🔰 #سیره_شهدا | #بیزاری_از_دروغ
🌟از دروغ گفتن بیزار بود...
یعنی چند سال زندگیمون حتی یک کلمه ازش دروغ نشنیدم...
نمازش رو اول وقت میخوند و تا جایی که میشد جماعت میخوند...
خیلی مهربون و خوش رفتار بود.
سعی میکرد همه را به کارای خوب دعوت کنه.
🌷شهید رضـــانقشی 🌷
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #سیره_شهدا | #جهادبانفس
💠از اوایل انقلاب تا وقت شهادت، حقا و انصافا جز خیر از این مرد[شهید صیاد شیرازی] چیزی ندیدیم.
🔻آنچه در میدان های جهاد از او بروز پیدا می کرد، کارهای بزرگی بود؛ هم در میدان جنگ هم بیرون از میدان جنگ.
چیزی که مهم است، این است که یک نفر علاوه بر جنگ با دشمنان، در جهاد با نفس هم پیروز شود.
💬به روایت رهبرمعظم انقلاب اسلامی
🌷شهید سپهبد علی صیاد شیرازی🌷
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #سیره_شهدا | #بخشندگی
🌟تیکه کلامش این بود: خدا بزرگه میرسونه...
یه نیسان داشت که با اون روزیشو در می آورد پشتِ دخلِ نان بربری هم می رفت تا اگه مستمندی رو میشناسه نان مجانی بهش بده...
عجیب دست و دلباز بود و اگه مستمندی رو می دید هر چی داشت بهش می بخشید، فکر نمی کرد شاید یه ساعت بعد خودش بهش نیاز پیدا کنه
گاهی یه روز کلی با نیسانش کار می کرد اما روز بعد پول بنزینشو از من میگرفت!!
ته و توی کارشو درمی آوردم می فهمیدم کل پولو بخشیده...
🌷شهید مجید قربانخانی🌷
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #سیره_شهدا | #نماز
🌟همراه با ابراهیم به سمت مقر سپاه میرفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم: آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا نماز رو میخونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمنده ها رو انجام میدهیم. این هم مثل نمازه.
با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و ... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم.
انشاءاللّه اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت میبینی.
🕊🌷شهید ابراهیم هادی🌷🕊
📚 منبع : کتاب خدای خوب ابراهیم
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #سیره_شهدا | #تواضع
🌟دکتر حسین غفاری: استاد به قدری بزرگوار بودند که متنهایشان را به شاگردهایشان میدادند تا بخوانند و اشکالات را بگیرند. اغلب آثارشان را به من میدادند و نظرم را جویا میشدند و در بسیاری از موارد کتابهایشان را بر اساس اینگونه نظریات تدوین میکردند. در سال 53 که انتشارات حکمت را درست کردیم، وقتی استاد از این موضوع باخبر شدند، روزی که برای گرفتن درس منظومه به منزلشان رفته بودم، به من گفتند: نمیشود که من به تو کتاب ندهم.
💠بمان تا کتابی را پیدا کنم و نیم ساعتی کشوهایشان را گشتند و گفتند: آقایان بهشتی و باهنر موقعی که در آموزش و پرورش بودند از من خواستند کتاب دینی بنویسم که نوشتم. اما چاپ نشد. حالا بیا بخوان و نظرت را بگو و بعد هم چاپ کن. کتاب را گرفتم و حاشیههایی بر آن نوشتم. استاد پاسخهای مفصلی بر این حواشی دادند و سرانجام، یک کتاب 150 صفحهای تبدیل به مجموعهای هفت جلدی شد. این سعه صدر، این بلندمنشی و احترام به کسی که در مقابل علم ایشان، هیچ بود، این همه تواضع و نقدپذیری، از ایشان وجودی ممتاز ساخته بود.
📚ماهنامه شاهد یاران، شماره 5و6، فروردین و اردیبهشت 1385، ص 28.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
📝خاطرات شهدا |#سیره_شهدا
به چهره معصوم و قامتش نگاه کنیم...
پیراهن سیاه عزاداری حسین
احرام نوکری تمامی عالم است ...
خیلی دوست داشت ، فرصتِ خدمت به دیگران را پیدا کند.
در حالی که بخاطر شرایط خوبِ مالی
هیچگاه اجازه و شرایطِ کار کردن نداشت
در تدارکات مشغولِ شستن ظروف میشد!
به خاطر خدمات با ارزشش در جبهه
به خادم الحسین مشهور شده بود.
🔻خاطرات شهید محمود استادنظری
اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است...👇👇👇
🆔 @Rahianenoor_News