#هفتم_محرم
▪️ هفتمین روز ماه محرّم الحرام است. امروز به دستور ابن زیاد که طیّ نامهای که برای عمرسعد فرستاد، به او ابلاغ شد، آب بر اهل خیامِ اباعبدالله الحسین علیه السلام بسته شود.
▪️ صحنهی عاشورا صحنهی عطش است. وادی کربلا وادی #عطش است و در این وادی هم قحط آب است؛ هم قحط محبّت؛ هم قحط عطوفت است؛ هم قحط فضیلت و انسانیّت. از آن سوی میدان #کربلا که نگاه کنی، بویی از اینها نیست. و این سوی میدان را که نگاه کنی؛ هم عطش #آب است؛ هم عطش عشق الهی است؛ هم عطش فضیلت و کمال؛
▪️ و اگر «کُلُّ یَومٍ عاشوراء وَ کُلُّ اَرضٍ کَربَلاء»؛ این ماجرای همیشهی تاریخ است. دو جبههای که در هر عصر و زمان رویاروی هم صف کشیدهاند؛ در یکی، فضای زندگی انسانها خالی از محبّت، انسانیت، فضیلت، محبّت و عطوفت است و در دیگری، انسان تشنهی عشق، محبّت، فضیلت و کمال است.
▪️کربلا نمادی از جریان مستمرّ همیشهی تاریخ و بالاترین سمبل و اسطوره است. لذا گر چه #عطش در کربلا یک جنبهی ظاهری هم دارد؛ که خدا میداند اگر کسی یک سر سوزن از جنبهی ظاهریاش را بتواند حس کند؛ نه اینکه فقط بشنود؛ چون ما فقط میشنویم؛ امّا اگر خدا پرده را کنار بزند؛ حتّیٰ یک ذرّه از عطشِ ظاهری کربلا را به انسان نشان دهد، قابل تحمّل نیست. تصوّر آن #عطش برای غالب انسانها قابل تحمّل نیست. امّا یک عطش باطنی هم هست؛ عطش معنوی، عطش عشق وصال به حضرت حق؛ که آن هم فوق تصوّر ما است. اگر میزبانان کربلا میهمانان #کربلا را از آب ظاهری محروم کردند؛
از آب هـم مضـایقـه کـردنـد کوفیـان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خـاتم ز قحـط آب سلیـمـان کربلا
▪️امّا عطش بزرگتری در جان اباعبدالله و اهل بیت و اصحاب باوفای آن حضرت بود؛ که عطش ظاهری در برابر آن رنگ میباخت. عطشی که جز با شهادت و لقاء و وصال حضرت حق، با هیچ آبی سیرابشدنی نبود. لذا امام حسین علیه السلام به فرزند رشیدشان فرمودند: تشنه ای؟ به میدان برو. امیدوارم بهزودی از دست جدّ بزرگوارت سیراب شوی. آن #عطش با آب این عالم سیرابشدنی نیست؛ جز با رسیدن به اقیانوس وصال، راهی برای فرو نشاندن آن وجود ندارد. و آنچه بین عبد عطشناک با آن اقیانوس بیکران حائل است؛ همین زندگی ظاهری است. این است که عاشق حضرت حق، تشنه و عاشق شهادت است. این یک جنبهی واقعهی عاشورا به تناسب روز هفتم بود.