش بندگان و حريم امنى براى آنها قرار داده تا به آن پناه برند و براى انجام کارهاى خود در کنار آن بهره بگيرند، لذا نه فساد، نه تدليس و نه خدعه و نيرنگ در عهد و پيمان روا نيست. (اضافه بر اين) هرگز پيمانى را که در آن تعبيراتى است که جاى اشکال (و سوء استفاده دشمن) در آن وجود دارد منعقد مکن (و همان گونه که نبايد عبارتى در عهدنامه باشد که دشمن از آن سوء استفاده کند) تو نيز بعد از تأکيد و عبارات محکم عهدنامه، تکيه بر بعضى از تعبيرات سست و آسيب پذير براى شکستن پيمان منما و هيچ گاه نبايد قرار گرفتن در تنگناها به سبب الزام هاى پيمان الهى تو را وادار سازد که براى فسخ آن از طريق ناحق اقدام کنى، زيرا شکيبايى تو در تنگناى پيمان ها که (به لطف خداوند) اميد گشايش و پيروزى در پايان آن دارى بهتر از پيمان شکنى و خيانتى است که از مجازات آن مى ترسى. همان پيمان شکنى که سبب مسئوليت الهى مى گردد که نه در دنيا و نه در آخرت نمى توانى پاسخ گوى آن باشى. 📗 : نهج البلاغه نامه 53 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•